ویروس کرونا به کدامین کسب و کار آسیب زد؟

ویروس کرونا به کدامین کسب و کار آسیب زد؟

سازمان بین‌المللی کار در گزارشی به ارزیابی مقدماتی خود از تاثیر همه‌گیری جهانی کووید-۱۹ بر بخش‌های مختلف اقتصادی و صنایع خاص پرداخته که بیشتر از سایر بخش‌ها در معرض آسیب قرار دارند. بخش‌هایی از این گزارش، تحت عنوان گزارش «کرونا، نیروی کار و حمایت اجتماعی» از سوی وزارت تعاون،کار و رفاه اجتماعی انتشار یافته و عوارض ناشی از کرونا بر صنعت گردشگری، صنعت پوشاک، کشاورزی، خرده فروشی مواد غذایی، خدمات اورژانسی و اضطراری عمومی، آموزش، سلامت و درمان و صنایع خودروسازی مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است.

افت ۴۵ تا ۷۰ درصدی گردشگری

بر این اساس، در صنعت گردشگری، پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهد که این صنعت که ۵/ ۱۰ درصد از تولید ناخالص داخلی جهان را به خود اختصاص می‌دهد، در اثر بحران کرونا با افت ۴۵ تا ۷۰ درصدی روبه‌رو خواهد شد؛ گردشگری یکی از پویاترین و در حال رشدترین بخش‌های اقتصادی در جهان به‌شمار می‌رود و با توجه به اینکه تعداد زیادی از ۳۱۹ میلیون شاغلِ این بخش را زنان و جوانان تشکیل می‌دهند، حمایت از نیروی کار این بخش از اهمیت زیادی برخوردار است.

آسیب‌های بخش کشاورزی

در بخش کشاورزی مانند بخش گردشگری، زنان سهم بزرگی از نیروی کار را به خود اختصاص داده‌اند. تعداد شاغلان این بخش در مجموع به یک میلیارد نفر می‌رسد که بخش عمده‌ای از آنها تحت پوشش تامین اجتماعی نیستند. اقتصاد بخش کشاورزی، به دلیل محدودیت رفت‌و‌آمد کارگران فصلی و اختلال در شبکه توزیع به شدت آسیب دیده است.

لغو سفارش کارخانه‌های پوشاک

اما در صنعت پوشاک، اشتغال به شدت تحت‌تاثیر تعطیلی کارخانه‌ها و مغازه‌ها قرار دارد. از طرفی افزایش بیکاری و کاهش درآمدها به لغو سفارش‌ها یا تعلیق تولید تا ۸۰ درصد در برخی از کارخانه‌های مطرح پوشاک در سطح بین‌المللی منجر شده است. در حوزه خرده‌فروشی مواد غذایی نیز با اینکه اشتغال افزایش یافته اما نیروی کارِ عمدتا کم ‌مهارت این بخش با دستمزدهای اندک و با فشار ناشی از افزایش ساعات کاری مواجه‌ هستند. شاغلان این بخش، نمی‌توانند بسیاری از توصیه‌های مبنی بر حفظ فاصله‌ اجتماعی را رعایت کنند، بسیاری از آنها به تجهیزات حفاظتی دسترسی ندارند و با احتمال بالای ابتلا به بیماری کووید-۱۹ روبه رو هستند.

فوریت‌های پزشکی در خط مقدم

در بخش خدمات اورژانسی و اضطراری عمومی، نیروی پلیس، آتش نشانی، اورژانس، مرکز فوریت‌های پزشکی، خدمات امداد و نجات و خدمات امنیتی و نظارتی در خط مقدم مبارزه با ویروس کرونا هستند و علاوه بر در خطر بودن سلامت جسمی این افراد، بسیاری از آنها از اختلالات استرسی رنج می‌برند. کارکنان بخش خدمات اضطراری در مقابله با ویروس کرونا نقش بسزا و اثرگذاری دارند و پایبندی آنها به رعایت پروتکل‌های بهداشتی سختگیرانه بیش از پیش ضروری است.

تاثیر کرونا بر معلمان و کادر آموزشی

در بخش آموزش، بیش از ۵/ ۱ میلیارد دانش‌آموز در جهان تحت تاثیر بحران کرونا متوقف شده و نیروی کار این بخش که بیش از سه چهارم آنها را زنان تشکیل می‌دهند، تحت‌تاثیر قرار گرفته است. در بیشتر کشورها اشتغال کادر آموزشی به‌صورت پاره وقت و قراردادی است و با آغاز بحران کرونا بخش اعظمی از آنها از مزایای بیکاری برخوردار نیستند.این بخش، علاوه بر معلمان و مدرسان، شامل کادر اداری و مسوولان نظافت نیز می‌شود. در بخش سلامت و درمان نیز ۱۳۶ میلیون نفر در سال ۲۰۲۰ مشغول به‌کارند که ۷۰ درصد آنها را زنان تشکیل می‌دهند. علاوه بر مشکلات ناشی از افزایش ساعات کار و کمبود نیرو، بسیاری از کارکنان این بخش، حتی در کشورهای توسعه یافته، از تجهیزات حفاظتی برخوردار نیستند و ده‌ها هزار نفر از آنان به بیماری کووید-۱۹ دچار شده‌اند.

ضرر مالی ۷۸ میلیارد دلاری خودروسازان

در صنایع خودروسازی اما پیش‌بینی می‌شود احتمال خروج دو میلیون خودروی مسافری از برنامه تولید کارخانه‌های خودروسازی، این کارخانه‌ها را با ضرر مالی حدود ۷۸ میلیارد دلاری روبه‌‌رو کند. این افت اقتصادی، جدا از کارکنان این کارخانه‌های بزرگ، کارگران و کارفرمایان بنگاه‌های کوچک و متوسطی را هم که محصولاتشان را به این کارخانه‌ها ارائه می‌کنند، به شدت تحت تاثیر قرار داده ‌است.

تابلوی جدید برای شرکت های استارت آپی در بورس ایجاد می شود

تابلوی جدید برای شرکت های استارت آپی در بورس ایجاد می شود

رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار گفت: آمادگی همکاری برای ایجاد تابلوی جدید برای شرکت های استارت آپی و متناسب سازی شرایط پذیرش با ویژگی های شرکت های نوآور را داریم.

 

دکتر حسن قالیباف اصل، رئیس سازمان بورس و اوراق بهادر در نشستی با رییس صندوق نوآوری و شکوفایی گفت: برای عملیاتی شدن مدل‌های پیشنهادی صندوق نوآوری آماده همکاری هستیم. بر این اساس می توان موارد درخواستی را مورد به مورد اجرایی کنیم و در صورت بروز مشکل، چالش های پیش رو را حل کرد. به همین منظور مدل های پیشنهادی را بررسی می کنیم اگر قرار به تسهیل گری یا ایجاد تغییر در امور باشد همکاری می کنیم تا ورود شرکت های دانش بنیان به بورس تسهیل شود.

قالیباف ضمن اشاره به اینکه شرکت‌های مشاور در بازار سرمایه می‌توانند در ارایه مشاور به شرکت‌های استارت آپی و دانش بنیان در بورس راهکار ارائه کنند گفت: آمادگی همکاری برای ایجاد تابلوی جدید برای شرکت های استارت آپی و متناسب سازی شرایط پذیرش با ویژگی های شرکت های نواور را داریم.

وی در ادامه با اشاره به یک نمونه موفق در سازمان بورس بر اساس خلاقیت‌های شرکت‌های مشاور در بازار سرمایه، خاطرنشان کرد: شرکت‌های مشاور در بازار سرمایه می‌توانند در ارائه مدل‌های خلاقانه برای حضور شرکت‌های دانش بنیان در بورس راهکار ارائه دهند.

 

منبع : https://ecomotive.ir/

نوآفرینی: افراد نا همرنگ چگونه دنیا را تغییر می‌دهند؟!

نوآفرینی: افراد نا همرنگ چگونه دنیا را تغییر می‌دهند؟!

نوآفرین بودن به معنای اولین بودن نیست،
بلکه یعنی متفاوت و بهتر بودنآدم گرانت

اعتراف به نقاط ضعفتان، حمایت بیشتری برای شما به ارمغان می‌آورد.

دام گرانت در خلاصه کتاب نوآفرینی می‌گوید، آیا تابه‌حال پیش‌آمده است که برای ارائه ایده‌ای –که ازنظر شما فوق‌العاده بوده است- بازخور ضعیفی دریافت کرده باشید؟ این مطلب لزوماً به خاطر بی‌فایده بودن ایده شما نیست! پشت هر طرد شدنی، چند علت معمول وجود دارد.

یکی از همین دلایل، این است که معمولاً ایده‌هایی که برای حفظ ثبات شرایط فعلی تهدیدآمیز باشند، مطرود می‌شوند. یک پژوهش گسترده در حوزه‌های مختلف، از سازمان‌های غیرانتفاعی گرفته تا خدماتی، خرده‌فروشی و تولیدی در یک دوره‌ی دوساله نشان داده است که هر چه کارکنان بیشتر ایده‌های خود را با مافوق در میان گذاشته‌اند، کمتر ترفیع رتبه گرفته‌اند.

 

 

این وضعیت بسیار دردسرساز است! چگونه می‌خواهید مشارکت کارکنان خود را جلب کنید، اگر اجازه اظهارنظر به ایشان ندهید؟

آدام گرانت در خلاصه کتاب نوآفرینی می‌گوید، در بهترین حالت فقط می‌توانید به آن‌ها بگویید که مایل نیستید کورکورانه پیشنهاد‌های شمارا بپذیرید. برای جلب مشارکت کارکنان، باید در مقابل نقاط ضعف پروژه‌هایتان انتقادپذیر باشید؛ این اقدام شما برای مخاطبین غافلگیرکننده است و نشان می‌دهد که شما –مستقل از وضعیت سازمان– فرد صادقی هستید.

این اقدام، ترفندی است که زوج کارآفرین، روفوس گریس کام[1] و آلیسا ولکمن[2] برای جلب سرمایه و بعدها، فروش شرکت اینترنتی بیبل[3] و مجله آنلاین آن درباره پرورش کودکان، در مقابل سرمایه‌گذاران بالقوه انجام دادند. سخنان گریس کام در جلسه سرمایه‌گذاران، شروع غافلگیرکننده‌ای داشت: او از ابتدا بیان کرد که شاخص یوزر انگیجمنت[4] وب‌سایت آن‌ها کمتر از مقدار مورد انتظارشان بوده است، ۴۰ درصد اخبار سایت برای توسعه شایعات مشهور و بی‌ارتباط با موضوع اصلی کپی‌برداری می‌شود و همین‌طور سرور سایت نیاز مبرمی به آپدیت دارد.

