نوشته‌ها

نقش انقلاب اسلامی در توسعه کسب و کار و کارآفرینی

نقش انقلاب اسلامی در توسعه کسب وکار و کارآفرینی

 

انقلاب اسلامی ایران با سطح وسیع و ریشه های عمیق و تمام ویژگی‌های خود به عنوان یک پدیده اجتماعی، معلول و محصول عوامل بسیاری است. شاید بتوان مجموعه‌ای از عوامل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و مذهبی را از جمله علل شکل‌گیری انقلاب پرشکوه اسلامی کشورمان قلمداد کرد. بی‌تردید دلیل وجود پشتوانه مردمی برای انقلاب،  انگیزه‌های تحقق عدالت اجتماعی بوده است. قبل از انقلاب ایجاد کسب و کار و ایجاد اشتغال منشا دولتی داشته و منبع مالی آن ناشی از درآمدهای نفتی بوده است. البته تک سرمایه‌داران درباری در برخی از حوزه‌ها از جمله صنعت خودرو، فولاد و البسه فعالیت داشتند و به عبارتی قشر متوسط هیچ نقش تاثیر گذاری در ایجاد کسب و کار و کارآفرینی نداشتند. در این حالت شکل‌گیری کسب و کارهای متوسط و خرد با منشا مردمی درجه امکان پذیری حداقلی به خود گرفت. پس از انقلاب امام خمینی (ره) در جهت  توجه به صنایع کوچک در کنار صنایع بزرگ تاکید داشتند که با افزایش روحیه مشارکت مردمی و ارتقا نقش مردم در تصمیمات کلان، زمینه حضور قشر متوسط در جهش اقتصادی فراهم شد که این مهم با جنگ تحمیلی شکل دیگری به خود گرفت و خلاقیت جوانان در کنار ایثار و از جان گذشتگی، زمینه استقلال و خود اتکایی را ایجاد نمود. در شرایط جنگ و تحریم، تهدیدات به فرصت تبدیل شد و تولید تجهیزات ستاد جنگ ونیازهای مردمی بر محور خلاقیت و تلاش ایرانی استوار گشت. پس از جنگ، فرصت سازندگی با تکیه بر ایده‌ها و منابع انسانی داخلی جهت گرفت. زیرساخت‌های آسیب دیده ترمیم شد، توسعه و ایجاد زیر ساخت‌ها قدرت و سرعت بیشتری گرفت. در این راستا توسعه متوازن معیار توسعه پایدارگشت و خوداتکایی ناشی از محدودیت‌ها، بخش خصوصی را فعال‌تر کرد. البته بخش خصوصی شکل گرفته گاه ماهیت شبه دولتی داشت اما در لایه‌های پایینی و پیمانکاران و تامین کنندگان بخش خصوصی واقعی حضور یافتند. بخش خصوصی با سیاست‌های اصل 44 ابلاغی از سوی مقام معظم رهبری، توان مضاعف گرفت و تلاش برای بهبود فضای کسب و کار با وجود تحریم‌ها و محدودیت‌ها، منسجم‌تر شده و روند ایجاد استارت آپ‌ها و شرکت‌های دانش بنیان معنا دارگردید. با افزایش تعداد دانشجویان، تعداد دانشگاه‌ها و رشته‌های جدید نیز توسعه یافت .دولت‌ها بر اساس برنامه چشم انداز20 ساله و برنامه‌های 5 ساله، نهایت تلاش خود را در جهت تحقق برنامه‌ها به کار گرفته و می‌گیرند. هرچند شرایط اقتصاد جهانی و شرایط تحریمی، اجرای سیاست‌های اقتصاد مقاومتی درجهت جدایی از اقتصاد نفتی را کُند نموده است اما افزایش سهم مالیات از بودجه سالانه به 30 درصد جای امیدواری ایجاد نموده است. در برنامه چشم انداز بیست ساله دستیابی به جایگاه اول علم و فناوری در جهان اسلام واستقرار جامعه دانش‌بنیان، عدالت‌محور و برخوردار از انسان‌های شایسته و فرهیخته و نخبه هدف گذاری شده است. تامين بیش از50 درصد از تولید ناخالص داخلی کشور از محل ارزش‌آفريني، نوآوری و تجاری‌سازی علم و فناوری در سال(1404) از دیگر اهداف کمی مورد نظر در برنامه چشم انداز است در برنامه توسعه ششم نیزعلاوه بر مشارکت بخش خصوصی در تامین مالی از طریق بورس اوراق بهادار به میزام نود و پنج هزار میلیارد تومان در هر سال، بیست و چهار هزار میلیارد تومان سرمایه گذاری سالانه از سوی بخش خصوصی پیش‌بینی شده است .البته مشارکت بخش خصوصی دراجرای پروژه های کلان نفتی و عمرانی کشور نیز مورد نظر می‌باشد .

بطور کلی می‌توان گفت پس از انقلاب روند کارآفرینی با مشارکت بخش خصوصی شکل جدی تر و عملی تری به خود گرفته است و مردمی‌تر شدن اقتصاد با محوریت خلاقیت ایرانی و منابع انسانی بومی کشور و با استفاده از ظرفیت‌ها و توانمندی‌های موجود روز به روز عملی تر می‌گردد.

