فرصت کسب و کار برای سربازان پس از خدمت سربازی

فرصت کسب و کار برای سربازان پس از خدمت سربازی

یونس رنجکش در دومین کمیته تخصصی راهبری مهارت آموزی و اشتغال کارکنان وظیفه استان گیلان افزود: این حمایت ها بر اساس تفاهم نامه همکاری وزارت کشور و ستاد کل نیروهای مسلح در راستای توانمند سازی کادر وظیفه برای ورود به بازار های کار انجام می شود.
وی تصریح کرد: از هر نقطه و مکانی باید در مسیر آموزش مهارت های کارآفرینی استفاده کرد و سربازان وظیفه به عنوان بخشی از ظرفیت های موجود در منابع انسانی می توانند بخش مهمی از جامعه هدف آموزش مهارتی باشند.
وی یادآور شد: آنچه در فرآیند مهارت آموزی مهم است آموزش چگونگی به کارگیری مهارتهاست که باید با تبیین فضاهای کسب وکار و نیازهای جامعه اقدام به هدایت مهارت آموزان کرد.
به گفته رنجکش؛ با توجه به تفاهم نامه همکاری وزارت کشور با ستاد کل مشترک نیروهای مسلح در مهارت آموزی سربازان وظیفه تمامی هماهنگی ها در سطوح مختلف انجام شده است و در استان گیلان نیز از طریق کمیته تخصصی پیش بینی شده پیگیرآن هستیم.
وی اظهار داشت: برگزاری همایش های کارآفرینی برای تبیین و تغییر نگاه نسبت به موضوع کارآفرینی و اشتغال در سطح جامعه هدف سربازان با حضور اساتید و کارآفرینان برتر می تواند نقش مهمی در بسترسازی های فکری داشته باشد.
مدیر کل جذب وحمایت از سرمایه گذاری استانداری گیلان ادامه داد: در نظر گرفتن برنامه های تشویقی و حمایت های لازم در خصوص صدور گواهی نامه های مهارتی، مجوزهای کسب وکار و پرداخت تسهیلات کم بهره نیز از اولویتهای پشتیبانی از سربازان مهارت آموز می باشد.
وی با تاکید بر هماهنگی بین دستگاههای اجرایی ارایه خدمات صدور مجوز و پشتیبانی و آموزش در ایجاد کسب وکارها و نهادهای نظامی مورد نظر این تفاهم نامه وهمکاری بین آنها خواستار تسریع در روند اقدامات شد.
وی گفت: باید با ایجاد همگرایی و استفاده و هم افزایی از امکانات و ظرفیتهای موجود در استان بتوانیم جامعه هدف تعریف شده را که از جوانان پویا و علاقمند هستند به سمت آموزش های مهارتی و توانمندی در استفاده از مهارت ها سوق داد.
رنجکش خاطرنشان کرد: تبدیل دانش و داشته ها و آموزش مهارت به ثروت یکی از اهداف کارآفرینی است که سربازان آموزش دیده باید بتوانند پس از اتمام خدمت وظیفه داشته ها و توانایی های خود را تبدیل به ثروت نمایند.
وی بابیان اینکه در سالی که به نام جهش تولید نامگذاری شده است اقدامات و برنامه ریزی ها باید با جهش و تلاش مضاعف همراه باشد، اظهار کرد: نیاز اصلی در ایجاد فضاهای کسب و کار توجه به خواسته بازار کار و نگاه تسهیل گرایانه متولیان امور خواهد بود.
مدیرکل جذب وحمایت از سرمایه گذاری استانداری گیلان نیاز جدی کشور را فعالیت های کارآفرینانه دانست و اضافه کرد : باید با فهمی مشترک جامعه را به سمت هر ایرانی یک کارآفرین سوق دهیم.

بازی‌های خلاقانه برای تولید ایده‌های کسب‌وکار موفق

بازی‌های خلاقانه برای تولید ایده‌های کسب‌وکار موفق

 

شاید شما هم مثل خیلی از انسان‌ها بر این باورید که اصلاً فرد خلاقی نیستید؛ اما در حقیقت خلاقیت مهارتی است که می‌توانید با تمرین و ممارست به دست آورید. خلاقیت چیزی نیست جز توانایی حل مسئله و نه گفتن به غیرممکن‌ها. اغلب افراد خلاقی که من می‌شناسم به نشانه حمایت از تفکر خلاقانه و خارج از چارچوب، چیزهایی که عموماً پذیرفته می‌شوند را نادیده می‌گیرند.

 

بیایید با ایده‌های خلاقانه از نزدیک آشنا بشویم:

تمرین خلاقیت نباید تبدیل به کاری سخت و طاقت‌فرسا شود. تنها نشستن در گوشه‌ای از اتاق و مجبور کردن خود برای رو‌برو شدن با ایده‌های جدید، نمی‌تواند نتیجه‌بخش و مؤثر باشد. به خودتان اجازه دهید از جهان اطرافتان الهام و انگیزه بگیرید. در گام‌های ابتدایی خلق ایده اصلاً به امکان‌پذیر بودن یا نبودن ایده فکر نکنید. حتی می‌توانم با صراحت بگویم؛ هر چه ایده‌ها مضحک‌تر، بهتر!

برای اینکه بتوانید خودتان را تشویق به تفکر خارج از چارچوب کنید و ایده‌های جدید خلق کنید، پیشنهاد می‌کنم این تمرین‌‌ها را مثل بازی‌ انجام دهید:

 

  1. بازی ترکیب و تطابق

از خودتان بپرسید؛ دو محصولی که می‌توانند برای اولین بار کنار همدیگر قرار بگیرند و محصولی جدید را خلق کنند، کدم‌اند؟

نترسید از اینکه کمی عجیب‌وغریب به نظر برسید. برای مثال، تصمیم برای ترکیب چراغ‌قوه با پیچ‌گوشتی تصمیمی خلاقانه بود. حالا امکان کار کردن درجایی تاریک بدون نیاز به نگه‌داشتن چراغ‌قوه وجود دارد.

نگاهی به تلفن همراهتان بیاندازید. تلفن همراه در کنار دوربین خیلی خلاقانه‌‌تر و کاربردی‌تر به نظر می‌رسد.

 

  1. بازی یافتن راه‌حل

به جهان اطرافتان وصل شوید و درباره همه‌چیز سؤال بپرسید.

چگونه می‌توان همه‌چیز را بهتر کرد؟

به شکایات دوستان و خانواده‌تان گوش بدهید. آن‌ها در زندگی روزمره‌شان چه مشکلاتی دارند؟

چه دغدغه‌هایی را در زندگی روزمره‌تان احساس می‌کنید؟

مسائل و مشکلاتتان را شناسایی کنید و شروع کنید به یافتن راه‌حل برای آن‌ها. بسیاری از کارآفرینان و مخترعان همین کار را انجام می‌دهند. یکی از نمونه‌های موردعلاقه من محصول ساده و خلاقانه‌ی یکی از دانشجویانم است که به افراد کمک می‌کند، بهتر اجناس و اشیای خودشان را سازمان‌دهی و مدیریت کنند.

او خیلی ساده متوجه شده بود که همسرش هنگام جستجوی اشیا داخل کیفش دچار مشکل می‌شود. مدام کیف‌دستی‌اش را زیرورو می‌کند تا بتواند چیزی را که قبلاً داخل کیفش گذاشته بود، پیدا کند. او برای حل این مسئله با اضافه کردن نوارهایی باقابلیت ارتجاعی به کیف توانست اقلام را سرجایشان نگه دارد تا هنگام نیاز، اشیاء داخل کیف به‌راحتی در دسترس قرار بگیرند.

 

در گام‌های ابتدایی خلق ایده، به امکان‌پذیر بودن یا نبودن آن فکر نکنید. حتی می‌توانم با صراحت بگویم؛ « هر چه ایده‌ها مضحک‌تر، بهتر»

 

  1. بازی چه می‌شود اگر…؟

این سؤال را زیاد از خودتان بپرسید. مثلاً چه می‌شود اگر وقتی در حال شنا کردن هستید، موسیقی گوش بدهید؟ یا چه می‌شود اگر …

نترسید از اینکه ذهنتان به سمت خارج از چارچوب‌ها و رؤیاپردازی‌ها برود. با خود فکر کنید، اگر غیر‌ممکنی وجود نداشت واقعاً چه چیزهایی را آرزو می‌کردید؟ مثلاً یکی از دانشجویان من در پاسخ گفت: ” چه می‌شود اگر من بتوانم لحظه‌به‌لحظه فرآیند و زمان دقیق رشد فرزندم را ببینم! ”

هرچه بیشتر ماهیچه‌های خلاقیتتان را تمرین دهید، آسان‌تر محصولات و خدمات جدیدی که می‌تواند کیفیت زندگی انسان‌ها را بهبود بخشد، خلق می‌کنید.