آدام گرانت در خلاصه کتاب نوآفرینی می‌گوید، درحالی‌که به نظر می‌رسید آن‌ها نقطه‌ضعفشان را به‌راحتی در اختیار سرمایه‌گذاران قرار داده‌اند تا درخواست جلب سرمایه را رد کنند، اما غافلگیری حاضرین جلسه از شفافیت بیان گریس کام، باعث جلب اعتماد آن‌ها شد. درنهایت شرکت بیبل توانست مبلغ ۳٫۳ میلیون دلار سرمایه دریافت کند و بعدها نیز با همین شیوه به شرکت دیزنی فروخته شد.

 

 

بهترین همکاران شما، همان کسانی هستند که بسیار مایل‌اند ثابت کنند که شما اشتباه می‌کنید

آدام گرانت در خلاصه کتاب نوآفرینی می‌گوید، جدای از اینکه کدام هدف را دنبال می‌کنید، اگر فقط به افرادی که شمارا تائید می‌کنند توجه کنید احتمالاً پیشرفت چندانی نخواهید کرد. کار لذت بخشی نیست، اما بعضی‌اوقات شنیدن انتقادها به رشد شما کمک می‌کند.

این مطالب نتیجه آزمایش مهمی بود که توسط روانشناسی به نام چارلن نیمث[5] صورت گرفت. از سه گروه مشارکت‌کنندگان این آزمایش درخواست شد که از میان تعدادی داوطلب، ۳ نفر از داوطلبین شغلی مناسب را انتخاب کنند. کاندیدای مناسب اول، فردی به نام جان بود که دارای بهترین مهارت‌های متناسب با شغل موردنظر بود. بااین‌حال، برخی از مشارکت‌کنندگان تمایل به انتخاب کاندیدای کم مهارت‌تری به نام رینگ و نشان دادند؛ اما هنگامی‌که برخی دیگر از مشارکت‌کنندگان تمایل به انتخاب داوطلب سومی به نام جورج نشان دادند، شانس انتخاب ماهرترین کاندیدا، چهار برابر شد. به نظر شما چطور می‌توان این مسئله را توضیح داد؟

با ایجاد نظر اقلیت سومی، در یک گروه که دودسته نظر مختلف دارند، اجماع نظر گروه شکسته می‌شود. در این صورت، هر یک از اعضای گروه تحت‌فشار قرارگرفته و بدون پیروی از طرز فکر کسی، وضعیت را از دیدگاه خودش بررسی می‌کند. این راهکار، استراتژی فوق‌العاده‌ای برای شکستن تفکر گروهی غالب و تشویق اعضا به بیان نظرات واقعی خودشان است.

آدام گرانت در خلاصه کتاب نوآفرینی می‌گوید، تفکر گروهی، نتیجه سازمان‌دهی افراد در گروه‌هایی است که اولویت آن‌ها دستیابی به اجماع نظر بر سر بهترین راه‌حل ممکن و پرهیز از کشمکش است. این نظریه، از تحقیق ییل پیرامون معضل گروه‌های ضعیف در تصمیم‌گیری به‌دست‌آمده است. روشی دیگر برای اجتناب از تفکر گروهی –که مانع بروز خلاقیت می‌شود- تعامل با افرادی است که دائماً ایده‌های شمارا زیر سؤال می‌برند.

این استراتژی را بن کلمن، یکی از اعضای ارشد موسسه نیروی دریایی سی آر آی سی (CRIC) در محیط کار خود به کار گرفت، درست زمانی که تیم او تصمیم به استفاده از ایده‌های نوآورانه در نیروی دریایی گرفته بود. دریکی از موارد، نتیجه این شد که آن‌ها موفق به استفاده از پرینتر سه‌بعدی برای شبیه‌سازی قطعات شکسته در شرایط طوفانی دریا شدند. چنین ابتکار عملی بدون کسب پویایی گروهی قدرتمند –که نتیجه تصمیم‌گیری‌های حساب‌شده‌ی کلمن بود- امکان‌پذیر به نظر نمی‌آمد.

 

برای جلب حمایت موردنیازتان، یاد بگیرید که چگونه ایده‌های خود را عامه‌پسند کنید

آدام گرانت در خلاصه کتاب نوآفرینی می‌گوید، علیرغم اینکه ممکن است با شبکه‌ای از افراد دارای اهداف و ارزش‌های مشابه خودتان، در ارتباط باشید، همچنان تضمینی برای جلب حمایت عملی از جانب آن‌ها وجود ندارد. اگر به دنبال متحدانی قابل‌اعتماد هستید، باید از طریق انتقال مناسب پیامتان، بر رقبای خود چبره شوید. رمز موفقیت در این کار، جلب انگیزه افراد و درعین‌حال پرهیز از موضع‌گیری افراطی است.

علیرغم اینکه همه‌ی ما تصور می‌کنیم آنچه باعث انسجام یک تیم می‌شود، اهداف مشترک است؛ تحقیقی دراین‌باره نشان می‌دهد که عکس این ماجرا صحیح است. روانشناسان کالج دارتموث، جودیث وایت و الن لانگر برای توضیح این پدیده، از تئوری ضدیت افقی استفاده کردند. این تئوری بیانی از وجود سطحی از تعصب در روابط بین اعضای یک گروه اقلیت است.

آدام گرانت در خلاصه کتاب نوآفرینی می‌گوید، به همین دلیل، وفادارترین اعضای گروه‌های سیاسی افراط‌گرا نسبت به فریبکاران حاضر درحرکت‌های سیاسی، تمایل بیشتری به انتقاد از هم‌کیشان خوددارند؛ علیرغم اینکه با همتایان خود ارزش‌های مشترک بیشتری دارند.

شما می‌توانید به کمک عدم موضع‌گیری‌های افراطی در بیان ایده‌های خود از ایجاد پدیده ضدیت افقی در گروه اجتناب کنید. برای این منظور باید ایده‌های خود را عامه‌پسند بیان کنید. هدف از این کار، ایجاد انگیزه در افراد برای تغییر کامل در رفتار نیست، بلکه همراه شدن باارزش‌های مشترک بین شما و آن‌هاست.

مردیث پری، مبدع نیروی وایرلس به‌عنوان راه‌حلی برای شارژ بی‌سیم وسایل الکترونیکی، زمانی که برای اولین بار ایده خود را با اساتید فیزیک و مهندسان در میان گذاشت، حمایت کمی دریافت کرد. همه آن‌ها، متفق‌القول، بر این باور بودند که انجام چنین کاری در آن زمان امکان‌پذیر نیست، به این معنا که امکان شارژ ابزار الکترونیکی از طریق امواج هوایی وجود ندارد. به نظر در چنین شرایطی چه‌کاری باید انجام داد؟ پری برای جلب نظر سایرین، تاکتیک خود را برای بیان ایده‌اش تغییر داد.

او با عامه‌پسند جلوه دادن ایده خود و بیان اینکه صرفاً به دنبال ساخت یک مبدل است و نمی‌خواهد دستگاه شارژ بی‌سیم تولید کند، موفق به جلب حمایت بیشتری شد؛ زیرا ایده او جالب بود و درعین‌حال دور از دسترس نیز به نظر نمی‌رسید. به این طریق، شرکا و سرمایه‌گذاران بیشتری مایل به همکاری با وی شدند و او توانست شرکت تولید محصولات خود را بانام یوبیم که امروزه راه‌حل‌های نوآورانه‌ای برای شارژ بی‌سیم وسایل الکترونیکی عرضه کرده است، راه‌اندازی کند.

او در خلاصه کتاب نوآفرینی می‌گوید، همان‌طور که متوجه شده‌اید داشتن ایده‌های نوآورانه، به‌تنهایی، کافی نیست، بلکه باید راه درست را برای جلب حمایت سرمایه‌گذاران و شرکای تجاری خود پیداکرده و از این طریق بتوانید ایده‌های خود را واقعیت ببخشید. روانشناس سازمانی در این سخنرانی TED به بیان سه عادت غیرمنتظره از افراد نوآفرین – ازجمله مواجهه با شکست – می‌پردازد؛ یعنی افرادی که به ایده‌های جدید می‌رسند و با محقق کردن ایده‌ها دنیا را تغییر می‌دهند.

جمله پایانی آدام گرانت در خصوص نوآفرینی

او در کتاب نوآفرینی خود بیان می‌کند که افراد نوآفرین چگونه به ایده‌های جدید می‌رسند؟ «بهترین افراد نوآفرین کسانی هستند که بیشتر شکست را می‌خورند، چراکه بیشترین تلاش را می‌کنند.» همچنین می‌گوید: “شما به تعداد زیادی ایده‌های بد نیاز دارید تا از بین آن‌ها چند ایده خوب برای شما باقی بماند”.

 

نویسنده: نرگس سقازاده / پژوهشگر حوزه مدیریت

 

کارآفرینی در کشور چین Entrepreneurship in China

«اکثر آدم‌های بزرگ، بزرگ‌ترین موفقیت‌هایشان را دقیقاً یک‌قدم بعد از بزرگ‌ترین شکست‌هایشان به دست می‌آورند»

(ناپلئون هیل)

کارآفرینی در کشور چین

Entrepreneurship in China

 

چین کشوری پهناور با وسعت 4/9 میلیون کیلومترمربع و جمعیتی بالغ‌بر یک میلیارد و سیصد میلیون نفر است. از سال 1978 تاکنون کل تولید ناخالص داخلی کشور، سالانه با نرخ میانگین 10 درصد افزایش داشته است. در حال حاضر دولتمردان چین دریافته‌اند که برای حفظ موقعیت خود و پیروزی در بازار رقابت، نه‌تنها باید مهارت‌ها و دانش‌هایی را فراگیرند که به اقتصاد داخلی کمک کند، بلکه باید فرهنگ کارآفرینی را درون سازمان‌ها و در کل کشور چین توسعه داده و فراگیر نمایند.

