تأثیر بازی رهبران کسب‌وکار بر کل اکوسیستم

تأثیر بازی رهبران کسب‌وکار بر کل اکوسیستم

 

 

اکوسیستم زیستی شامل تمام ارگانیسم‌هایی می‌شود که در تعامل و تعادل با یکدیگر و فضای محیطی عمل می‌کنند. اکوسیستم کسب‌وکار نیز شامل  افراد، بنگاه‌های اقتصادی از صنایع مختلف، سازمان‌های دولتی، قانون‌گذاران و تمامی عواملی است که با آن کسب‌وکار سروکار دارند. گروه‌هایی مانند مشتریان، تأمین‌کنندگان، کانال‌های توزیع، قانون‌گذاران، بازار نیروی کاری و رسانه‌ها اجزای اصلی اکوسیستم یک  کسب‌وکارند.

اکوسیستم کسب‌وکار را می‌توان به محیط بازی تشبیه کرد و ارگانسیم های آن را به بازیگران بازی. در این اکوسیستم بازیگران دوبه‌دو باهم در تعامل هستند و در هر بازی می‌توانند از دو تا N استراتژی انتخاب کنند. در این مقاله قصد داریم تأثیر تعاملات رهبران کسب‌وکار در رشد یا زوال اکوسیستم را بررسی کنیم.

یک اکوسیستم در طول حیات خود شاهد تکرار تعاملات (بازی‌ها) بازیگران خود است و این تکرار بازی‌هاست که باعث رشد و تکامل یا نابودی و زوال اکوسیستم می‌شود؛ بنابراین بازی‌ها در محیط کسب کار از دسته بازی‌های تکراری (با تکرار محدود _ نامحدود) یا گاهی تکاملی دسته‌بندی می‌شوند.

بر اساس مدل تحلیل اکوسیستم، رهبران کسب‌وکار فارغ از سازمان مربوطه، به‌عنوان اجزایی از اکوسیستم محسوب می‌شوند و روابط و تعاملات آن‌ها با یکدیگر نیز مؤلفه‌هایی از ارتباطات تعادل ساز در کل اکوسیستم است. این الگوی جدید تصریح می‌کند که رهبران کسب‌وکار در هنگام سیاست­گذاری باید ایجاد ارزش برای تمامی اعضای مجموعه– و نه‌فقط مشتریان خود– را مدنظر قرار دهند.

تحلیل‌های قدیم مدیریت استراتژیک، سازمان را به‌مثابه موجودیتی متمایز از محیط کسب‌وکار فرض می‌کردند که تنها متأثر از آن است و از قابلیت هیچ‌گونه تأثیرگذاری بر آن برخوردار نیست. طبیعی است که با این پیش‌فرض، شرکت‌ها در هنگام تحلیل استراتژیک و فرایند تدوین راهبرد تنها به بیشینه‌سازی منفعت خود مخصوصاً در حوزه رقابت و باهدف افزایش رشد و سودآوری متمرکز می‌شوند، این رویکرد تا آنجا می‌تواند مقرون به‌فایده باشد که این راهبردها موجب بروز نارسایی در کل اکوسیستم نشود در غیر این صورت با برهم خوردن تعادل بهینه اکوسیستم، گردونه کاهش بازدهی و اثربخشی پس از متأثر کردن کل فضای اکوسیستم، تأثیر خود را بر همان ارگانیسم (شرکت) با استراتژی معیوب خواهد گذاشت.

در این صورت رهبران را بازیگران محیط بازی در نظر می‌گیریم و با توجه به ترجیحاتشان اجازه انتخاب هر استراتژی و بازی را در تعاملات خود با یکدیگر خواهند داشت. خروجی بازی‌ها نه‌تنها بر روی کسب‌وکار خود بازیگران بلکه درمجموع بر کل محیط بازی تأثیرگذار است. آن‌ها مجاز هستند در هر بازی 2 تا N استراتژی را اتخاذ کنند. انتخاب بازی‌های پایه برای بازیکنان بر اساس سلیقه نخواهد بود بلکه با توجه به ترجیحات خود و بازیکن حریف و همچنین شرایط محیطی حق انتخاب بازی رادارند. صرف‌نظر از نوع بازی و انتخاب استراتژی‌های بازیکنان می‌توانیم با بررسی تمام بازی‌های انجام‌شده در اکوسیستم کسب‌وکار بیان کنیم که اگر بازیگران فقط به سود و منفعت شخصی خود فکر نکنند و کل اکوسیستم را در نظر بگیرند با انتخاب درست و رسیدن به تعادل در هر بازی (حتی اگر بدترین نوع بازی را هم انتخاب کرده باشند) و حفظ تعادل، در تکرارهای بعدی به سمتی پیش خواهند رفت که باعث رشد و تکامل همکاری در تعاملات خودشان و درنهایت رشد و هم‌افزایی اکوسیستم شوند؛ اما اگر بر اساس خودخواهی و مدنظر قرار دادن سود و منفعت شخصی و برای از میدان به درکردن رقیب خود به سمت انتخاب استراتژی‌هایی پیش روند که منجر به انتخاب نقطه بحران بازی شود، در تکرار بازی به سمت زوال و نابودی خود و کل اکوسیستم پیش خواهند رفت. به‌بیان‌دیگر می‌توان گفت اجزای یک اکوسیستم سالم ویژگی‌ها و جنس متفاوت دارند اما تعاملاتی را با یکدیگر ایجاد می‌کنند که بر اساس آن‌ها تعادل اکوسیستم حفظ می‌شود. درباره  کسب‌وکار نیز همین‌گونه است در فضای کسب‌وکار سالم تمامی تعاملات حتی رقابت‌ها، موجب افزایش بازدهی کل صنعت می‌گردد که درنهایت منجر به بازدهی ملی می‌شود؛ اما اگر ارگانیسمی از یک اکوسیستم، معیوب عمل کند، نارسائی آن به سایر بخش‌ها نیز سرایت می‌کند و این چرخه معیوب ممکن است تا تخریب کل اکوسیستم پیش رود.

لذا؛ اکوسیستم کسب‌وکار مفهوم جدیدی است که سطح بالائی از همکاری، هم‌افزائی و مشارکت را در فضای اقتصادی و کسب‌وکار مدنظر قرار می‌دهد. در این مفهوم فضای کسب‌وکار مانند یک اکوسیستم در نظر گرفته می‌شود. هر یک از بازیگران، فعالان و حاضران در این اکوسیستم با بیشترین سطح مشارکت به ارائه بالاترین ارزش‌های موجود و قابل‌ارائه می‌پردازند فارغ از اینکه دیگران چه می‌کنند و فارغ از هرگونه رقابت مخرب یا رفتارهای فرسایشی. لازم به ذکر است باید محیطی فراهم شود که بازیگران به سمت بازی‌هایی بر پایه مشارکت، اعتماد و اطمینان پیش روند و تلاش کنند تا در درازمدت به نتیجه‌ای فراتر از نتایج شخصی خود دست یابند تا با داشتن یک اکوسیستم کسب‌وکار موفق به یک اقتصاد ملی پویا و بالنده دست‌یابیم.

 

نویسنده : زهرا فرهاد توسکی

 

سرمایه اصلی دانشگاه آزاد جوانان باانگیزه و نوآور است

سرمایه اصلی دانشگاه آزاد جوانان باانگیزه و نوآور است

سورنا ستاری معتقد است: دانشگاه آزاد برای تامین هزینه‌های خود نباید تمایل زیادی به شهریه داشته باشد یا به فکر فروش املاکش باشد، این‌ها سرمایه‌های دانشگاه آزاد نیست. سرمایه دانشگاه آزاد ۳۰ – ۲۰ میلیون متر مکعب مساحت نیست. آن چه سرمایه دانشگاه آزاد است جوانان بسیار فعال، باانگیزه و بسیار نوآور است.
سورنا ستاری در مراسم افتتاح سرای نوآوری توسعه صنایع منطقه‌ای دانشگاه آزاد با بیان این که از زمان حضور دکتر طهرانچی در دانشگاه آزاد اتفاقات بزرگی در این دانشگاه افتاده، اظهار کرد: به عنوان کسی که در این سال‌ها روسای زیادی از دانشگاه آزاد را دیده‌ام اعتراف می‌کنم که شاید هماهنگ‌ترین تیمی که در دانشگاه آزاد در حوزه اقتصاد دانش بنیان داشتیم همین تیمی است که اکنون در دانشگاه آزاد حضور دارند.
وی افزود: دانشگاه آزاد می‌تواند زمینه‌ای را ایجاد کند که دانشجویان دیگر دانشگاه‌ها نیز برای دانشگاه آزاد کارآفرینی کنند و استارتاپ‌های این دانشگاه را راه‌اندازی کنند. می‌توانند برای این دانشگاه تولید پتنت و ثروت کنند و نحوه بودجه‌ریزی دانشگاه آزاد به این سمت برود که عدد قابل توجهی از درآمد خود را از پارک‌های علم و فناوری، سراهای نوآوری، شرکت‌های دانش‌بنیان و بقیه موارد به دست بیاورد. آن موقع است که این دانشگاه به سمت یک دانشگاه کارآفرین حرکت می‌کند.
معاون علم و فناوری ریاست جمهوری با اشاره به حرکت جدیدی که در دانشگاه آزاد آغاز شده، گفت: در یکی دو ماه آینده این فضاها که به دلیل شرایط کرونا یک مقدار زمان‌بندی‌های افتتاح آن‌ها جابه‌جا شده، افتتاح می‌شود و شرایط برای جوانانی که می‌خواهند فعالیت‌های دانش‌بنیان داشته باشند و هم برای کشور اشتغال‌آفرینی کنند و هم برای خود ثروت ‌آفرینی کنند و کمک جدی به زیرساخت‌های دانشگاه آزاد کنند فراهم است.
وی در ادامه گفت: در شهرستان‌ها هم پروژه‌های خوبی را با دانشگاه آزاد شروع کردیم. محققان دانشگاه آزاد در بسیاری از طرح‌های کلان ما درگیر هستند و به زودی خبرهای خوبی برای مردم در حوزه‌های مربوط به اقتصاد دانش‌بنیان داریم.
ستاری با تبریک روز معلم به معلمان آموزش و پرورش و استادان آموزش عالی و آموزش پزشکی گفت: یک دانشگاه با این حجم دانشجو و امکانات باید بتواند یک قطب اقتصادی در کشور باشد و ان‌شاء‌الله این حرکت جدیدی که در دانشگاه آزاد شکل گرفته باعث شود این دانشگاه به یک قطب اقتصاد دانش‌بنیان تبدیل شود.
معاون علمی رئیس جمهور در پایان در پاسخ به سوال یک خبرنگار درباره تامین تجهیزات پزشکی برای مقابله با کرونا گفت: در شرکت‌ها اتفاقات خوبی افتاد. نوآوری در محدودیت‌ها خود را نشان می‌دهد. خوشبختانه توانستیم اقلامی را که در وزارت بهداشت چه در حوزه تجهیزات پزشکی و چه در حوزه‌های مربوط به بهداشت نیاز بود تامین کنیم. ما این اطمینان را می‌توانیم به مردم بدهیم که می‌شود در حال حاضر از ماسک داخلی استفاده کرد. قبل از این در حد روزی ۳۰۰ هزار ماسک تولید می‌کردیم ولی اکنون با توجه به اعلام وزیر صنعت این میزان به حدود ۶ میلیون در روز رسیده است. در تجهیزات مربوط به پزشکی هم شرکت‌های داخلی وارد شده‌اند.
ستاری در پایان گفت: اگر مسئولان وزارت بهداشت به این نتیجه رسیدند که می‌شود اجازه صادرات به اقلام پزشکی داد آمادگی صادرات این محصولات هم وجود دارد. البته اجازه صادرات کیت‌های آزمایشگاهی صادر شده است ولی امیدواریم که با اطمینانی که شرکت‌های دانش‌بنیان می دهند بتوان نیاز را برای موج‌های بعدی این بیماری که احتمالا در پاییز است برآورده کرد، در این صورت مجوز صادرات بقیه‌ی اقلام نیز صادر می‌شود