نویسنده : دکتر حسین محمودی اصل   مدرس دانشگاه و کارشناس اقتصاد و کارآفرینی

 

کارآفرینی چیست ؟ باید ها و نباید ها

کارآفرینی چیست؟

نگاهی عمیق به مفهوم کارآفرینی

 

حدود یک دهه است که واژه کارآفرینی نقش پررنگی در ادبیات علمی و اقتصادی دنیا ایفا کرده است؛ اما متأسفانه به علت استفاده از واژه کار در تعریف این مفهوم آشکار از کارآفرینی فقط و فقط در اشتغال‌زایی خلاصه‌شده و به بیانی بهتر می‌توان گفت ما درک صحیحی از این مفهوم نداریم. در این مطلب قصد داریم با چارچوبی مدون به بحث مدل محور مفهوم کارآفرینی بپردازیم.

 

تجارت یا کسب‌وکار

واژه بیزینس با گوش همه‌ ما آشناست، اما مفهوم آن چیست؟ بهتر است این‌گونه بگوییم که در سیر تحول ترمینولوژی بیزینس از مفهوم تجارت درگذشته، به کسب‌وکار در دنیای امروز رسیده است. از گذشته‌های دور داد و ستد یا تجارت در جوامع در جریان بوده است. شخصی کالایی را می‌خرید و باقیمت بالاتر در جای دیگر می‌فروخت، اما احتمال داشت تاجری چند بار در طول عمر خود این کار را انجام می‌داد. یا با مرگ او همه‌ چیز پایان می‌یافت. یکی از ویژگی‌های کسب‌وکار، تکرار معاملات است. لذا پای خدمات به تعریف باز می‌شود؛ یعنی بدون تکرار در معامله ضمانتی وجود داشته باشد تا مشتری دوباره برای خرید مراجعه کند. امروزه دیگر خدمات یا به بیانی خدمات پس از فروش را اگر نگوییم اهمیت بیشتر، اهمیت کمتری از تولید محصول ندارد.

 

تعریفی جامع از کارآفرینی وجود دارد؟

همان‌طوری که مدیریت می‌تواند تعاریف مختلفی داشته باشد، واژه کارآفرینی نیز از دید دانشمندان مختلف تعاریف مختلفی دارد و به‌نوعی روزبه‌روز این تعریف کامل‌تر شده اما در جمع بندی، تعاریف دانشمندان مختلف کارآفرینی را می‌توان این‌گونه تعریف نمود:

فرآیند ترکیب بهینه منابع موجود در راستای خلق ارزش

در تعریف فوق، واژه فرآیند اشاره به تبدیل ورودی به خروجی و استمرار فعالیت دارد، منابع موجود دلالت بر تکیه‌بر منابع و مواد اولیه و نیروی کار در دسترس دارد (پس محدودیت‌هایی نظیر تحریم و . . . در این تعریف جایی ندارد چون تمام تکیه بر موجودی‌های در دسترس است)، منظور از واژه بهینه، نه حداقل کردن است و نه حداکثر، بهینه یعنی بهترین با توجه به وضع موجود یا شرایط اقتضایی. (به‌طور مثال کسب یک میلیون تومان سود از پانصد هزار تومان سرمایه عملکردی بهینه‌تر از کسب یک میلیون تومان سود از دو میلیون تومان سرمایه را نشان می‌دهد). برای توضیح مفهوم ترکیب “بهینه منابع موجود”، یک رستوران را در نظر بگیرید که باوجود استفاده از مواد اولیه‌ای که سایر رستوران‌ها استفاده می‌کنند، عملکرد بهتری را داشته و این نشان‌دهنده این مهم است که رستوران فوق‌الذکر ترکیب بهتری را از منابع موجود (بهینه) به دست آورده است.

واژه ارزش ابعاد مختلفی را در بردارد. به‌طور مثال ارزش فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، زیست‌محیطی، اقتصادی و …، هدف از کارآفرینی کسب سود است اما سود فقط در جنبه‌های اقتصادی خلاصه نشده است و همان‌طور که ذکر شد ابعاد مختلفی را در بردارد. به‌طور مثال: راه‌اندازی یک تولیدی پوشاک که جهت تأمین سرمایه انسانی از کسانی که از زندان آزاد شدند، استفاده می‌کند. علاوه بر خلق ارزش اقتصادی، ارزش‌های اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و … نیز خواسته یا ناخواسته در بردارد.

 

آیا کارآفرینی می‌تواند منجر به بیکاری شود؟

یک کسب‌وکار حوزهِ نان را در نظر بگیرید. در حال حاضر 100 نفر در آن مشغول به کار هستند اما با انتقال تکنولوژی جدید 70 نفر آن‌ها بیکار می‌شوند. آیا کارآفرینی اتفاق افتاده است؟ این نقطه تعارض تعریف کارآفرینی و برداشت اشتباه از آن به‌عنوان اشتغال‌زایی است. آیا خلق ارزش رخ نداده؟ قیمت تمام‌شده پایین آمده، ضایعات آرد کمتر شده. اگر واردکننده گندم بودیم، یا نیاز کمتر شده از واردات بی‌نیازمان کرده، اگر بی‌نیاز بودیم، شاید در حال حاضر به صادرکننده تبدیل شده باشیم. آیا خلق ارزش اقتصادی، سیاسی و … اتفاق نیفتاده است؟ نقطه ابهام موجود در این مسئله، بالا رفتن تعداد بیکارانی است که از انتقال تکنولوژی یا تسهیل کنندگان، حادث شده است. اما نکته اینجاست که بالا رفتن تعداد بیکار منجر به پایین آمدن نرخ دستمزد شده و به بیانی بهتر هزینه سربار کاهش و در نتیجه قیمت تمام شده محصول کاهش می‌یابد، لذا این احتمال وجود دارد که در صنعتی که در آن مزیت رقابتی نداشتیم، با کاهش قیمت تمام شده ناشی از کاهش هزینه سربار تولید، بتوانیم مزیت رقابتی مطلق یا نسبی ایجاد نماییم.