در سال‌های اخیر دست‌اندرکاران این کشور با پیگیری افزایش سهم بخش خصوصی در اقتصاد سعی داشته‌اند تا سهم دولت در اقتصاد را کاهش دهند که در طی سال‌های 2010 تا 2014 وضعیت شاخص‌های مختلف در حوزه اقتصاد بخش خصوصی به‌صورت چشمگیری بهبود یافته است. باوجود این برنامه و تلاش دولت چین برای تحقق آن‌ها هنوز هم شرکت‌های دولتی مهم‌ترین بازیگران اقتصاد چین هستند. این شرکت‌ها به منابع مالی بزرگ به سهولت دسترسی داشته و نهادهای نظارتی و تنظیم مقررات با آن‌ها هماهنگ بوده این در صورتی است که شرکت‌های کوچک خصوصی و کارآفرینان با موانع زیادی مواجه هستند.

اقدام دولت چین در صدور بخشنامه‌هایی در سال 2013 مبنی بر اعطای مجوز برای ورود بخش خصوصی به بازار خدمات مالی، انرژی، راه‌آهن و مخابرات نشان‌دهنده عزم جدی این کشور برای کمک به کارآفرینان این کشور می‌باشد. به این منظور دولت چین مراحل لازم برای تأیید و اعطای مجوز جهت کسب‌وکارها را کاهش داده است و در حال حاضر نسبت به سال 2009 این مراحل به یک‌سوم تقلیل یافته است که این مراحل به کارآفرینان کمک می‌کند تا هزینه‌های راه‌اندازی کسب‌وکار را کاهش دهند.

از سوی دیگر کاهش سهم بنگاه‌های تجاری دولتی و گسترش فضای رقابتی در بازارهای داخلی چین امکان استفاده بیشتر کارآفرینان از فرصت‌های این بازار بزرگ را فراهم می‌کند. بازار چین به‌طور قابل‌ملاحظه‌ای رو به رشد است و این رشد تقاضا، منجر می‌شود که کسب‌وکارها همواره با روندی مثبت و افزایشی مواجه باشند. باوجوداینکه این‌گونه تغییرات سریع نیستند اما برای کارآفرینان بسیار امیدوارکننده می‌باشند. در کنار تلاش‌های مستقیم برای بهبود فضای کسب‌وکار و توسعه اکوسیستم کارآفرینی فعالیت‌هایی مانند مبارزه با فساد اداری و دولتی، کاهش هزینه‌های دولتی، کاهش هزینه‌های حمل‌ونقل دولتی، منجر به افزایش سطح امیدواری و ایجاد فضای خوش‌بینی در بین فعالان اقتصادی و کارآفرینان و همچنین سبب بهبود فضا شده است.

در بعد نیروی انسانی، چین به‌منظور غلبه بر ضعف خود در تأمین نیروهای با مهارت و دانش کارآفرینی، دو راهبرد اساسی را دنبال می‌کند که راهبرد اول جذب نخبگان چینی ماهر از خارج از کشور و راهبرد دوم توسعه آموزش کارآفرینی در داخل چین است.

در خصوص راهبرد اول، دولت چین برنامه‌ای تحت عنوان استعدادهای درخشان را اجرا نموده است. در این برنامه با ایجاد 150 مرکز رشد کسب‌وکار، 8000 شرکت توسط 20000 نخبه چینی که در فناوری‌های پیشرفته و راهبردی دارای مهارت هستند و خارج از این کشور مشغول به کار یا تحصیل می‌باشند، تأسیس می‌شود. در این مراکز رشد کسب‌وکار خدمات زیرساخت و پشتیبانی، بازاریابی، نیروی انسانی، پروژه‌ها و خدمات تأمین سرمایه ارائه می‌شود.

تابه‌حال 3000 نفر نخبه دانشگاهی از سراسر جهان در این مراکز جذب شده‌اند ولیکن در حال حاضر چین به‌عنوان یک کشور نوآور شناخته نمی‌شود و ازآنجاکه نوآوری موتور محرک کارآفرینی است دولت چین با حمایت از ایده‌ها و نوآوری‌ها اقدامات گسترده‌ای را برای جبران این نقیصه آغاز کرده است. افزایش چشمگیر شمار اختراعات ثبت‌شده در سال‌های اخیر توسط چین، اهتمام جدی دولت به این موضوع را نشان می‌دهد و این کشور را در رتبه چهارم جهان قرار داده است. چین قصد دارد از یک تولیدکننده کالاهای نوآورانه خارجی، به یک کشور نوآور تبدیل شود.

در خصوص راهبرد دوم با توجه به اینکه چین برای توسعه اکوسیستم کارآفرینی، ازنظر نیروی کار ماهر با ضعف شدیدی روبرو است، برنامه‌های آموزشی در سطوح مختلف برای غلبه بر این نقطه‌ضعف تدوین شده است. به عقیده یک کارآفرین چینی به نام نابیو، آموزش در سطوح مختلف، فرهنگ‌سازی در سطح عمومی و ارائه آموزش‌های همگانی می‌تواند سنگ بنای حرکت به سمت کارآفرینی در چین باشد.

دولت چین به‌منظور جبران عقب‌ماندگی خود برای تربیت نسل کارآفرین اقدام به راه‌اندازی برنامه‌های بومی آموزش کارآفرینی نموده است. همچنین برای آشناسازی دانشجویان با مراحل تشکیل و اداره کسب‌وکار و کمک به آن‌ها، برنامه‌های مختلفی را در سرفصل دروس گنجانده است.

تأمین سرمایه مناسب یکی از عوامل شناخته‌شده توسعه کارآفرینی در جهان است. دولت چین در این حوزه بسیار موفق عمل نموده، به‌نحوی‌که در سال 2013 این کشور در بین 20 کشور صنعتی ازنظر این شاخص در جایگاه سوم قرارگرفته است. چین همواره در حال طراحی راه‌های نوآورانه برای تأمین مالی شرکت‌های کارآفرین است.

فعالین اکوسیستم کارآفرینی چین عقیده دارند که دسترسی آسان و سریع به منابع مالی یکی از کلیدی‌ترین عوامل در توسعه کارآفرینی است. در تحقیقی که صورت گرفته است 64% از پاسخ‌دهندگان، ایجاد مسیرهای جدید به‌غیراز بانک‌ها برای تأمین مالی کسب‌وکارها را عامل رشد کارآفرینی دانسته‌اند.

دولت چین برای غلبه بر چالش اصلی راه‌اندازی کسب‌وکارها یعنی تأمین مالی اولیه، اقدام به راه‌اندازی صندوق‌های سرمایه‌گذاری نموده است و با اعطای وام‌های تضمین‌شده از طریق بانک‌ها، نیازهای مالی این شرکت‌ها را برای مراحل بعدی تأمین می‌نماید. شرکت‌های نوپا می‌توانند وام‌هایی بین 3 تا 8 هزار دلار را برای شروع کسب‌وکار دریافت کنند همچنین در زمان بازپرداخت، دولت 50% این وام‌ها را به‌صورت یارانه پرداخت می‌کند. کارآفرینان از پرداخت  هزینه راه‌اندازی شرکت، حق ثبت شرکت‌ و  مجوزهای لازم در سه سال اول فعالیت معاف هستند.

در کنار برنامه‌های دولتی برای تأمین مالی، توسعه نوآوری و تربیت نیروی کارآفرین، زمامداران چین به فرهنگ کارآفرینی به‌عنوان یکی از عوامل مؤثر در توسعه اکوسیستم کارآفرینی توجه کرده‌اند. چینی‌ها به‌عنوان مردمی نوآور شناخته نمی‌شوند و محیط حاکم بر روابط اجتماعی در چین یک محیط پدرسالارانه است که با تعیین نقش‌های مشخص برای اعضای خانواده از خلاقیت و نوآوری جلوگیری می‌نماید. ویژگی مثبت فرهنگ چینی این است که اخلاق کار سخت، چینی‌ها را به‌سوی عقایدی هدایت می‌کند که معتقدند کار کردن، زندگی کردن است.

ریسک‌پذیری، پشتکار، کنترل درونی (اعتقاد نداشتن به شانس و تأثیر عوامل خارجی در موفقیت و شکست) و عوامل برانگیزاننده‌ای مانند عشق به پول عموماً در فرهنگ آسیای شرقی وجود ندارد. بیشتر جمعیت سنگاپور و هنگ‌کنگ چینی‌اند. دولت‌های این دو کشور علاقه‌ای عمیق به توسعه کارآفرینی در بین مردم دارند. این دو کشور به دلیل روح رقابتی و اقتصاد بازشان به‌عنوان ببرهای آسیا شناخته می‌شوند ولیکن در سنگاپور به‌شدت کمبود کارآفرین وجود دارد و یکی از دلایل آن تحمل کم برای شکست است.

نیاز به موفقیت به‌عنوان یک ویژگی کارآفرینانه شناخته می‌شود. این ویژگی در میان چینی‌ها که تلاش زیادی در جهت کسب موفقیت می‌کنند و منظم هم هستند حتی بیش از آمریکایی‌ها دیده شده است. آن‌ها به این دلیل نیاز به موفقیت دارند که می‌خواهند وجهه‌شان را حفظ کنند و به همین سبب است که در چین کودکان از سنین پایین برای رسیدن به موفقیت، آموزش داده می‌شوند.

به‌طورکلی خانواده نقش مهمی در توسعه شرکت‌های چین، بازی می‌کند. کارآفرینان هم در راه‌اندازی و هم در توسعه کسب‌وکار بر اعضای خانواده خود تکیه دارند. بیشتر کارآفرینان دست‌کم یکی از اعضای خانواده را به‌طور تمام‌وقت وارد کار نموده و از کمک مالی خانواده برای شروع کار بهره می‌برند.

اولیای چینی آموزش کسب‌وکار را هم به‌عنوان بازی و هم به‌عنوان تعلیم برای کودک در نظر می‌گیرند. در زمان تعطیلات تابستانی یا کریسمس در بازارهای چین، دختران و پسران جوان در حال کمک به پدر و مادر خود دیده می‌شوند. آنان از اوقات فراغت خود برای یادگیری تجارت به شکل عقلایی استفاده می‌کنند.

