نوشته‌ها

نقش خلاقیت در پرورش مدیران خلاق

نقش خلاقیت در پرورش مدیران خلاق

نوآوری یعنی این‌که یک شرکت یا یک فرد با استفاده از خلاقیت، پول می‌سازد.

سازمان‌ها، مدیران و دیگر کارکنانشان سعی می‌کنند افکار و مفاهیم بدیعی را خلق کنند که به نوآوری‌ها منتهی خواهد شد؛ نظیر محصولات یا خدمات جدید یا بهینه، فرایندهایی که باعث افزایش کارایی می‌شود، فعالیت‌های بسیار رقابتی بازاریابی یا مدیریت برتر. فرایند خلق یک چیز جدید به بدعت و نوآوری معروف است.
یک چیز بدیع و اصیل، چیز جدیدی است، چیزی که قبلا وجود نداشت. خلاقیت، فرایند خلق چیز جدیدی است که دارای ارزش است. افکار و اندیشه‌های تازه و بدیع بسیار زیادی وجود دارد اما بعضی از آن‌ها ممکن است، دارای ارزش نباشند و در نتیجه، خلاق و ابتکاری به حساب نیایند. خلق، چیزی بدیع و اصیل است که دارای ارزش است.
نوآوری، فرایند خلق چیزی جدید است که ارزش قابل توجهی برای فرد، گروه، سازمان، صنعت یا جامعه دارد، بنابراین نوآوری عبارت است از خلقتی که دارای ارزش قابل توجه است.
این تمایزها ممکن است سطحی و نظری به نظر آیند، اما در حقیقت به چند دلیل چنین نیست. همه‌ی این دلایل به هدف غایی نوآوری مربوط می‌شوند. نخست این‌که لازم است بدانید که آیا اندیشه‌هایی را که خلق می‌کنید، خلاق هستند یا صرفا بدیع یا اصیل؛ صرفا اصیل‌بودن اندیشه‎ها کافی نیست؛ دوم، برای این‌که نوآور باشید، لازم است از صرفا خلاق‌بودن فراتر روید. لازم است بدانید که آیا افکاری که خلق می‌کنید، قابلیت لازم را برای ارزش معنی‌دار، دارد، یعنی آیا قابلیت و استعداد تبدیل‌شدن به نوآوری‌ها را دارد. سرانجام این‌که شرکت‌ها و همین‌طور افراد باید بیاموزند که ایجاد و خلق را به نوآوری تبدیل کنند. متأسفانه با آن‌که شرکت‌های آمریکایی و کارکنانشان تقریبا به اندازه‌ای که باید، خلاق نیستند، سابقه‎ی عملکردشان به هنگامی که نوبت به تبدیل خلاقیت به نوآوری می‌رسد، حتی بدتر می‌شود. به طور متوسط، فقط یک ایده از ده ایده که در آزمایشگاه پرورش می‌یابد، به بازار راه پیدا می‌کند. در نتیجه، جایگاه رقابتی جهانی شرکت‌های آمریکایی در سال‌های اخیر تزلزل یافته و تا زمانی که این شرکت‌ها نوآورتر نشوند، این تزلزل ادامه خواهد یافت. به علاوه، اگر شرکت‌ها نتوانند نوآور باشند، در رویارویی با دیگر چالش‌های راهبردی و در انجام فعالیت اقتصادی روزمره، آن‌ظور که باید اثربخش و کارامد باشند، نخواهند بود. حل مسائل و پیگیری فرصت‌ها به راه‌حل‌هایی نیاز دارد که بسیاری از آن‌ها ممکن است، مختص یک وضعیت خاص باشد، بنابراین خلاقیت و نوآوری حاصل از آن برای بقا و موفقیت شرکت،امری حیاتی است.

– ویژگی‌های افراد اخلاق

روانشناسان سعی داشته‌اند تا مشخصات افرادی که دارای سطح بالایی از خلاقیت هستند، مشخص کنند؛ «استیز» عوامل زیر را برای افراد خلاق بیان داشته است:

1ـ سلامت روانی و ادراکی: توانایی ایجاد تعداد زیادی ایده به طور سریع
2ـ انعطاف‌پذیری ادراک: توانایی دست‌کشیدن از یک قاعده و چارچوب ذهنی
3ـ ابتکار: توانایی در ایجاد و ارائه‌ی پیشنهادهای جدید
4ـ ترجیح‌دادن پیچیدگی نسبت به سادگی: توجه‌کردن و در نظر گرفتن چالش‌های جدید مسائل پیچیده
5ـ استقلال رأی و داوری: متفاوت‌بودن از همکاران در ارائه‌ی نظرات و اندیشه‌های نو