فرصت چیست؟

در تعریف تحت اللفظی فرصت را می‌توان باد موافقی که کشتی را به مقصد می‌رساند معنا کرد. اما در تعریف علمی، فرصت؛ ظهور عوامل منجر به کسب منفعت تعریف می‌شود. در کسب و کار و کارآفرینی، فرصت نقش بزرگی را ایفا می کند. شنیده‌ایم که برخی فرصت‌ها را به خوبی شناسایی می‌کنند.(توجه داشته باشید که استفاده از واژه فرصت‌طلبی در فرهنگ ایران برداشت خوبی را به همراه ندارد، لذا بهتر است از واژه فرصت شناسی استفاده شود)

 

چرا برخی بهتر فرصت‌ها را می‌بینند و آن‌ها را شکار می‌کنند؟

دانش کسب‌وکار که تلفیقی بهینه از علم و تجربه است کلید این قفل است. حتماً سراغ دارید خانواده‌هایی که همگی در یک حوزه خاص کار می‌کنند. علت موفقیت این افراد دانش بالای کسب‌وکار است که تجربه خانوادگی نقش بسزایی در این توفیق‌ها دارد. توجه داشته باشید از ده کسب‌وکار جدیدی که راه‌اندازی می‌شود، یک یا دو مورد موفق می‌شود، اما متأسفانه در رسانه‌ها، کتب و مقالات فقط به برای کسب‌وکارهای موفق پرداخته می‌شود) علت‌های زیادی برای شکست کسب‌وکارها وجود دارد اما از دلایل عمده آن می‌توان به دانش پایین فرد در آن کسب‌وکار اشاره نمود. شخصی بدون دانش و تجربه در آن حوزه کسب‌وکار دست به راه‌اندازی می‌زند و اندکی بعد به علت عدم آگاهی از فرصت‌ها و تهدیدها در آن حوزه شکست می‌خورد و با مقدار زیادی بدهی از آن حوزه خارج می‌شود. البته از دیگر دلایل عمده شکست کسب و کارهای نوپا می‌توان به صرف هزینه‌های ثابت زیاد در راه اندازی کسب و کارها اشاره نمود. کسانی که علم و تجربه کاری مفید در یک حوزه کسب‌وکار را دارند فرصت‌ها را بهتر شناسایی و گاهاً خلق می‌کنند. کسانی که امروز به‌عنوان کارآفرینان موفق می‌شناسید، سالها بیش از پایین‌ترین رده شروع به کار و کسب تجربه کرده‌اند.  کسی که امروز یک رستوران موفق دارد، روزی در رستوران دیگری کارگر یا کارمند بوده است. این امر نشان‌دهنده اهمیت تجربه در موفقیت راه‌اندازی کسب‌وکارهاست.

فرصت یا سراب

گاهی امکان دارد کمی غفلت منجر به از بین رفتن فرصت شود یا اینکه موقعیتی که فرصت تلقی شده سرابی بیش نباشد. ساختمانی نیمه‌کاره را در نظر بگیرید که در مقابل آن ایستاده‌اید، در طبقه 6 ساختمان شمش طلایی را می‌بینید که از سقف آویزان شده است. در این وضعیت سه حالت متصور است:

در حالت اول شما می‌روید و شمش طلا را به دست می‌آورید، اما در حالت دوم احتمال دارد که لحظه‌ای که شما شمش را رؤیت کرده‌اید ، کسی در پله‌های طبقه سوم و در حالت رفتن به سمت شمش طلا باشد. (فرصت سوزی)

در حالت سوم تا پله‌ها را بالا رفته و وقتی به طبقه 6 رسیدید متوجه می‌شوید که شمش در کار نیست و یک ابزار ساختمانی از سقف آویزان است و شما با سرابی روبرو بودید.