تاسیس ۹ مرکز کارآفرینی در کرمانشاه

تاسیس ۹ مرکز کارآفرینی در کرمانشاه

دیر توسعه کارآفرینی اداره تعاون، کار و رفاه اجتماعی کرمانشاه گفت: ۹ مرکز کارآفرینی در راستای توسعه اشتغال، خلاقیت و نوآوری در استان دایر شده ‌است.
«امین کبودی» یکی از برنامه‌های مهم حوزه کارآفرینی در استان را برگزاری آموزش دوره‌های کارآفرینی برای نوجوانان ۱۲ تا ۱۵ و ۱۶ تا ۱۸ سال دانست و افزود: در هر دوره ۲کلاس کارآفرینی ویژه دختران و ۲ کلاس برای پسران برگزار می شود و ظرفیت هرکلاس ۲۵ نفر است.
وی طریقه شرکت در کلاس‌های کارآفرینی برای نوجوانان را از طریق فراخوان و اطلاع رسانی در مدارس فنی حرفه‌ای وآموزش و پرورش اعلام کرد اظهارداشت: هم اکنون این دوره ها در شهر کرمانشاه دایر است و در صورت تامین شرایط در دیگر شهرستان ها نیز برگزار می شود.
او در ادامه گفت: همچنان مراکز مشاوره کارآفرینی برای همه رده‌های سنی دایر است و ۹ مرکز مشاوره کارآفرینی در استان کرمانشاه وجود دارد که فعلا ۶ مرکز آن فعال است.
راه اندازی کافه کارآفرینی اقدام جدید برای توسعه اشتغال و کار دراستان است
این مقام مسوول؛ راه اندازی کافه کارآفرینی را یکی دیگر از طرح‌های مهم برای توسعه و ترویج کارآفرینی دراستان نام برد افزود: طرح کافه کارآفرینی سال ۹۸ درشهرک زیباشهر اجرایی شد که مسوولان، اعضای هیات علمیه دانشگاه‌ها، کارآفرینان موفق، دانشجویان و متقاضیان راه اندازی کارآفرینی ضلع زیست بوم آن را تشکیل می دهند.
کبودی تشریح کرد: دراین طرح مسوولان، اعضای هیات علمی دانشگاه و کارآفرینان موفق به کافه دعوت می شوند و در یک نشست صمیمی و غیر رسمی با دانشجویان و متقاضیان کارآفرینی دور یک میز می نشینند و طرح ها را به بررسی و بحث می گذارند و هریک راهنمایی، پیشنهاد کمک خود را برای پیشبرد کار ارایه و موانع را از سرراه برمی دارند.
او راه اندازی کافه کارآفرینی را یک طرح موفق برای ترویج و توسعه کارآفرینی ارزیابی کرد که فارغ از محیط رسمی ادارات و در یک فضای صمیمی بین افراد ذی ربط برای تبادل نظر تشکیل می شود.
راه اندازی شرکت های شتاب دهنده، برای جهش تولید حیاتی است
او در بخش دیگر از سخنان خود بااشاره به شعار سال «جهش تولید» گفت: کارآفرینی معمولا در مدت سه تا پنج سال جواب می دهد به همین خاطر کارآفرینان تازه تاسیس و نو پا به حمایت ها و پشتیبانی مبرم مالی نیاز دارند، و یکی از مهم ترین راه ها برای کسب حمایت مالی و علمی؛ راه اندازی شرکت شتاب دهنده است که شبیه هلدینگ ها عمل می کنند؛ یعنی از شرکت های تازه تاسیس و نوپا حمایت مالی، علمی و بویژه فضای کسب و کار می کنند و در تقویت بینه مالی و علمی آنان بسیار تاثیرگذار است
او توضیح داد: شرکت های شتاب دهنده روی شرکت های تازه تاسیس و نو پا سرمایه گذاری می کنند و با کمک اساتید دانشگاه و مسوولان به کارآفرینان نو پا مشاوره ارایه می دهند و کارآفرینان نوپا با مشکل های مالی، علمی و محیط کار مواجهه نمی شوند و فقط شروع به کار می کنند.
وی با اشاره به محدودیت های مالی دولت افزود: تاکنون درخواست مجوز راه اندازی ۲ شرکت شتابنده در استان داده شده و مجوز راه اندازی یک شرکت شتابنده نیز با دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه در زمینه فعالیت در حوزه سلامت و بهداشت با توجه به نیاز روز جامعه و حمایت از کارآفرینان در این بخش داده شده است.
مدیر توسعه کارآفرینی اداره کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان کرمانشاه گفت: شتابدهنده یک سازمان منسجم و مشخصی است که در آن افراد و تیم‌های دارای طرح نوآورانه و فناورانه را انتخاب کرده و در یک دوره چند ماهه به آن‌ها خدماتی از قبیل فضای کاری تجهیز شده، آموزش، مشاوره، مربی‌گری، سرمایه اولیه و ارتباط با شبکه سرمایه‌گذاران ارایه می‌شود.
کبودی اظهار داشت: هر تیمی که موفق به اتمام دوره شتابدهی شود، تبدیل به شرکتی نوپا می‌شود که شتابدهنده به ازای خدمات ارایه شده، درصدی از سهام آن شرکت نوپا را از آن خود می‌کند. بر این اساس شتابدهنده‌ها حلقه واسط بین کسب و کارهای نوپا و سرمایه‌گذاران جسور هستند.
پنج کارآفرین برتراستان به جشنواره ملی راه یافتند
مدیر توسعه کارآفرینی اداره کل تعاون،کار و رفاه اجتماعی استان کرمانشاه همچنین از ساماندهی و شناسایی سمن های فعال در حوزه های کارآفرینی استان خبرداد و گفت: سال گذشته ۹ کارآفرین برتر در استان درسه حوزه؛ صنعت، خدمات و کشاورزی انتخاب شدند که پنج نفر از آنها برای شرکت در جشنواره ملی کارآفرینی معرفی شدند.
کبودی در ادامه رییس کانون کارآفرینان کشور را آقای سنجابی کارآفرین موفق استان اعلام کرد گفت: انتخاب رییس کانون کارافرینان کشور هرچهارسال یکبار برگزار می شود و در استان نیز ریاست کانون کارآفرینان را استاندار برعهد دارد.
بنابر اعلام اداره کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان کرمانشاه، جمعیت فعال استان ۳۹۴ هزار نفر و آمار افراد جویای کار نیز ۱۳۲ هزار نفر است که نیمی از افراد جویای کار دانش آموخته دانشگاهی هستند.
استان کرمانشاه با ۲ میلیون نفر جمعیت دارای ۱۴ شهرستان و ۲ هزار و ۹۹۵ روستا است.

نقش انقلاب اسلامی در توسعه کسب وکار و کارآفرینی

نقش انقلاب اسلامی در توسعه کسب وکار و کارآفرینی

انقلاب اسلامی ایران با سطح وسیع و ریشه های عمیق و تمام ویژگی‌های خود به عنوان یک پدیده اجتماعی، معلول و محصول عوامل بسیاری است. شاید بتوان مجموعه‌ای از عوامل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و مذهبی را از جمله علل شکل‌گیری انقلاب پرشکوه اسلامی کشورمان قلمداد کرد. بی‌تردید دلیل وجود پشتوانه مردمی برای انقلاب،  انگیزه‌های تحقق عدالت اجتماعی بوده است. قبل از انقلاب ایجاد کسب و کار و ایجاد اشتغال منشا دولتی داشته و منبع مالی آن ناشی از درآمدهای نفتی بوده است. البته تک سرمایه‌داران درباری در برخی از حوزه‌ها از جمله صنعت خودرو، فولاد و البسه فعالیت داشتند و به عبارتی قشر متوسط هیچ نقش تاثیر گذاری در ایجاد کسب و کار و کارآفرینی نداشتند. در این حالت شکل‌گیری کسب و کارهای متوسط و خرد با منشا مردمی درجه امکان پذیری حداقلی به خود گرفت. پس از انقلاب امام خمینی (ره) در جهت  توجه به صنایع کوچک در کنار صنایع بزرگ تاکید داشتند که با افزایش روحیه مشارکت مردمی و ارتقا نقش مردم در تصمیمات کلان، زمینه حضور قشر متوسط در جهش اقتصادی فراهم شد که این مهم با جنگ تحمیلی شکل دیگری به خود گرفت و خلاقیت جوانان در کنار ایثار و از جان گذشتگی، زمینه استقلال و خود اتکایی را ایجاد نمود. در شرایط جنگ و تحریم، تهدیدات به فرصت تبدیل شد و تولید تجهیزات ستاد جنگ ونیازهای مردمی بر محور خلاقیت و تلاش ایرانی استوار گشت. پس از جنگ، فرصت سازندگی با تکیه بر ایده‌ها و منابع انسانی داخلی جهت گرفت. زیرساخت‌های آسیب دیده ترمیم شد، توسعه و ایجاد زیر ساخت‌ها قدرت و سرعت بیشتری گرفت. در این راستا توسعه متوازن معیار توسعه پایدارگشت و خوداتکایی ناشی از محدودیت‌ها، بخش خصوصی را فعال‌تر کرد. البته بخش خصوصی شکل گرفته گاه ماهیت شبه دولتی داشت اما در لایه‌های پایینی و پیمانکاران و تامین کنندگان بخش خصوصی واقعی حضور یافتند. بخش خصوصی با سیاست‌های اصل 44 ابلاغی از سوی مقام معظم رهبری، توان مضاعف گرفت و تلاش برای بهبود فضای کسب و کار با وجود تحریم‌ها و محدودیت‌ها، منسجم‌تر شده و روند ایجاد استارت آپ‌ها و شرکت‌های دانش بنیان معنا دارگردید. با افزایش تعداد دانشجویان، تعداد دانشگاه‌ها و رشته‌های جدید نیز توسعه یافت .دولت‌ها بر اساس برنامه چشم انداز20 ساله و برنامه‌های 5 ساله، نهایت تلاش خود را در جهت تحقق برنامه‌ها به کار گرفته و می‌گیرند. هرچند شرایط اقتصاد جهانی و شرایط تحریمی، اجرای سیاست‌های اقتصاد مقاومتی درجهت جدایی از اقتصاد نفتی را کُند نموده است اما افزایش سهم مالیات از بودجه سالانه به 30 درصد جای امیدواری ایجاد نموده است. در برنامه چشم انداز بیست ساله دستیابی به جایگاه اول علم و فناوری در جهان اسلام واستقرار جامعه دانش‌بنیان، عدالت‌محور و برخوردار از انسان‌های شایسته و فرهیخته و نخبه هدف گذاری شده است. تامين بیش از50 درصد از تولید ناخالص داخلی کشور از محل ارزش‌آفريني، نوآوری و تجاری‌سازی علم و فناوری در سال(1404) از دیگر اهداف کمی مورد نظر در برنامه چشم انداز است در برنامه توسعه ششم نیزعلاوه بر مشارکت بخش خصوصی در تامین مالی از طریق بورس اوراق بهادار به میزام نود و پنج هزار میلیارد تومان در هر سال، بیست و چهار هزار میلیارد تومان سرمایه گذاری سالانه از سوی بخش خصوصی پیش‌بینی شده است .البته مشارکت بخش خصوصی دراجرای پروژه های کلان نفتی و عمرانی کشور نیز مورد نظر می‌باشد .