نقش مدیر در پرورش خلاقیت

نقش مدیریت در مجموعه‌هایی که خلاقیت و نوآوری از ضروریات و عامل اصلی است، بسیار مهم و حساس است، زیرا مدیریت می‌تواند توانایی و استعداد خلاقیت و نوآوری را در افراد ایجاد، ترویج و تشویق کند و یا رفتار و عملکرد او می‌تواند مانع این امر حیاتی شود. هنر مدیر خلاق عبارت است از استفاده از خلاقیت دیگران و پیداکردن ذهن‌های خلاق. مدیر خلاق باید فضایی بیافریند که خودش بتواند خلاق باشد و افراد سازمان را هم نیز برای خلاقیت تحریک کند و این فضا، فضایی است که از کار روزمره به دور است و به نحوی تفویض اختیار می‌کند تا هر کسی مشکل خودش را حل کند.
برای این که افراد در سازمان به تفکر بپردازند، باید محیطی ایجاد شود که در آن به نظریات و اندیشه‌ها امکان بروز داده شود. یکی از شیوه‌های بسیار مهم و پرجاذبه‌ی پرورش شخصیت انسان‌ها و همین‌طور خلاقیت و نوآوری و حتی رشد اجتماعی مشورت است و بدون تردید افرادی که اهل مشورت هستند، از عقل و فکر بیشتری برخوردارند و آنان که اهل آن نیستند از این امتیاز بهره‌ای ندارند. یک سازمان خلاق تا اندازه‌ی زیادی به خودکنترلی کارکنانش وابسته است. خودکنترلی خودش را در خواستن و تمایل برای ارائه ابتکار و خلاقیت به نمایش می‌گذارد.
مدیران می‌توانند هر سه مؤلفه‌ی خلاقیت یعنی تخصص، مهارت‌های تفکر خلاق و انگیزش را تحت تأثیر قرار دهند اما واقعیت آن است که تأثیرگذاری بر دو مؤلفه‌ی اول بسیار دشوارتر و وقت‌گیرتر از انگیزش است. انگیزش درونی را می‌توان حتی با تغییرات جزئی در محیط سازمان به طور قابل ملاحظه‌ای افزایش داد. این به آن معنا نیست که مدیران باید بهبود تخصص و مهارت‌های تفکر خلاق را فراموش کنند اما زمانی که اولویت‌بندی در اقدام مطرح می‌شود، آن‌ها باید بدانند که اقدامات مؤثر بر انگیزش درونی، نتایج فوری‌تری را موجب خواهند شد.