 

مترجم: نازنین توکلی (کارشناس ارشد مدیریت صنعتی)

برگرفته از سایت www.entrepreneur.com

 

نویسنده: نرگس سقازاده/ پژوهشگر حوزه مدیریت

کارآفرینی از جنس زنان

کارآفرینی از جنس زنان

برخلاف گذشته که دارایی‌ها و اموال نقش تعیین‌کننده‌ای در جایگاه اقتصادی یک سازمان داشت، امروزه نوآوری و خلاقیت، توسعه محصولات جدید و پیشرفت‌های تکنولوژیکی است که جایگاه اقتصادی یک بنگاه را در بازار مشخص می‌کند. بسیاری از کارشناسان اقتصادی، کارآفرینی را عامل اصلی ایجاد ثروت و یک ارزش اقتصادی می‌دانند. جدیدترین نظریات توسعه اقتصادی نشان می‌دهد که کارآفرینی با توسعه اقتصادی و اجتماعی کشورها رابطه تنگاتنگی دارد. تقریباً 6 قرن پیش، واژه کارآفرینی به مکاتب اقتصادی راه یافت. این واژه درگذر زمان با تحولات رخ‌داده در حوزه اقتصاد، تغییرات مفهومی یافت و روزبه‌روز به اهمیت آن افزوده شد. شاخص‌ها و تعاریف زیادی در معرفی کارآفرینی بیان‌شده است، اما همگی بر نوآوری، تعهد و ریسک‌پذیری اتفاق‌نظر دارند. امروزه کارآفرینی نه یک حوزه علمی نوین بلکه یک نوع راه و رسم زندگی است. بر اساس آمار مرکز جهانی کارآفرینی[1] از میان دو میلیارد و چهارصد میلیون نفر نیروی کار در جهان، مردان 50 درصد بیشتر از زنان در زمینه کارآفرینی مشغول هستند. البته این درصد در کشورهای مختلف، متفاوت است. هرچند کارآفرینان در اکثر کشورها مرد هستند، لیکن روند رو به رشد زنان کارآفرین نیز  قابل‌توجه است. در این مطلب قصد داریم به فعالیت‌های کارآفرینی زنان در جوامع مختلف بپردازیم.

ویژگی‌های زنان کارآفرین

زنان کارآفرین چه کسانی هستند؟ آیا زنان کارآفرین با مردان کارآفرین ویژگی‌های متفاوت دارند؟ بر طبق تحقیقاتی که دانشمندان علوم اجتماعی در سال ۱۹۸۴، بر روی ۴۶۳ زن انجام دادند، نتیجه گرفتند که تقریباً نیمی از زنان کارآفرین فرزند اول خانواده با طبقه متوسط اجتماعی و دارای تحصیلات دانشگاهی در علوم انسانی، متأهل و دارای فرزند بوده‌اند و همسرانشان حامی و خود نیز در زمینه‌های فنی و حرفه‌ای مشغول به کار بوده‌اند. این زنان، بیشتر خرده‌فروشی یا خدمات را به‌عنوان کسب‌وکار خود انتخاب کردند. در ۱۹۸۶ یک مطالعه مشابه زنان کارآفرین را با کارآفرینان اقلیت مقایسه کرد، در این تحقیق به این نتیجه رسیدند که زنان کارآفرین خانواده‌های سطح متوسط تا بالایی داشتند درحالی‌که کارآفرینان اقلیت از خانواده‌های سطح پایین تا متوسط بودند. مطالعات همچنین سطح تحصیلات زنان کارآفرین را بررسی کردند. آن‌ها گزارش دادند که تحصیلات کارآفرینان زن کمی کمتر از مدیران زن شاغل در سازمان‌هاست و همچنین تحقیقات نشان می‌دهد که کارآفرینان زن کمتر از کارآفرینان مرد تمایل داشتند که در رشته‌هایی مانند مهندسی درس بخوانند.

روانشناسان و جامعه شناسان متعددی سعی کرده‌اند که انواع افرادی را که به سمت مالکیت یک کسب‌وکار جذب‌شده‌اند و در آن موفق هستند، طبقه‌بندی کنند. در سال ۱۹۹۵ یک‌گونه شناسی توسط لونگ فوکس و روت برای شناسایی زنان کارآفرین انجام شد و سه نوع از آنان مورد شناسایی قرار گرفتند. نخست، کارآفرین مدیریتی، توانایی بالایی در تأثیر بر افراد و اعمال قدرت بر آن‌ها دارد و در مقابل طبیعت دیگران مخالفت می‌کند و می‌خواهد تقدیر خودش را کنترل کند. دومین نوع، کارآفرین عمل‌گرا، نیاز دارد که درآمد کسب کند و کسب‌وکار خود را به فرزندانش انتقال دهد. سومین نوع، کارآفرین موفقیت طلب، نیاز بالایی به موفقیت‌های شخصی دارد و به مدیریت و اداره افراد توجه چندانی نمی‌کند. جئوفی[2] و اسکیس[3] در 1985 چهار نوع از کارآفرینان زن را شناسایی کردند؛ کارآفرینان رسمی که سعی دارند بین مسئولیت‌های خانه و شغل خود تعادل ایجاد کنند، کارآفرینان نوآور به نوآوری و کارآفرینی متعهد بوده و زیر بار نقش‌های سنتی و جنسیتی نمی‌روند، نوع خانگی کارآفرینان بیشتر از آرمان‌های کارآفرینی به نقش‌های جنسیتی سنتی پایبند هستند و نوع رادیکالی به هیچ‌یک از نقش‌های کارآفرینی و سنتی جنسیتی خود تعهد چندانی ندارند. سنگس در سال 2007 صد کارآفرین را که در زمینه اینترنت شروع به فعالیت کرده بودند، موردبررسی قرار داد. او چهار ویژگی یک کارآفرین را برشمرد؛ اول اینکه یک کارآفرین به انتخاب و اختیار خود معتقد است و حیطه کنترل او درونی است. آن‌ها به این معتقد هستند که خودشان رفتارهایشان را کنترل می‌کنند و محیط اطراف خود را شکل می‌دهند. دوم، کارآفرینان بر ارزش‌های خود تمرکز می‌کنند و همین ارزش‌ها انگیزه‌بخش آن‌ها می‌شود. آن‌ها تحت تأثیر ارزش‌های دیگران قرار نمی‌گیرند. سوم، آن‌ها عمل‌گرا بوده و عقاید خود را با آزمون‌وخطا بهبود می‌بخشند. چهارم، آن‌ها تلاش می‌کنند تا نظر و کارهای خود را با سایرین به اشتراک بگذارند. اگرچه سنگس، مشخصاً تفاوت‌های جنسیتی را بررسی نکرد، اما نتایج او با ویژگی‌های زنان کارآفرین در سایر مطالعات همخوانی دارد.

 

و اما سؤال دوم اینکه آیا زنان کارآفرین با مردان کارآفرین متفاوت هستند یا خیر، مانند اینکه آیا مدیران زن و مرد متفاوت‌اند یا نه که یک موضوع بحث‌برانگیز است. برخی محققان به سیستم‌های ارزشی مردان و زنان کارآفرین، اینکه مردان و زنان چگونه موفقیت را تعریف می‌کنند و چگونه مدیریت خود را اجرا می‌کنند، نگریسته‌اند. زنان برای مساوات ارزش بیشتری نسبت به مردان قائل هستند و مردان نیز نسبت به زنان برای امنیت خانواده ارزش بیشتری قائل هستند. خودکامیابی و دستیابی به اهداف برای زنان کارآفرین مهم بود. زنان موفقیت را به سه شیوه تعریف می‌کنند؛ کنترل روی سرنوشت خود، کار رضایت‌بخش و روابط مستمر و رضایت‌بخش با مشتریان. درحالی‌که مردان دستیابی به اهداف را به‌عنوان مهم‌ترین عامل ذکر کردند. زنان برحسب سبک مدیریتی و نوع کسب‌وکارشان، بیشتر بر کیفیت تأکید می‌کنند تا هزینه یا سفارشی کردن محصولات و همچنین از سبک‌های ارتباطی استفاده می‌کنند. زنان در کار با کارکنانش بر قدرت بخشی دوجانبه و کار تیمی تأکید بیشتری دارند. در چند پژوهش که سبک‌های رهبری مردان و زنان مدیر را مقایسه کرده است، به نظر می‌رسد که مردان بیشتر تمایل دارند در انجام کارها به سلسله‌مراتب توجه کنند تا سبک تعاملی و ارتباطی که بیشتر در مدیران زن دیده می‌شود و همچنین زنان کارآفرین توانایی کمتری برای تولید نظرات نوآورانه دارند- با دنبال کردن محصولات یا فرآیندهای جدید و یا حفره‌های بازار. ازآنجایی‌که مردان کارآفرین بیشتر از زنان در زمینه‌های تولید و تکنولوژی بالا فعالیت دارند و زنان اغلب در بخش خدمات و صنایع خرد مشغول هستند، این یافته‌ها دور از انتظار نیست – چراکه مردان فرصت بیشتری برای به‌کارگیری مفاهیم نوآوری داشته‌اند.