بازرگانی و تجارت در چین در طی چند سال گذشته دستخوش تغییرات گوناگونی شده است که نتیجه این تغییرات شکوفایی اقتصاد چین بود اما چون این کشور در سازمان تجارت جهانی عضویت دارد، فشارهای رقابتی زیادی هم از داخل و هم از خارج بر چین وارد می‌شود. تنها یک اقتصاد پویا می‌تواند ثبات جامعه را حفظ کند، کسب‌وکارها را ارتقاء دهد و باعث شود که بازرگانان منطقه غربی و مرکزی چین با موفقیت به اهداف خود دست یابند. سازمان‌هایی چون سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (OECD) که اوضاع اقتصادی چین را تجزیه‌وتحلیل می‌کنند، برآنند تا بر اصلاحات اقتصادی تمرکز کنند. زنده کردن روحیه کارآفرینی در میان کارمندان بسیار اهمیت دارد چرا که این امر میزان موفقیت و شکوفایی اقتصاد چین را در آینده تعیین می‌کند. به گفته سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (OECD)، پیشرفت اقتصادی چین در طول اصلاحات اقتصادی که از سال 1978 شروع شده است، یکی از بزرگ‌ترین موفقیت‌های اقتصادی پس از جنگ جهانی دوم است. بعدازاینکه چین به سازمان تجارت جهانی پیوست، برای اینکه در دنیای رقابتی امروز جایگاه خود را حفظ کند، بشدت تحت‌فشار قرار گرفت. به‌طورمثال در عرض 3 سال، عوارض گمرکی چین یک‌سوم کاهش یافت و دست‌اندرکاران صنعت فناوری اطلاعات دیگر مجبور نبودند مالیات بپردازند. وقتی بازار چین به یک بازار حقیقی تبدیل شد، این فشارهای رقابتی فزونی یافت. بسیاری از رؤسای سازمان‌های کلیدی چین دریافتند که برای حفظ موقعیت خود و پیروزی بر رقابت‌های بازار، نه‌تنها باید مهارت‌ها و دانش‌هایی را فراگیرند که به اقتصاد داخلی کمک کند، بلکه باید فرهنگ کارآفرینی را درون سازمان‌ها و در کل کشور چین، رواج و توسعه دهند. آن‌ها عقیده داشتند که ابداع و نوآوری، مردم را زنده و پویا نگه‌ می‌دارد و عامل اصلی پیشرفت در جاده توسعه و رشد اقتصادی است.

با وجودی که کارآفرینی می‌تواند در موقعیت‌های گوناگون به وجود آید مثلاً در کسب‌وکارهای نوپا یا در شرکت‌های چندملیتی، اما قطعاً عناصر کلیدی در تمام این اشکال وجود دارد. «خلاقیت» عامل اصلی راهبری یک کسب‌وکار است چرا که فرد خلاق توانایی این را دارد که خارج از قالب‌های معمول فکر کند و به شیوه‌‌ای بدیع کار کند. کارآفرینان خلاق، موقعیت‌های کوچک و بزرگی را کشف می‌کنند که دیگران به آن‌ها اعتنا نکرده‌اند و همچنین یک کارآفرین «توانایی به‌کارگیری خلاقیت» را دارد، آن‌ها می‌توانند از منابع گوناگون استفاده کرده و آن‌ها را به خدمت بگیرند.

دولت چین در یافته است که باید روحیه کارآفرینی را حین اصلاحات اقتصادی، توسعه و رواج دهد تا از این طریق موانع دست‌ و پاگیری که سر راه توسعه اقتصادی هستند، برداشته شوند. اگر بخواهیم کارآفرین‌ترین کشور دنیا را بشناسیم می‌توانیم به گفته‌های کارآفرینان دیگر کشورها رجوع کنیم: تمامی آن‌ها عقیده دارند که ایالات‌متحده امریکا رتبه اول را دارد. مدیران شرکت‌ها و سازمان‌های بزرگ عقیده داشتند که کشورهای زیر به ترتیب به کارآفرینی، بیشتر پرداخته و آن را بکار گرفته‌اند:

  • ایالات‌متحده امریکا 2 – ژاپن 3- آلمان 4- چین 5- تایوان 6- هنگ‌کنگ.

37 درصد از رؤسای سازمان‌های چینی، ژاپن را انتخاب کرده بودند درحالی‌که یازده درصد از تمام پاسخ‌‌دهندگان بر این عقیده بودند. این نظر چینی‌ها شاید به این خاطر باشد که آن‌ها ویژگی‌های جغرافیایی، اقتصادی و فرهنگی مشترک زیادی دارند. ژاپن یکی از بزرگ‌ترین سرمایه‌گذاران خارجی و صادرکننده تکنولوژی به چین است؛ اما اقتصاد کنونی ژاپن با تبعات جریان ضعیف اقتصادی درگذشته درگیر است. بعضی مفسران بر این عقیده‌اند که اکنون ژاپن در ردیف مستعدترین کشورهای صادرکننده است و این روند ادامه خواهد داشت به‌طوری‌که چین در ردیف قدرتمندترین کشورهایی قرار خواهد گرفت که بازار وارداتی کشورها را تأمین خواهد کرد و اکنون چین کشوری که زمانی بوروکراسی شدیدی بر آن حاکم بود،‌ روحیه قوی کارآفرینی را ترویج می‌دهد؛ اما از طرف دیگر در سازمان‌های کشور چین موانعی نیز بر سر راه کارآفرینی وجود دارد، موانعی از قبیل عدم تمایل به ریسک کردن و ترس از شکست، مالیات،‌ کمبود منابع مناسب و عدم آمادگی برای پذیرش تغییرات و سازگار شدن با این تغییرات را می‌توان عنوان نمود. شرکت‌های چینی تمایلی به ریسک ندارند و پذیرای تغییرات جدید نیستند و ترجیحاً بی‌دردسرترین روش را انتخاب می‌کنند. فرهنگ حاکم بر شرکت‌های چینی بیشتر دولتی است تا اقتصادی، ازاین‌رو مدیران ترجیح داده‌اند بیشتر شبیه بوروکرات‌ها عمل کنند تا مانند کارآفرینان و در طولانی‌مدت این طرز تفکر نیز در کارمندان نفوذ می‌کند که حتی پس از پیوستن این کشور به سازمان تجارت جهانی (WTO) نیز این روند تشدید شده است.

نظرات مدیران چینی درباره عوامل مؤثر بر گسترش کارآفرینی در کشور نکته جالبی را خاطرنشان می‌سازد؛ به گفته این مدیران سه عامل اصلی در این میان تأثیر گذارند: خود شرکت‌ها،‌ رسانه‌ها و واحدهای کارآفرینی عمومی و دراین‌بین دولت کمترین تأثیر را دارد. آن‌ها عقیده دارند که قوانین دست و پاگیر دولت و مالیات موانعی هستند که کارآفرینی را مشکل می‌کند. پیشینه چین نشان می‌دهد که رؤسای سازمان‌ها به‌ویژه مؤسسات دولتی خواهان این بوده‌اند که دولت طوری وارد عمل شود که به نفع آن‌ها تمام شود. رؤسای سازمان‌های دولتی باید بتوانند بر چالش‌های موجود در سازمان فائق آیند و به مسئولیت‌های خود به‌درستی عمل کنند. این امر نیازمند تغییر فرهنگ کاری موجود در سازمان‌ها است اما دولت هم باید برای ترویج فرهنگ کارآفرینی تلاش کند و حرکت آن را تسهیل کند. بزرگ‌ترین چالش موجود که در این میان وجود دارد این است که شرکت‌های دولتی به دنبال راهی هستند که به‌وسیله آن بتوانند الگوی کاری خود را از یک مدل دولتی به یک طرح بخش خصوصی تبدیل کنند و مسلماً در این میان از توصیه‌های مدیران بخش خصوصی استفاده خواهند کرد. باوجوداین شرایط و تغییرات شگرف در ساختار شرکت‌های دولتی، تعجب‌آور نیست که 95% از مدیران به کارآفرینی و خلق فرصت‌های شغلی متعاقب آن معتقد باشند؛ اما اقلیتی هم نگران‌اند که این امر موجب کاهش امنیت شغلی شود. کارآفرینان و مدیران کشور چین بر این عقیده‌اند که با گذشت زمان کارآفرینی در سازمان‌ها پررنگ‌تر خواهد شد، اما برخی مدیران بر این عقیده‌اند که نمی‌توانند با کشورهای دیگر رقابت کنند چرا که در مقوله کارآفرینی از آن‌ها بسیار عقب‌تر هستند و به‌سختی می‌توانند با آن‌ها رقابت کنند. در حال حاضر، مدیران ارشد و کسانی که در رأس هستند تمایلی به ریسک کردن ندارند و ترجیح می‌دهند موضع کم‌دردسرتر و کم‌خطرتری را اتخاذ کنند و زمانی که کارمندان می‌خواهند آزادانه عمل کنند و خلاقیت‌ها و ابتکارهای خود را تحقق بخشند این مسئله بیشتر خودش را نشان می‌دهد ازاین‌رو باید کارفرمایان برای ریسک کردن آمادگی لازم را پیدا و به کارمندان خود بیشتر اعتماد کنند.

مسئله قابل‌توجه دیگری نیز وجود دارد و آن این است که سازمان‌ها و شرکت‌های خارجی نیز می‌توانند از تجربیات سازمان‌های چینی استفاده کنند. در چین نیز بر شراکت و همکاری با دیگر کشورها تأکید می‌شود. مدیران ارشد این کشور بیش از هر کشوری معتقدند که کارآفرینی علاوه بر ابتکار و خلاقیت شخصی، به مشارکت و همکاری نیاز دارد. البته این نکته نیز در میان هست که وقتی مسئولان بخش خصوصی چین، خود را با کشورهای دیگر مقایسه می‌کنند، می‌گویند که دولت به‌قدر کافی در کارآفرینی سرمایه‌گذاری نمی‌کند. البته نمی‌توان همه تقصیرها را به گردن دولت انداخت چرا که راهبران بخش خصوصی و دولتی نیز باید مسئولیت‌های خود را به‌درستی انجام دهند، البته اصلاحات اقتصادی زیادی در چین انجام‌شده اما جای تغییرات بیشتر نیز وجود دارد.

به‌طورمثال شرکت تولیدی Haier که بیش از 30 هزار کارمند دارد، شرکتی است که نوآوری و ابتکار در آن جایگاه خاصی دارد. این شرکت موفق برای کارمندانش مجرایی فراهم کرده که از طریق آن بتوانند ایده‌ها و نوآوری‌های خود را به اجرا درآورند. از سال 1997 کارمندان این شرکت 136 هزار ایده خلاقانه مطرح کرده‌اند که 78 هزارتا از آن‌ها به اجرا درآمده‌اند که نتیجه این کار خلق 410 میلیون RMB (واحد پول کشور چین) بوده است. ازاین‌رو مدیرعامل این شرکت قدرتمند می‌گوید: «باید تک‌تک کارمندان را به نوآوری و خلاقیت تشویق کرد و باید به کسانی که بیشتر ابتکار به خرج می‌دهند امتیاز بیشتری داد.»