بطور کلی می‌توان گفت پس از انقلاب روند کارآفرینی با مشارکت بخش خصوصی شکل جدی تر و عملی تری به خود گرفته است و مردمی‌تر شدن اقتصاد با محوریت خلاقیت ایرانی و منابع انسانی بومی کشور و با استفاده از ظرفیت‌ها و توانمندی‌های موجود روز به روز عملی تر می‌گردد.

 

نویسنده:  دکتر حسین محمودی اصل

مدرس دانشگاه و کارشناس اقتصاد و کارآفرینی

موفقیت در سازمان‌های امروزی: توجه به تفاوت سبک‌های رهبری مدیران زن و مرد

موفقیت در سازمان‌های امروزی

توجه به تفاوت سبک‌های رهبری مدیران زن و مرد

 

مریم ادیب زاده

پژوهشگر و مدرس دانشگاه

 

ازآنجایی‌که انسان‌ها با یکدیگر متفاوت‌اند، دارای اندیشه‌های مختلفی می‌باشند. این تفاوت زمانی اهمیت پیدا می‌کند که در اداره سازمان‌ها بتوان از آن کمک گرفت. نیاز سازمان‌های امروزی تنها با مدیریت کردن برطرف نمی‌شود بلکه برای اداره بهتر نیاز به رهبری سازمانی داریم. رهبری سازمانی فرآیند تأثیرگذاری بر پیروان است که بتوان به‌صورت مؤثر افراد را به کارهای مختلف واداشت. در این میان مدیرانی که بتوانند این تأثیرگذاری را در سازمان داشته باشند، رهبر سازمانی محسوب می‌شوند و برای آن سازمان حائز اهمیت می‌شوند.

اما با توجه به تفاوت‌های میان مردان و زنان، الگوهای فکری رهبران و به‌تبع آن سبک‌های رهبری آن‌ها نیز متفاوت خواهد بود. قبل از ورود به بحث سبک‌های رهبری باید دانست زنان و مردان متفاوت فکر می‌کنند، متفاوت نگاه می‌کنند و سرانجام متفاوت رفتار می‌کنند. دلیل این تفاوت را می‌توان در عملکرد نیمکره‌های مغز جستجو کرد. مغز انسان از دو نیمکره چپ و راست تشکیل‌شده است. مواردی مانند خلاقیت، تجسم، افکار، قدرت تخیل و حافظه بلندمدت در نیمکره راست مغز اتفاق می‌افتد درحالی‌که جزئیات، تجزیه‌وتحلیل، منطق، حقایق در نیمکره چپ مغز انجام می‌شود؛ اما آنچه مهم است این است که به دلیل همین تفاوت، عملکرد مردان و زنان نیز متفاوت خواهد بود و این موردی است که برایان راسول و لیزکوک در کتاب سبک‌های رهبری مدیران زن و مرد خود به آن اشاره نموده‌اند. باز بودن دو طرف مغز هنگام تمرکز در زنان و بسته بودن یک‌طرف مغز هنگام تمرکز در مردان عامل تفاوت در عملکرد آن‌هاست. اکنون به تفاوت‌های دیگری نیز اشاره می‌گردد: مغز یک مرد برای انجام دادن امور سازمان‌دهی می‌شود. در موقعیت‌های سخت و تحت‌فشار یا اضطراب، مغز وی تمایل به انجام کارهایی دارد که هیجان وی را فرونشاند. مغز جنس مذکر برای کار و فعالیت و مغز جنس مؤنث برای ایجاد ارتباط و مناسبات از طریق شنیدن و صحبت کردن ایجادشده است.

مردان تمایل به گفتگوهای خبری راجع به آنچه انجام داده یا کسب کرده‌اند دارند درحالی‌که این امر در مورد زنان به‌صورت خودستایی و مباهات به نظر می‌آید. زنان در گفتگو و همدلی انعطاف بیشتری نسبت به مردان دارند. زنان دوست دارند صحبت کنند و بشنوند و دیگران را در این حس شریک کنند؛ بنابراین درصد صحبت با تلفن در زنان بیشتر است. به‌صورت کلی مردان رقابت را دوست دارند حتی در شغل باغبانی برای پرورش بزرگ‌ترین محصول وارد رقابت می‌شوند. همچنین بیشتر مردان رقابت را در عرصه‌های سیاسی می‌پسندند.

 

بر اساس برخی تحقیقات؛ درزمینهٔ ایجاد ابتکار به علت عملکرد متوالی نیمکره‌ها مردان موفق‌تر عمل می‌کنند. زنان در درک تفاوت بین آنچه مردم می‌گویند و آنچه موردنظرشان است بهترند. هم‌چنین، ازنظر یادگیری و درک زبان بدن، زنان موفق‌ترند. زنان کمتر مانع سایرین می‌شوند حتی بیشتر به لطیفه‌های افراد می‌خندند. یا مهارت‌های دیداری جنس مؤنث بسیار گسترده است.

جنس مؤنث می‌تواند اقلام یک اتاق را بهتر از جنس مذکر مجسم کند. او کاملاً به خاطر می‌آورد که در چه روزی مردم چه لباسی به تن داشته‌اند. زنان سخن گفتن را دوست دارند چون احساس خود را به این وسیله منتقل می‌کنند همچنین شنوندگان بهتری هم هستند. به دلیل اینکه مردان فقط از نیمی از مغزشان استفاده می‌کنند مغز آنان در هنگام بمباران جزئیات و احساسات به‌آسانی طغیان می‌کند. او بیشتر به‌تنهایی نیاز دارد تا به مسائل بیندیشد. زنان برعکس دوست دارند در گروه بوده و در مورد مسائل بیشتر مشورت کنند.

مواردی که اشاره شد تنها بخشی از تفاوت‌های میان زنان و مردان است چیزی که مهم است نوع نگاه به اداره سازمان است. الگوهای فکری رهبر که سازنده سبک‌های رهبری می‌باشند، عبارت‌اند از: رابطه مداری- وظیفه مداری، جزءنگرانه-کل‌نگرانه، مربی‌گری، مشارکتی، رقابتی، عمل‌گرایی، فرماندهی و مخاطره پذیری. الگوی فکری رهبری در مردان بیشتر شامل وظیفه مداری، کل‌نگرانه، عمل‌گرایی، رقابتی، مخاطره پذیری و فرماندهی است. درحالی‌که الگوی فکری رهبری در زنان شامل رابطه مداری، جزء نگرانه، مشارکتی و مربی‌گری است.

نتیجه آنکه الگوی کامل رهبری، تفکر زنان و مردان را توأمان داراست و نیاز سازمان‌های امروزی استفاده از مدیران تأثیرگذاری است که نقش رهبری سازمان را ایفا می‌کنند.

 

خلق ارزش در همسایگی :کارآفرینی در کشور ترکیه

خلق ارزش در همسایگی

کارآفرینی در کشور ترکیه

 

راه موفقیت، همیشه در حال ساخت است؛ موفقیت پیش رفتن است، نه به نقطه پایان رسیدن

(آنتونی رابینز)

 

Entrepreneurship in Turkey

 

مطالعات جهانی نشان می‌دهند که رشد و توسعه کارآفرینی نیازمند بسترسازی‌های زیربنایی است و کشورهای موفق به‌منظور رونق کارآفرینی، اقدامات مختلفی را انجام می‌دهند. ازجمله این اقدامات، رفع موانع نهادی، بهبود محیط کسب‌وکار، تضمین حقوق مالکیت، ساده‌سازی و کاهش بار قوانین اضافی، تمرکز بر تحقیق و توسعه، تدوین بسته‌های حمایتی و مواردی ازاین‌دست است که سبب مشارکت بیشتر بخش ‌خصوصی در اقتصاد و درنتیجه فراهم شدن بستر برای شکوفایی فعالیت‌های کارآفرینانه خواهد شد. در کنار اقدامات اصولی نام‌برده، در نظر گرفتن مشوق‌ها و جوایز کارآفرینی نیز می‌تواند به‌عنوان حلقه انتهایی در فرآیند حمایت و تقویت کارآفرینی در نظر گرفته شود.

کسب‌وکارهای کوچک و متوسط در اقتصاد ترکیه نقشی مهمی بر عهده دارند. جمعیت ترکیه شبیه بسیاری از کشورهای درحال‌توسعه عمدتاً جوان است و دولتمردان برای ایجاد اشتغال و رونق اقتصادی، اقدامات متعددی جهت تسهیل کارآفرینی انجام داده‌اند. ۶۸ درصد جمعیت ۷۲ میلیون نفری ترکیه در سن ۱۵ تا ۶۵ سال هستند و بخش بزرگی از این عده در سن کار به سر می‌برند. دیدگاه مقامات ترکیه برای توسعه کارآفرینی، دیدگاهی بین‌المللی است و اصل مهم در تدوین سیاست‌های مربوط به این حوزه، سازگاری برنامه‌ها با تحولات جهانی و نقش ترکیه در اقتصاد جهان است که این نگاه باعث شده وضعیت کنونی ترکیه نسبت به دهه ۱۹۹۰ تغییر چشمگیری پیدا کند. برای مثال کسب‌وکارهای کوچک و متوسط تحت تأثیر بی‌ثباتی شاخص‌های کلان اقتصاد ازجمله تورم و رکود به فعالیت خود ادامه می‌دادند و همچنین بی‌ثباتی نرخ برابری ارز لطمه‌های فراوانی به کارآفرینانی که تازه شروع به فعالیت کرده بودند، وارد نمود.

بی‌توجهی به جایگاه حقوقی و قانونی کسب‌وکارهای کوچک و متوسط نیز سبب گردید در تدوین سیاست‌های کلان تدابیری برای رشد متوازن آن‌ها اندیشیده نشود؛ اما در سال‌های اخیر روند یادشده معکوس شده و به‌تدریج وضعیت کارآفرینان ترکیه به هم‌ردیف‌های آن‌ها در اتحادیه اروپا نزدیک شده است. دولت جهت حل مشکلات، ابتدا به شناسایی ویژگی‌های این دسته از بنگاه‌ها پرداخته و سپس از جنبه‌های گوناگون تلاش کرده راه پیشرفت آن‌ها را هموار کند. اکنون دولتمردان و قانون‌گذاران ترکیه می‌دانند شرکت‌های کوچک و متوسط این کشور از نبود نیروی کار متبحر، سطح مهارتی پایین، ناکافی بودن سرمایه‌گذاری برای حمایت از فعالیت‌ها و دسترسی اندک به تکنولوژی‌های روز در حوزه‌های مختلف رنج می‌برند و همچنین یکی از مشکلات بزرگ و دشوار استفاده از منابع مالی بانکی و وام است. ساختار اقتصاد ترکیه به‌طور خاص لطمه بزرگی به کسب‌وکارهای کوچک و متوسط وارد کرده است. جو تورمی اقتصاد و افزایش بدهی‌های دولت باعث کاهش اعتماد تجاری، بحران‌های مالی و رشد شدید نرخ بهره شده است. از سال ۱۹۹۶ نیز با پیوستن ترکیه به اتحاد گمرکی اتحادیه اروپا، شرکت‌های کوچک و متوسط این کشور با شوک رقابتی حاصل از باز شدن درهای اقتصاد بر روی کالاهای خارجی مواجه گردیده‌اند.