علی‌رغم اینکه نشریات معروف و برخی مؤسسات بر تفاوت‌های مردان و زنان کارآفرین تمرکز کرده‌اند، شواهد زیادی وجود دارد مبنی بر آنکه شخصیت و سرشت آن‌ها بیش از آنکه متفاوت باشند، شبیه یکدیگرند. مسترز[4] و میر[5]، تفاوتی در گرایش زنان و مردان کارآفرین به ریسک‌پذیری مشاهده نکردند. همچنین سنفیلد[6]، لوسیر[7]، کورمن[8] و مک کینی[9] در خصوص انگیزه پیشرفت و جسارت نوآوری و ریسک‌پذیری تفاوت محسوسی بین زنان و مردان کارآفرین مشاهده نکردند. چندین مطالعه دریافته‌اند که تفاوت‌های این مردان و زنان در چیست؟ در حقیقت اختلاف‌ اغلب آن‌ها در مفاهیم اجتماعی و صنعت آن‌هاست و نه در خصایص جنسیتی. آنا[10]، جانسن[11] و مرو[12] معتقدند که تفاوت در کارآفرینان احتمالاً بیشتر مربوط به صنعتی است که در آن فعالیت می‌کنند، مثلاً در مطالعه زنان کارآفرین، از زنان شاغل در صنایع مردانه مانند ساخت‌وساز، تولید و تکنولوژی بالا، انتظار درآمد بیشتری می‌رود و این‌ها با برنامه‌ریزی بیشتری از زنان شاغل در بخش زنانه مانند خدمات و خرده‌فروشی کار می‌کنند. در صنایع زنانه، انتظار بیشتری برای برقراری تعادل میان کار و زندگی وجود دارد.

 

کارآفرینی زنان در جهان

کسب‌وکارهای متعلق به زنان در سراسر دنیا از اوایل دهه ۱۹۹۰ با سرعت زیادی رشد کرده است. طبق داده‌های بانک جهانی، یک‌چهارم تا یک‌سوم کسب‌وکارهای ثبت‌شده در بیشتر کشورهای جهان متعلق به زنان است و نرخ شروع کسب‌وکارها توسط زنان در حال پیشی گرفتن این نرخ از مردان است. بیشتر این کسب‌وکارهای کوچک بوده و در بخش‌های غیررسمی اقتصاد هستند، اما برخی هم با چندین میلیون دلار درآمد، هزاران نفر را به استخدام خود درآورده‌اند.

دلایل زنان برای شروع کسب‌وکار در کشورهای مختلف می‌تواند متفاوت باشد. برای مثال در آمریکا و کانادا برای به دست آوردن استقلال بیشتر در زندگی کاری‌ خود هستند، در حقیقت آنان می‌خواهند بین زندگی کاری و زندگی خانوادگی خود تعادل برقرار کنند و خودشان رئیس خودشان باشند. در برخی کشورها تاریخچه سیاستی و سیاسی در ورود زنان به عرصه کارآفرینی نقش ایفا می‌کند، برای مثال در چین زنان قبلاً هم کار می‌کردند و خانم‌های حرفه‌ای به دلیل تعهد کمونیسم به پرداخت برابر، دریافتی برابر با مردان داشتند؛ اما اکنون ۱۷ درصد زنان صاحب کسب‌وکار در چین، بیش از هزار نفر کارمند دارند. تغییر از اقتصاد متمرکز به یک سیستم بازار آزاد در لهستان نیز زمینه را برای زنان کارآفرین مهیا کرده است. زنان کارآفرین در لهستان سطح آموزش بیشتری از مردان کارآفرین دارند. در آفریقای جنوبی به فعالیت کارآفرینی زنان به‌عنوان راهی برای بهبود اقتصاد بیمار نگریسته می‌شد و اثر تبعیض را در عصر پس از جدایی سفیدپوستان و سیاه‌پوستان خنثی می‌کرد، اما می‌توان گفت که هنوز زنان سیاه‌پوست آفریقای جنوبی از کمبود آموزش تجارت و تبعیض جنسیتی رنج می‌برند. در برخی قسمت‌های دنیا، برخلاف کشورهای پیشرفته موانع پیش روی زنان کارآفرین بسیار است، برای ‌مثال زنان در آموزش و تجربه تجاری کمبود دارند، در تأمین مالی با مشکل مواجه هستند، ارتباطات کافی ندارند تا بتوانند با استفاده از آن زمینه رشد شرکت خود را مهیا کنند، در برخی مواقع با خصومت مواجه می‌شوند و در مدیریت مسئولیت‌های شخصی و خانوادگی خود در مقابل مسئولیت‌های کاری با مشکل روبرو می‌شوند. در کشورهای کمتر پیشرفته مانند پاکستان، زیمباوه و نیجریه گروه‌های حمایت زنان و اتاق‌های بازرگانی مانند شبکه‌های غربی در دسترس نیست. درواقع می‌توان گفت یک فرهنگ سنتی مردسالار، موفقیت زنان درصحنه کسب‌وکار را با مشکل مواجه می‌کند، البته این موضوع در حال تغییر است. بسیاری از زنان از روبان قرمز دولت شکایت دارند و همچنین از اینکه خانواده‌هایشان آن‌ها را حمایت نمی‌کنند. وجود چالش‌ها برای زنان کارآفرین در کشورهای درحال‌توسعه با توجه به سطح مشارکت آن‌ها در حال افزایش است. در برخی کشورهای درحال‌توسعه، شرکت‌های تعاونی مزیت‌هایی برای زنان کارآفرین در نظر گرفته‌اند، این شرکت‌های تعاونی با اهداف تجاری مشابه شکل می‌گیرند؛ برای مثال در بنگلادش شرکت‌های تعاونی لبنیات و یک خدمات تلفن بی‌سیم به نام ویلاژ فون وجود دارد که توسط زنان اداره می‌شود، اعضا با مشارکت هم سیاست‌ها را تعیین می‌کنند، با هم تصمیم‌گیری می‌کنند و سرمایه را هم مشترکان تأمین می‌کنند.

 

توصیه به زنان کارآفرین

یکی از اولیه‌ترین نکاتی که زنان کارآفرین باید انجام دهند تا به موفقیت دست یابند، ثبت اقدامات قبلی به‌عنوان یک مدیر یا یک مسئول فنی است. این‌یک کار مهم و حیاتی برای کسب‌وکار است که بانکداران نیز انجام می‌دهند تا ریسک اعتبارات را بسنجند. زنان بایستی شکاف‌های موجود در دانش کسب‌وکار خود را با کسب آموزش بیشتر به‌خصوص در زمینه حسابداری و بازاریابی و یا با استخدام متخصصین جبران کنند. ازآنجاکه زنان مسئولیت‌های خانوادگی زیادی بر دوش دارند، بسیار مهم است که حمایت خانواده، دوستان و سایرین را در کسب‌وکار خود جلب کنند و همچنین خود، اراده و بنیه قوی برای موفقیت داشته باشند.

سلویک[13]، زنان را در مورد 10 اشتباه رایج که معمولاً در آغاز کسب‌وکار مرتکب می‌شوند، هشدار می‌دهد.

1-آن‌ها معمولاً تعهداتی را که در راه‌اندازی یک کسب‌وکار وجود دارد، به‌اشتباه متوجه می‌شوند.

2-آن‌ها دستگاه‌های حمایتی قوی ندارند.

3- آن‌ها در مورد بازاری که می‌خواهند وارد شوند، تحقیق نمی‌کنند.

4-آن‌ها هزینه‌های خود را کمتر از واقع پیش‌بینی می‌کنند.

۵-آن‌ها فروش‌ خود را بیش از واقعیت برآورد می‌کنند.

۶-آن‌ها در تمرکز بر مسائل مالی با شکست مواجه می‌شوند، بخصوص در مورد جریان نقد و هزینه‌هایی که مرتبط با درآمد هستند.

7-آن‌ها افراد درستی را استخدام نمی‌کنند و اغلب از خانواده یا دوستان خود هستند.

8-آن‌ها بیش از آنکه دنبال واقعیت باشند، در جستجوی تائید کارهای خود هستند.

9-آن‌ها شریک‌های تجاری غیرضروری را به کار می‌گیرند.

10-در داشتن یک طرح کسب‌وکار واحد با شکست مواجه می‌شوند.

 

 

با اقتباس از؛ Woman in Business, Martha E. Reeves

 

[1] GEM

[2] Geoffee

[3] Scase

[4] Masters

[5] Meier

[6]Sonfield

[7] Lussier

[8] Cormen

[9] McKinney

[10] Anna

[11] Jansen

[12] Mero

[13] Solovic

نویسنده: شادی لطیفیان/ پژوهشگر حوزه مدیریت

 معرفی مدرسه بازرگانی لندن

 معرفی مدرسه بازرگانی لندن

London Business School

 

کارآفرینی فرآیند ایجاد ارزش از طریق تشکیل مجموعه منحصربه‌فردی از منابع به‌منظور بهره‌گیری از فرصت‌ها

 

مدرسه بازرگانی لندن یک مدرسه کسب‌وکار بین‌المللی و یکی از کالج‌های اصلی دانشگاه لندن واقع در مرکز لندن کنار پارک regent است. برنامه‌های کارشناسی ارشد در امور مالی، مدیریت و مدیریت کسب‌وکار MBA،EMBA را ارائه می‌دهد و در کنار آن‌یک برنامه مشترک مالی و اجرایی با دانشگاه اسلون برای افراد باتجربه و یک برنامه مدیریتی برای افراد با کمتر از یک سال تجربه کار و همچنین دوره دکترا و دوره‌های کارشناسی ارشد برای مدیران کسب‌وکار برگزار می‌نماید. مدرسه بازرگانی لندن که زیرمجموعه دانشگاه لندن به شمار می‌رود، در سال ۱۹۶۴ و باهدف آموزش مدیران ارشد تأسیس شد که همکاری نزدیکی با دانشگاه لندن و مرکز مدرن زبان کالج کینگز لندن دارد. در سال ۲۰۰۶ مدرسه بازرگانی لندن شعبه خود را در دبی نیز راه‌اندازی کرد.