اثر کرونا بر کسب و کار اصناف کشور

اثر کرونا بر کسب و کار اصناف کشور

کسب‌وکارها این روزها شرایط متفاوتی را نسبت به سال‌های گذشته تجربه می‌کنند. شیوع ویروس کرونا و ترس اجتماعی ناشی از آن، باعث شده است که بسیاری از کسب‌وکارها از رونق بیفتند و تقاضا برای آنها با افت شدیدی روبه‌رو شود. این موضوع در سرلیست نگرانی‌های فعالان اقتصادی بعد از شیوع ویروس کرونا در ایران نیز قرار گرفت؛ چراکه به اعتقاد آنها بحران کرونا منجر به بروز یک سکته گسترده در گردش مالی بنگاه‌ها، ظهور بدهی‌های انباشته، نکول تعهدات مالی و بروز موجی از ورشکستگی‌ها و تعطیلی بعضی از کسب‌وکارها شده است. «دنیای‌اقتصاد» در گزارشی اثر کرونا بر ۲۲کسب‌وکار را بررسی کرده است. آسیب‌شناسی‌ها نشان می‌دهد تقاضا در ۱۵رسته صنفی با افت بیش از ۶۰درصد روبه‌رو شده‌ و هفت رسته مهم دیگر هم کاهش ۳۵ تا ۵۰درصدی تقاضا را تجربه کرده‌اند. ارزیابی‌ها نشان می‌دهد اثر ویروس چینی بر کسب‌وکارهایی همچون «خدمات گردشگری» و «باشگاه ورزشی» بسیار مخرب بوده؛ به‌گونه‌ای که میزان کاهش تقاضا برای این رسته‌های صنفی در بازه زمانی ۲۵روزه، ۱۰۰درصد است. پس از این دو رسته، «تالار پذیرایی»، «فست فود» و «لبنیات فروشی سنتی» بیشترین افت تقاضا را در این بازه زمانی تجربه کرده‌اند. طبق ارزیابی‌ها دو رسته صنفی«خشکشویی» و «تاکسی سرویس» وضعیت بهتری نسبت به سایر اصناف دارند.
تبعات شیوع کرونا بر کسب‌وکار اصناف کشور زیر ذره‌بین قرار گرفت. معاونت بازرگانی داخلی وزارت صمت در بازه ۲۵ روزه، آثار ویروس کرونا بر ۲۲ رسته مهم اقتصادی را مورد بررسی قرار داد. آسیب‌شناسی‌ها نشان می‌دهد تقاضا در ۱۵صنف از این گروه با افت بیش از ۶۰ درصد روبه‌رو شده‌ و هفت رسته مهم دیگر هم کاهش ۵۰ درصد به پایین را در میزان تقاضا تجربه کرده‌اند. بحران شیوع ویروس کرونا مدتی است به جان کسب‌وکارها افتاده است. این پدیده جدید نه‌تنها اقتصاد ایران را به قرنطینه اجباری فرو برده، بلکه بسیاری از بنگاه‌های اقتصادی را با روزهای سخت و دلهره‌آوری مواجه کرده است. به تناوب این نگرانی‌ها، بازار داخل هم به حالت تعلیق درآمده و بسیاری از فعالیت‌ها و کسب‌وکارهای کوچک و خرد با مخاطراتی مواجه شده‌اند. از سوی دیگر، در کنار قرنطینه کسب‌وکارها، مرزهای صادراتی ایران هم به دنبال تصمیم دولت‌های کشورهای همسایه بسته شده و اهالی کسب‌وکار را در تنگنای سخت ناشی از گسترش ویروس کووید-۱۹ آن‌هم در آستانه شب عید قرار داده است.
از همان روزهای نخست شیوع کرونا در ایران، برخی از فعالان اقتصادی برای ساماندهی به وضعیت دشوار پیش‌روی کسب‌وکار بنگاه‌ها و عبور از بحران کرونا دست به اقداماتی زدند. تشکیل کمپین «نفس» یکی از نخستین گام‌هایی بود که از سوی فعالان بخش‌خصوصی برای همراهی و کمک به بنگاه‌های کوچک و متوسط داخل کشور برداشته شد. هدف این کمپین حفاظت از کسب‌وکارها است تا بتوانند وضعیت پیش‌آمده را با کمترین آسیب و لطمه پشت‌سر بگذارند.

افتتاح نخستین شتابدهنده علوم و فناوری‌های شناختی

افتتاح نخستین شتابدهنده علوم و فناوری‌های شناختی

 

معاون علمی و فناوری رییس جمهوری در مراسم افتتاح این شتابدهنده با بیان اینکه حوزه علوم و فناوری‌های شناختی در سال‌های اخیر پیشرفت‌های قابل ملاحظه‌ای را تجربه کرده است، گفت: کلینیک مغز و شناخت نمونه‌ای از یک مرکز است که روش‌های جدید تشخیص و درمان برای بیماران و افراد عادی در آن ارائه می‌شود.
علوم فناوری‌های شناختی کیفیت سلامت جامعه را تحول می‎بخشد
ستاری ادامه داد: وجود بیماری‌هایی مانند افسردگی، آلزایمر و بیماری‌های شناختی نشان می‌دهد که مغز نیز همچون سایر اعضای بدن نیاز به توانبخشی دارد. با توسعه روش‌های جدید و ایده‌ها می‌توان در مسیر درمان گام برداشت. خوشبختانه بسیاری از این ایده‌ها در کشور در حال پیاده‌سازی است.
ی‌های شناختی برای پیشرفت این حوزه اقدامات جدی انجام می‌دهند که راه اندازی این شتابدهنده نیز در همین راستا است.