از سال ۲۰۰۰ دولت ترکیه با آگاهی بر ضرورت سامان دادن به وضعیت نامطلوب اقتصاد، اجرای اصلاحات ساختاری را در تمامی بخش‌ها آغاز نمود. هدف اصلی این برنامه ایجاد ثبات در شاخص‌های کلان اقتصاد، دستیابی به رشد اقتصادی پایا و نزدیک شدن شاخص‌های اقتصادی به دیگر کشورهای پیشرفته به‌ویژه کشورهای عضو اتحادیه اروپا بود. ورود جمع عظیم جوانان به بازار کار، انتقال مشاغل از بخش کشاورزی به بخش‌های صنعت و خدمات و نیز تمایل شدید زنان به حضور در بازار کار از مهم‌ترین عوامل رشد تقاضا برای شغل، به‌ویژه در بخش‌های صنعت و خدمات بوده است. لازم به ذکر است که زنان ۲۷ درصد نیروی کار ترکیه را تشکیل می‌دهند. با توجه به تجربه تعداد زیادی از کشورهایی که در ایجاد شغل برای نیروی کار خود موفق بوده‌اند، راه‌حل اصلی برای ترکیه رونق تأسیس کسب‌وکارهای کوچک و متوسط است ولیکن این نوع بنگاه‌ها اغلب برخلاف شرکت‌های بزرگ توان حفظ خود را در برابر افت‌وخیزهای اقتصادی ندارند، به همین سبب دولت ترکیه در تدوین سیاست‌های مربوط به فعالیت این نهادها ملاحظات خاصی را در نظر گرفته است. به‌ویژه ترکیه طی سال‌های اخیر سیاست الحاق به اقتصاد جهانی به‌ویژه اتحادیه اروپا را در اولویت قرار داده و قصد دارد از تجربه کشورهای عضو در این اتحادیه جهت کمک به بنگاه‌های خصوصی و کارآفرین‌های خود بهره ببرد.

کارآفرینی یکی از منابع مهم ایجاد شغل، نوآوری و توسعه اقتصادی پایدار در جوامع مختلف است بنابراین درک این مسئله که چرا در سال‌های اخیر کشورهای مختلف توجه ویژه‌ای به ایجاد اکوسیستم کارآفرینی موفق داشته‌اند، چندان کار سختی نیست. ترکیه، به‌عنوان کشوری که در چند دهه گذشته پیشرفت‌های اقتصادی قابل‌توجهی داشته است نیز از قافله‌ سایر کشورها عقب نمانده و چند سالی می‌شود که اکوسیستم استارتاپی ترکیه توانسته به بهترین شکل ممکن رشد کند.

موقعیت استراتژیک ترکیه به دلیل قرار گرفتن در میان بازارهای کلیدی اروپا، خاورمیانه، روسیه و آسیا، داشتن نیروی کار جوان و دانش‌آموخته‌، نفوذ استفاده از اینترنت در بین مردم، حمایت دولت از استارتاپ‌ها و … همه دلایلی هستند که باعث شده‌اند پتانسیل بالایی در این کشور برای رشد استارتاپ‌ها و تبدیل شدن آن به قلب کارآفرینی منطقه وجود داشته باشد.

یکی از برنامه‌های اقتصادی ترکیه رسیدن به جایگاه دهمین اقتصاد بزرگ دنیا در سال ۲۰۲۳ است. برای رسیدن به این هدف، این کشور نیازمند برخی اصلاحات اقتصادی در زمینه‌های مختلف است. بررسی تجربه ترکیه نشان می‌دهد یکی از حوزه‌های در حال رشد در این کشور مقوله کارآفرینی است ولیکن ترکیه راه پرچالشی را به‌منظور تبدیل شدن به یک جامعه کارآفرین، پیشرو دارد. فضای جامعه هنوز برای کارآفرینان توسعه‌نیافته است اما طرح‌های جدیدی که دولت ترکیه در دست اقدام دارد کمک زیادی به بهبود اوضاع خواهد کرد.

۶۶/۸ درصد از مردم کشور ترکیه از اینترنت استفاده می‌کنند و صنعت موبایل نیز به‌طور شگرفی در این کشور رو به رشد است. بیش از ۵۰ درصد از مردم کشور از گوشی‌های موبایل هوشمند استفاده می‌کنند و از فعال‌ترین کاربران در زمینه خرید اینترنتی و بانکداری موبایلی در جهان به شمار می‌روند. در این کشور ۷۷۰ مرکز تحقیق و توسعه، ۴۱ مرکز رشد و شتاب‌دهنده، حدود ۵۰ تکنوپارک و 18 سازمان غیردولتی (NGO) فعال درزمینه کارآفرینی وجود دارند.

کارآفرینان ترکیه به فعالیت‌های پیشگامانه تمایل زیادی دارند که اگر این انرژی به‌درستی مهار شود، فضای زیادی برای توسعه وجود دارد. گرچه دولت نقش کلیدی را در توسعه فضای کارآفرینی در این کشور به عهده دارد، اما تلاش شده این موضوع سبب کمرنگ شدن نقش بخش خصوصی در ساخت فضای کارآفرینی نشود. ترکیه به‌منظور توسعه برنامه‌های کارآفرینی خود، همکاری‌هایی را نیز با دیگر کشورها داشته است که ازجمله می‌توان به برنامه کارآفرینی جهانی و شرکای تحت مدیریت بخش خصوصی برای یک شریک جدید با همکاری وزارت امور خارجه آمریکا اشاره کرد.

ازجمله اقدامات مؤثر دولت ترکیه در طول ۱۰ سال گذشته در سطح کلان، ایجاد ثبات اقتصادی نسبی است که خود عامل مهمی در توسعه کشور بوده و سبب بهبود سیستم مالی نیز شده است. بررسی‌ها نشان می‌دهد که این کشور پیشرفت‌های چشمگیری در برخی جنبه‌ها ازجمله فضای کارآفرینی، کاهش قوانین دست و پاگیر و شروع کسب‌وکار داشته، اما همچنان در برخی زمینه‌ها از متوسط کشورهای G20 (این گروه متشکل از قدرتمندترین کشورهای جهان است که درمجموع ۸۵ درصد اقتصاد جهان را در اختیار دارند) عقب‌تر است. ازجمله نقاط قوت ترکیه می‌توان به رشد سریع اعتبارات و افزایش وام‌های بانکی به کسب‌وکارهای کارآفرین، بهبود مداوم مقررات شروع کسب‌وکار و برنامه‌های حمایتی دولت برای بنگاه‌های نوپا اشاره کرد. براساس مطالعات انجام‌شده، مشوق‌های دولتی برای کارآفرینی در ترکیه به ‌دنبال کمک به شرکت‌ها در مرحله اولیه تأسیس و سپس توسعه شرکت‌ها در مرحله ثانویه است. یافته‌ها در این کشور نشان می‌دهد که در سال ۲۰۱۴، بیشتر شرکت‌های بزرگ در ترکیه صادرکننده بوده‌اند. درواقع صادرات سبب جهانی‌شدن، بهبود قدرت رقابت و کسب فرهنگ کسب‌وکار کشورهای توسعه‌یافته می‌شود. به‌طور تقریبی ۳۱ درصد از کارآفرینان در ترکیه صادرکننده هستند. آمار همچنین نشان می‌دهد که تنها ۳۹ درصد از شرکت‌های کوچک صادرکننده هستند؛ درحالی‌که ۸۱ درصد از شرکت‌های بزرگ در امر صادرات فعال‌اند.

از سال ۲۰۱۱، زمان شروع یک کسب‌وکار در ترکیه به ۶ روز کاهش پیدا کرد که درواقع در بین کشورهای G20 کمترین است. در سال ۲۰۱۷، ترکیه فرآیندهای ثبت (ثبت مالیات، ثبت تأمین اجتماعی، ارائه گواهینامه) را آسان‌تر کرده و بر همین اساس سیستم پرداخت مالیات هم از طریق ایجاد و تقویت سیستم‌های الکترونیکی در این کشور تسهیل گردید. از دیگر اقدامات دولت ترکیه، کاهش حداقل سپرده موردنیاز نزد بانک‌ها برای گرفتن وام برای کارآفرینان است که این پول باید قبل از ثبت‌نام یا حداکثر سه ماه بعد از آن به بانک‌ها داده شود.

درزمینه دسترسی به منابع مالی، این کشور در بهبود طرح‌های دولتی مبتنی بر ارائه منابع مالی، پیشرفت بیشتری از سایر همتایان خود در گروه G20 داشته است و همچنین پیشرفت قابل‌ملاحظه‌ای در دسترسی به منابع مالی برای مشتریان و تأمین‌کنندگان به ‌وجود آورده که خود حاکی از اهمیت منابع مالی غیربانکی در تأمین مالی کارآفرینان در این کشور است.

درزمینه فرهنگ کارآفرینی نکته جالب‌توجه این است که ترکیه بیشترین موفقیت را در میان کشورهای گروه G20 درزمینه بهبود چهره کارآفرینی از طریق ایجاد تصویر مثبت از کارآفرینان در آموزش داشته است. این اتفاق در ترکیه با ایجاد بستر مناسب از طریق رسانه‌های گروهی و دانشگاه‌ها انجام شده است، ضمن اینکه چشم‌انداز ترکیه درزمینه مالیات و مقررات هم بسیار مثبت است. گرچه هنوز راه درازی برای رسیدن به وضعیت بهینه وجود دارد، اما پاسخ‌دهندگان محلی در ترکیه نسبت به پیشرفت‌های اخیر در مقررات، مالیات‌ها و مشوق‌های نوآوری بسیار خوش‌بین هستند. در این راستا ترکیه بعد از برزیل و فرانسه بیشترین تأثیر را از طریق این‌گونه مشوق‌ها داشته است. درزمینه آموزش‌وپرورش، نشانه‌هایی از پیشرفت در سطح دبیرستان‌ها در این کشور دیده می‌شود و یکی از اقدامات مناسب دولت ترکیه در این راستا، اختصاص کرسی‌های بیشتر در دانشگاه‌ها و مدارس کسب‌وکار به رشته کارآفرینی است.

درزمینه حمایت‌های هماهنگ ازنظر کارآفرینان در کشورهای گروه ۲۰G، مراکز رشد کسب‌وکار مهم‌ترین ابزار حمایتی از رشد درازمدت فعالیت‌های کارآفرینی است. برخی از شرکت‌های بزرگ در ترکیه از برنامه‌های رشد شرکت‌های نوپا و مراکز رشد کسب‌وکار در این کشور حمایت مالی می‌کنند. زمانی ‌که از کارآفرینان در ترکیه پرسش می‌شود که چه نوع طرح‌های سازمانی دولتی برای شکوفایی کارآفرینان محلی موردنیاز است، بیشتر آن‌ها بر برنامه‌های شرکت‌های نوپا نظیر تضمین نقدینگی، تأمین مالی سرمایه شرکت، تأمین مالی بدهی، مشوق‌های مالیاتی به همراه مشاوره و آموزش‌های تخصصی تأکید دارند. از دیگر نقاط قوت ترکیه افزایش تعداد مراکز رشد کسب‌وکار و ساختارهای مشابه آن برای حمایت از برنامه‌های نوآورانه کارآفرینی در این کشور در سال‌های اخیر است. برنامه‌های حمایتی ترکیه برای مراکز رشد کسب‌وکار، درواقع به‌منظور افزایش بهره‌وری و کارآمدی این مراکز است و دولت حمایت‌های مالی را در اشکال تأمین هزینه‌های ثابت و شرکتی برای این مراکز ارائه می‌کند. تجربه ترکیه همچنین نشان می‌دهد که سازمان‌های دولتی باید با انجمن‌ها، اتاق‌های بازرگانی و دانشگاه‌ها درزمینه تشویق کارآفرینان نظیر برنامه حمایتی از سرمایه‌های مخاطره‌پذیر در بخش فناوری همکاری کنند. علاوه بر آن مطالعات نشان می‌دهد که سیاست‌های پارک‌های فناوری دولت ترکیه موفق بوده و محیط اقتصادی و فرهنگی- اجتماعی که در آن فعالیت‌های تحقیق و توسعه و نوآورانه بسط و توسعه می‌یابد در حال حاضر در ترکیه در دسترس است.