در میان مدارس کسب‌وکار اروپا جز بهترین‌ها بوده و در میان ۱۰ مدرسه برتر جهان قرارگرفته است. این مدرسه در سال ۲۰۱۱ در رتبه‌بندی مدارس MBA مجله فاینشنال تایمز برای سومین سال متوالی مقام اول را بین مدارس جهان کسب کرد و همچنین در سال ۲۰۱۶، در رده‌بندی QS، در بخش تحقیقات مدیریت در جایگاه اول جهان قرارگرفته است.

فرآیند پذیرش در این مدرسه گزینشی بوده، به‌طوری‌که آنجا را به یکی از گزینشی‌ترین مدارس جهان تبدیل کرده است. معدل بالا، نمره GMAT عالی و اعتبار کیفی و سابقه چشمگیر مدیریتی در مجموعه‌های شناخته‌شده، پیش‌نیازهای اصلی پذیرش می‌باشد.

بیش از ۱۰۰۰ دانشجو از ۱۳۰ کشور مختلف سالانه از این مدرسه فارغ‌التحصیل می‌شوند و همین‌طور هرساله ۳۰۰۰ مدیر اجرایی در برنامه‌های اجرایی مدرسه بازرگانی لندن شرکت می‌کنند. مدرسه بازرگانی لندن مجوزهای رسمی از بنیاد اروپایی توسعه مدیریت ACSB  را دارد.

این مدرسه در سال ۲۰۱۵ از سوی مجله فاینشیال تایمز بعد از مدرسه بازرگانی هاروارد، در رده دوم مدارس بازرگانی برتر جهان قرار گرفت و هم‌اکنون دوره‌های MBA و همچنین دوره‌های  P.h.D برای مدیران ارشد و علاقه‌مندان به حوزه کسب‌وکار را برگزار می‌نماید.

مدرسه بازرگانی لندن بهترین دانشکده‌ تخصصی کسب‌وکار اروپا است که بیشترین همکاری را با مراکز علمی مدیریتی سراسر جهان دارد. این مدرسه، دانشکده‌ای بین‌المللی در حوزه‌ کسب‌وکار و اصلی‌ترین دانشکده‌ دانشگاه لندن است. کمپ اصلی این دانشگاه در سال ۱۹۶۴، در مجاورت Regent پارک، کاخ ساسکس، تأسیس شد. در سال ۲۰۱۶، دانشگاه لندن، سالن مریلبون را خریداری و آن را بازسازی و تجهیز نمود و به‌این‌ترتیب، امکانات آموزشی را ۷۰ درصد افزایش داد.

 

متقاضیان برای درخواست پذیرش تحصیلات در دانشکده بازرگانی لندن، باید به موارد زیر عمل نمایند:

تکمیل فرم درخواست‌ تحصیل به‌صورت آنلاین، 2 مقاله (که نقش بسیار مهمی در بررسی مدارک متقاضیان دارند) با موضوعات اهداف متقاضی از تحصیل در رشته مدیریت این دانشکده (۵۰۰ کلمه) و هرگونه اطلاعات شخصی، تجربی و سوابقی که فرد متقاضی فکر می‌کند کمیته‌ پذیرش باید از آن موارد اطلاع داشته باشد (۴۰۰ کلمه)، رزومه‌ شغلی و تجارب حرفه‌ای متقاضی (مطابق با استانداردهای تعریف‌شده در سایت دانشگاه)، نمره‌ آزمون GMAT یا GRE، مدارک نمره‌ آزمون زبان انگلیسی IELTS،TOEFL،Cambridge CPE،CAE یا PTE. اسامی و مشخصات کامل دو معرف (اساتید بین‌المللی سابق متقاضی یا مشاورانی که مورد تأیید دانشگاه باشند) و توصیه‌نامه‌های آن‌ها برای پذیرش متقاضی، اسکن اصل و ترجمه‌ انگلیسی کلیه‌ نمرات دانشگاهی‌ پیشین، ارائه تمام مدارک آکادمیک و غیر آکادمیک آموزشی، ارائه مدارک دوره‌های عملی و تجربی و هزینه بررسی مدارک. درصورتی‌که کمیته پذیرش پس از بررسی مدارک دانشجو، او را واجد شرایط تشخیص داد از او برای انجام مصاحبه دعوت به عمل می‌آورد.

مدرسه‌ بازرگانی لندن به‌عنوان مرکز مطالعات کسب‌وکار تحصیلات تکمیلی با مدیریت دکتر آرتور ارل، شروع به کار کرد و یک سال بعد، دانشگاه لندن آن را به‌عنوان دانشکده علمی- آموزشی تجارت و بازرگانی خود معرفی کرد. این مدرسه در سال ۱۹۶۶، اولین برنامه‌ توسعه اجرایی خود را راه‌اندازی کرد و پیرو آن، دیگر برنامه‌های اجرایی دانشگاه لندن نیز در این دانشکده مورد بهره‌برداری قرار گرفتند. در سال ۱۹۶۸، دانشکده‌ اسلون برای اولین بار برنامه‌های آموزشی خود را در خارج از آمریکا با همکاری مدرسه بازرگانی لندن برگزار کرد. در سال ۱۹۷۰، ملکه الیزابت دوم، کمپ ریگان را در این دانشکده افتتاح کرد. اولین برنامه دکترا در سال ۱۹۷۴ به اجرا درآمد که در آن سال، زنان برای اولین بار بیش از ۱۵ درصد از دانشجویان را تشکیل می‌دادند. این مدرسه در سال ۱۹۸۳، اولین دوره MBA نیمه‌متمرکز خود را ارائه داد.

برنامه‌ اصلی MBA این دانشگاه، برای ۱۲ تا ۱۵ ماه برنامه‌ریزی‌شده است. دانشجویان MBA ابتدا دروس اصلی از پیش تعیین‌شده را می‌گذرانند و پس‌ازآن باید از بین ۷۰ گزینه ارائه‌شده، دروس تخصصی را انتخاب کنند. مدرسه بازرگانی لندن هرساله، ۴۰۰ دانشجو برای دوره‌های MBA می‌پذیرد که در ۵ گروه ۸۰ نفره، دوره‌های آموزشی برگزار می‌کند.

دوره‌ MBA این دانشکده یکی از بزرگ‌ترین برنامه‌های آکادمیک تبادلی جهانی است که هرساله تقریباً ۳۵ درصد از دانشجویان سال دوم، یک‌ترم را دریکی از دانشگاه‌های خارجی که شریک این دانشگاه است، می‌گذرانند. این دانشگاه‌های همکار عبارت‌اند از: دانشکده کسب‌وکار IESE، دانشکده بوث دانشگاه نیویورک؛ دانشکده استرن دانشگاه شیکاگو، دانشکده وارتون دانشگاه پنسیلوانیا، دانشکده اسلون MIT، دانشکده MIT دانشگاه دارتموت، دانشکده کسب‌وکار دانشگاه کلمبیا، دانشکده مدیریت کیلاگ دانشگاه نورث‌وسترن، دانشکده هاس دانشگاه برکلی، دانشکده کسب‌وکار مک دونو و دانشگاه تجارت هند که در ۲ ترم اول برنامه MBA، دانشجویان دروس پیش‌نیاز و اصلی را آنجا می‌گذرانند.

دروس ترم اول، تمرکز بر معرفی و آموزش چالش‌های حرفه‌ای و مسئولیت‌هایی که دانشجو بعدها به‌عنوان ‌یک مدیر با آن‌ها مواجه خواهد شد، دارد و همچنین یک نقشه راه برای مسیری که دانشجو در طول ۲ سال تحصیلی باید در آن قدم بردارد که این دروس عبارت‌اند از: مدیریت عمومی، ارزیابی رهبری جهانی برای مدیران، آنالیز دیتا، اخلاق رهبری سازمانی، امور مالی و ارزش‌گذاری شرکتی، استراتژی، اقتصاد کلان، حسابداری، بازاریابی، مدیریت رفتار سازمانی و مدیریت عملیاتی.

دانشجویان از ترم دوم می‌توانند دروس اصلی را بر اساس علایق و نیازهای شغلی خود از بین گزینه‌هایی که دانشگاه به آن‌ها پیشنهاد می‌دهد، انتخاب کنند. این دروس برای تقویت دانش فعلی دانشجویان در زمینه‌های علوم اقتصادی و مالی و همچنین آموزش موضوعات جدیدی مثل استراتژی‌های دیجیتال می‌باشد. این دروس عبارت‌اند از: بازار سرمایه و تأمین مالی، گزارش مالی اقتصاد روز، مدیریت حسابداری و اندازه‌گیری عملکرد، تجزیه‌وتحلیل کسب‌وکار، برنامه‌ریزی بازاریابی، مشتری و بازار اطلاعات، مدیریت زنجیره ارزش، تجزیه‌وتحلیل اقتصادی استراتژیک، تجزیه‌وتحلیل اقتصادی جهانی، استراتژی دیجیتال و کارآفرینی.