استارتاپ‌های حوزه علوم شناختی رشد می‌کنند

در ادامه کمال خرازی مشاور معاون علمی و فناوری رییس جمهوری در حوزه علوم شناختی گفت: ایجاد بازار کار و تولید محصولات مفید برای مردم کاری است که با راه اندازی این شتابدهنده دنبال می‌شود تا هدایت فارغ التحصیلان به خوبی انجام شود. این شتابدهنده از فارغ التحصیلان در این زمینه حمایت می‌کند.
بر اساس این گزارش، در حال حاضر ۳ استارتاپ در حوزه‌های پیشگیری از آلزایمر، غربالگری، مشاوره و آموزش اتیسم و آزمون‌های شناختی در این فضا مستقر هستند تا با حمایت از این استارتاپ‌ها شاهد رونق فعالیت‌های آنها باشیم. این اقدام ورود محصولات فناورانه را نیز به بازار تسریع می‌کند.
همچنین ۶ تیم برگزیده چالش سرمایه شناختی و طراحی بازی نیز در فضایی که شتابدهنده در اختیار آنها قرار داده است، مستقر هستند تا محصولات خود را با سرعتی بیشتر آماده ورود به بازار کنند.
با افتتاح این شتابدهنده با حمایت ستاد توسعه علوم و فناوری‌های شناختی معاونت علمی و فناوری گامی شکوفایی و رونق زیست بوم فناوری و نوآوری حوزه علوم و فناوری‌های شناختی برداشته شد.
همچنین در ادامه این مراسم معاون علمی و فناوری رییس جمهوری از کلینیک جامع توانبخشی مغز و شناخت بازدید کرد. این مرکز سال ۹۵ با هدف توسعه فعالیت های مغز و شناخت راه اندازی شد.
مغز و اعصاب، روانپزشکی کودکان و بزرگسال، چکاپ حافظه، ارزیابی سلامت سالمندان، روان درمانی و مشاوره، گفتار درمانی، کاردرمانی و فیزیوتراپی برخی از بخش‌های این مرکز است

کسب و کار با یک آمپول به افراد تزریق نمی‌شود!

کسب و کار با یک آمپول به افراد تزریق نمی‌شود!

عضو هیئت علمی دانشگاه امیرکبیر با بیان اینکه جوانان امروز تصور می کنند کسب و کار با یک آمپول به افراد تزریق می شود، افزود: کارآفرین از مشق و درس متولد نمی شود.
داوود فدایی با بیان اینکه بخش اعظم افراد جامعه دنباله رو دیگران هستند و بخش اندکی ایده های کارآفرینی دارند، گفت: «12درصد افراد ریسک پذیر نبوده و ایده ای ندارند ولی دارای مهارت می باشند.»
وی تصریح کرد: «یک درصد افراد جامعه ریسک پذیر بوده و مهارت و توان نوآوری را دارا می باشند.»
فدایی ادامه داد: «در گذشته با آموزش افراد را به کارآفرین تبدیل می کردند. این افراد فاقد توان نوآوری بودند. لذا امروز کسب و کارهایی می بینیم که اگر فاقد نوآوری باشند، تنها سه ماه عمر می کنند.»
وی با بیان اینکه از درس و کتاب کارآفرین استخراج نمی شود، گفت: «یک مدرسه کارآفرینی اگر از درس و کتاب سودی می برد که اقدام به درس دادن نمی کرد.»
فدایی افزود: «در خارج کشور ابتدا تست های روانشناسی از کارآفرین می گیرند تا مشخص شود آیا جز یک درصد جامعه که دارای مهارت و ایده هستند، قرار دارد یا خیر!»
وی با بیان اینکه جوانان امروز تصور می کنند کسب و کار با یک آمپول به افراد تزریق می شود، افزود: «کسب و کار دقیقا مانند کاشت، داشت و برداشت است.»
فدایی با علام اینکه 90درصد آموزه های دانشگاهی برای بیزینس متناسب نیست، افزود: «این آموزش متناسب با بازار کار نیست. از طرفی نوآوری نیازمند خلاقیت است.»
سیدحسین حسینی، مدرس دانشگاه و پژوهشگر مطالعات سیستمی مراکز رشد و نوآوری در کنار پارک های علم و فناوری را منجر به تبدیل ایده به کسب و کار دانست و افزود: «اگر دانشگاه ها خدمات یکپارچه ارائه دهند، به توسعه کسب و کار بسیار کمک می کند.»
وی نخ تسبیح کارآفرینی را ناظر بر هسته هدایت گری در دانشگاه دانست و افزود: «دانشگاه باید شرکت های بزرگ را وارد اکوسیستم خود کرده و کارآفرینی را هدایت و راهبری نماید.»
حسینی ادامه داد: «اگر هر جز بدرستی کار نکند، دانشگاه تنها به محل نمایشی برای مرکز رشد تبدیل می شود.»
وی ادامه داد: «اساتید دانشگاه و تیم آموزشی باید مقالات موضوعی را طی چندین سال بررسی کرده تا شکافی تحقیقاتی بیابند و بعد اقدام به کاری پژوهشی کرده و مقاله ای چاپ کنند. حال این استاد دانشگاه چه زمانی می تواند سراغ صنعت برود؟»
همچنین فرشید عبدی، عضو هیئت علمی دانشکده مهندس صنایع و سیستم های دانشگاه آزاد اسلامی تجاری سازی علم را از اقدامات مهم دانشگاه ها برشمرد و گفت: «بیماری مقاله نویسی را نمی توان کنار گذاشت اما باید بدانیم هیچ رویه ای در حوزه علم بهتر و کاربردی تر از یک تئوری خوب نیست!»
وی با بیان اینکه حتی اگر وارد صنعت می شویم، بدون داشتن تئوری و دانش وافی موفق نخواهیم شد، افزود: «دهه 60 بدلیل رشد جمعیت دانشگاه ها پر شد از کلاس و به مدارس بزرگی تبدیل شد و نتیجه منفی این روند را در نرخ های اقتصادی دیدم.»
عبدی با بیان اینکه برای تولید علم، صنعت و دانشگاه باید بهبود پیدا کرده باشد، گفت: «آنقدر که مقاله نوشته ایم، حوزه صنعت دچار بهبودی نشده است.»
در ادامه جعفر کرمی، مدیرعامل صندوق حمایت از توسعه کشاورزی با بیان اینکه دانشگاه های نسل سه هنوز در کشور بخوبی پیاده سازی نشده، گفت: «طرح کاراد موضوع کارآفرینی را از منظر رفع معضل بیکاری نگریسته است.»
وی ادامه داد: «امروزه شرایط اشتغال برای فارغ التحصیلان فراهم نیست؛ لذا طرح کاراد در نظر گرفته شده است تا بحث بیکاری فارغ التحصیلان مرتفع شود.»
کرمی با اعلام اینکه کارآفرینی در کشورمان باید همچون ژاپن به فرهنگ تبدیل شود، افزود: «در یک سیر منطقی اگر حتی یک کودک احساس کرد کارآفرین موفقی خواهد شد، نباید اجباری برای ورود به دانشگاه داشته باشد.»
وی افزود: «امروز کارآفرینی به فرهنگ تبدل نشده و قبل از هر اقدامی این روند باید در جامعه پیاده ساز شود.»

