بنیاد نوآوری کره (INNOPOLIS) در کره جنوبی جایزه برتر جوایز راه حلهای الهام بخش ISAP ۲۰۲۲ را از ISAP در ماه سپتامبر به خانه برد.
پارک علمی پوتسدام عضو ISAP که در منطقه متروی برلین براندنبورگ واقع شده است بیش از ۴۰ موسسه تحقیقاتی و بیش از ۱۲۵۰۰ محقق کارمند شرکت و دانش آموز را در خود جای داده است.
پارک علمی پوتسدام ۱۴۸ هکتاری در آلمان که پیش از این به خاطر مشارکتهای صنعتی دانشگاهی، مؤسسات علمی و پردیس فناوری در حال گسترش خود شناخته شده است از سرمایه گذاری تسهیلات جدیدی از DICOS استقبال می کند، یک شرکت فناوری ردیابی ماهواره ای که توسط یک فارغ التحصیل دانشگاه پوتسدام تأسیس شده است که میگوید می خواهد با مدرک IT خود بیشتر از ساختن اپلیکیشن انجام دهد.
این شرکت که در سال ۲۰۱۴ تأسیس شد، امروز ۴۲۵ کارمند دارد و قصد دارد تا سال ۲۰۲۶ به یک مرکز جدید در پردیس فناوری پارکها منتقل شود حدود ۶۰ نفر را در خود جای دهد. آندره ،کلوث مدیر عامل DIGOS در انتشار ماه اکتبر از پارک علمی که جهان را نسبت به گسترش مداوم پارک هشدار داد :گفت فوق العاده هستند. ما دانشگاه پوتسدام را با مؤسسات ،نجوم فیزیک علوم کامپیوتر و علوم زمین در محل داریم. بنابراین استفاده از پتانسیل علمی برای پروژه های مشترک یا ارتقای دانشمندان جوان برای ما یک مزیت بزرگ است.
تا زمستان گذشته، بیش از ۲۱۴۰۰ دانشجو در دانشگاه پوتسدام ثبت نام کردند که بیش از ۵۰۰۰ دانشجو در برنامه های علمی و بیش از ۳۱۰۰ دانشجوی بین المللی از ۱۲۱ کشور جهان بودند. این مدرسه یکی از اعضای پارک علم و کسب و کار انجمن بین المللی پارکهای علمی و مناطق نوآوری IASP WS است که پارک به تازگی در سال ۲۰۲۰ به آن ملحق شده است. یک نظر سنجی جهانی IASP در سال ۲۰۲۲ نشان داد که بیش از ۴۱ درصد شرکتهای مستقر در پارکها و مناطق نوآوری اعضای آن منشأ محلی داشتند. در سپتامبر، این سازمان در کنفرانس سالانه خود در سویل، اسپانیا، از سه برنده راه حلهای الهام بخش ISAP ۲۰۲۲ استقبال کرد.
مقام اول: بنیاد نوآوری کره (INNOPOLIS) کره جنوبی جایزه برتر را برای ابتکار INNOPOLIS AI FRIENDS برای کمک به شرکتهای کوچک از طریق جشنواره ها ،آموزش فضاهای همکاری و مشاوره راه حل های آزمایشی که کارآفرینان، دانشگاهیان و محققان را به هم مرتبط میکند، به دست آورد.
مقام دوم مالاگا TECHPARK ، اسپانیا واقع در شهر مقر IASP افتخار نایب قهرمانی را برای «INNOINVEST» به دست آورد پروژه ای که به SMEها برای دسترسی به سرمایه گذاری کمک می.کند IASP اظهار داشت: «همکاری با سایر اعضای IASP TEHNOPOL، برلین ADLERSHOF و پارک علم و فناوری ،پوزنان رویکرد جدیدی در فرآیند سرمایه گذاری برای کمک به SMEهای نوآور برای یافتن شرکای تجاری و یا مالی است.
مقام سوم پارک علمی دانشگاه شاهزاده سونگکلا، تایلند با هماهنگ کردن تجارت با علم و فناوری، برنامه ای که به کشاورزان تایلندی کمک میکند تا در بازارهای بین المللی رقابت کنند مقام سوم را به دست آورد و از طریق فعالیتهایی راهی جدید برای توسعه و حفظ بخش کشاورزی بیابد. کشاورزان و کارآفرینان محلی را تشویق کنید تا به دنبال فرصتهای جدید برای محصولات محلی باشند.
فینالیستهای این افتخارات عبارت اند از پارک فناوری پزشکی AMTZ در آندرا پرادش هند، پارک زیستی در برزیل؛ OPENZONE ایتالیا؛ توسپارک موسسه تحقیقات نوآوری جیانگ سو در چین و پارکهای فناوری آریزونا.
https://enun.ir/wp-content/uploads/2022/12/نوآوری-در-پارک-ها.jpg8451753دانشگاه کارآفرینhttps://enun.ir/wp-content/uploads/2020/05/logo-s-300x71.pngدانشگاه کارآفرین2022-12-24 10:00:002022-12-23 17:47:53جذب نوآوری، نام بازی این پارکهای آیندهنگر
شبه مدرس کارآفرینی: در این روزها مسئلهی «کارآفرین شدن» بسیار فراگیر شده و در این تبوتاب کارآفرینی، بسیاری از افراد میخواهند هرچه زودتر مسیر کارآفرینی را طی کرده و بر جای الگوهای بزرگ جهانی در این حوزه تکیه بزنند.