این مدرسه علاوه بر MBA اجرایی، ۳ مدرک مدیریت اجرایی نیمه‌وقت دیگر هم ارائه می‌دهد که طول دوره‌ها بین ۱۶ تا ۲۰ ماه به اتمام می‌رسند. در سطح آکادمیک، این مدرسه مدارک یکسانی را به هر دو گروه دانشجویان مدیریت اجرایی نیمه‌وقت و تمام‌وقت می‌دهد و این دوره با یک پروژه ‌شرکتی یا گزارش مدیریتی به پایان می‌رسد.

مدیریت اجرایی دوبی – این برنامه با یک هفته‌ آشنایی در لندن آغاز می‌شود. سپس دانشجویان ۱۰ واحد اصلی را که هرماه در زمان‌بندی‌های ۴ تا ۵ روزه در دوبی آموزش داده می‌شود، می‌گذرانند. پس‌ازآن دانشجویان واحدها و دوره‌های اختیاری و گزینشی را می‌گذرانند که در لندن ارائه می‌شود.

140 دانشجوی مدیریت اجرایی در رشته‌های دوگانه مدیریت اجرایی و برنامه جهانی ثبت‌نام می‌کنند. این دوره با همکاری دانشکده کسب‌وکار کلمبیا برگزار می‌شود. دانشجویان پس از اتمام دروس، از هر دو دانشگاه مدرک دریافت می‌کنند. سال اول شامل واحدهای یک‌هفته‌ای در هرماه است که محل برگزاری آن بین لندن و نیویورک تغییر می‌کند. در سال دوم دانشجویان از بین کل واحدهای اختیاری ارائه‌شده در دانشگاه‌های همکار، واحدهای موردنظر خود را انتخاب می‌کنند.

حدود ۹۳ درصد از فارغ‌التحصیلان دوره‌های MBA مدرسه بازرگانی لندن، حداکثر ۳ ماه پس از فارغ‌التحصیلی یک پیشنهاد کاری با میانگین درآمد ۷۰ هزار پوند در سال دریافت می‌کنند. مدرسه بازرگانی لندن به پرورش مدیرانی که توانایی رهبری سازمان‌ها را دارند و به فکر توسعه کار حرفه‌ای خود هستند، مشهور است.

حدود ۹۲ درصد دانش پذیران دوره‌های MBA مدرسه بازرگانی لندن، انگلیسی نیستند! این آمار کمی عجیب به نظر می‌رسد ولی جالب‌تر این است که در مدرسه بازرگانی لندن به حدود ۶۰ زبان زنده دنیا مکالمه می‌شود! به‌طور خلاصه تنوع نژادی بسیار بالایی در آنجا وجود دارد و شاید یکی از دلایل موفقیت این دانشکده، جذب بهترین‌ها از کشورهای مختلف باشد.

به‌تناسب تنوع بالای نژادی و فرهنگی، در مدرسه بازرگانی لندن، تلاش بر این است که مدیرانی برای رقابت در عرصه جهانی پرورش یابند. با توجه به عمیق‌تر شدن فرایند جهانی‌شدن، در آینده مدیران منطقه‌ای کارایی چندانی نخواهند داشت.

در مدرسه بازرگانی لندن طرحی وجود دارد به نام ” تجربه سازمانی در لندن ” که بر اساس این طرح، دانش‌پذیران دوره‌های MBA به بازدید از سازمان‌های بزرگ و معروف مستقر در لندن و همچنین استارت‌آپ‌های موفق می‌پردازند و مدیران سازمان‌ها نیز تجربیات خود را در اختیار دانشجویان این دوره‌ها قرار می‌دهند. بدین ترتیب، یادگیری نظریه‌ها و مفاد آموزشی، همراه با کسب تجربیات ملموس به دست می‌آید.

Sloan Fellowship در سال ۱۹۶۸ آغاز به کار کرد و برنامه کارشناسی ارشد برای مدیران اجرایی ارشد، حرفه‌ای‌ها و کارآفرین‌هایی که دارای تجربه‌ تصمیم‌گیری در سطوح استراتژیک هستند را راه‌اندازی نمود. ورود به این دوره بسیار رقابتی و سخت است و به‌طور متوسط دانشجویان زمانی که تأییدیه‌ ورود به این دوره را می‌گیرند، دارای حداقل ۱۵ سال تجربه‌ مدیریتی هستند. این دوره به نسبت سایر دوره‌ها بسیار متفاوت و شامل شرکت‌کننده‌هایی از ۲۳ کشور مختلف هستند.

در ادامه خواهید خواند ….

کارشناسی ارشد جهانی مدیریت، یک برنامه تمام‌وقت ۲ ساله است که برای اولین بار در سپتامبر سال ۲۰۱۵ ارائه شد. دانشجویان در این دوره می‌توانند ۲ مدرک شناخته‌شده‌ جهانی دریافت کنند: کارشناسی ارشد در مدیریت و کارشناسی ارشد در علم جهانی کسب‌وکار. سال اول این دوره در لندن و سال دوم آن در شانگهای ارائه می‌شود. همکاری دو دانشکده کسب‌وکار لندن و دانشکده‌ شناخته‌شده‌ مدیریت فوندان در شانگهای، باعث شده است که دانشجویان این دوره برای چالش‌های کسب‌وکار و فرصت‌های کاری آینده به‌خوبی آماده شوند.

مؤسسه نوآوری و کارآفرینی IIE در سال ۲۰۱۱ باهدف الهام بخشیدن به نوآوران و کارآفرینان، تأثیر ژرف بر شیوه‌های تجارت جهانی و افزایش مهارت، دانش و بینش و توسعه و رشد جهانی تأسیس شد. در سال‌های اخیر و در پی توجه دولت‌های اروپایی به اهمیت نوآوری در رشد، بهبود رفاه و حل بسیاری از مشکلات دیرینه‌ جهانی، شرکت‌های دولتی و خصوصی بسیاری در بخش تحقیقات نوآوری این مرکز، سرمایه‌گذاری کرده‌اند. محققین و اساتید دانشکده‌ بازرگانی لندن می‌کوشند با رویکردی مبتنی بر شواهد عملی، استراتژی‌های تأثیرگذار برای هدایت رهبران و کارآفرینان را مهیا کنند.

این مرکز تمامی منابع موجود خود را (در زمینه‌های آموزش، مدیریت و عملیات کسب‌وکار، مشاوره و اداره شرکت، اقتصاد، بازارهای نوظهور، کارآفرینی و مالی، نوآوری و بازاریابی، ایده پردازی و سیاست گزاری، رفتارهای سازمانی و استراتژی و کارآفرینی) در اختیار دانشجویانی قرار می‌دهد که علاقه‌مندند پژوهش‌های خود را در این مرکز شروع یا تکمیل کنند.

مؤسسه نوآوری و کارآفرینی دانشکده بازرگانی لندن، با فراهم آوردن شبکه‌ ارتباطی میان استادان و مشاوران، کارآفرینان، متفکران و شاغلان حوزه کسب‌وکار، با برگزاری کنفرانس‌های متعدد و میزبانی از رویدادهای برتر تجاری، از جامعه‌ کارآفرینی دانشجویی و فرا دانشجویی حمایت می‌کند. به‌علاوه‌ این مرکز با همکاری ۲ مرکز سرمایه‌گذاری Sussex place و Enterprise، به تأمین سرمایه‌ استارتاپ‌های متقاضی کمک می‌کند.

مرکز شغلی حرفه‌ای مدرسه بازرگانی لندن، با ارائه‌ مشاوره‌های تخصصی به دانشجویانی که تصمیم می‌گیرند پس از فارغ‌التحصیلی، کسب‌وکار خود را تأسیس کنند، حمایت می‌کند. در بخشی از این برنامه، یک تیم از کارآفرینان موفق که اغلب از جامعه‌ دانش‌آموختگان پیشین این مدرسه هستند به دانشجویانی که با ایده‌های نو، خود را برای کارآفرینی آماده کرده، کمک می‌کنند. به‌علاوه در جلساتی انفرادی دانشجویان با استادان و مشاوران خود ملاقات می‌کنند و با ذکر تخصص موردعلاقه، برنامه‌ای ویژه برای بررسی ایده‌های خود دریافت می‌کنند. این جلسات به‌صورت هفتگی برگزار می‌شود و دانشجویان کلیه‌ اطلاعات لازم را برای هر مرحله از مسیر شغلی خود به‌مرور دریافت می‌کنند و دانش و استراتژی‌های لازم کاربردی را برای شروع و ادامه‌ کسب‌وکار آینده‌ خود می‌آموزند. دانشکده‌ بازرگانی لندن، با برگزاری رقابت‌های مختلف، سطح مهارت‌های رهبری و سازمانی دانشجویان را به چالش می‌کشد و در کنار آن فرصت‌های خوبی را برای پیشرفت آن‌ها فراهم می‌کند.