کارآفرینی شغل نیست؛ کارآفرینی هنر است

در جمع‌بندی می‌توان گفت دولت چین بر اساس ماتریس SWOT راهبردهای اساسی برای تقویت و توسعه اکوسیستم کارآفرینی را در نظر گرفته است که بر این اساس راهبردهای اساسی زیر تدوین شده‌اند:

  • حمایت برای تسهیل آغاز و ادامه کسب‌وکار.
  • آموزش و حرکت مربیان کارآفرینی برای تربیت نیروی کارآفرین ماهر.
  • توسعه مراکز رشد کسب‌وکار به‌منظور جذب سرمایه‌های دانشی و فکری خارج از کشور و بهبود شاخص نوآوری.
  • توجه به آموزش کارآفرینی در سطوح مختلف آموزش کشور و سرمایه‌گذاری در این حوزه برای تربیت نسل کارآفرین چین.

در کنار این راهبرد اساسی، راهبردهایی مانند ایجاد جوامع صنفی و اطلاعاتی از افراد کارآفرین، تسهیل برقراری ارتباط بین کارآفرینان از فعالیت‌هایی می‌باشد که در سه سال گذشته موردتوجه دولت چین بوده است. این جوامع می‌توانند به ایجاد زیرساخت‌های قوی اجتماعی و حرفه‌ای جهت توسعه جامعه کارآفرین در چین کمک بسزایی نماید.

 

نویسنده : بنفشه دین محمدی آذری / پژوهشگر حوزه مدیریت تکنولوژی

حمایت از ایده‌های خلاقانه اقتصاد دیجیتال به کمک سامانه های نوآوری

حمایت از ایده‌های خلاقانه اقتصاد دیجیتال به کمک سامانه های نوآوری

برای رسیدن به اقتصادی دیجیتال در کشور باید به استفاده از ایده‌های نوآورانه متوسل شویم. تنها راه قطعی که ایران را در مسیر درست اقتصاد دیجیتال قرار می دهد و به منزل مقصود می‌رساند ایده‌هایی است که در دل زیست‌بوم فناوری و نوآوری نهفته و به دنبال مجالی برای شکوفایی است.
شاید یکی از حوزه‌های اقتصادی در کشور که نیاز مبرمی به استفاده از ایده‌های نوآورانه و خلاق برای توسعه دارد، اقتصاد دیجیتال در کشور باشد. نهالی که برای تنومند شدن و خوداتکایی در شرایط تحریم‌ها تنها قدم گذاشتن در مسیر خلاقیت‌های دانش‌بنیانی را راه چاره خود می‌داند. از این رو ستاد توسعه فناوری‌های اقتصاد دیجیتال و هوشمندسازی معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری با طراحی سلسله سامانه‌های نوآوری تلاش کرده است به این هدف برسد.
سامانه‌هایی که با هدف خلق ایده، تبدیل ایده به محصول و در نهایت عرضه آن به بازار مخاطبان حوزه اقتصاد دیجیتال ایجاد شده است.
ایجاد این سامانه‌ها در سالی که گذشت اتفاقات خوبی در حوزه اقتصاد دیجیتال کشور رقم زد. همین موضوع هم ستاد توسعه فناوری‌های اقتصاد دیجیتال و هوشمندسازی معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری را بر آن داشت تا در سال جاری ایجاد این سامانه‌ها را در اولویت کاری خود قرار دهد و با کمک بازیگران زیست‌بوم فناوری و نوآوری آن را توسعه دهد.
با توجه به ساختارهای سنتی حاکم بر تولید و تجارت کشور و پایین بودن توان رقابتی اقتصاد که با پایین بودن نرخ رشد بهره‌وری، رشد اقتصادی نازل و نرخ بیکاری بالا به‌ویژه نرخ بیکاری دانش‌آموختگان همراه است؛ توسعه اقتصاد دیجیتالی برای حل بخشی از مشکلات کشور در ایران یک الزام و نه یک انتخاب به شمار می رود.
به همین دلیل باید زیرساخت‌های توسعه این نوع از اقتصاد در کشور ایجاد شود. چنین کاری هم تنها با کمک زیست‌بوم فناوری و نوآوری در کشور میسر است. بازیگرانی که می‌توانند این مهم را محقق کرده و جامعه را از عواید آن بهره‌مند کنند.

همه چیز درباره اشراف زاده دنیای ایرپادها

همه چیز درباره اشراف زاده دنیای ایرپادها

سیزده سال پیش کسی نمی‌خواست یک شرکت ورشکسته سازنده باتری را بخرد؛ هیچ‌کس به جز «مایکل توجنر». توجنر آن زمان ۴۰ میلیون دلار برای این کار سرمایه گذاری کرد و حالا سرمایه اش در این شرکت به ۹/ ۱ میلیارد دلار رسیده است (البته به لطف اپل). در اتاق کنفرانسی خاکستری رنگ، واقع در حاشیه شهر نوردلینگن در آلمان، یک میلیاردر اتریشی به نام «مایکل توجنر» در حال بازی با یک باتری کوچک است. این باتری اندازه یک سکه است و در واقع یکی از عجایب دنیای تکنولوژی محسوب می‌شود. انرژی این باتری سکه‌ای کوچک، صدها برابر باتری‌های خانگی است که ده‌ها برابر بزرگ‌تر هستند. باتری کوچک سکه‌ای همچنین، تنها در ۱۵ دقیقه شارژ کامل می‌شود و در هر بار شارژ تا ۵ ساعت کار می‌کند. نسخه‌های اولیه این مدل باتری، در دوربین نیل آرمسترانگ هنگام انجام ماموریت صعود به ماه با آپولو ۱۱ وجود داشت. برخی از مدل‌های مدرن‌تر این باتری نیز در هدفون‌های ایرپاد پروی بی سیم و محبوب اپل استفاده شده است.

به گزارش پایگاه خبری اقتصادی معاصر، این باتری‌ها از لحاظ اقتصادی هم یک پدیده محسوب می‌شوند. آقای توجنر صاحب شرکت Varta است؛ شرکتی که این باتری‌ها را می‌سازد. توجنر در سال ۲۰۰۷ تنها با ۴۰ میلیون دلار شرکت وارتا را خریداری کرد. دو سال و نیم پیش این کارآفرین و سرمایه گذار، سهام شرکت وارتا را در بازار بورس فرانکفورت عرضه کرد و این شرکت حالا ارزشی معادل ۸/ ۲ میلیارد دلار دارد. بانک Commerzbank تخمین زده است که شرکت وارتا بیش از ۵۰ درصد از سهم بازار باتری هدفون‌های بی سیم پریمیوم را از آن خود دارد و همچنین به معاملات مارجین (روش به خصوصی از معامله در صنعت مارکتینگ) ۴۰ درصدی خود نیز می‌بالد. فروش ایرپاد پرو و مشارکت با شرکت‌هایی همچون سامسونگ، جابرا و سونی، درآمد شرکت وارتا را در سال مالی ۲۰۱۹ با افزایش ۳۴ درصدی، به رقم ۴۰۰ میلیون دلار رساند.

توجنر ۵۶ درصد سهام شرکت وارتا را در اختیار دارد و موفقیت‌های اخیر شرکت، این پدر ۵۴ ساله با شش فرزند را در لیست میلیاردرهای مجله فوربس قرار داده است. توجنر در این مورد می‌گوید:«با این میکروباتری‌ها، ما تبدیل به اولین و بی رقیب‌ترین فعال این حوزه شده‌ایم؛ صنعتی که هر سال به میزان ۵۰ تا ۶۰ درصد رشد دارد. طی ۱۰ سال تمام کاربران دستگاه‌های موبایل، ایرفون و هدفون خواهند داشت و به همین دلیل این صنعت، پتانسیل زیادی برای رشد دارد.»

تکه‌ای از وارتای بزرگ

شرکت وارتای توجنر، یکی از تکه‌های به جا مانده شرکت بزرگ‌تر آلمانی است که آن هم وارتا نام داشت و در سال ۱۸۸۷ تاسیس شد. شرکت وارتای مادر، یک شرکت سازنده مواد دارویی، شیمیایی، پلاستیک و همچنین باتری بود. بعد از پایان جنگ جهانی اول، میلیاردری به نام Herbert Werner Quandt- که یکی از سرشناس‌ترین سهامداران شرکت BMW بود- بیشتر سهام شرکت وارتا را خریداری کرد. تقریبا یک قرن بعد، دیگر خبری از کسب و کار حوزه دارویی و شیمیایی در کار نبود و بانکی آلمانی و همچنین وراث Quandt، این شرکت را قسمت قسمت به فروش رساندند. دو شرکت Rayovac و Johnson Controls، بخش اعظم حوزه باتری وارتا را از آن خود کردند و تنها قسمت کوچکی باقی مانده بود که مربوط به صنعت میکروباتری‌ها بود.

توجنر می‌گوید:« هیچ کس جرات نداشت این قسمت باقی مانده از شرکت بزرگ وارتا را بخرد و من تنها خواهان بودم. این شرکت را در حالی خریداری کردم که جریان نقدینگی منفی داشت. اما همه چیز قرار بود بهتر شود، چون با اپل قراردادی داشتیم. یعد از یک سال، یک باتری کوچک منفجر شد و ما به دلیل همین حادثه، قرارداد با اپل را از دست دادیم. شرکت هم تقریبا رو به نابودی می‌رفت. بانک پشتیبان، نگران بود و من هم از پس پرداخت هزینه‌های شرکت بر‌نمی‌آمدم.» انفجار باتری نانو اپل‌آی پاد، باعث شد شرکت وارتا سرمایه گذاری ۶۰ میلیون دلاری خود را روی باتری‌های لیتیوم پلیمری ملغی کند. توجنر و مدیر عامل وارتا- هربرت شین- روی باتری‌های لیتیوم-یونی تمرکز کردند که هزینه تولید ارزان‌تری داشت. تحقیقات شرکت روی افزایش قدرت این مدل باتری‌ها بیشتر شد. «اسوِن کواندت» که یکی از اعضای قدیمی هیات مدیره شرکت وارتا است، می‌گوید که خانواده‌اش، حراج شرکت را در سر داشتند اما توجنر توانست چنین شرکتی را به یک غول بزرگ در حوزه باتری سازی تبدیل کند.