از دیگر برنامه‌های حمایتی دولت ترکیه از کارآفرینان می‌توان به تأمین سرمایه کارآفرینان فعال در کسب‌وکارهای با فناوری بالا (وزارت علوم، صنعت و فناوری این برنامه حمایتی را به‌منظور تأمین سرمایه برای کارآفرینان جوان تهیه کرده است)، برنامه حمایتی انتقال فناوری (هدف از این برنامه کمک به تجاری‌سازی نتایج تحقیقاتی است که به شکل عمومی تأمین مالی شدند)، پارک‌های فناوری (این پارک‌ها مشوق‌های مالیاتی گسترده‌ای را برای ۱۷۰۰ شرکتی که در بخش فناوری بالا در ترکیه فعالیت می‌کنند ارائه می‌کنند)، برنامه حمایت از شرکت‌های نوظهور در بازار بنگاه‌های کوچک و متوسط (این برنامه به کسب‌وکارهای کارآفرینی که سهام آن‌ها در بازار بورس عرضه‌شده، کمک می‌کند که از منابع مالی موجود در بازار سرمایه بهره‌برداری کنند)، مشوق‌های سرمایه‌گذاری (دولت ترکیه، سیستم تشویق سرمایه‌گذاری خود را به‌منظور ترغیب سرمایه‌گذاران برای مشارکت در فعالیت‌های با فناوری بالا و صادرات ‌محور بازبینی کلی کرده است) و برنامه جهانی کارآفرینی ترکیه (هدف از این برنامه شکوفایی فضای کارآفرینی در این کشور است و برای رسیدن به این هدف، طیف وسیعی از سازمان‌ها از بخش خصوصی، جامعه مدنی، دانشگاهیان در داخل ترکیه و ایالات‌متحده با این برنامه همکاری می‌کنند) اشاره کرد.

علاوه بر فعالیت‌های انجام شده توسط بخش خصوصی در ترکیه بخش دولتی نیز رفته‌رفته بر پشتیبانی خود از استارت‌آپ‌ها ادامه داد. شورای تحقیقات عملی و تکنولوژیک ترکیه یا همان TUBITAK بیش از 75 درصد از هزینه‌های استارت‌آپ‌های تکنولوژی را تأمین کرده است. پیش از آن نیز شورای یادشده تلاش‌هایی را به‌منظور پشتیبانی از فعالیت‌های سرمایه‌گذاری در این کشور داشته است. دولت همچنین برنامه مالی تا مبلغ 165 میلیون‌ دلار را برای ایجاد و حمایت از سرمایه‌گذاری دنبال کرده است.

علی‌رغم جهش فوق‌العاده و به سمت جلوی کارآفرینان در ترکیه و سرمایه‌گذاری در طول چند سال گذشته، همچنان این کشور در مراحل اولیه توسعه قرار دارد، البته باید پذیرفت که شانس‌های آتی درواقع راه‌حلی برای جبران گذشته هستند.

نویسنده: آزیتا جهانبخش

پژوهشگر حوزه مدیریت تکنولوژی و کارآفرینی

پیماش با چراغ قوه: نمونه طرح کسب‌وکار برای یک فرصت زنجیره تأمین کارآفرینانه

پیماش با چراغ قوه

نمونه طرح کسب‌وکار برای یک فرصت زنجیره تأمین کارآفرینانه

 

 


«موفقیت‌های انسان در زندگی اثر جمعی توجه او به جزئیات است».   جان فوستر دالس

« شیطان در جزئیات است»  ضرب‌المثل

 

این دو نقل‌قول، نکته اصلی این موضوع را بیان می‌کنند. طرح کسب‌وکار جزئیات اقدامات زنجیره تأمین کارآفرینانه، حوزه تحت پوشش، چیزی که ما برای آن برنامه‌ریزی می‌کنیم، چرایی، چگونگی و توسط چه کسی انجام شدن کار را شامل می‌شود.

برای خوانندگان علاقه‌مند به طرح‌های کسب‌وکار کارآفرینانه، کتاب ادواردای.ویلیامز(Edward E. Williams)  و اچ.آلبرت ناپیر (H. Albert Napier) به نام تهیه طرح کسب‌وکار کارآفرینانه بهترین منبع است.

بیشتر مردم احتمالاً مرده‌شورخانه را جزئی از زنجیره تأمین یا به‌عنوان فرصت‌های زنجیره تأمین کارآفرینانه محسوب نمی‌کنند. بااین‌حال، این‌ها جزئی از این زنجیره هستند. واضح است که “همه می‌میرند” و برای اجساد آن‌ها باید کاری انجام شود. به‌هرحال تشییع‌جنازه‌ها بسیار بیشتر از مرگ انسان‌ها به یاد می‌مانند. تشییع‌جنازه مراسمی رسمی، آبرومندانه و یادبود زندگی فرد است. این مراسم ممکن است ساده یا پیچیده و از ارزان گرفته تا پرهزینه باشد. این مراسم شامل محصولات و خدماتی است که بیشتر آن‌ها در ایالات‌متحده توسط مرده‌شورخانه‌ها ارائه می‌شوند. آداب‌ورسوم مرده شورخانه بر اساس مذهب، منطقه جغرافیایی و وضعیت اقتصادی و اجتماعی متفاوت است.

در زبان مدیریت زنجیره تأمین،مرده‌شورخانه‌ها و مراسم تشییع‌جنازه، کسب‌وکاری با هزینه ثابت بالا، با تقاضای نامشخص و محصولات سفارشی از جزئیات موجود است. این یک صنعت جدی و پیچیده است. سودآوری کسب‌وکارهای با هزینه ثابت بالا تا حد زیادی به نقطه سربه‌سر و حاشیه‌های عملیاتی بالاتر از آن نقطه بستگی دارد.

در صنعت تشییع‌جنازه، چندین شرکت بزرگ دولتی مانند شرکت خدمات بین‌المللی (SCI) وجود دارند که مرده‌شورخانه‌ها ، گورستان‌ها و کسب‌وکارهای وابسته خود را دارند. بااین‌حال، این یک صنعت پراکنده است و بیشتر مرده‌شورخانه‌ها، محلی و دارای عملکرد مستقل بوده و بسیاری از آن‌ها خانوادگی و متعلق به چند نسل هستند. نگهداری اجساد که معمولاً به این نام شناخته می‌شود، یک کسب‌وکار محلی و شخصی است. حتی بزرگ‌ترین شرکت یعنی  SCI، مطابق وب‌سایت خود ادعای ۱۲ درصد از سهم بازار را در سال ۲۰۱۰ دارد.

شرکت‌هایی مانند SCI از طریق اکتسابات متعدد شرکت‌های تشییع‌جنازه کوچک، کم‌کم بزرگ و بزرگ‌تر شده‌اند. با انجام این کار، آن‌ها قادر به کسب صرفه‌جویی‌های ناشی از مقیاس از طریق به اشتراک‌گذاری مرده‌شورها در میان مرده‌شورخانه‌ها، استفاده از نعش‌کش‌ها و وسایل نقلیه کمتر و یکپارچه کردن حساب‌ها، فناوری اطلاعات و دیگر عملکردهای کارکنان در سازمان هستند. نتیجه آن کاهش هزینه‌های سربار است.SCI  از ۳۱ دسامبر ۲۰۱۰ ادعای اداره کردن ۱۴۰۵ مکان انجام مراسم خاک‌سپاری و ۳۸۱ گورستان  (ازجمله ۲۱۸ مکان ترکیبی) در سراسر ۴۳ ایالت کشور آمریکا و ۸ استان کانادا، ناحیه کلمبیا و پورتوریکو را دارد. همچنین این شرکت در پایان سال ۲۰۱۰ دوازده پایگاه در آلمان داشت که قصد خود را برای خروج از آن درزمانی که شرایط اقتصادی، مساعد فروش باشد اعلام کرده است.

از دیدگاه زنجیره تأمین، مرده‌شورخانه‌ و گورستان، کوره‌های جسد سوزی و سایر کسب‌وکارهای مرتبط یک مکان ثابت هستند که به‌طورکلی مشتریان خود را از مناطق محلی جذب می‌کنند. مرگ یک شخص این فرایند را آغاز می‌کند، هرچند اگر نگوییم اغلب، ولی بسیاری از مکان‌های انجام مراسم تدفین “پیش‌نیاز”  اقدام برای برنامه‌ریزی هستند، اما این مسئله موضوع بحث نیست. در شمال آمریکا دو روش دفن کردن و سوزاندن برای از بین بردن اجساد مردگان وجود دارد. تدفین مستلزم آن است که جسد آماده شود. تابوت و سایر وسایل مربوط به تشییع‌جنازه ازجمله یادبودها، صندوق تدفین، گل‌ها و محصولات و خدمات جانبی در محل‌های مراسم خاک‌سپاری ارائه می‌شوند. گورستان به‌طورمعمول حق دفن در گورستان، خرید قطعه، فضای سبز اطراف قبر و دیگر کالاها و خدمات مربوط به گورستان ازجمله یادبودهای برنزی و سنگی، نشانگرها، نصب وسایل و باز کردن و بستن مقبره را ارائه می‌دهد.

گزینه دوم سوزاندن اجساد فوت‌شدگان است. این روش به یک کوزه و محلی برای نگهداری خاکستر مردگان نیاز دارد، هرچند بسیاری از مردم ترجیح می‌دهند که بقایای مردگان آن‌ها در مکان موردعلاقه‌شان مانند مزرعه، ساحل یا در دریا پراکنده شود. صرف‌نظر از وسایل دفن بقایای مردگان، مراسم خاک‌سپاری به‌طورکلی در یک عبادتگاه، مرده‌شورخانه‌ یا قبرستان برگزار می‌شود.

انجام کارهای مربوط به کفن‌ودفن در معرض طیف وسیعی از مقررات، نظارت‌ها و مجوزها تحت قوانین متعدد فدرالی، ایالتی و محلی، احکام و مقررات ازجمله مقررات گسترده مربوط به محصولات و خدمات مرده‌شورخانه‌ و قبرستان و جنبه‌های مختلف دیگر کسب‌وکار است. از سال ۱۹۸۴ این صنعت در ایالات‌متحده تحت قوانین و مقررات جامع تجاری کمیسیون تجارت فدرال (FTC) (Federal Trade Commission) اداره می‌شود. این قوانین شامل الزامات موردنیاز شیوه‌های صنعت تدفین ازجمله قیمت و سایر موارد است.