 

 

فرصت‌ها کشف می‌شوند یا خلق؟

کشف و خلق دو بال فرصت‌های کارآفرینی است. در کشورهای جهان سوم فرصت‌ها بیشتر کشف می‌شوند و البته گاها خلق. اما شانس خلق فرصت در کشورهای پیشرفته بیشتر است. در بازارهای جهانی برخی شرکت‌ها، پیشرو و برخی شرکت‌ها پیرو می‌باشند. شرکت‌های پیشرو جهت بازارسازی یا بازارپردازی (خلق فرصت) نیاز به سرمایه‌گذاری بسیار زیاد در تحقیق و توسعه دارند. به‌طور مثال شرکت X که اولین بار از تکنولوژی LED در ساخت تلویزیون استفاده و محصول به بازار عرضه نمود، هزینه‌های تحقیق و توسعه بسیار زیادی را در این عرصه انجام داده بوده لذا شرکت X بازار جدیدی را برای محصولی جدید خلق می‌کند و به‌نوعی خلق فرصت انجام داده است؛ اما شرکت‌هایی نیز وجود دارند که پیرو بوده و به دنبال کسب سهمی حتی اندک از بازار برای خود هستند. به‌طور مثال پس از معرفی تلویزیون LED به بازار برخی شرکت‌ها فرصت را شناسایی کرده و از طریق مهندسی معکوس فوراً تکنولوژی مربوطه را کد گشایی و اقدام به تولید محصول می‌کنند. در اینجا بین اهمیت به حقوق مالکیت معنوی و خلق فرصت رابطه مستقیم وجود دارد. در کشوری ریسک سرمایه گذاری در فرآیند‌های تحقیق و توسعه پایین تر است که اهمیت بیشتری به حقوق مالکیت معنوی داده می‌شود، لذا همانطوری که مشاهده می‌شود، بازارسازی یا بازارپردازی که زاییده خلق فرصت‌های کارآفرینی است، در کشورهای پیشرفته پررنگ تر می‌باشد.

 

کارآفرینی فردی یا سازمانی

در یک دسته‌بندی کلی کارآفرینی را می‌توان به کارآفرینی فردی و کارآفرینی سازمانی تقسیم نمود.

منظور از کارآفرینی فردی یا مستقل راه‌اندازی کسب‌وکار لزوماً  توسط یک نفر نیست، در کارآفرینی سازمانی،  شرکتی یا کسب‌وکاری، زیر مجموعه، شرکت با کسب‌وکاری دیگر راه‌اندازی می‌شود یا ایجاد یک محصول یا خدمت نوآورانه در کسب‌وکار فعلی. به‌طور مثال وقتی یک کارخانه تولیدکننده مبل اقدام به راه‌اندازی یک کارخانه پارچه‌بافی کند، دست به کارآفرینی سازمانی زده اما در روز اولی که کارخانه تولید مبل به راه می‌افتاد، کارآفرینی از نوع فردی بوده است.

مزیت کارآفرینی سازمانی، کاهش معنادار ریسک راه اندازی کسب و کار جدید و مزیت کارآفرینی فردی نیز انعطاف‌پذیری و سرعت در تصمیم‌گیری است. در این مقاله سعی شده در کوتاه‌ترین زمان ممکن شما عزیزان را با مفهوم تصمیم کارآفرینی آشنا و مفاهیم مرتبط با آن را توضیح دهیم، امید است در شماره های بعدی نشریه دانشگاه کارآفرین، هر یک از مفاهیم فوق الذکر، توسط متخصصین امر در قالب مقالات و یادداشت هایی کوتاه به رشته تحریر در آید تا در راستای اهدافمان گام‌های استواری را برداریم.

 

نویسنده : دکتر امیررضا علیزاده مجد / دانشجوی دکتری کارآفرینی

 

 

مصاحبه با کارآفرینان دانشگاهی

سید ابراهیم موسوی

فعال عرصه کارآفرینی کشور و پیشتاز عرصه کارآفرینی استان هرمزگان

 

 

یکی از اهداف اصلی نشریه دانشگاه کارآفرین معرفی کارآفرینان دانشگاهی این مرزوبوم می‌باشد، تا اساتید و دانشجویان بیش‌ازپیش با پتانسیل هسته آکادمیک کشور عزیزمان آشنا شوند. لذا در این شماره قصد داریم با معرفی سید ابراهیم موسوی این مهم را آغاز کنیم که به بیان بسیاری، ایشان را به‌نوعی پدر کارآفرینی استان هرمزگان می‌دانند. در این مصاحبه سعی شده با سؤال و جواب‌هایی مختصر و مفید ضمن صرفه‌جویی در زمان شما خواننده گرامی، زیروبم افکار این کارآفرین را با شما در میان بگذاریم، باشد که نقطه شروعی باشد برای اینکه شما هم بدانید که اگر بخواهید قطعاً می‌توانید.

در ذیل می‌توان به برخی از سوابق علمی، پژوهشی و اجرایی ایشان اشاره نمود:

 

  • دانشجوی دکتری کارآفرینی گرایش آموزش عالی
  • رئیس دانشگاه علمی کاربردی میناب
  • رئیس سابق شورای شهر میناب هرمزگان
  • دبیر سابق آموزش‌وپرورش استان هرمزگان
  • مدرس کارآفرینی
  • سرمایه‌گذار پروژه عظیم دهکده کارآفرینی هرمزگان

 

از چندسالگی وارد عرصه کسب‌وکار شدید؟

از حدود 7 سالگی و دوره دبستان وارد کسب‌وکارهای کوچک روستایی مانند فروش خرما یا لیمو که از محصولات عمده روستا بود، به‌قصد کم به پدر که ایشان عامل اصلی ایجاد دیدگاه روی آوردن به کسب‌وکار حلال در بنده بودند، که یاد گرفتم در گرمای سوزان تابستان و دمای 40 الی 50 درجه کارکنم و لیمو و خرما را برای عرضه به بازار جمع‌آوری کنیم و این جرقه‌ای بود برای ایجاد تفکر داشتن کسب‌وکاری مستقل در بنده.