9 اصل مهم برای راه اندازی کسب و کار خودتان

9 اصل مهم برای راه اندازی کسب و کار خودتان

 

 

بسیاری از ما دنبال یک شبه پولدارشدن هستیم و برای آن نقشه می کشیم؛ ولی چیزی عایدمان نمی شود. برخی هم به امید یافتن شغلی مناسب سال ها از این شاخه به آن شاخه می پریم و باز هم هیچ چیز عایدمان نمی شود. از دیگر معضلات بسیار شایع در کشور ما، مشاغل بی ارتباط با تحصیلات است. در مجموع این عوامل افراد جامعه را از داشتن کسب و کار موفق باز می دارد.
• هیچ وقت مغرور نشو و تنهایی به راه خود ادامه نده.
• برنامه و هدف داشته باش.
• باور داشته باش و تغییرپذیر باش.
• اصولی گام به گامی برای ادامه راه مشخص کن؛ زیرا ایمن تر، سریع تر و بهتر از این است که خودت به تنهایی و بدون برنامه ادامه دهی.
• از اصول دیگران درس بگیر و با آن ها رقابت سالم داشته باش.
• کمک بگیر و از کسانی که آن راه را رفته اند، درخواست راهنمایی کن. غرور را کنار بگذار و شک به خودت راه نده.
• داشته های خود را همچون نقطه عطفی برای موفقیت بررسی کن.
• با خودت قرار بگذار و به راهت با تمام قدرت ادامه بده (اتفاقات شیرین و تلخ زندگی).

 

 

نُه گام خیلی ساده برای راه اندازی کسب و کار خودتان

از همایش ها و کلاس های رایگان مدیریت کسب و کار برای ثروتمندشدن خود کمک بگیرید که جرقه ای برای آغاز کار است.

اصل اول:واقعیت های خود را کشف کنید!