رقابت در صنعت گاهی عجیب‌وغریب است. چند سال پیش، راهبان بندیکتی (Benedictine monks) در کلیسای سنت جوزف در کاوینگتون، کسب‌وکار جدیدی را بر پایه مهارت‌هایی که برای کفن‌ودفن راهبان خود کسب کرده بودند، گسترش دادند. راهبان برنامه‌ای را برای فروش صنایع‌دستی و تابوت ایجاد کردند، اما گردانندگان محلی تدفین در تلاش برای متوقف کردن فعالیت‌های آن‌ها بودند. هیئت نظارتی کفن‌ودفن ایالتی که تحت سلطه اعضای صنعت بود، قانون لوئیزیانا را اعمال کردند و جرمی را برای هر فردی که بدون مجوز ،کالاهای مراسم تدفین  را می‌فروشد، در نظر گرفتند. مدیران مراسم تدفین، جدی بودند. متخلفان ازجمله راهبان، ۱۸۰ روز زندانی و ۲۵۰۰ دلار برای هر تخلفی جریمه شدند. راهبان مقاومت کردند، اما از سال ۲۰۱۰ دیگر هیچ مورد مشخصی از این کار مشاهده نشد. آن‌ها ظاهراً معتقد بودند که قانون ایالتی حقشان برای به دست آوردن یک زندگی شرافتمندانه را نادیده گرفته است، شاید به‌عنوان تلاشی برای از بین بردن رقابت و مسدود کردن راه ورود به یک کسب‌وکار مشروع. مقاله وال‌استریت ژورنال بیان می‌کند که  درگذشته مرده‌شورخانه‌ها به‌طورمعمول تأمین‌کننده منحصربه‌فرد تابوت‌ها بودند که یک کالای پرحاشیه است؛ اما به‌طور فزاینده‌ای، بازاریابان و سایر نمایندگی‌ها سود خود را می‌بردند. در حال حاضر ما دلیل واقعی داریم که چرا کارگزاران مراسم خاک‌سپاری معترض هستند، این به سود کسانی است که کسب‌وکارشان از این بابت در معرض خطر است! در این شماره از ماهنامه، یک نمونه طرح کسب‌وکار برای شرکتی فرضی به نام شرکت امگا ارائه شده است.

سابقه شرکت امگا

شرکت امگا یک شرکت واقعی نیست اما براساس اطلاعاتی از یک شرکت واقعی فرض می‌شود. این شرکت یک تأمین‌کننده کوزه و تابوت است و به‌سرعت در صنعت خدمات کفن‌ودفن در حال رشد است. امگا این اقلام را از مرده‌شورخانه‌ها تأمین می‌کند. همان‌طور که گفته شد، این‌یک گزینه کارآفرینانه از زنجیره تأمین برای یک شرکت به‌منظور حرکت روبه‌جلو  (به سمت پایین) در امتداد زنجیره تأمین است. در این مثال، پیش‌بینی حرکت روبه‌جلو در مقیاسی محدود شده است که توانایی تأمین مرده شورخانه و همچنین تابوت‌ها و کوزه‌ها را برای آن مکان و سایر مکان‌های خاک‌سپاری داشته باشند.

مدیریت امگا فرایند ارزیابی خود را تکمیل کرد و متوجه شد که رفتن به سمت کسب‌وکار مراسم تدفین، ایده خوبی است. علاوه براین آن‌ها گزینه‌ای برای ایجاد مکان‌های جدیدی برای خاک‌سپاری یا خرید مرده‌شورخانه‌های جدید دارند. با حرکت رو به پایین در امتداد زنجیره تأمین، شرکت قادر به تضمین فروش تابوت‌ها و کوزه‌ها به مکان‌های موردنظر خود برای انجام مراسم خاک‌سپاری و همچنین تداوم این کار در این شرکت داشت.

مدیریت امگا متوجه شد که برخی از مشتریان فضاهای برگزاری مراسم تدفین، اگر مالک محل دفن شوند ممکن است به سمت سایر تأمین‌کنندگان تابوت و کوزه بروند و تبدیل به رقبا و تأمین‌کنندگان شوند. هرچند این وضعیت نگران‌کننده است اما آن‌ها فرایند ارزیابی خود را تکمیل کردند و تصمیم گرفتند به سمت مقیاس‌های کوچک حرکت کنند.

این شرکت، روبرت آرجانسون را به‌عنوان رئیس و مدیرکل شرکت خدمات تدفین جدید استخدام کرد که دارای تجربه فراوانی در فعالیت‌های مراسم تدفین بود؛ تصمیم به راه‌اندازی یک به مرده شورخانه برای تعیین این‌که آیا این تصمیم می‌تواند حسی را برای ادامه روند توسعه در کسب‌وکار مراسم تدفین ایجاد می‌کند یا خیر.

روبرت، مدیر مراسم خاک‌سپاری برای محل‌های تدفین با اندازه متوسط در دالاس تگزاس به مدت ۱۰ سال و یکی دیگر از محل‌های اجرای مراسم خاک‌سپاری در وسون(Wesson)  از سال ۱۹۹۸ بود. او دارای مدرک لیسانس مدیریت بازرگانی (BBA) از دانشگاه تگزاس و فوق‌دیپلم در علوم کفن‌ودفن از کالج سن آنتونیو در سن آنتونیوی تگزاس بود که اولین دوره از این نوع تحصیل در تگزاس بود. او عضو سازمان‌های تجاری خدمات تدفین مختلفی بود. در این زمان، روبرت علاقه‌مند به شروع کار در یک شرکت خدمات تدفین بود و از فرصت کار کردن با امگا هیجان‌زده بود. اولین محل برگزاری مراسم تدفین، خدمات تدفین پینکرست نام گرفت و در وسون واقع شده بود.

تجربه نشان داده است زمانی که یک شرکت تصمیم می‌گیرد وارد شکل جدیدی از صنعت شود (گاهی به‌عنوان فضای سفید به آن اشاره می‌شود) بهتر است سازمان جدید از شرکت‌های قدیمی‌تر جدا شود. به‌این‌ترتیب، سیاست‌ها و فرایندهای داخلی مانع پیشرفت شرکت جدید نمی‌شوند. پس عاقلانه است که پینکرست به‌طور جداگانه‌ای از امگا به کار گرفته شود.

خلاصه اجرای طرح کسب‌وکار امگا برای شرکت خدمات تدفین پینکرست:

خدمات تدفین پینکرست توسط شرکت تابوت سازی امگا برای پر کردن خلأ مکان‌های مراسم خاک‌سپاری اضافی در وسون تگزاس تأسیس شد. وسون در حال حاضر ۱۲ محل برای مراسم خاک‌سپاری دارد، اما تقاضا برای محل دیگری برای خدمت به جامعه مسنی که در مرکز شهر زندگی می‌کنند، وجود دارد.

برآورد سرمایه‌گذاری موردنیاز برای آغاز عملیات ۱۶۰هزار دلار است. امگا مالک ۱۰۰درصد شرکت است.

سخن آخر در مورد نمونه طرح کسب‌وکار برای فرصت زنجیره تأمین کارآفرینانه

طرح‌های کسب‌وکار برای سرمایه‌گذاری زنجیره تأمین کارآفرینانه مهم هستند. طرح‌های کسب‌وکار اجزای زیر را درجهت ایجاد یک کسب‌وکار برای سرمایه‌گذاری بیان می‌کنند:

  1. مأموریت شرکت
  2. خلاصه اجرایی
  3. توصیف کسب‌وکار
  4. تجزیه‌وتحلیل صنعت
  5. رقابت
  6. برنامه‌های راهبردی
  7. برنامه‌های فروش و بازاریابی
  8. برنامه‌های توسعه محصولات و خدمات
  9. مدیریت و ساختار سازمان
  10. ریسک‌ها و فرضیات
  11. پیش فاکتورهای صورت‌های مالی
  12. برنامه‌های عملیاتی
  13. برنامه زمان‌بندی نقاط بحرانی
  14. نقاط قوت، ضعف، فرصت‌ها و تهدیدها (SWOT)
  15. شکل قانونی شرکت
  16. راهبرد خروج
  17. پیوست‌ها

همه این‌ها در یک طرح کسب‌وکار وجود ندارند و اجزای دیگری ممکن است در صورت نیاز اضافه شوند. همه این طرح‌ها در این شماره از ماهنامه توضیح داده نشده است و فقط یکی دو مورد را بررسی و توضیح داده شده است.

منبع: خوانندگان عزیز می‌توانند برای مطالعه بیشتر به کتاب: ایجاد زنجیره‌های تأمین کارآفرینانه راهنمایی برای نوآوری و رشد. اثر (ویلیام بی. لی) مراجعه نمایند.

 

نویسنده:یاسمن خوئی

پژوهشگر حوزه مدیریت

افزایش فروش کسب و کارهای نوپایی که به کاهش تماس فیزیکی کمک می کنند

دفتر مطالعات انرژی، صنعت و معدن مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی در گزارشی با عنوان «درباره مقابله با شیوع ویروس کرونا؛ تأثیر شیوع ویروس کرونا بر بخش فناوری اطلاعات و ارتباطات» به بررسی آثار شیوع ویروس کرونا بر بخش فناوری اطلاعات و ارتباطات و مرور ظرفیت‌های این بخش برای کنترل و کاهش شیوع ویروس کرونا پرداخته است.
در این گزارش آمده است: در سطح جهانی آثار شیوع ویروس کرونا بر بخش فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) موقتی و با کاهش تولید محصولات سخت‌افزاری در سه ماهه اول سال ۲۰۲۰ میلادی ظاهر خواهد شد و پیش‌بینی شده که این کاهش در ماه‌های بعدی سال جبران شود.
اما در کشور ما ، کسب‌وکارهای نوپای حوزه فناوری اطلاعات بسته به مدل کسب‌وکارشان وضعیت متفاوتی را تجربه می‌کنند. به این معنی که کسب‌وکارهای نوپایی که بیشتر به کاهش تماس فیزیکی کمک می‌کنند با افزایش فروش و رشد بازار مواجه شده‌اند و کسب‌وکارهایی که فعالیت‌های دارای تماس فیزیکی را ساماندهی می‌کنند به نسبت وابستگی‌شان به فعالیت فیزیکی با کاهش فروش مواجه شده‌اند.
مثلاً کسب‌وکارهای نوپای فعال در زمینه دورکاری و برگزاری جلسات و کلاس‌های آنلاین افزایش ۵۰ تا ۴۰۰ درصدی تراکنش و فروش و برعکس، شرکت‌های تسهیل‌کننده رویدادها و مجامع و جلسات حضوری کاهش ۷۵ تا ۱۰۰ درصدی تراکنش‌های خود را گزارش کرده‌اند.
گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس می‎‌افزاید: فناوری اطلاعات این ظرفیت را دارد که با کاهش تماس فیزیکی از طریق ظرفیت‌های دورکاری، آموزش الکترونیکی، بانکداری الکترونیکی و خرید الکترونیکی با شیوع ویروس کرونا مقابله کند. دیگر ظرفیت فناوری اطلاعات کمک به ترویج اطلاعات درست و مبارزه با اطلاعات جعلی است. اما استفاده از این ظرفیت‌ها نیازمند سیاستگذاری از جنس رفع موانع و تسهیل سرمایه‌گذاری در توسعه زیرساخت‌ها است.
در گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس با بررسی موارد مختلف پیشنهاد شده که برای آمادگی کشور در مواجهه با بحران‌های مشابه، با توجه به تجربه‌های جهانی و برای برخورداری از مزایای دورکاری، الزامات دورکاری تعریف و تدارک تجهیزات رایانه‌ای جدید برای تسهیل دورکاری در دستور کار دستگاه‌های اجرایی قرار گیرد. همچنین تدارک زیرساخت‌های حقوقی و سخت‌افزاری بانکداری الکترونیکی، آموزش الکترونیکی و فروش الکترونیکی فراهم شود.