برای یک فروشنده ساده که به توریست‌ها بستنی می‌فروخت، ورود به صنعت گسترده میکروباتری‌ها و قراردادهای جذاب سیلیکون ولی، رویایی بود که هرگز فکرش را هم نمی‌کرد روزی به واقعیت تبدیل شود. قصر ۱۴۰۰ اتاقه شونبران، ۳۰۰ سال بود که اقامتگاه تابستانی خانواده سرشناس هاپزبرگ بود و امروز یکی از معروف‌ترین مراکز توریستی شهر وین است. این مکان در واقع نقطه شروع دوران تجارت توجنر بود. در سال ۱۹۹۱، توجنر جوان در دانشگاه اقتصاد وین در دو رشته قانون و مدیریت تجاری تحصیل می‌کرد. در همین دوره، موفق شد مجوز راه اندازی یک دکه بستنی‌فروشی مقابل قصر شونبران را دریافت کند. توجنر جوان خیلی زود توانست با استفاده از سود دکه بستنی فروشی، کسب وکار جدیدی در زمینه فروش لوازم آشپزخانه راه بیندازد. توجنر می‌گوید:« حاشیه سود بستنیفروشی از میکروباتری‌ها بیشتر است. در واقع، همین بستنی فروشی بود که پایه و اساس کسب وکار من را شکل داد. من آن زمان ۲۳ یا ۲۴ ساله و پر شر و شور بودم. بیشتر سرمایه آن زمان خود را از همین راه بستنی فروشی و تعدادی وام بانکی کسب کردم. وام‌ها باعث شد تقریبا ورشکست شوم.» بعد از پایان دوره پی‌اچ‌دی در دو رشته قانون و مدیریت تجاری، توجنر کسب وکار خود را فروخت و اولین شرکت خود را با سرمایه خودش پایه گذاری کرد. توجنر، سهام شرکت قمار آنلاین Bwin، را با ارزش ۲۴۲ میلیون دلار در سال ۲۰۰۰ برای عرضه عمومی ارائه کرد. «مانفرد بادنر» یکی از شرکای توجنر و همچنین دوست صمیمی او، می‌گوید:« مایکل و پول، مثل موتزارت و موسیقی هستند. او عاشق پول است و با کسب هرچه بیشتر پول، بیشتر لذت می‌برد.» این دوست دوران دانشگاه توجنر، در ادامه می‌گوید:« توجنر به شدت روحیه رقابتی دارد و شراکت با او کار چندان راحتی نیست. افراد زیادی ممکن است سر راه توجنر بسوزند و خاکستر شوند.»

بازگشایی همه مشاغل در آینده نزدیک

بازگشایی همه مشاغل در آینده نزدیک

 

قاسم نوده‌فراهانی رئیس اتاق اصناف تهران اعلام کرد: در جلسه روز یکشنبه هیات دولت موضوع بازگشایی اصناف مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفته است. نوده فراهانی ضمن اشاره به این موضوع که از تصمیمات نهایی جلسه دولت خبر ندارد، گفت: پیش‌بینی ما این است که با توجه به رایزنی‌ها و گفت‌وگو‌هایی که توسط اتاق اصناف با مقامات دولتی صورت گرفته بسیاری از مشاغلی که تاکنون نتوانسته‌اند کسب‌وکار خود را راه بیندازند، به زودی بازگشایی خواهند شد.

جف بزوس بار دیگر ثروتمندترین فرد جهان شد

نشریه فوربس طبق روال گذشته اقدام به معرفی ثروتمندترین افراد جهان کرد که بر این اساس و تا پایان ماه آوریل، جف بزوس موفق شد بار دیگر به عنوان ثروتمندترین فرد جهان معرفی شود.

به گزارش پایگاه خبری اقتصادی معاصر، در حال حاضر ۵۱ فرد با ثروت بالای ۲۰ میلیارد دلار در جهان وجود دارند و برای قرار گرفتن در بین ۱۰۰ فرد ثروتمند جهان باید دست کم ۱۴ میلیارد دلار ثروت داشت.

در ادامه اسامی ثروتمندترین مردان جهان آمده است:

۱-جف بزوس

سمت شغلی: مدیرعامل فروشگاه اینترنتی آمازون

ثروت تا پایان ماه آوریل: ۱۳۸.۲ میلیارد دلار

تابعیت: آمریکایی

۲- بیل گیتس

سمت شغلی: بنیان گذار شرکت مایکروسافت

ثروت تا پایان ماه آوریل: ۱۰۴.۳ میلیارد دلار

تابعیت: آمریکایی

۳- برنارد آرنو

سمت شغلی: مدیرعامل برند لوئی ویتون

ثروت تا پایان ماه آوریل: ۹۳.۹ میلیارد دلار

تابعیت: فرانسوی

۴- مارک زاکربرگ

سمت شغلی: بنیان گذار فیس بوک

ثروت تا پایان ماه آوریل: ۷۴.۷ میلیارد دلار

تابعیت: آمریکایی

۵- وارن بافت

سمت شغلی: مدیرعامل صندوق سرمایه گذاری ” برک شایر”

ثروت تا پایان ماه آوریل: ۷۲ میلیارد دلار

تابعیت: آمریکایی

۶- لری الیسون

سمت شغلی: مدیرعامل شرکت نرم افزاری اوراکل

ثروت تا پایان ماه آوریل: ۶۵.۱ میلیارد دلار

تابعیت: آمریکایی

۷- استیو بالمر

سمت شغلی: از سهامداران مایکروسافت

ثروت تا پایان ماه آوریل: ۶۲.۸ میلیارد دلار

تابعیت: آمریکایی

۸- آمانسیو اورتگا

سمت شغلی: مدیرعامل برند زارا

ثروت تا پایان ماه آوریل: ۶۱.۱ میلیارد دلار

تابعیت: اسپانیایی

۹- لری پیج

سمت شغلی: سهامدار آلفابت

ثروت تا پایان ماه آوریل: ۵۹.۹ میلیارد دلار

تابعیت: آمریکایی

۱۰-فرانسواز بتنکوق

سمت شغلی: مدیرعامل برند اورئال

ثروت تا پایان ماه آوریل: ۵۸ میلیارد دلار

تابعیت: فرانسوی

سرمایه اصلی دانشگاه آزاد جوانان باانگیزه و نوآور است

سرمایه اصلی دانشگاه آزاد جوانان باانگیزه و نوآور است

سورنا ستاری معتقد است: دانشگاه آزاد برای تامین هزینه‌های خود نباید تمایل زیادی به شهریه داشته باشد یا به فکر فروش املاکش باشد، این‌ها سرمایه‌های دانشگاه آزاد نیست. سرمایه دانشگاه آزاد ۳۰ – ۲۰ میلیون متر مکعب مساحت نیست. آن چه سرمایه دانشگاه آزاد است جوانان بسیار فعال، باانگیزه و بسیار نوآور است.
سورنا ستاری در مراسم افتتاح سرای نوآوری توسعه صنایع منطقه‌ای دانشگاه آزاد با بیان این که از زمان حضور دکتر طهرانچی در دانشگاه آزاد اتفاقات بزرگی در این دانشگاه افتاده، اظهار کرد: به عنوان کسی که در این سال‌ها روسای زیادی از دانشگاه آزاد را دیده‌ام اعتراف می‌کنم که شاید هماهنگ‌ترین تیمی که در دانشگاه آزاد در حوزه اقتصاد دانش بنیان داشتیم همین تیمی است که اکنون در دانشگاه آزاد حضور دارند.
وی افزود: دانشگاه آزاد می‌تواند زمینه‌ای را ایجاد کند که دانشجویان دیگر دانشگاه‌ها نیز برای دانشگاه آزاد کارآفرینی کنند و استارتاپ‌های این دانشگاه را راه‌اندازی کنند. می‌توانند برای این دانشگاه تولید پتنت و ثروت کنند و نحوه بودجه‌ریزی دانشگاه آزاد به این سمت برود که عدد قابل توجهی از درآمد خود را از پارک‌های علم و فناوری، سراهای نوآوری، شرکت‌های دانش‌بنیان و بقیه موارد به دست بیاورد. آن موقع است که این دانشگاه به سمت یک دانشگاه کارآفرین حرکت می‌کند.
معاون علم و فناوری ریاست جمهوری با اشاره به حرکت جدیدی که در دانشگاه آزاد آغاز شده، گفت: در یکی دو ماه آینده این فضاها که به دلیل شرایط کرونا یک مقدار زمان‌بندی‌های افتتاح آن‌ها جابه‌جا شده، افتتاح می‌شود و شرایط برای جوانانی که می‌خواهند فعالیت‌های دانش‌بنیان داشته باشند و هم برای کشور اشتغال‌آفرینی کنند و هم برای خود ثروت ‌آفرینی کنند و کمک جدی به زیرساخت‌های دانشگاه آزاد کنند فراهم است.
وی در ادامه گفت: در شهرستان‌ها هم پروژه‌های خوبی را با دانشگاه آزاد شروع کردیم. محققان دانشگاه آزاد در بسیاری از طرح‌های کلان ما درگیر هستند و به زودی خبرهای خوبی برای مردم در حوزه‌های مربوط به اقتصاد دانش‌بنیان داریم.
ستاری با تبریک روز معلم به معلمان آموزش و پرورش و استادان آموزش عالی و آموزش پزشکی گفت: یک دانشگاه با این حجم دانشجو و امکانات باید بتواند یک قطب اقتصادی در کشور باشد و ان‌شاء‌الله این حرکت جدیدی که در دانشگاه آزاد شکل گرفته باعث شود این دانشگاه به یک قطب اقتصاد دانش‌بنیان تبدیل شود.
معاون علمی رئیس جمهور در پایان در پاسخ به سوال یک خبرنگار درباره تامین تجهیزات پزشکی برای مقابله با کرونا گفت: در شرکت‌ها اتفاقات خوبی افتاد. نوآوری در محدودیت‌ها خود را نشان می‌دهد. خوشبختانه توانستیم اقلامی را که در وزارت بهداشت چه در حوزه تجهیزات پزشکی و چه در حوزه‌های مربوط به بهداشت نیاز بود تامین کنیم. ما این اطمینان را می‌توانیم به مردم بدهیم که می‌شود در حال حاضر از ماسک داخلی استفاده کرد. قبل از این در حد روزی ۳۰۰ هزار ماسک تولید می‌کردیم ولی اکنون با توجه به اعلام وزیر صنعت این میزان به حدود ۶ میلیون در روز رسیده است. در تجهیزات مربوط به پزشکی هم شرکت‌های داخلی وارد شده‌اند.
ستاری در پایان گفت: اگر مسئولان وزارت بهداشت به این نتیجه رسیدند که می‌شود اجازه صادرات به اقلام پزشکی داد آمادگی صادرات این محصولات هم وجود دارد. البته اجازه صادرات کیت‌های آزمایشگاهی صادر شده است ولی امیدواریم که با اطمینانی که شرکت‌های دانش‌بنیان می دهند بتوان نیاز را برای موج‌های بعدی این بیماری که احتمالا در پاییز است برآورده کرد، در این صورت مجوز صادرات بقیه‌ی اقلام نیز صادر می‌شود