در این مرحله باید علایق و توانمندی های واقعی خود را بشناسید. نقطه جذاب ماجرا برای اغلب افراد، دقیقا همین جاست. سوال بیشتر افراد این است که برای راه اندازی کسب و کار، افزایش درآمد و دنبال کردن رویاهایمان دقیقا باید از کجا شروع کنیم و چه انجام دهیم؟ پاسخ ساده است:با قلب خود شروع کنید. اگر خودتان را خیلی خوب بشناسید به سادگی می توانید به سوالات اساسی زیر پاسخ دهید و برنامه ای عملی و دقیق برای تبدیل علایقتان به یک کسب و کار بزرگ تهیه کنید.
1. از کجا شروع کنم؟
2. چه کار کنم؟
3. موفق می شوم یا نه؟

اصل دوم:گنج های اطرافتان را بشناسید.

در این مرحله می آموزید به راحتی امکانات و سرمایه مورد نیاز برای آغاز کارتان را بیابید. پیش از این که سراغ بحث اصلی برویم، جا دارد سوالات موجود را بررسی کنیم:من که سرمایه و امکانات زیادی ندارم، چگونه برای خودم کسب و کاری راه بیندازم؟ اگر شما هم خواهان جواب این سوال هستید، می توانید این فصل را با دقت بیشتری مطالعه کنید. همان طور که تاکنون متوجه شده اید، قرار است با هم مسیری را طی کنیم که در طول این مسیر شما بتوانید کسب و کار خود را راه اندازی کنید و به درآمد دلخواهتان دست یابید. شعار ما هم از ابتدا همین بوده است:«راه اندازی کسب و کار خودتان با حداقل سرمایه و امکانات.»
احتمالا دوست دارید از این ابهام خارج شوید و بپرسید «حداقل» یعنی چقدر؟ دقیقا چقدر سرمایه نیاز دارم؟ چه امکانات باید در اختیار داشته باشم تا بتوانم این سبک از کسب و کاری را که شما از آن حرف می زنید، راه اندازی کنم؟ این ها سوالاتی هستند که خیلی زود جواب آن ها را خواهید گرفت، اما بگذارید ابتدا منظورم را از این جمله خیلی دقیق تر مشخص کنم تا بتوانید به زودی با عزمی جدی، برای راه اندازی کسب و کار خودتان گام های عملی تری بردارید.راه اندازی کسب و کار با حداقل سرمایه یعنی چه؟ این را به یاد داشته باشید که برای آغاز هر کاری، هم به سرمایه نیاز دارید و هم به امکانات.
اگر کسی می گوید هیچ سرمایه و امکاناتی برای آغاز کارتان نیاز ندارید، باید به صداقت او شک کنید. شما برای زندگی کردن و آب خوردن هم هزینه پرداخت می کنید و مالیات می دهید؛ حالا خنده دار نیست کسی بگوید برای آغاز کسب و کار پرمنفعت و کارآفرینی نیازی نیست هزینه کنید؟! پس خواهش می کنم این نکته را به یاد داشته باشید که هرگز نمی توانید با سرمایه اولیه کم و امکانات محدود، کسب و کار موفقی برای خود راه اندازی کنید! شاید اگر برای راه اندازی کسب و کار شخصی نیاز به امکانات و سرمایه نبود، اکثر مردم این جرات را پیدا می کردند که هر روز به دنبال راه انداختن کار خودشان باشند و احتمالا پستی به نام کارمند باقی نمی ماند!
برای راه اندازی کسب و کار، سرمایه اندک و امکانات کمی احتیاج دارید؛ در عین حال مطمئنم در هر شرایطی که هستید، می توانید کسب و کار خود را راه اندازی کنید. برای حل این ابهام در ذهنتان، می توانید این جمله را برای همیشه به خاطر بسپارید:«شما برای آغاز کار خودتان به سرمایه و امکانات زیادی احتیاج دارید و خبر خوب این است که تمام این امکانات و سرمایه را در اختیار دارید؛ فقط از وجود آن ها بی خبرید.»

اصل سوم:همین آلان سرمایه اولیه و امکانات مورد نیاز برای آغاز کسب و کارِ ایده آلتان را به دست آورید.