 

آیا تابه‌حال کارمند بودید؟

بلی کارمند که شدم، 3 تا 4 بار کارمند شدم، از کارهایی دولتی زود فاصله می‌گرفتم، هم علاقه‌ای به پشت‌میزنشینی نداشتم، هم اینکه احساس می‌کردم در فضای بیرون احساس می‌کردم بیشتر می‌توانم مفید باشم، بیشتر ترجیح می‌دادم به‌جای اینکه حقوق‌بگیرم تلاش بکنم تا حقوق بدهم، به‌جای اینکه به فکر یک حقوق برای خودم باشم، به فکر دادن 40 تا 50 حقوق برای دیگران بودم. زمانی که دیپلم گرفتم مدتی در شهرداری میناب و در دفتر فنی کار می‌کردم چون رشته دوره دبیرستانم ریاضی فیزیک بود و همراه مهندسین حاضر کار نقشه‌کشی، نقشه‌برداری، متره، محاسبات و . . . را یاد گرفتیم و بعدازظهرها هم به همراه یکی از مهندسین در دفتر فنی خصوص کار می‌کردیم و به‌نوعی کار مهندسی عمران را در این مدت به‌طور کامل یاد گرفتم. در زمان تحصیل در دانشگاه در رشته مهندسی صنایع در اوایل دهه 70 و در حین آن به‌واسطه تجربه کار در شهرداری در دفتر فنی سازمان برنامه بودجه سابق به‌صورت کار ساعتی و کار اصلاح نقشه‌های هوایی استان هرمزگان را انجام می‌دادم. یک سال هم در بخش صنایع روستایی سازمان جهاد کشاورزی بودم و مرتبط به تحصیلات دوره کارشناسی کار می‌کردم و بعد مدتی در بخش آمار سازمان برنامه بودجه مشغول به کار شدم و بعد به خدمت سربازی رفتم و بعدازآن در سال 77 اولین کار رسمی را شروع کردم.

 