کارآفرینی از جنس فناوری اطلاعات

کارآفرینی از جنس فناوری اطلاعات

کلان داده‌ها و انقلاب در زنجیره‌های تأمین

 

 

 

​​​​​​​​زنجیره‌های تأمین، زمانی که برای اولین بار در دهه ۱۹۸۰ توجه‌ها را به خود جلب کردند، فرآیندهای بسیار ساده‌تری بودند. زنجیره تأمین از دوران صنعتی وجود داشته است؛ اما امروزه تفاوت‌های اصلی بین عملیات و متعاقباً چگونگی سازمان‌دهی آن‌ها، منجر به پیچیدگی زنجیره‌های تأمین شده است. اغلب زنجیره‌های تأمین بومی یا داخلی بودند. بعدها، فناوری‌های جدید باعث شد اقتصاد بیش‌ازپیش به سمت جهانی‌شدن سوق یابد و درنتیجه زنجیره تأمین بیش از هر زمان دیگری به بخش‌های پویا و متحرک دست یابد. در اواخر دهه ۹۰ و اوایل دهه ۲۰۰۰، جهانی‌سازی موهبتی برای قیمت‌ها، اما نفرینی برای زنجیره‌های تأمین بود. با بزرگ‌تر شدن کلان داده و کاربرپسندتر شدن آن، زنجیره‌های تأمین مدرن دستخوش انقلابی شگرف شدند.

 

 

کلان داده (Big data ) چیست؟

کلان داده اساساً به مقادیر زیادی از داده‌ها، اعم از ساختاربندی‌شده و بدون ساختار اشاره دارد که به کسب‌وکارها کمک می‌کند تا روندها و الگوها را در رفتار و تعاملات انسانی ایجاد کنند. این امر به شرکت‌ها امکان می‌دهد تا از این اطلاعات برای تصمیم‌گیری بهتر استفاده کنند. تأثیر روزافزون تکنولوژی در استراتژی‌های شرکت‌ها، بنیادی است که فرآیندهای جدید مانند کلان داده، هوش مصنوعی و ML  (Machine Learning) را وارد عملیات کنند.

با تأثیر کلان داده‌ها بر روی رشد شرکت‌ها، زنجیره تأمین دیجیتال به بررسی این تغییر بر روی صنعت می‌پردازد.​

کلان داده، در حال حاضر یکی از داغ‌ترین موضوعات در صنعت زنجیره تأمین است و امکانات عظیم مکان‌یابی در کنار هوش مصنوعی ‏(AI)‏، یادگیری ماشین (ML) ‏و اتوماسیون را مهیا می‌سازد. شرکت‌ها در تلاش برای به دست آوردن مزیت رقابتی، به دلایل مختلف از کلان داده استفاده می‌کنند. از طریق کلان داده، کسب‌وکارها می‌توانند هزینه‌ها را کاهش، بهره‌وری را افزایش و درنهایت تصمیمات هوشمندانه‌تری بگیرند.

خلق ثروت از دانش مشترک

بزرگ‌ترین نیروی محرکه موج کلان داده مدرن این است که اکنون می‌توان آن را استخراج کرد، درک کرد و مورداستفاده قرار داد. به گفته فوربز، درحالی‌که تراکنش‌ها همیشه داده‌های به‌دست‌آمده بودند، ایجاد یک شبکه به اشتراک‌گذاری دانش براساس بینش‌های به‌دست‌آمده از تجزیه‌وتحلیل کلان داده‌ها به همان اندازه اهمیت یافته است. تراکنش‌ها قادر بودند چگونگی، زمان و مکان خرید افراد را ثبت کنند. ​

با افزودن تحلیل‌های زنجیره تأمین، تولیدکنندگان، خرده‌فروشان و توزیع‌کنندگان می‌توانند بهینه‌ترین روش برای رساندن محصولات به مصرف‌کنندگان را اتخاذ کنند. به لطف تجزیه‌وتحلیل نقشه‌برداری مسیرها، این کار می‌تواند هم سریع‌تر و هم با هزینه اثربخش‌تر انجام شود؛ چراکه زنجیره‌های تأمین می‌توانند مسیر توزیع خود را دوباره تصویرسازی ‌کنند. این امر منجر به افزایش ۴۲۵ درصدی کارایی در تحویل سفارش در زمان مناسب و افزایش ۲۶۰ درصدی در بهره‌وری شده است.​

مدیریت ریسک و ایجاد چابکی

مطالعات اخیر نشان می‌دهد که ۶۱% از شرکت‌های پیشرو در مدیریت زنجیره تأمین، برای ریسک اهمیت به سزایی قائل هستند. براساس داده‌های جمع‌آوری‌شده از مسیرهای تأمین، تحویل موفق و مشکلاتی که گزارش شده‌اند، زنجیره‌های تأمین مجهز به داده‌هایی شده‌اند که آن‌ها را قادر می‌سازد تا مشکلات بالقوه را قبل از بروز آن تشخیص دهند و به‌طور مداوم به مسیرهای بالقوه در سیستم توزیع خود بپردازند. همچنین این مسئله به انعطاف‌پذیری زنجیره تأمین مدرن اشاره دارد. با این دانش افزوده، مسیرها را می‌توان تغییر داد تا مسائلی که پس از آغاز فرآیند تحویل مطرح می‌شوند را نیز در نظر گرفت.

مشتریان: افزایش نگهداری و رضایت

همه ما عبارت “همیشه حق با مشتری است” را شنیده‌ایم، بنابراین اگر یک مشتری سفارش خود را یک‌شبه یا حتی پس از تحویل کالا تغییر دهد، انتظار دارد که تأمین‌کنندگان نیازهایش را هر چه سریع‌تر برآورده کنند. هرچند که این امر مشکل به نظر می‌رسد، اما طی تحقیقات، ۹۰% از مشتریانی که شرکت نتوانسته تقاضاهای آن‌ها را برآورده کنند، مراودات و خرید خود را از آن شرکت قطع کرده‌اند.

با در نظر گرفتن این درصد، تأمین‌کنندگان باید هر کاری که می‌توانند انجام دهند تا مصرف‌کنندگان و مشتریان خود را راضی کنند. به لطف کلان داده‌ها و تحلیل‌های آن، تأمین‌کنندگان نه‌تنها قادر خواهند بود سفارش دیگری را به‌طور مؤثر پوشش دهند، بلکه این فرصت را نیز دارند تا افزایش تقاضا را براساس سفارش‌های قبلی و روندهای بازار پیش‌بینی کنند. ​

مثال‌هایی از زنجیره تأمین دیجیتال

در سال ۲۰۰۱، داگ لانی، معاون سابق و تحلیلگر برجسته مرکز تحقیقات و مشاوره شرکت گارتنر، 3V را معرفی کرد که خصوصیات یا ابعاد کلان داده را تعریف می‌کند. ایده 3V ها؛ حجم، تنوع و سرعت می‌باشد و چالش مدیریت کلان داده جهت سرعت بخشیدن به هر سه مقوله است، نه صرفاً حجم. در سال‌های بعد، V های دیگر، مانند تغییرپذیری و ارزش نیز ایجاد شد. ​

​​​​​​​​ در ذیل سه شرکتی که کلان داده را در عملیات خود اجرا کرده‌اند و نیز نگاهی دقیق‌تر به زنجیره تأمین دیجیتال ارائه می‌دهد بیان شده است:

 

آمازون

غول‌های تجارت الکترونیک از کلان داده برای رفع نیازهای مشتری استفاده می‌کنند. با تجزیه‌وتحلیل آنچه اخیراً یک مشتری خریده است، آیتم‌های کارت خرید و محصولاتی که یک مشتری جستجو کرده است، کلان داده آمازون را قادر می‌سازد تا حتی در انتخاب محصول و تصمیم‌گیری خرید به مشتری پیشنهاد دهد.​

برای ایجاد درآمد بیشتر، سیستم “پیشنهاد شخصی‌سازی‌شده” ۳۵% از فروش سالانه شرکت را به خود اختصاص می‌دهد. آمازون دارای یک هیجان برای تحویل سریع‌تر سفارش‌های خود به مشتریان نسبت به رقبایش نیز هست. در سال ۲۰۱۹، گامی فراتر از راه‌اندازی سیستم تحویل یک‌روزه برداشته شد. همچنین جهت کاهش هزینه‌ها، همکاری تنگاتنگی با تولیدکنندگان برای پیگیری موجودی خود قبل از دریافت سفارش جهت انتخاب نزدیک‌ترین انبار به فروشنده و مشتری ایجاد کرد که باعث کاهش هزینه 10 تا 40 درصدی شد.

 

استارباکس

با ۹۰ میلیون تراکنش هفتگی در بیش از ۲۵۰۰۰ فروشگاه، استارباکس خود را به یک برند معروف در سراسر جهان تبدیل کرده است. معرفی برنامه‌های کاربردی از طریق دستگاه‌های تلفن همراه به شرکت این امکان را داده است که نسبت به رفتار هزینه‌های مشتریان خودآگاهی پیدا کند. برنامه تلفن همراه استارباکس در میان مشتریان با بیش از ۱۷ میلیون کاربر فعال، بسیار محبوب است، همچنین برنامه جایزه آن در حدود ۱۳ میلیون کاربر فعال دارد. این برنامه‌ها مقدار زیادی اطلاعات در مورد نوشیدنی‌های موردعلاقه مشتریان خود به استارباکس ارائه می‌دهند و آن‌ها را به استفاده از این اپلیکیشن از طریق نوشیدنی‌های جایزه دار تشویق می‌کند. روش دیگری که استارباکس مشتریان را حمایت می‌کند، بازاریابی هدفمند و شخصی است. این کار با فرستادن یک ایمیل به مشتری که اخیراً از فروشگاه بازدید نکرده است و تبلیغ یک محصول جدید، شبیه به چیزی که قبلاً سفارش داده بودند، برای تعامل مجدد با شرکت انجام می‌شود.​

 

امریکن اکسپرس

بانک امریکن اکسپرس از کلان داده برای پیگیری رفتار مشتری استفاده می‌کند. با بیش از ۱۱۰ میلیون امریکن اکسپرس کارت در بخش عملیات و بیش از ۱ ترلیون تراکنش پردازش‌شده، این بانک حدود ۲۵% فعالیت کارت‌های اعتباری آمریکا را کنترل می‌کند. همان‌طور که در مورد سایر بانک‌های دارای فن‌آوری‌های نوین نیز صادق است، امنیت سایبری به‌عنوان اولویت اصلی در نظر گرفته می‌شود و درنتیجه امریکن اکسپرس، تجزیه‌وتحلیل داده‌ها و ML را در قلب استراتژی شرکت برای مبارزه با حملات سایبری قرار داده است. این شرکت از یک مدل ML استفاده کرده است که مجموعه‌ای از منابع داده‌ای مختلف، مانند اطلاعات عضویت در کارت، اطلاعات خرج کردن و اطلاعات تجاری را ترکیب می‌کند تا رویدادهای مشکوک را به‌منظور تصمیم‌گیری در کسری از ثانیه و جلوگیری از تقلب شناسایی کند. امریکن اکسپرس به دنبال اتصال دارندگان خودرو به محصولات و خدمات است. برای دستیابی به این هدف، می‌تواند به مشتری رستورانی را توصیه کند که براساس داده‌های خرید قبلی از آن استفاده کرده‌اند.​

واضح است که تکنولوژی جدیدی مانند کلان داده در حال تغییر دادن نحوه عملکرد شرکت‌ها است. خلاصه‌سازی در تمامی صنعت زنجیره تأمین و فراتر از آن وجود دارد، بنابراین استفاده از آخرین فن‌آوری‌ها و فرآیندها در عملیات، بسیار حیاتی است. درنهایت، کلان داده تصمیم‌گیری‌های هوشمندانه‌تری را مقدور می‌سازد و آخرین گرایش‌های مصرف‌کننده را پیگیری می‌کند تا اطمینان حاصل شود که شرکت‌ها چیزی را از قلم نینداخته‌اند. همان‌طور که جهان در تکامل است، اعتماد به کلان داده و تجزیه‌وتحلیل نیز در حال رشد می‌باشد. این ابزاری است که رفتار مشتری را 24 ساعته و ۷ روز هفته رصد می‌کند و چشمی است که هرگز بسته نمی‌شود. عصر تحول دیجیتال این است: آینده، آینده‌ی دیجیتال است.