همین الان کاغذ و قلم را بردارید. به اطراف خودتان نگاه کنید. به هر چیزی که مالکیت آن را در اختیار شماست، فکر کنید. اگر برای خودتان اتاق خوابی دارید آن را روی برگه یادداشت کنید، گوشی هوشمند، یک دست کت و شلوار و خلاصه هر چیزی را به چشمتان می خورد و به فکرتان می رسد، یادداشت کنید. به ارزش مواردی که یادداشت می کنید توجه نکنید. به یاد بیاورید ارزش هر چیزی که شما دارید وقتی با توانمندی هایتان ترکیب شود، قابل اندازه گیری است. هر چیزی که یادداشت کردید، داشته بیرونی شما نام دارد.
حالا نوبت تهیه لیستی از داشته های درونی است. همه توانمندی های ذهنی، شخصیتی و علمی خود را روی کاغذ بنویسید. اگر فردی درونگرایید، روابط اجتماعی خوبی دارید، انسان مثبت اندیشی هستید، رویاپرداز خوبی هستید، نرم افزار خاصی بلدید، خوب آشپزی می کنید یا انسان درستکاری هستید، همه را بنویسید. هر چیزی را که از نظر خودتان و دیگران در آن تا حدی خوب عمل می کنید، روی کاغذ بیاورید و آماده باشید تا با تطبیق داشته های بیرونی و درونی تان، مسیر موفقیت و دستیابی به زندگی ایده آلتان را مشخص کنید.


اصل چهارم:ایده مناسب خود را انتخاب کنید.

در این مرحله می توانید یک ایده را که هم با داشته هایتان و هم با علایقتان همخوانی دارد، انتخاب کنید. همان طور که می دانید، قرار است به زودی توانایی تغییر زندگی را پیدا کرده و کسب و کار خودتان را راه بیندازید. برای راه اندازی کسب و کار و تبدیل شدن به فردی کارآفرین، نیاز به ایده ای مناسب دارید. اگر شوق پیشرفت دارید و علاقه مندید هرچه سریع تر زندگی خود را متحول کنید، می توانید با نهایت لاش به این نکته مهم ایمان بیاورید:«هیچ کس ایده پرداز نیست؛ هرکه ایده ای دارد، نیاز را حس کرده و بس».
برای ایده پردازی و تشخیص نیازهای فعلی جامعه ابتدا باید نیازهای خودتان را بشناسید و پاسخی برای آن ها پیدا کنید. احتمالا دلیل آن را فهمیده اید که چرا باید ابتدا به نیازهای خودتان رجوع کنید. بلی، چون شما واقعا راه منطقی و مشخصی برای پی بردن به نیازهای دیگران ندارید. شما باید برای ایده پردازی ابتدا به سراغ نیازهای خودتان بروید؛ زیرا فقط می توانید به نیازی پاسخ دهید که نیاز خودتان هم باشد. پس واضح است اگر شما با این سبک، ایده پردازی را تمرین کنید و ابتدا با نیازهای خودتان شروع کنید، می توانید موفقیت خود را تضمین کنید.
ادامه دارد…..
منبع خبر: سایت نمناک . کام

نقش دولت در بهبود کیفیت، امنیت و تنوع خودروها

نقش دولت در بهبود کیفیت، امنیت و تنوع خودروها

 

 

تولیدکنندگان در هر صنعت و صنفی با توجه به قدرت خرید و میزان تقاضا، حجم تولیدات خود را تنظیم می­کنند. با توجه به قدرت خرید مردم معمولاً خودروهای ارزان که ایمنی و کیفیت متوسطی دارند جایگاه پرتیراژترین و متعددترین خودرو را در کشور کسب می­کنند. طبیعی است چنین خودروهایی آمار بالای تصادفات و مرگ‌ومیر ناشی از آن را به خود اختصاص دهند. این در حالی است که خودرویی همچون ام وی ام 110 با ایمنی و کیفیت پایین و قیمت بالاتر از پراید به جهت پایین بودن تعداد، آمار تصادفات پایین‌تری دارند و از هجمه افکار عمومی به دورمانده‌اند.

مروری به روند صنعت خودرو نشان می‌دهد در چند سال اخیر خودروسازان کشور تا حدودی به محصولات تنوع بخشیده‌اند و پس از بحران ارزی، در قیمت‌ها ثبات ایجاد کرده‌اند و حتی کمتر از نرخ تورم مؤثر، قیمت تولیدات خود را بالابرده‌اند. به‌عنوان‌مثال شرکت سایپا با ایجاد تنوع در محصولات، سهم پراید را از ۷۰ درصد باثبات تقریبی قیمت به ۲۲ درصد رسانده است.

دو خودروساز کشور که اندکی از تکالیف قبلی دور شده‌اند و پس از برجام مشارکت‌های مناسبی را طراحی کرده‌اند توانسته‌اند با اصلاح ساختار مالی از فشار زیان انباشته بکاهند و سود تقسیم کنند. رسیدن از تکلیف راه‌اندازی غیراقتصادی کارخانه در ونزوئلا به کارخانه‌ای با توجیه اقتصادی مناسب در الجزایر موفقیت شایسته‌ای است البته باوجود مکانیزه‌تر شدن فرایند تولید، حفظ نیروی‌های موجود خود فشار مضاعف بر تولید است.