اولین کار مستقل شما چه بود؟ در حال حاضر بزرگ‌ترین پروژه شما چیست؟

در سال 1377 یک فروشگاه گیاهان دارویی را در میناب با توجه به نیاز مبرم بازار تأسیس کردم و البته علاقه و بستر مناسب این کار که از سوی خانواده پدری در این حوزه وجود داشت و کار عطاری و گیاهان دارویی را از پدربزرگ فقیدم یاد گرفته بودم و به همین دلیل محکم پا به این عرصه گذاشتم و بسیار موفق شدم و نتیجه شروع این کار در سال 77 این شد که حدود 30 نفر از اقوام دارند به‌صورت مستقیم یا غیرمستقیم کسب روزی می‌کنند که حدود 5 فروشگاه در میناب در این حوزه توسط خانواده نزدیک ما اداره می‌شود.  در سال 78 اولین مرکز آموزش رایانه را در شهرستان میناب راه‌اندازی کردم مه در آستانه سال2000 میلادی اویل آموزشگاه . اویل شرکت تجهیزات رایانه را در میناب راه‌اندازی کردم که نتیجه این کار آموزش حدود 2500 نفر در سطح اپراتوری رایانه و مهارت‌های ICDL بود که تا سال 1384 این آموزشگاه را اداره می‌کردم، البته به‌طور هم‌زمان در سال 1378 در اداره کار هم مشغول به کار بودم(به‌صورت پیمانی) و در سال 1380 استعفا دادم. در سال 1380 جذب شرکت تایدواتر هرمزگان شدم و 1 سال با این شرکت همکاری داشتم و از سال 1384 کلنگ راه‌اندازی مرکز علمی کاربردی شهر میناب را زدم. جرقه تأسیس این مرکز از سال 1382 ایجاد شد و افق آن در دوره تحصیل توسط جناب آقای دکتر توفیق(معاون پژوهشی فعلی وزارت صنعت، معدن و تجارت) ایجاد شد و موفق شدم در سال 1387 مجوز این مرکز را اخذ کنم و افتخار می‌کنم که تابه‌حال حدود 2000 نفر در مقاطع کاردانی و کارشناسی از این دانشگاه فارغ‌التحصیل شدند(در چهار گروه صنعت، فرهنگی، مدیریت و خدمات کشاورزی) و در حال حاضر حدود 1000 نفر دانشجو داریم و خوشبختانه از سال 1389 به فکر اشتغال دانشجویان بعد از فارغ‌التحصیلی بودیم یا ایجاد بستر مناسب راه‌اندازی کسب‌وکار توسط فارغ‌التحصیلان برای پاسخ به نیازهای منطقه‌ای و استانی و این دغدغه ذهنی من در 24 ساعت شبانه‌روز بود، در همین حال روی برنامه پنجم مطالعه می‌کردم که برخوردم به بحث احداث دهکده‌های کارآفرینی که متأسفانه متولی آن در قانون به‌طور دقیق مشخص نبود ، به‌هرحال مشغول به کار شدم و اساسنامه‌ای برای احداث دهکده کارآفرینی تدوین کردم و اولین مدل دهکده کارآفرینی را در شهرستان میناب در سال 1389 را آغاز کردم و موفق شدم در سال 1390 مجوزهای لازم را اخذ کنم و در اردیبهشت 90 پروژه کلنگ خورد و در حال حاضر پروژه در حدود 80 درصد پیشرفت فیزیکی دارد و علت عقب بودن هم بروکراسی ناکارآمد اداری و نظام بانکی بوده است، و مانع‌تراشی در عرصه کارآفرینی که در جامعه ما وجود دارد. این پروژه افق روشنی را برای فارغ‌التحصیلان مرکز علمی کاربردی میناب دارد.  این پروژه طوری طراحی‌شده که در 4 گروه آموزشی ما یعنی، صنعت، کشاورزی، مدیریت و فرهنگ برای فارغ‌التحصیلان چشم‌انداز اشتغال تعریف‌شده است. این پروژه 4 فاز دارد که فاز 1 در حوزه کشاورزی امسال به بهره‌برداری می‌رسد( با توجه به ظرفیت‌ها و پتانسیل منطقه) که شامل بسته‌بندی خرما،  و محصولات کشاورزی، زراعی، شیلاتی و همچنین سردخانه‌های بالای صفر نگهداری محصولات کشاورزی که پوشش‌دهنده ضعف عمده در نگهداری محصولات است که متأسفانه درگذشته و حال کشاورزان  در فصل برداشت محصولات را به قیمت بسیار بسیار ارزان به بازار داده و می‌دهند و امکان عرضه در سایر ایام سال وجود نداشت.  در بخش کشاورزی تأکید ما بر روی بسته‌بندی محصولات با فناوری نوین و همچنین تولید محصولات سالم هست. در فاز اول 20 هکتار زمین در نظر گرفتیم تا جهت تولید در بخش کشاورزی و بسته‌بندی مناسب در بخش صنعت استفاده کنیم. در حوزه خودرو بخش فنی شامل مکانیک خودرو، جوشکاری صنعتی، بحث معماری داخلی ساختمان، نقشه‌کشی صنعتی و همچنین بخش انفورماتیک از عناصر بخش صنعت ما هستند که به لطف خدا ما دانشجویان زیادی که همگی دارای توانمندی اجرایی هستند تربیت کردیم که در حال حاضر هم بسیاری از آن‌ها مشغول به کار هستند. در بخش دام‌پروری نیز پرورش شترمرغ، مرغ محلی و مرغ‌های تخم‌گذار محلی، از برنامه‌های ما خواهد بود. در حوزه مدیریت و فرهنگ نیز می‌توان به بحث گردشگری روستایی و دوره‌های آموزشی مربوط به آن اشاره نمود، ضمناً در این حوزه ما صنایع‌دستی را نیز در اولویت‌های برنامه خودداریم. شهر میناب شهر فرهنگ تئاتر و سینما است که با توجه به وجود رشته فرهنگ در دانشگاه میناب، توسعه هنری شهرستان با رویکرد موسیقی و تئاتر است(هم در بحث آموزشی و در حوزه اشتغال) در حال حاضر شهر میناب سینما ندارد