تجاری سازی دانش و فناوری: ارتباط پایدار صنعت و دانشگاه

تجاری سازی دانش و فناوری

ارتباط پایدار صنعت و دانشگاه

 

 

 

با توجه به دنیای پرتلاطم امروز و حاکمیت فضای عدم اطمینان بر کسب و کار ها و صنایع وابسته آنها راهکاری که بتواند زمینه ساز ایجاد مزیت رقابتی پایدار برای سازمان شود از اهمیت ویژه ای برخوردار است. اینگونه می توان گفت که علت اهمیت روز افزون به نوآوری، سود اقتصادی است. در کسب و کار امروز تحقیقات، مبدل به عاملی اقتصادی شده است و تجاری سازی نیز بخش مهمی از فرآیند نوآوری می باشد و هیچ محصول، خدمت و فناوری جدیدی بدون تجاری سازی امکان ورود موفق به بازار را ندارد. ایجاد بستر مناسب برای عرضه دانش و فناوری، علاوه بر فراهم کردن ارزش های اقتصادی، منجر به رشد و توسعه اقتصادی نیز در جامعه می گردد. با نگاهی به تحقیقات انجام شده می توان دریافت که تحقیقات بنیادی به تنهایی کافی و مفید نبوده و انگیزه کافی برای پزوهشگر و کاربر را ایجاد نمیکند، همچنین عدم استفاده از نتایج تحقیقات در کسب و کار و صنایع باعث هدر رفت سرمایه و وقت صرف شده در راه پژوهش می شود. امروزه رقابت روزافزون جهانی، دیگر فرصت تحقیقات بنیادی و پایه ای را از بسیاری از صنایع گرفته است. به همین دلیل بیشتر شرکتها مجبورند فقط به تحقیقات بحرانی و مورد نیاز دست بزنند. به عبارت دیگر، اهمیت تحقیقات به خاطر نوآوری [1]و اهمیت نوآوری به دلیل سود اقتصادی آن است. در دنیای کنونی تحقیقات به عاملی اقتصادی تبدیل گردیده است، مراحل گذر از “علم ناب” طی شده است و نهادهای علمی- تحقیقاتی باید بطور آشکار در خدمت اقتصاد و تجارت قرار گیرند. دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی باید از “هدف بودن” خارج شوند و به وسیله ای برای توسعه اقتصادی تبدیل گردند. در عصر حاضر باید به دنبال ساز و کارهایی باشیم که روش تبدیل “ایده” به “محصول” را به ما یاد بدهد و روند تبدیل علم به ثروت را سرعت بخشد. تجاری سازی فناوری، فرآیند تغییر دانش به محصولات و خدمات و روش بسیار موثر برای انتقال عقاید از ذهن یا آزماشگاه به دنیایی گسترده تر است.  شاه کلید دنیای امروز، خلق ارزش است. راهکار ورود به دنیای کسب و کار امروزی فناوری است و شاه کلید فناوری، تجاری‌سازی و ارزش افزوده ناشی از آن است،  اقتصاد امروز جهان به شدت از وابستگی به منابع زیرزمینی و صنایع صنعتی فاصله گرفته و اقتصاد دانش محور و شرکت های دانش بنیان را به عنوان راهبرد اساسی خود برای رشد و توسعه اقتصادی می داند و توجه بسیاری از اندیشمندان، سیاست گذاران و برنامه ریزان را به خود معطوف کرده که در این میان دانشگاه به عنوان ایجاد کننده دانش و ناشر نقش کلیدی ایفا می کند. لذا از آنجا که اهمیت دانش در نوآوری و توسعه کسب و کار روز به روز بیشتر می شود و درست همانگونه که سهم بیشتری از جامعه وارد آموزش عالی می گردند، دانشگاه ها می توانند نقش بیشتر و فعال تری در نوآوری ملی و توسعه اقتصادی را داشته باشند.(منتظری، یوسفی، 1393) تجاری سازی تحقیقات و دانش تولیدی، فعالیتی اجتناب ناپذیر در راستای جبران هزینه های تحقیق و توسعه دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی دولتی و خصوصی کشور است که میتواند علاوه بر فراهم آوردن امکان سرمایه‌گذاری در فناوری‌های بهتر و پیشرفته‌تر برای محققان و مؤسسات عرضه کننده دانش، به توسعه‌یافتگی کشور و رقابت پذیر شدن آن در کلیه صنایع، به ویژه صنایع پیشرفته کمک شایانی نماید. چالش مديريتي صاحبان و سرمایه‌گذاران دانش، اين است که چگونه دانش تولیدی و نوين خود را به جريان بازده اقتصادي براي مؤسسان، سرمايه‌گذاران و کارکنان تبديل کنند. به عبارت ديگر، مشکل اصلي اختراع نيست بلکه تجاري سازي آن است.(یدالهی، کلاتهایی، 1391) ورود موسسات تحقیقاتی [2]به عرصه تجارت و بازاریابی محصولات خود و توجه به نیازمندیهاي بازار و معیارهاي مشتریان، منجر به پیدایش فرصت ها و پیامدهاي مثبتی است. پیامدهایی که در کمترین سطح بهره وري کمک به خودگردانی موسسات و در بالاترین سطح، انتظار افزایش استانداردهاي زندگی( ایمنی و امنیت)،کیفیت زندگی،تولید ثروت و رشد اقتصادي را در پی خواهد داشت (فاطمی،1385). در حقیقت تجاری سازی موتور رشد اقتصادی است . در تغییرات سریع امروزی سازمانهایی موفق خواهند بود که بتوانند خود را با این تغییرات انطباق داده و از قدرت نوآوری لازم برخوردار باشند. در دانشگاهها و نهادهای آموزش عالی نیز نوآوری و خلاقیت از اهمیت بالایی برخوردار است. بنابراین جهت تحقق این هدف، این نهادها باید در زمینه اشاعه، نشر دانش و انتقال آن به جامعه و نسل‌های جوان بیش از پیش تلاش و کوشش کنند. (کنجکاو منفرد، اردکانی، 1392)  با توجه به موارد ذکر شده اینگونه میتوان گفت که ارتباط بهینه صنعت و دانشگاه نیازمند پلی ارتباطی است. پلی که از اتحکام لازم برخوردار باشد لذا با توجه به اهمیت تجاری‌سازی نتایج تحقیقات آموزش عالی بر رشد صنعت و تاثیر آن بر اقتصاد کشور ،در این مقاله سعی بر آن است تا با بیان دقیق مفاهیم تجاری سازی و مدل های آن و همچنین بیان فرآیند و ضرورت فرآیند تجاری سازی در ارتباط موثر صنعت و دانشگاه، زیرساخت تئوریک[3] مناسبی را برای رسیدن به این مهم فراهم سازد.

 

 

مفهوم تجاری سازی[4]

تجاري سازي عبارت است از تبدیل یافته هاي جدید و ایده هاي پژوهشی به محصولات و خدمات و فن آوري هاي قابل ارائه به بازار. به عبارت دیگر تجاري سازي تحقیقات مجموعه تلاشهایی را که به منظور فروش کارهاي تحقیقاتی با هدف کسب سود و ارتباط هرچه بیشتر آموزش و پژوهش با اهداف اقتصادي و اجتماعی صورت می پذیرد را گویند. با توجه به تعاریف بالا تجاري سازي را می توان به بازار رسانیدن یک ایده و یا یک نوآوري دانست.(جهاندیده،1384) تجاری سازی فناوری، خلق محصول، خدمت یا فرآیند جدیدی مبتنی بر رفع تقاضای جدید است و رفع آن مستلزم تلاش مستمر در راه تبدیل نتایج محصولات و خدمات جدید [5]و بازاریابی موفق [6]آنهاست. تجاری سازی به انتقال فناوری بسیار نزدیک است. به عبارت دیگر فرآیند تجاری سازی، همان فرآیند انتقال دانش و فناوری از مراکز تحقیقاتی مانند مراکز رشد و پارک های علم و فناوری به صنایع موجود یا کسب و کارهای جدید است. در واقع تجاری کردن فرآیندی است که از طرح کردن و پروردن یک ایده آغاز می شود و به سمت تولید ( کالا و خدمات) و در نهایت فروش آن به مشتری ( صنعت یا استفاده کننده نهایی) می انجامد. لغتنامه کمبریج واژه “تجاری کردن” را به معنای “سازماندهی چیزی برای کسب سود” و واژه “تکنولوژی” را مطالعه و دانش عملی در استفاده از اکتشافات علمی خصوصا در حوزه صنعت ” تعریف کرده است.

 

روند تجاری سازی دانش

در سال های اخیر موسسات آموزش عالی در جوامع غربی و در حال توسعه، با تغییرات زیادی مواجه بوده اند. با ظهور اقتصاد دانشی، خط مشی های ناظر بر آموزش عالی، متحمل فشارهایی شده اند که سبب شده، به عنوان ابزاری برای رقابت های اقتصادی در بازارهای جهانی ایفای نقش کنند. این بدان معناست که ارزشیابی و نگاه به آموزش و تحقیق دانشگاهی به طور فزاینده ای از زاویه اقتصادی امکان پذیر شده است. در تطابق با این تغییر خط مشی ها و تغییر زاویه نگاه به دانشگاه، الگوهای تامین سرمایه و سبک های مدیریت دانشگاه ها با تحولات کثیری مواجه شده است ( قلی پور، 1386).