حال سؤال اینجاست درزمانی که خودروسازان رویکرد مناسبی را اتخاذ نموده‌اند باید در فرایند خروج پراید و ۴۰۵ از چرخه تولید همه فشار را مردم باید بر گردن بگیرند؟ آیا دولت در جهت افزایش قدرت خرید مردم و ارتقا امنیت و رفاه شهروندان نباید ورود کند؟ البته دولت یازدهم با رویکرد مناسب در حمایت از تولید و صنعت گام برداشته است؛ اما در صنعت خودرو هیچ تسهیلاتی از صندوق توسعه در نظر گرفته نشده است. بااینکه این شرکت‌ها سهامی عام و خصوصی‌تر شده‌اند.

بی‌تردید صرفاً خارج کردن پراید و ۴۰۵ از خط تولید کافی نیست چراکه خریداران با توان خرید خودروی ۲۰ میلیونی بلاتکلیف می‌مانند و اولین تأثیر این کار، افزایش بهای این خودروها خواهد بود و معلوم نیست خلأ ایجادشده چگونه پر خواهد شد. لذا، برای رسیدن به خودروهای باکیفیت یا باید قدرت خرید مردم از ۲۰ میلیون به محدوده ۲۵ تا ۳۰ میلیونی برسد یا دولت با مشارکت خودروسازان از طریق تسهیلات کم‌بهره به کمک این قشر بیاید.

به نظر می‌رسد دولت می‌تواند در جهت افزایش رفاه و ایمنی مردم با اختصاص وام کم‌بهره ۱۰ میلیون تومانی به خودروهای ۲۵ تا ۳۰ میلیونی، قدرت خرید را افزایش دهد و دامنه تقاضا را به خودروهای بالای ۲۵ تومانی برساند. ورود دولت به بحث خروج پراید و ۴۰۵ ضروری به نظر می‌رسد چراکه تولید خودرویی به قیمت و کیفیت پراید ممکن نیست و چه برسد به اینکه با ۵۰۰۰ دلار بتوانیم خودروی بهتر از پراید تولید کنیم. شاید این اتفاق در سطح خودروسازان جهانی نیز مقدور نباشد.

درهرصورت خودروی پرتعداد و ارزان، با داشتن آمار بالای تصادفات، همیشه در معرض نقد خواهد بود. ضمن اینکه معمولاً عوامل ایجاد تصادفات در مرحله بعدی موردتوجه قرار می‌گیرد. به‌عنوان‌مثال ناوگان حمل‌ونقل باری باسن متوسط ۲۵ سال حدود ۲۶ درصد از تصادفات منجر به فوت را ایجاد می‌کنند و برایشان خودروی ۲۰ یا ۴۰ میلیونی فرقی ندارد. همچنین بیشتر تصادفات در اثر کم‌خوابی و خستگی است و بیشتر باید افزایش کیفیت رانندگی موردنظر باشد؛ بنابراین افزایش کیفیت و ایمنی وسیله نقلیه ضرورت دارد اما کافی نیست.

لازم به ذکر است پراید به‌عنوان پرتعدادترین خودروی کشور، خدمات ارزشمندی را به قشر عظیمی از جامعه ارائه کرده است. ناوگان حمل‌ونقل شهری نیز مدیون این خودروست؛ اما وقت آن رسیده است دولت باتدبیر مناسب زمینه خروج آن و جایگزینی خودروهای مناسب را فراهم آورد. تکلیف دوباره به خودروسازان که اخیراً بر طبق لایحه هوای پاک مکلف به گارانتی اجباری شده‌اند، پروسه خروج را طولانی می‌کند. ضمن اینکه خودروسازان به‌عنوان شرکت‌های سهامی ده‌ها هزار سهامدار دارند و کسب سود و اتخاذ تدابیر مبتنی بر تولید سود از وظایف مدیران خودروسازی است. پاسخ به تقاضای ۲۰ میلیونی و انتقال خروج پراید و ۴۰۵ به سال ۹۷، استراتژی معقول خودروسازان است اما اگر دولت خروج سریع‌تر را مدنظر دارد بایستی با برنامه و ارائه تسهیلات با خودروسازان تعامل نماید.