اما به همت مدیران ارشاد شهرستان سالن این اداره در اختیار فیلم دوستان و علاقه‌مندان به هنر قرارگرفته و این را نیز بگویم بازیگران بزرگی از میناب پا به عرصه سینما گذاشتند که در میان آن‌ها می‌توانم به دوست و همکلاسی عزیزم جناب آقای کورش زارعی اشاره‌کنم که در فیلم یوسف پیامبر، نقش برادر حضرت یوسف را در زمان عزیزی مصر به عهده داشتند. شایان‌ذکر است ما در دل این دهکده یک پژوهشکده کارآفرینی خواهیم داشت که در آن از وجود اساتید برجسته و فارغ‌التحصیلان رشته کارآفرینی استفاده خواهد شد تا منبع تغذیه این دهکده از طریق راه‌اندازی و تقویت مرکز رشد، مرکز تحقیق و توسعه و همچنین تقویت هسته آکادمیک دانشگاه علمی کاربردی میناب شود، نکته قابل‌توجه اینجاست که این رویکرد باعث افزایش جذب دانشجویان مرکز ما نیز شد. اگر فقط 20 درصد مسئولین توجه و پشتیبانی بیشتری از رویکرد و فعالیت‌های ما داشته باشند ما بهبود 100 درصدی در عملکرد خودخواهیم داشت. ضمناً جا دارد گله‌ای از مسئولین داشته باشم که هنگام اخذ تسهیلات یا . . . به خاطر عدم نگرش صحیح به کارآفرینی با سنگ‌اندازی در امور واقعاً سرعت ما را کم کرده و می‌کنند و بنده این مشکل را همه‌جا بیان کردم، کارمندان، کارشناسان و مدیران متأسفانه درک صحیحی از نقش یک کارآفرین در رشد و توسعه اقتصادی و رفاه مردم کشور ندارند، که این رفتار و عملکرد علاوه بر صدمه به کارآفرینان و رشد کشور، به آینده فرزندان این سرزمین نیز ضرر وارد می‌کنند. بنده به‌جای اینکه برم در تهران یا بندرعباس کسب‌وکار ایجاد کنم و زودتر هم به سود برسم، تصمیم گرفتم این کار را در روستا انجام دهم، در قانون پنجم گفته‌شده بود که کسانی که در روستا دست به این‌گونه فعالیت‌ها بزنند 50 درصد از سرمایه‌گذاری باید به‌صورت بلاعوض توسط دولت انجام می‌شود اما متأسفانه این مهم اتفاق نیفتاد و علاوه بر آن با نامهربانی مسئولین نیز مواجه بودیم. متأسفانه در هرمزگان و میناب بیشتر خانواده‌ها دوست دارند فرزندانشان جذب مشاغل دولتی شوند و اصلاً با فرآیند راه‌اندازی کسب‌وکار مستقل آشنایی ندارند. بسیاری از دانشجویان با قوانین نظام صنفی، با فرآیند اخذ تسهیلات بانکی و . . . ندارند که ما در دهکده کارآفرینی ظرفیت آموزش در این حوزه‌ها را فراهم کرده‌ایم. به مرکز خلاقیت و آموزش کارآفرینی در این دهکده پیش‌بینی‌شده است. که حتی فردی بی‌سواد هم اگر به ما  جهت راه‌اندازی کسب‌وکار رجوع کرد، ما نگرش، دانش و تجربه لازم را به او بدهیم. ضمناً این را نیز به‌جرئت بگویم که بیش از 70 درصد فارغ‌التحصیلان ما با توجه به مشاوره‌های کارآفرینی صورت گرفته در حال حاضر مشغول به کار هستند و ادعا قابل راستی آزمایی است و این را با قاطعیت می‌گویم که بعد از اتمام فازهای دهکده، 100 درصد دانشجویان جویای کار ما می‌توانند، به هدف کسب کار خود نائل شوند. اما این نیازمند نهادینه کردن فرهنگ کارآفرینی در تمام سطوح جامعه است. ضمن اینکه نیازمند به تأمین مالی است، نه سنگ‌اندازی بانک‌ها در اعطای تسهیلات، من به خاطر حس تعلق و وابستگی از کار دهکده عقب‌نشینی نکردم اما با مشکلات زیادی در این عرصه روبرو شدم که این سنگ‌اندازی‌ها درواقع سرعت‌گیرهایی بر سر راه رشد و توسعه اقتصادی استان و تبع آن کشور خواهد بود، اما من باایمان خود را وقف آموزش و کسب و کارآفرینی استان و جامعه کردم و هیچ نگرانی ندارم، اما از مسئولین محترم می‌خواهم که تشریف بیاورند و بررسی کنند که ما در روستایی با این نرخ جمعیت چه‌کاری را کلنگ زدیم، روستایی که دارای چشم‌انداز استراتژیک روشنی است، چه کسی به ما کمک کرد؟ کسی برای بازدید از این پروژه آیا تابه‌حال آمده است؟ بعد از کلنگ زنی در سال 90 همه رفتند و ما را تنها گذاشتند، 6 سال است که به خاطر دریافت 3 میلیارد تومان تسهیلات پروژه با کندی پیش رفته، البته2 میلیارد هم خودم سرمایه‌گذاری کردم، خواهش دارم از مسئولین که توجه به کارآفرینان را بیشتر کنند. شاید این مهم نیاز به آموزش کارآفرینی در تمام نهادها و سازمان‌ها داشته باشد تا به‌صورت فراگیر آموزش کارآفرینی انجام شود، شاید بهتر باشد آموزش فرهنگ کارآفرینی جزو رئوس دوره‌های ضمن خدمت باشد، که البته اولین برداشت برای خود سازمان خواهد بود تا در اداره بهتر و همچنین کارآفرینی سازمانی قدم‌های محکمی را بردارد و از نتایج آن منتفع شود، ضمن اینکه ما باید از طریق مراکز رشد و واحدهای تحقیق و توسعه به بحث تجاری‌سازی تحقیقات دانشگاهی در صنعت بپردازیم، چیزی که متأسفانه غافل هستیم، بنده با توجه به تحقیقاتم در حال اجرای این مدل در شهر خود هستم،