آزیتا جهانبخش

نویسنده: آزیتا جهانبخش/ پژوهشگر حوزه مدیریت تکنولوژی

ویروس کرونا به کدامین کسب و کار آسیب زد؟

ویروس کرونا به کدامین کسب و کار آسیب زد؟

سازمان بین‌المللی کار در گزارشی به ارزیابی مقدماتی خود از تاثیر همه‌گیری جهانی کووید-۱۹ بر بخش‌های مختلف اقتصادی و صنایع خاص پرداخته که بیشتر از سایر بخش‌ها در معرض آسیب قرار دارند. بخش‌هایی از این گزارش، تحت عنوان گزارش «کرونا، نیروی کار و حمایت اجتماعی» از سوی وزارت تعاون،کار و رفاه اجتماعی انتشار یافته و عوارض ناشی از کرونا بر صنعت گردشگری، صنعت پوشاک، کشاورزی، خرده فروشی مواد غذایی، خدمات اورژانسی و اضطراری عمومی، آموزش، سلامت و درمان و صنایع خودروسازی مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است.

افت ۴۵ تا ۷۰ درصدی گردشگری

بر این اساس، در صنعت گردشگری، پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهد که این صنعت که ۵/ ۱۰ درصد از تولید ناخالص داخلی جهان را به خود اختصاص می‌دهد، در اثر بحران کرونا با افت ۴۵ تا ۷۰ درصدی روبه‌رو خواهد شد؛ گردشگری یکی از پویاترین و در حال رشدترین بخش‌های اقتصادی در جهان به‌شمار می‌رود و با توجه به اینکه تعداد زیادی از ۳۱۹ میلیون شاغلِ این بخش را زنان و جوانان تشکیل می‌دهند، حمایت از نیروی کار این بخش از اهمیت زیادی برخوردار است.

آسیب‌های بخش کشاورزی

در بخش کشاورزی مانند بخش گردشگری، زنان سهم بزرگی از نیروی کار را به خود اختصاص داده‌اند. تعداد شاغلان این بخش در مجموع به یک میلیارد نفر می‌رسد که بخش عمده‌ای از آنها تحت پوشش تامین اجتماعی نیستند. اقتصاد بخش کشاورزی، به دلیل محدودیت رفت‌و‌آمد کارگران فصلی و اختلال در شبکه توزیع به شدت آسیب دیده است.

لغو سفارش کارخانه‌های پوشاک

اما در صنعت پوشاک، اشتغال به شدت تحت‌تاثیر تعطیلی کارخانه‌ها و مغازه‌ها قرار دارد. از طرفی افزایش بیکاری و کاهش درآمدها به لغو سفارش‌ها یا تعلیق تولید تا ۸۰ درصد در برخی از کارخانه‌های مطرح پوشاک در سطح بین‌المللی منجر شده است. در حوزه خرده‌فروشی مواد غذایی نیز با اینکه اشتغال افزایش یافته اما نیروی کارِ عمدتا کم ‌مهارت این بخش با دستمزدهای اندک و با فشار ناشی از افزایش ساعات کاری مواجه‌ هستند. شاغلان این بخش، نمی‌توانند بسیاری از توصیه‌های مبنی بر حفظ فاصله‌ اجتماعی را رعایت کنند، بسیاری از آنها به تجهیزات حفاظتی دسترسی ندارند و با احتمال بالای ابتلا به بیماری کووید-۱۹ روبه رو هستند.

فوریت‌های پزشکی در خط مقدم

در بخش خدمات اورژانسی و اضطراری عمومی، نیروی پلیس، آتش نشانی، اورژانس، مرکز فوریت‌های پزشکی، خدمات امداد و نجات و خدمات امنیتی و نظارتی در خط مقدم مبارزه با ویروس کرونا هستند و علاوه بر در خطر بودن سلامت جسمی این افراد، بسیاری از آنها از اختلالات استرسی رنج می‌برند. کارکنان بخش خدمات اضطراری در مقابله با ویروس کرونا نقش بسزا و اثرگذاری دارند و پایبندی آنها به رعایت پروتکل‌های بهداشتی سختگیرانه بیش از پیش ضروری است.

تاثیر کرونا بر معلمان و کادر آموزشی

در بخش آموزش، بیش از ۵/ ۱ میلیارد دانش‌آموز در جهان تحت تاثیر بحران کرونا متوقف شده و نیروی کار این بخش که بیش از سه چهارم آنها را زنان تشکیل می‌دهند، تحت‌تاثیر قرار گرفته است. در بیشتر کشورها اشتغال کادر آموزشی به‌صورت پاره وقت و قراردادی است و با آغاز بحران کرونا بخش اعظمی از آنها از مزایای بیکاری برخوردار نیستند.این بخش، علاوه بر معلمان و مدرسان، شامل کادر اداری و مسوولان نظافت نیز می‌شود. در بخش سلامت و درمان نیز ۱۳۶ میلیون نفر در سال ۲۰۲۰ مشغول به‌کارند که ۷۰ درصد آنها را زنان تشکیل می‌دهند. علاوه بر مشکلات ناشی از افزایش ساعات کار و کمبود نیرو، بسیاری از کارکنان این بخش، حتی در کشورهای توسعه یافته، از تجهیزات حفاظتی برخوردار نیستند و ده‌ها هزار نفر از آنان به بیماری کووید-۱۹ دچار شده‌اند.

ضرر مالی ۷۸ میلیارد دلاری خودروسازان

در صنایع خودروسازی اما پیش‌بینی می‌شود احتمال خروج دو میلیون خودروی مسافری از برنامه تولید کارخانه‌های خودروسازی، این کارخانه‌ها را با ضرر مالی حدود ۷۸ میلیارد دلاری روبه‌‌رو کند. این افت اقتصادی، جدا از کارکنان این کارخانه‌های بزرگ، کارگران و کارفرمایان بنگاه‌های کوچک و متوسطی را هم که محصولاتشان را به این کارخانه‌ها ارائه می‌کنند، به شدت تحت تاثیر قرار داده ‌است.

شناخت نیاز بازار؛ عامل اصلی موفقیت در کسب و کارهای اینترنتی

شناخت نیاز بازار؛ عامل اصلی موفقیت در کسب و کارهای اینترنتی

در شرایطی که شیوع ویروس کرونا بعضی از مشاغل سنتی را تعطیل و نیمه تعطیل کرد، کسب و کارهای به‌روزتر توانستند در این شرایط خدمات خوبی ارائه بدهند اما نکته این است که چگونه رونق این مشاغل در پساکرونا همچنان برای مردم فرهنگسازی شود.
عضو کمیسیون تخصصی آموزش، پژوهش و ترویج سازمان ملی کارآفرینی کشور گفت: در کسب و کارهای اینترنتی اگر جامعه هدف، نیاز بازار را نشناسد و تخصص خاصی در این حوزه نداشته باشد، با شکست مواجه می شود.
زهرا پویافر اظهار کرد: کسب ‌و ‌کارهای الکترونیکی در روزهای شیوع بیماری کرونا و در شرایطی که شهروندان برای رعایت بیشتر اصول بهداشتی کمتر به بازارهای فیزیکی مراجعه می‌کنند، با وجود سختی های تأمین کالا در حال خدمت ‌رسانی به اقشار مختلف جامعه هستند.
وی با اشاره به اینکه امکان خرید کالا در فضای مجازی، آسودگی خاطر را برای مصرف‌ کنندگان به ارمغان آورده است، تصریح کرد: در شرایط بیماری کرونا، کسب‌ و کارهای الکترونیکی باید با دقت مضاعفی حقوق مصرف‌ کنندگان را در تأمین کالاهای مرتبط با بهداشت فردی رعایت کنند.
عضو کمیسیون تخصصی آموزش، پژوهش و ترویج سازمان ملی کارآفرینی کشور تاکید کرد: کسب و کارهای الکترونیکی قاعدتا اگر منطبق بر اصول باشد نه تنها به چرخه اقتصاد کمک می‌کند بلکه موجب سلامت و امنیت جسم و روان در شرایط بحران ناشی از کرونا می‌شود.
کسب و کارهای اینترنتی از هر فرصتی جهت معرفی خود باید بهره ببرند
پویافر با اشاره به اینکه کسب و کارهایی که بر بستر فناوری و با بهره‌مندی از تکنولوژی فعالیت دارند، تقریبا در سال‌های اخیر در ایران رشد یافته‌اند، گفت: انتظار می‌رود با توجه به جدید بودن این نوع کسب و کار برای مردم، تمرکز بیشتری بر فرهنگسازی، معرفی و چگونگی استفاده و بهره وری از این خدمات شود.
وی ادامه داد: کسب و کارهای اینترنتی باید از مدل‌های مختلف بازاریابی و فروش دیجیتال استفاده کنند که این مستلزم داشتن دانش تخصصی و مهارت است و در این بین نباید از جایگاه خلاقیت و نوآوری غافل شد.
عضو کمیسیون تخصصی آموزش، پژوهش و ترویج سازمان ملی کارآفرینی افزود: استارت‌آپ‌ها و کسب و کارهای نوپا احساسی تصمیم نگیرند و بدون دانش و مهارت تخصصی وارد این حوزه نشوند و حتما در این مسیر از تخصص و تجربیات افراد بهره ببرند.
پویافر یادآور شد: بحران کرونا نگرش مردم نسبت به کسب و کارها را تغییر داد و در آینده‌ای نه چندان دور شاهد تحولات جدی‌تری در حوزه کسب و کار خواهیم بود.