در بسیاری از کشورها اداره ای تحت عنوان دفاتر انتقال فناوری، جهت تسهیل انتقال دانش تجاری شده از دانشگاه ها به صنایع تاسیس شده است. نقش عمده این دفاتر، حفاظت از دارایی های فکر دانشگاه و نتایج پژوهش های دانشگاهی و انتقال تجاری دانش از طریق واگذاری حق امتیاز اختراعات یا سایر انواع دارایی های فکری ناشی از پژوهش های دانشگاهی به صنعت است (Siegel, 2004).

 

اهمیت تجاری سازی فناوری[7]

تجاری سازی عبارت است از تبدیل یافته های جدید و ایده های پژوهشی به محصولات و خدمات و فن آوری های قابل ارایه با بازار. به عبارت دیگر تجاری سازی تحقیقات مجموعه تلاش هایی را که به منظور فروش کارهای تحقیقاتی با هدف کسب سود و ارتباط هرچه بیشتر آموزش و پژوهش با اهداف اقتصادی و اجتماعی صورت می پذیرد را گویند. با توجه به تعاریف بالا تجاری سازی را می توان به بازار رسانیدن یک ایده و یا یک نوآوری دانست (جهاندیده، 1384)

امروزه در مورد اینکه، تجاری سازی ایده ها و درگیر کردن محققان در ایجاد و توسعه محصولات فواید بسیاری در بر دارد، شکی باقی نمانده است. به عنوان مثال، می توان تصور کرد که در غیاب فعالیت های تجاری سازی رادیو داروهای تولیدی توسط کارشناسان انرژی اتمی، چه تاثیری بر درمان بیماری های خاص و در انتها زندگی انسان گذاشته است (محمدی، 1386).

ایجاد بسترهایی برای دانش، علاوه بر فراهم آوردن ارزش های اقتصادی برای سازمان ها، منجر به رشد اقتصادی و فنی جامعه می شود. از آنجا که به بازار رسانیدن یک محصول می تواند تضمین کننده موفقیت و بقای سازمان ها باشد، تجاری سازی به عنوان یک عامل حیاتی مطرح شده است. در سازمان های تحقیقاتی نیز تحقیقات، بدون تجاری سازی یک محصول معنایی ندارد در همین راستا نیز تا فناوری منتقل شده، توسعه نیابد، نمی توان گفت فرآیند انتقال فناوری تکمیل شده است. اهمیت تجاری سازی R&D و فناوری به حدی است که در حال حاضر بسیاری از موسسات تحقیقاتی به صورت همکاری مشترک به تجاری سازی فناوری خود رسمیت داده اند و تعداد این گونه مراکز خدمات مشاوره ای در کشورهای پیشرفته صنعتی در حال افزایش است. در خصوص ایران نیز، طی سال های اخیر، مراکز عرضه کننده خدمات فناوری تحت نظر مراکز رشد و پارک های علم و فناوری به ارایه خدمات مشاوره ای به فعالان حوزه فناوری و شرکت های دانش بنیان می پردازند که البته، نیاز به تقویت هرچه بیشتر این مراکز امری حیاتی در انجام وظایفشان است. همچنین می توان به Joint Venture و سرمایه گذاری خطرپذیر نیز به عنوان نمونه هایی از انجام پروژه های تحقیقاتی بصورت همکاری مشترک اشاره نمود.

 

اهمیت تجاری سازی تحقیقات علمی[8]

تجاری سازی نتایج تحقیقات، یکی از گام های مهم نظام نوآوری است که پایداری و استمرار امر تحقیق را تضمین می کند و متناسب با آن علاوه بر فراهم آوردن ارزش های اقتصادی قابل توجه برای سازمان ها، رشد اقتصادی دانش محور جامعه را نیز تسریع می نماید ( عنایتی، 1386). “تجاری سازی تحقیق فرایندی است که هنگام ورود به بازار می تواند ایجاد درآمد کند و در مرحله توسعه از نظر درآمد زایی هیچگونه ارزشی ندارد. فن آوری اگر در قفسه بماند (وارد بازار نشود) هیچ درآمدی ایجاد نمی کند” ( عناینی، 1386).

این موضوع در مورد فن آوری هایی که از طریق داخلی بدست می آید به مراتب برای حمایت کننده ی آن از اهمیت بیشتری برخوردار است. “علم زیر بنای توسعه فن آوری را فراهم می کند و توسعه فناوری به سهم خود بازارهای جدیدی خلق می کند” (Reamer, 2003).

بدیهی است علم به خودی خود و بدون در نظر گرفتن چارچوب و فرآیندی کارآمد در چرخه توسعه فناوری، نخواهد توانست بازار جدیدی را خلق نماید.

تحقیقات بسیاری در کشورهای پیشرفته صنعتی در موضوع تجاری سازی نتایج تحقیق صورت گرفته است. کارلوس در مورد ارتباط دانشگاه و صنعت در آمریکا دارای سابقه طولانی است که عوامل اصلی آن قانون موریل (1862) مبنی بر اعطای تاسیس سیستم کالج، دفاع مبتنی بر تحقیق و توسعه در طول جنگ جهانی دوم و رقابت با اتحاد جماهیر شوروی در طول سال های جنگ سرد است (Karlson, 2004).

فرایند تجاری سازی

اساس فرایند تجاری سازی مشارکت بخش تحقیقاتی و بخش صنعت، در تبدیل نتایج تحقیقات به نوآوری است و امروزه تجاری سازی به یکی از حلقه های اصلی فرایند نوآوری تبدیل شده است (Ghazinoori,2005). به طور کلی فرایند تجاری سازی را می توان به چهار مرحله مجزا تفکیک نمود که عبارتند از سرمایه، که باید برای انجام پژوهش ایده پرورش یافته تامین شود و سپس خط مشی بازاریابی تعیین و تعریف گردد، این ایده در مرحله توسعه به فناوری مورد نظر تبدیل می شود. هنگامی که یک دستاورد قابل ارایه به بازار حاصل شود، مرحله اجرای تجاری سازی شروع می شود. هنگامی که یک محقق یک یا چند فناوری قابل ارایه به بازار را توسعه داده است، باید برای تجاری سازی آنها وارد مرحله تجاری سازی شود (محمدی، 1386).

جایگاه تجاری سازی در فرایند نوآوری[9]

تکنولوژی و تجاری سازی، قسمت های مهم فرایند نوآوری هستند که باعث می شوند اختراعات، به تولیدات دارای بازار تبدیل شود. بازاریابی و فرایند تجاری سازی، مرحله نهایی فرآیند نوآوری هستند این دو جز برای دستیابی به موفقیت هر اختراعی، لازم و ضروری هستند. از روش های تجاری سازی می توان به سرمایه گذاری مشترک، فروش و انتقال فن آوری، فروش حق اختراع، حق امتیاز و خدمات مهندسی اشاره کرد (محمدی، 1386).

 

بحث و نتیجه گیری

ثبت های اختراع دانشگاهی [10]اغلب به عنوان شاخص های کلیدی از فعالیت های مربوط به انتقال تکنولوژی در حوزه های تکنولوژی از قبیل زیست شناسی، داروشناسی، الکترونیک، و شیمی در نظر گرفته می شوند، در حالیکه سودمندی کمتری در رشته هایی از قبیل مهندسی مکانیک و کالاهایی برای مصرف کننده دارند. یکی از ضرورتها ی نظام پژوهشی کشور، توجه پژوهش های کاربردی به نیازهای جامعه و بوم یسازی آن متناسب با شرایط کشور است. بدین منظور لازم است، مدیران شرایط لازم را برای فعالی تهای علمی استادان و دانشجویان فراهم کرده و از ایده های نوآورانه آن ها در زمینه حل مسایل جامعه حمایت های لازم را بعمل آورند.به طوری کلی تجاری سازی را می توان به بازار رسانیدن یک ایده تا نوآوری دانست که باید با مطالعه دقیق بازار و استخراج نیازهای بازار , انجام تحقیقات و آزمایش های لازم , تهیه نمونه , استاندارد سازی فرآیند توسعه محصول و هماهنگی های مدیریتی برای عرضه آن به متقاضی یا بازار توام باشد. فناوری به تنهای عامل خلق ثروت نیست ؛ بلکه استفاده موثر و مناسب از آن است که باعث خلق ثروت می شود. خلق ارزش افزوده ناشی از استفاده فناوری در عرضه محصولات و خدمات مورد نیاز , موجب افزایش ثروت می شود. دانش و فناوری می تواند در قالب محصولات تولید , خدمات یا حتی بازاریابی باشد , اما به هر حال استفاده از فناوری یا تجاری سازی فناوری در خلق ثروت و رشد اقتصاد مهم است . تجاری سازی دانش و فناوری برای تبدیل فناوری به کالا یا خدمات قابل استفاده و ارائه و انتشار آن در سطح جامعه نیازمند تحقیق و توسعه , خلاقیت و نوآوری , منابع خطر پذیر و زنجیره ای از فعالیت ها و اقدامات متعدد و مختلف است. زنجیره اقدامات تجاری سازی فناوری از اعتبار سنجی اولیه و امکان سنجی فنی شروع و با مطالعه بازار , تامین منابع مالی و سرمایه اولیه مورد نیاز , مدیریت و شناسایی خطرها و … ادامه می یابد . طی کردن این زنجیره پیچیده و طولانی می باشد و عرضه یک نوآوری به بازار می تواند سالیان زیادی به طول انجامد، اما این زنجیره سبب می گردد تا یک دلار سرمایه گذاری در تحقیقات , منجر به کسب هزار دلار در کارخانه شود. البته فقط تعداد کمی از نوآوری ها قادر به طی کردن کل زنجیره ارزش و رسیدن به بازار هستند و بیشتر آنها در میانه راه و گردنه های مسیر جامانده و به سر انجام نمی رسند لذا تعامل مناسب بین صنعت و دانشگاه از طریق برگزاری سمینار ها تحقق نخواهد یافت و باید عزمی جدی در این راه وجود داشته باشد.

 

 

نویسنده : شهنام زندیه

[1] Innovation

[2] Research Institutes

[3] Theoretical

[4] Commercialization concept

[5] New Services

[6] Successful Marketing

[7] Technology Commercialization importance

[8] Scientific research

[9] Innovation process

[10] Registration of university inventions