 

شعار دهکده کارآفرینی ما این است که دهکده کارآفرینی نماد اقتصاد مقاومتی

تمام موادی که در این دهکده مورداستفاده قرار خواهد گرفت همگی ساخت داخل و به بیانی بهتر منطقه‌ای خواهد بود، تا در عمل از تولید داخلی حمایت داشته باشیم، به دنبال تولید محصولات لوکس نیستیم و بیشتر دنبال کیفیت ایرانی هستیم و برند ما نیز دهکده کارآفرینی شهرستان میناب هست،  هدف اصلی ما تبدیل علم و پژوهش خلق ارزش و تولید ثروت خواهد بود،

 

در حال حاضر چند کسب‌وکار را به‌صورت هم‌زمان اداره می‌کنید؟

در حال حاضر یک مرکز مشاوره کارآفرینی ، مرکز علمی کاربردی میناب، دهکده کارآفرینی، مرکز آموزش راه دور برای دانش آموزان دبیرستان، مرکز نوآوری که اخیراً فعال‌شده، مرکز آموزش رایانه که هنوز فعالیت دارد و هر کاری که کسب‌وکار حلال باشد ما انجام می‌دهیم.

دانشگاه علمی کاربردی میناب در عرصه کارآفرینی دانشگاهی چه دستاوردهای داشته است؟

در حال حاضر یک مرکز انفورماتیک قوی در حوزه خدمات رایانه‌ای و الکترونیکی داریم ، مرکز مشاوره و بخش توسعه پروژه گیاهان دارویی هست که با همکاری اساتید و دانشجویان کشاورزی و باغداری ما انجام می‌شود. بحث سردخانه و بسته‌بندی محصولات کشاورزی هم که در حال نصب تجهیزات هستیم.  در حوزه آموزش کارآفرینی می‌توانیم به دوره‌های پودمانی اشاره‌ای داشته باشیم که توانستیم با کمک کمیته امداد و مدد جویان آن‌ها و بهزیستی و سایر نهادهای حمایتی و در فرآیند راه‌اندازی کسب‌وکار به آن‌ها کمک کنیم. ضمناً با کمک صندوق کارآفرینی امید استان که جا دارد از آن‌ها تشکری داشته باشم، توانستیم یک مجتمع صنایع‌دستی را در جهت حمایت از تولیدات صنایع‌دستی میناب ایجاد نماییم و استقبال خوبی نیز از این حوزه شده و ما نیز پشتیبانی بازاریابی از محصولات را انجام می‌دهیم.

 

چند خواهر و برادر هستید و چند نفر آن‌ها کارآفرین هستند؟

من خودم به این باور نرسیدم که کارآفرین هستم یا خیر! ما در مسیر کارآفرینی هستیم. 5 خواهر و برادر هستیم و هیچ‌کدام کارمند دولت نیستیم و همگی کسب‌وکار مستقل و آزاد داریم و به‌نوعی زیر چتر تفکر خودم کسب‌وکار ایجاد کردند و به آن‌ها همیشه مشاوره دادم و در بخش‌های نظیر فرهنگی، کشاورزی، آموزشی ، صنایع‌دستی و  . . . فعالیت می‌کنند.

 

آیا از وضع موجود زندگی خود پشیمان هستید؟ دوست داشتید کارمند بودید وزندگی آرام‌تری می‌داشتید؟

من کاری را انجام می‌دهم که از صمیم قلب به آن اعتقاددارم، من تا سال 93 کارمند آموزش پرورش بودم و شاید برایی خیلی‌ها آرزو بوده، اما من به علت مشغله زیاد از این کار استعفا دادم، از اینکه این مسیر را انتخاب کردم به‌هیچ‌وجه پشیمان نیستم، فقط از نامهربانی‌هایی که بر سر مسیر کارآفرینی و ایجاد کسب  کار برای جوانان،  توسط مسئولین شهری و استانی ایجاد می‌شود وگرنه از انتخاب این مسیر به‌هیچ‌وجه پشیمان نیستم،  عاشق این مسیر هستم و همیشه سر کلاس درس کارآفرینی به دانشجویان می‌گویم، که افتخار می‌کنم که بالای درخت رفتم و محصول چیدم و بردم و به بازار فروختم و خار لیمو و خرما در دست و سر و پیشانی من رفته و در گرمای سخت کارکردیم و سختی‌های آن دوره قطعاً سخت‌تر از این دوره بوده. سختی عرصه کسب‌وکار بسیار شیرین است.

 

افق کارآفرینی استان هرمزگان را چطور پیش‌بینی می‌کنید؟

استان هرمزگان به نام پایتخت اقتصادی کشور نام‌گذاری شده است، اما چه انتظاری از این پایتخت باید داشته باشیم؟ اما همه شاخص‌ها باید بر اساس یک پایتخت اقتصادی واقعی تعریف شود، اما این نهاده‌ها باید به‌گونه‌ای تولیدکننده ثروت باشد که این نام برازنده فعالیت‌ها باشد نه‌فقط یک شعار! وقتی می‌بینیم بانک‌های ما اختیار اعطای تسهیلات بالای یک میلیارد را ندارند و بیش از آن باید توسط تهران مصوب شود، آیا با این شرایط می‌توان گفت که این استان پایتخت اقتصادی است؟ استانی که واقعاً همه‌چیز دارد، از معدن تا کشاورزی، از شیلات تا سرمایه انسانی سخت‌کوش، از گردشگری تا همه‌چیز پس چرا ما هنوز به آرزوی این پایتخت اقتصادی نرسیدیم؟ چرا؟ چون ترکیب بهینه‌ای از این عوامل شکل نگرفته، لذا بازهم نقش آموزش و توانمندسازی است، تا وقتی مثلث موفقیت شکل نگیرد اتفاق مثبتی نخواهد افتاد:

کارآفرینی

دانایی                توانایی

 

پله‌های اصلی کارآفرینی، دانایی و توانایی است که ما در دهکده کارآفرینی بر اساس همین مدل پیش می‌رویم، تا منحنی عمر کسب‌وکار را تداوم ببخشیم. استان هرمزگان در عرصه صنع و خدمات دارای ظرفیت‌های بالقوه و بالفعل زیادی است که نیاز به ترکیب بهینه دارد و خدا اصلی، توانمندسازی نیروی انسانی در تماس سطوح جامعه این استان است.

 

                                                                                                                              به امید موفقیت همه کارآفرینان

                                                                                                                                       سید ابراهیم موسوی

                                                                                                                                   خدمتگزار مردم عزیز ایران