گسترش فرهنگ کارآفرینی لازمه جهش تولید

گسترش فرهنگ کارآفرینی لازمه جهش تولید

یک کارشناس حوزه کار تحقق شعار امسال را نیازمند همگرایی قوای سه گانه و مشارکت بخش خصوصی در تصمیم‌سازی‌ها دانست و رفع موانع حوزه صادرات، گسترش ارتباطات و تعاملات خارجی، بهبود اخلاق کسب و کار و گسترش فرهنگ کارآفرینی را لازمه رسیدن به جهش اقتصادی عنوان کرد.
علی اکبر لبافی، با اشاره به نامگذاری سال ۹۹ به نام “جهش تولید” اظهار کرد: مقام معظم رهبری چند سالی است که مستمرا مباحث اقتصادی را به عنوان شعار سال مطرح می کنند و خواسته خود از دولت و ملت می‌دانند و بر اجرای عملیاتی آن تاکید همه جانبه دارند تا هم حاکمیت به وظایف خود در این خصوص عمل کند و هم ملت تبعیت کنند.
وی ادامه داد: در خود شعار هم این موضوع نهفته است و لازمه تحقق جهش تولیدی این است که همه ارکان حاکمیت در کنار هم قرار بگیرند؛ چرا که یک دولت یا قوه به تنهایی نمی تواند این شعار را محقق کند و همه آحاد جامعه باید برای تحقق این شعار گام بردارند.
این کارشناس حوزه کار افزود: آنچه نیاز است برای جهش تولید در سال جدید اتفاق بیفتد این است که قوای سه گانه به وظایف خطیر خود در این خصوص عمل کنند.
لبافی اولین اقدام در بحث جهش تولید را رفع موانع تولید دانست و گفت: رفع موانع تولید در حوزه قوه مقننه اتفاق می‌افتد و مجلس باید به آن ورود کند.بسیاری از قوانین ما متعلق به ۵۰ سال قبل است و نمی‌توان با آنها امروز کاری پیش برد لذا در حوزه قوه مقننه باید قوانین و مقررات منطبق با شرایط امروز تغییر یابد و اصلاح شود.
وی خاطرنشان کرد: در حوزه قوه قضاییه خوشبختانه یک عزم جدی را در حمایت از بنگاههای تولیدی شاهد هستیم؛ به نحوی که قوه قضاییه با نگاه کمک به تولید تلاش کرده تا از تعطیلی واحدهای تولیدی جلوگیری و از این طریق به پایداری اشتغال و توسعه کار کمک شود.
لبافی ادامه داد: در حوزه قوه مجریه هم باید یک تیم قوی و فعال با نگرشهای اقتصادی تشکیل شود تا تحقق این شعار را تسریع بخشد.
این کارشناس حوزه کار با تاکید بر مشارکت بخش خصوصی در تصمیم‌گیری‌ها و تصمیم‌سازی‌ها گفت: در راستای جهش تولیدی، امسال نیاز داریم که از نظرات بخش خصوصی بیشتر استفاده کنیم و بخش خصوصی را در تصمیم گیریها و تصمیم سازی ها مشارکت بدهیم؛ در عین حال دولت و حاکمیت هم باید موضوعات سیاسی را مدیریت کند و راهنمای راه باشد.
به گفته وی، رفع موانع در حوزه صادرات، گسترش ارتباطات و تعاملات خارجی، بهبود اخلاق کسب و کار، توسعه فرهنگ کار و کارآفرینی و صداقت در کار از جمله مواردی است که برای رسیدن به جهش تولیدی در سال جدید باید دنبال کنیم.
رهبر معظم انقلاب سال ۱۳۹۹ را به نا سال “جهش تولید” نامگذاری کردند.ایشان با تأکید بر اینکه باید با کار ده برابری، تولید به جایی برسد که در زندگی مردم اثر بگذارد، گفتند که نقش تولید بی‌همتا است و با راه افتادن تولید و استفاده از بازار فروش ۸۰ میلیونی در داخل و ارتباط با فروش و بازارهای خارجی، مشکلات اقتصادی قطعاً پایان می‌یابد و تحریم‌ها به نفع کشور تمام خواهد شد.

مراکز رشد یا انکوباتورها؛ از بهداشت و درمان تا کارآفرینی

مراکز رشد یا انکوباتورها

از بهداشت و درمان تا کارآفرینی

 

 

مراکز رشد، معادل واژه انکوباتور است. انکوباتور از نظر لغوی نام دستگاهی است که گرمای لازم را برای تبدیل تخم به جوجه فراهم آورده و نوزادانی را که زودتر از موعد مقرر به دنیا آمده‌اند، به رشد لازم می‌رساند. حال این سوال مطرح می‌شود که با توجه به تعریف مذکور، انکوباتور چه ارتباطی با تجارت و کسب‌وکار می‌تواند داشته باشد.

یک انکوباتور یا مرکز رشد، مجموعه‌ای متشکل از یک یا چند ساختمان است که واحدهای تحقیقاتی نوپا نظیر هسته‌های تحقیقاتی دانشگاهی، شرکت‌های تحقیقاتی خصوصی و مراکز تحقیق و توسعه‌ی صنایع و سازمان‌های اجرایی به‌صورت موقت در آن مستقر و از خدمات پشتیبانی دایر شده در این مرکز، بهره‌مند می‌شوند. بنابراین، مراکز رشد، مکانی است برای رشد و بلوغ و تبدیل به یک بنگاه اقتصادی که نهاد تجارت و کسب‌و‌کار تلقی می‌شود.

طبقه‌بندی انکوباتورها

انکوباتورها را می‌توان به دسته‌های زیر تقسیم‌بندی کرد:

الف) انکوباتورهای صنعتی:

این گروه از انکوباتورها توسط نهادهای دولتی و موسسات غیرانتفاعی حمایت می‌شوند و هدف آنها ایجاد کار از طریق حمایت از کارفرمایان است. این انکوباتورها اغلب در ساختمان‌های بازسازی‌شده، کارخانه‌های متروکه، انبارها، مدارس، ساختمان اداره‌ها و سایر فضاهایی که مورد استفاده قرار نمی‌گیرند، راه‌اندازی می‌شوند.

ب) انکوباتورهای دانشگاهی:

این نوع انکوباتورها به‌منظور تجاری کردن دانش فنی، فناوری و مالیکت معنوی ایجاد شده و از طریق فعالیت‌های پژوهشی دانشگاه‌ها به‌وجود آمده‌اند. انکوباتورهای دانشگاهی تسهیلاتی همچون آزمایشگاه‌ها، کتابخانه‌ها و همچنین تخصص و مشاوره دانشجویان و اعضای هیات علمی را به شرکت‌های نوپای عضو خود ارائه می‌کنند. بعضی از این انکوباتورها به طور مستقیم به‌وسیله دانشگاه‌ها حمایت می‌شوند، اما اغلب دارای شرکایی از دیگر سرمایه‌گذاران و نقش‌آفرینان دراین‌ زمینه هستند.

 

ج) انکوباتورهای مجازی:

انکوباتورهای مجازی فاقد جا یا مکان خاصی هستند و خدمات و تسهیلات دیگری غیر از فضای کاری را به شرکت‌های عضو خود عرضه می‌کنند. عمده‌ترین قسمت این گروه را انکوباتورهای اینترنتی تشکیل می‌دهند. این گروه موسوم به شتاب‌دهنده‌های تجاری دارای ویژگی‌های خاص خود هستند. ازجمله اینکه دوره فراوری تجاری آنها کوتاه‌تر، نتایج کار آنها به‌سادگی قابل سنجش و اندازه‌گیری نیست.

د) انکوباتورهای تجاری:

انکوباتورهای تجاری برنامه‌هایی هستند که برای تسریع توسعه‌ی موفقیت‌آمیز شرکت‌های کارآفرین از طریق یک‌سری منابع و خدمات پشتیبانی تجاری طراحی گردیده‌اند. انکوباتورها در ارائه خدمات، ساختار سازمانی و نوع ارباب‌رجوعی که به آن ارائه خدمات می‌نمایند، متفاوت می‌باشند.

انکوباتورها در گشایش شرکت‌های نوپا با پارک‌‌های فناوری تفاوت دارند. پارک‌های فناوری، به پروژه‌های مقیاس بزرگ که شامل همه‌چیز از شرکت، دولت یا آزمایش‌های دانشگاه تا شرکت‌های بسیار کوچک را می‌پوشاند، تمایل دارد. اکثر پارک‌های فناوری خدمات کمکی تجاری را که برنامه‌های انکوباتورهای تجاری ارائه می‌دهند را ندارند. اکثر پارک‌های فناوری، برنامه‌های انکوباتورها را می‌پوشانند.

شکل زیر مروری بر روند شکل‌گیری مراکز رشد تجاری در کشورهای مختلف در طول زمان است که نشان‌دهنده تغییرات واضحی با گذر زمان در مراکز رشد است.