نویسنده: بهادر پارسیا

پژوهشگر حوزه مدیریت بازرگانی

دوران پسا کرونا، زیان کسب و کارهای از بین رفته باز نخواهد گشت

دوران پسا کرونا، زیان کسب و کارهای از بین رفته باز نخواهد گشت

شیوع بیماری همه‌گیر کرونا مناسبات اقتصادی و مالی را برای همیشه تغییر خواهد داد. پس از چندین هفته قرنطینه، غم از دست رفتن جان‌های بیشمار، و متوقف شدن بخش اعظم اقتصاد جهانی، هنوز هم بهترین شیوه برای توصیف این لحظه تاریخی، عدم اطمینان است. آیا تجارت‌ها کار خود را از سر می‌گیرند و فرصت‌های شغلی باز می‌گردند؟ آیا مردم دوباره می‌توانند سفر کنند؟ آیا سیل پول جاری شده از بانک‌های مرکزی و دولت‌ها برای جلوگیری از رکود عمیق و ماندگار، کافی خواهد بود؟ تنها یک مسأله قطعی است: شیوع این بیماری همه‌گیر به تغییر و تحولات دائمی در قدرت سیاسی و اقتصادی خواهد انجامید که بسیاری از آنها در آینده نزدیک آشکار می‌شوند. در همین ارتباط «فارین پالیسی» از 9 متفکر پیشرو در جهان درخواست کرده که پیش‌بینی‌های خود را در این باره مطرح کنند.

خطر واقعی، سوء‌استفاده سیاستمداران از ترس‌های ما است

گیتا گاپیناث
اقتصاددان ارشد صندوق بین المللی پول
در چند هفته گذشته زنجیره‌ای از حوادث- از دست رفتن غم‌انگیز زندگی، فلج شدن زنجیره‌های تأمین جهانی، وقفه در حمل و نقل تجهیزات پزشکی بین کشورهای متحد، و شدیدترین رکود اقتصادی جهانی از دهه 1930- آسیب‌پذیری ناشی از مرزهای باز را به نمایش گذاشت.
حمایت از اقتصاد یکپارچه جهانی پیش از «کووید19» رو به کاهش بود و اکنون، این بیماری همه‌گیر ارزیابی مجدد هزینه‌ها و مزایای جهانی شدن را تسریع خواهد کرد. شرکت‌هایی که بخشی از زنجیره‌های تأمین جهانی هستند، مخاطرات ذاتی وابستگی‌های متقابل و خسارات ناشی از اختلال را از نزدیک درک کرده‌اند. این شرکت‌ها به احتمال زیاد در آینده مخاطرات این وابستگی را جدی‌تر خواهند گرفت که نتیجه، زنجیره‌های تأمین محلی‌تر، با ثبات‌تر و کمتر جهانی می‌شود. در بازارهای نوظهور که به تازگی به روی جهانی‌سازی آغوش گشوده و شاهد جریان مداوم سرمایه بودند، کنترل مجدد سرمایه در تلاش برای محافظت در برابر نیروهای بی‌ثبات‌کننده اقتصادی را شاهد خواهیم بود و حتی وقتی تدابیر مهار به تدریج در سراسر جهان گسترده شود، باز هم احتمالاً افراد با ارزیابی مخاطرات سفر، احتمالاً چندان تمایلی به آن نشان نخواهند داد.
با این حال، خطر واقعی این است که این تغییر شخصی در رویه زندگی و فاصله گرفتن افراد و شرکت‌ها از جهانی شدن توسط برخی سیاستگذاران که از ترس از مرزهای آزاد سوءاستفاده می‌کنند، تشدید شود.
ممکن است آنها محدودیت‌های حمایت از تولیدات داخلی را تحت عنوان خودکفایی به تجارت تحمیل کنند و به بهانه بهداشت عمومی مانع از رفت و آمد آزادانه افراد شوند. حذر از چنین نتیجه‌ای و حفظ روحیه وحدت بین‌المللی که در بیش از 50 سال گذشته دوام داشته، اکنون در دست رهبران جهانی است.

 

باید بین «جهانی شدن» و «خودکفایی» توازن برقرار شود

جوزف ای. استیگلیتز
پروفسور اقتصاد در دانشگاه کلمبیا و برنده نوبل اقتصادی سال 2001
کارشناسان اقتصادی عادت داشتند درخواست‌ها از کشورها برای اجرای سیاست‌های امنیت غذایی یا انرژی را به استهزا بگیرند. استدلال آنها هم این است که در دنیای «جهانی شده» که مرزها در آن اهمیتی ندارند، در صورت مواجهه با مشکل همواره می‌توانیم به دیگر کشورها متوسل شویم. اکنون، به طور ناگهانی مرزها اهمیت پیدا کرده‌اند چرا که کشورها ماسک و تجهیزات پزشکی خودشان را برای خودشان نگه داشته و برای تأمین منابع به مشکل برخورده‌اند. بحران ویروس کرونا یادآور شد که هنوز هم واحدهای اساسی سیاسی و اقتصادی مبتنی بر کشور است. معمولاً برای ساخت زنجیره‌های تأمین به ظاهر کارآمد، سراسر جهان را به دنبال پایین‌ترین هزینه تولید در هر پیوند در زنجیره می‌گردیم. اما این کوته‌بینی به ایجاد سیستمی بدون مقاومت، به طور نامناسبی متنوع و آسیب‌پذیر در برابر تداخل‌ها انجامیده است. تولید و توزیع به‌موقع، با موجودی کم یا بدون موجودی، ممکن است مشکلات کوچک را دوام آورد، اما در مواجهه با اختلالی ناگهانی در هم می‌شکند. درس مقاومت را باید از بحران مالی سال 2008 می‌آموختیم. یک سیستم مالی به هم پیوسته ایجاد کرده بودیم که ظاهراً کارآمد و شاید در جذب شوک‌های کوچک خوب، اما ذاتاً شکننده بود. اگر کمک‌های گسترده دولتی نبود، سیستم با ترکیدن حباب املاک و مستغلات در هم می‌شکست. آشکارا آن درس را فراموش کردیم. سیستم اقتصادی که بعد از کرونا ایجاد می‌کنیم باید کمتر کوته‌بینانه، مقاوم و حساس‌تر به این واقعیت باشد که جهانی‌سازی اقتصادی خیلی سریع‌تر از جهانی‌سازی سیاسی پیش رفته است. تا زمانی که شرایط اینگونه باشد، کشورها باید برای به دست آوردن توازن بهتر بین استفاده از جهانی‌سازی و درجه لازم برای اعتماد به‌نفس تلاش کنند.

 

حال و هوای جنگ دریچه‌ای به روی تغییرات گشوده است

رابرت جِیو شیلر
پروفسور اقتصاد در دانشگاه ییل و برنده نوبل یادواره اقتصادی سال 2013
یک سری تغییرات اساسی هر‌از گاهی، و عمدتاً در زمان جنگ اتفاق می‌افتد. اکنون نه یک دشمن خارجی، که بیماری همه‌گیر «کووید19» همان حال و هوای زمان جنگ را ایجاد کرده که چنین تغییراتی در آن امکان‌پذیر به نظر می‌رسد.
این جو با روایاتی از رنج و حرکات قهرمانانه درست همپای بیماری در حال گسترش است. جنگ مردم را نه تنها در داخل یک کشور، که در میان کشورهایی با دشمن مشترکی مانند همین ویروس، به هم نزدیک می‌کند. آنهایی که در کشورهای پیشرفته‌تر زندگی می‌کنند با آنهایی که در کشورهای فقیر رنج می‌کشند، بیشتر همدردی می‌کنند چون همه تجربه مشابهی را پشت سر می‌گذرانند. شیوع این بیماری همچنین سبب شده افراد بسیاری از طریق برنامه‌هایی مانند «زوم» با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. جهان ناگهان کوچک‌تر و صمیمی‌تر شده است.
امید بر آن است که شیوع این بیماری همه‌گیر دریچه‌ای به ایجاد شیوه‌ها و نهادهای جدید برای مقابله با رنج‌ها، از جمله اقدامات مؤثرتر برای متوقف کردن حرکت به سمت نابرابری بیشتر، گشوده باشد. شاید پرداخت‌های فوریتی بسیاری از دولت‌ها به افراد مسیری به سمت یک درآمد پایه جهانی باشد. از آنجا که همه جهان در این جنگ در یک جبهه هستند، شاید اکنون انگیزه لازم برای ایجاد مؤسسات بین‌المللی جدید فراهم آمده باشد. حال و هوای جنگ از بین می‌رود، اما چنین نهادهایی باقی خواهند ماند.

 

یک میخ دیگر بر تابوت جهانی شدن

کارمِن ام. رِینهارت
پروفسور مالی بین‌المللی در دانشکده کندی هاروارد
جنگ جهانی اول و رکود اقتصادی جهانی در اوایل دهه 1930 میلادی دوره قبلی جهانی شدن را با مشکل مواجه ساخت. جدای از موانع تجاری و کنترل سرمایه، توضیح مهم برای این مسأله این است که بیش از 40درصد از کل کشورهایی که آن زمان دچار رکود شده بودند تا دهه 1950 یا بعد از آن ارتباط خود را با بازارهای سرمایه جهانی قطع کردند. با پایان جنگ جهانی دوم، سیستم جدید برتون وودز کنترل‌های گسترده بر جریان سرمایه را به سرکوب مالی داخلی افزود.
از زمان بحران مالی 2008 و 2009 چرخه جهانی سازی مدرن به طور مداوم متحمل ضرباتی شده است: بحران بدهی اروپا، برگزیت، جنگ تجاری ایالات متحده و چین و ظهور پوپولیسم در بسیاری از کشورها که تعادل را به سمت تعصبات داخلی بر هم زده است.
بیماری همه‌گیر کرونا اولین بحران از دهه 1930 به شمار می‌رود که اقتصادهای پیشرفته و در حال توسعه را به طور یکسان درگیر کرده است.
رکود اقتصادی ناشی از آن می‌تواند عمیق و طولانی باشد. احتمالاً بدهی‌های دولت‌ها افزایش خواهد یافت و فریادها برای محدود کردن تجارت و گردش سرمایه با صدای بلندتری شنیده خواهند شد.
معماری مالی پسا-کرونا شاید ما را به دوران پیش از جهانی شدن برتون وودز برنگرداند، اما آسیب‌های آن به تجارت و دارایی بین‌المللی گسترده و پایدار خواهد بود.