 

نقطه آغاز رشد صنعتی از انگلستان است ولی سابقه‌ی آن به ۳۰ سال می‌رسد.دهه ۱۹۷۰ دوران شکل‌گیری مراکز رشد می‌باشد، مراکزی همچون شهرک‌های صنعتی، انجمن‌ها، کارگاه‌های آموزشی و آژانس‌ها، از رشد و توسعه‌ی شرکت‌‌ها حمایت می‌کردند. با مرور زمان مراکز رشد در اروپا با پیشروی و اصلاحات مداوم توسعه یافت و در دهه ۸۰ با پدیدار گشتن مراکز تجاری و پارک‌های علمی، آنها هم به جمع مراکز حمایت‌کننده ملحق شدند.  در اواخر دهه ۸۰ با توجه به عملکرد مراکز، کم‌کم ایده مراکز رشد پدیدار گشت. ولی اکنون حدود۴۰۰ مرکز در آمریکای شمالی درحال فعالیت هستند که ۶۵ درصد این مراکز عمری کم‌تر از ۵سال دارند. در کانادا اولین مرکز رشد در سال۱۹۸۰ دایر گردید و اکنون ۲۵ مرکز رشد درحال حاضر فعالیت می‌کنند.

امیر باقری

پژوهشگر حوزه کارآفرینی

 اثر کارآفرینی بر رشد اقتصادی

 اثر کارآفرینی بر رشد اقتصادی

 

رشد و توسعه اقتصادی به‌عنوان یکی از مهم‌ترین اهداف سیاست‌گذاران در تمام جوامع محسوب شده و پیوسته تلاش می‌شود تا عوامل مؤثر بر رشد و توسعه و راه‌های رفع موانع آن‌ها شناسایی شود؛ اما در دوران معاصر، رشد اقتصادی نه در برخورداری از منابع مالی فراوان یا منابع طبیعی خدادادی، بلکه درگرو داشتن افکاری پویا است. اقتصاد عصر حاضر هرچند از بازوی نیروی کار و سرمایه‌های مالی استفاده می‌برد، اما قدرت خود را از تفکر اشخاصی می‌گیرد که دست به آفرینش زده و سعی در دگرگونی شرایط دارند. منابع فیزیکی و دارایی‌های مشهود که در جایگاه دیروز یک بنگاه نقش اساسی داشتند، جای خود را به نوآوری، ابداع و خلق محصولات جدید داده‌اند. بزرگ‌ترین سرمایه‌های یک بنگاه اقتصادی، منابع انسانی یا نیروهای اهل فکر، یادگیرنده و خلاق هستند و این نیروها کسانی جز کارآفرینان نیستند. کارآفرینی و همچنین نوآوری منتج از خلاقیت به‌عنوان پیش‌فرض‌های رشد اقتصادی، نتایج مطلوب یک اقتصاد پویا را رقم می‌زنند. ویژگی بارز اقتصاد امروز تغییرات سریع است و کشورهایی می‌توانند در چنین اقتصادی موفق باشند که قابلیت تطبیق با این تغییرات را داشته باشند.

در ادبيات اقتصادى، دیدگاه‌های متفاوتى درباره كارآفرينى بيان شده است كه از سه مكتب فكرى اصلى نشأت می‌گیرد. مكتب اول، مكتب سنتى اتريش-آلمان است. در اين مكتب، مشاركت دو اقتصاددان با نام‌های تانن و شومپيتر بيش از همه مشاهده می‌شود. تانن در محاسبه سود حاصل از كارآفرينى در مدل نظرى خود، عوامل مخاطره و عدم اطمينان را وارد كرد. وى بازرگان را به‌عنوان فردى كه عايدى ثابتى دارد، در نظر نمی‌گرفت، بلكه به‌عنوان فردى می‌پنداشت كه به توانايى ابداعى خود اتكاء دارد. اين عامل بعدها به‌عنوان توانايى نوآورى در هسته نظريه شومپيتر قرار گرفت. شومپيتر نيز نظریه‌های بوهن- بائرك را با نظریه‌های منگر و وايزر كه هر دو عضو مكتب اتريشى بودند و نيز با نظریه‌های ماركس، وبر و والراس در هم آميخت و مفاهيم و برداشت‌های انديشمندان مذکور را در برداشت‌ها و قالب تفکر خود ادغام کرد.

مكتب دوم، مكتب اتريشى جديد است. كيرزنر و ميزس دو تن از اقتصاددانان اين مكتب هستند. به اعتقاد كيرزنر، كارآفرينى به معنى ايجاد هماهنگى و سازگارى متقابل بيشتر در عمليات بازار است. ميزس نيز كه بر اهميت كارآفرينى در اقتصاد بازار تأكيد داشت، معتقد بود كه كارآفرين به تغييرات در اطلاعات بازار، حساس است. در اين مكتب بر توانایی‌های كارآفرين در درك فرصت‌های سودآور تمركز می‌شود. فرصت‌های سودآور نيز در صورتى پيش می‌آید كه تناسبى بين قيمت محصول در بازار كالا و قيمت عوامل توليدكننده اين كالا در بازار عوامل توليد وجود نداشته باشد. كارآفرين قبل از ديگران متوجه اين عدم تناسب می‌شود و عاملى كه كارآفرين را از فرد واسطه‌گر متمايز می‌کند، اين است كه خريد نهاده، مقدم بر فروش محصول است. در زمان تصمیم‌گیری براى توليد محصول، قيمت محصول هنوز تعيين نشده است و كارآفرين حدس می‌زند كه قيمت محصولات در آينده باقیمت فعلى عوامل توليد مطابقت ندارد.

مكتب سوم، مكتب نئوكلاسيك است. نظريه نئوكلاسيك بيشتر بر مبناى اندیشه‌های مارشال شكل گرفته است. مارشال تفاوتى بين كارآفرينى و ساير کسب‌وکارها قائل نمی‌شود. در الگوى نئوكلاسيك، كارآفرينان نيز همانند ساير کسب‌وکارها در چارچوب الگوى رقابت كامل و تحت فروض آن فعاليت می‌کنند.

 

کارآفرینی به‌عنوان فرآیند شناسایی، ارزیابی و بهره‌برداری از فرصت‌ها در قالب راه‌اندازی و مدیریت کسب‌وکارهای جدید با هدف ارائه کالا یا خدمت جدید، نقش بسزایی در رشد اقتصادی ایفا می‌کند. به‌طوری‌که در بسیاری از کشورها بیش از نیمی از تولید ناخالص داخلی، اشتغال‌زایی، مشاغل جدید و نوآوری‌ها، دستاورد کارآفرینی و شرکت‌های کوچک و متوسط است. به عقیده بورنت، به‌منظور دستیابی به توسعه اقتصادی، یک کشور باید هم رشد اقتصادی و هم تغییرات بنیادی در ساختار اقتصاد را تجربه کند، در این راستا، کارآفرینان این دگرگونی‌ها را هماهنگ کرده و مجاری جدیدی برای فعالیت اقتصادی و اشتغال ایجاد می‌کنند. لذا امروزه توسعه کارآفرینی به یکی از اهداف اساسی تبدیل‌شده و به‌عنوان یکی کاربردی‌ترین و عملی‌ترین استراتژی‌ها برای مبارزه با بسیاری از مشکلات و مسائل جامعه مانند رکود، تورم، بیکاری، فقر و توسعه عدالت اجتماعی مطرح شده است.

کشورهای فقیرتر برای رشد اقتصادشان، از فعالیت کارآفرینی بی‌بهره بوده‌اند. چه‌بسا دلیل این امر، عدم حضور شرکت‌های در حد کفایت بزرگ در این کشورها باشد. چراکه بنگاه‌های بزرگ، در فرآیند حرکت از اقتصاد درحال‌توسعه به اقتصاد توسعه‌یافته، نقش مهمی را ایفا می‌کنند. آن‌ها از طریق گسترش صرفه‌های ناشی از مقیاس قادرند، کالاهایی با تکنولوژی متوسط تولید کنند. بسیاری از کارگران این قابلیت را دارند که با فعالیت در بنگاه‌های بزرگ، به‌وسیله آموزش حین کار، بهره‌وری بیشتری داشته باشند و از شرکت‌های بزرگ نیز بیاموزند. همچنین این امکان فراهم می‌شود تا در مجاورت بنگاه‌های بزرگ، بنگاه‌های کوچک‌تر رشد کنند.

در پایان باید گفت که ویژگی بارز اقتصاد امروز تغییرات سریع است، در چنین اقتصادی کشورهایی می‌توانند موفق باشند که قابلیت تطبیق با این تغییرات را داشته باشند. کشورهایی که در آن‌ها میزان فعالیت‌های کارآفرینانه بالاتر است به‌واسطه طبیعت کارآفرینی در تطبیق با تغییرات، قادرند تا در اقتصاد جهان موقعیت بهتری کسب کنند.

نویسنده: امیرآزادارمکی

پژوهشگر حوزه اقتصاد و کارآفرینی

بازگشایی همه مشاغل در آینده نزدیک

بازگشایی همه مشاغل در آینده نزدیک

 

قاسم نوده‌فراهانی رئیس اتاق اصناف تهران اعلام کرد: در جلسه روز یکشنبه هیات دولت موضوع بازگشایی اصناف مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفته است. نوده فراهانی ضمن اشاره به این موضوع که از تصمیمات نهایی جلسه دولت خبر ندارد، گفت: پیش‌بینی ما این است که با توجه به رایزنی‌ها و گفت‌وگو‌هایی که توسط اتاق اصناف با مقامات دولتی صورت گرفته بسیاری از مشاغلی که تاکنون نتوانسته‌اند کسب‌وکار خود را راه بیندازند، به زودی بازگشایی خواهند شد.