پیشتر در تعریف کارآفرینی (Entrepreneurship) گفتیم که کارآفرینی، نوعی تولید ارزش هست. طوری که به آن «ارزشآفرینی» هم میگویند و این تولید ارزش، یکشبه رخ نمیدهد. بلکه فرآیندی زمانبر و مملو از چالشها و شکستها و همچنین تلاشها برای دوباره برخاستن میباشد.
در این مسیر، نقش آموزش و کسب مهارت بیش از گذشته اهمیت پیدا میکند. کسب اطلاع و آگاهی از جهان پیرامون کسبوکار و همچنین تمرینات مهارتی که بایستی مستمر انجام شود تا یک کارآفرین حرفهای ساخته شود، اما مسیر آموزش کارآفرینی هم بهمانند خود کارآفرینی، دارای چالش و حساسیتهای منحصربهفردی است که علاقهمندان به این حرفه، باید به آن توجه ویژه داشته باشند.
کارآفرین میتواند در این مسیر از کمک افراد زیادی بهره ببرد. مدرس، منتور، کوچ، تحلیلگر کسبوکار و مشاغل مرتبط دیگر این حوزه، بهنوبه خود برای پیشرفت کارآفرینان، به ایفای نقش میپردازند. هرکدام از این افراد، باید نقش خود را بداند و بشناسد و با توجه به تخصص و تجربهای که دارند، به جامعه کارآفرینی کشور خدمت کنند.
تحصیلات یا تجربه؟!
یک مدرس کارآفرینی، چه ویژگیها و مشخصاتی باید داشته باشد؟ تحصیلات دانشگاهی و آکادمی؟ یا تجربه کار؟ و یا تلفیقی از این دو؟
جواب مطلقی برای این سؤالات وجود ندارد. اگر به دنبال پاسخ نسبی هستید، بهتر است چند قدم جلوتر برویم و وضعیت آموزش کارآفرینی و تأثیر آن در پیشرفت صنعت آموزش کسبوکار بررسی کنیم. آیا این تأثیر بهطورکلی و از همه جوانب باعث شده جایگاه کارآفرینی و کسبوکار بهتر از دههی گذشته باشد یا خیر؟
به نظر میآید در بخشهایی مثل بازاریابی و فناوری، پیشرفتهای خوبی حاصلشده باشد؛ اما این تمام ماجرا نیست. بلکه حوزههای مهمی مثل استراتژیک، منابع انسانی، روابط عمومی و … هنوز شرایط خوبی ندارند و این همان پاشنهی آشیلی است که کسبوکار در ایران از آن آسیب میبیند. همان حوزههایی که مستقیم از بطن دانشگاه و پژوهشها بیرون میآید و نقشآفرینی میکند. چونکه مسیر را خوب میشناسد و نقشه راه را با تمام جزئیات و موانع و میانبرهای آن به شما نشان خواهد داد و کمک میکند تا کارآفرین با دقت و ارزیابی بهتری تصمیمگیری کند.
دیدگاه سنتی کسبوکار بر این عقیده است که یک فرد ابتدا در کنار یک استاد، به کسب تجربه پرداخته و در ادامه مسیر پیشرفت را تا تبدیلشدن به استادکار، طی میکند. این دیدگاه، برای آموزش نقش مجزا و مؤثری تعریف نمیکند. معتقد است که «کار» خود بهنوعی آموزش را هم دربرمی گیرد.
ابزار تجربه، در تعیین و تدوین اهداف و استراتژیهای کسبوکار که بهواقع شالوده کارآفرینی هستند، عاجز است و در سوی دیگر نمیتواند کسبوکار را بهدرستی تجزیهوتحلیل کند. همچنین در بخش روابط عمومی و منابع انسانی، اگرچه نگرش درست و مثبتی دارد که این بسیار ارزشمند است، اما تکنیکهای کاربردی این حوزه را در اختیار ندارد. هرچند که این نگرش مثبت، امروزه بهمرور کمرنگتر شده است.
در اینجا درمییابیم که تجربهای که البته میتواند ابزار مناسبی برای حوزههایی مثل فروش و بازاریابی باشد، نیازمند ابزار علم و پژوهش، برای اصلاح کاستیهای دیگر است. اینها در کنار هم مانند دو بال، میتواند کارآفرین را به اوج ببرد، اما قطع ارتباط علم باتجربه، باعث سقوط کسبوکار خواهد شد. مقوله مهمی که سالهاست با مضمون «ارتباط صنعت و دانشگاه» از آن یاد میشود اما هنوز این تعامل بهصورت عمیق و قدرتمند برقرار نشده است.
امروزه ساختن یک برند شخصی (پرسنال برندینگ) برای کارآفرینان و مدیران عامل کسبوکار مهم نبوده است؛ ولی هنگامیکه کسبوکار خود را در حوزه تخصصی خود راهاندازی میکنید، ضرورت ایجاد یک برند شخصی یا پرسنال برند را احساس میکنید.
برند شما همان چیزی است که شمارا از رقبایتان متمایز میکند و به شکلگیری یک اثر ماندگار در ذهن مخاطبان و مشتریان شما کمک میکند. بدون داشتن یک برند شخصی که مخاطب هدف شمارا جذب کند، ساختن یک تجارت سودآور و پایدار سخت و جانفرسا است. حتی اگر برای کسبوکارتان هم برنامه برندینگ دارید و آن را پیش میبرید، داشتن استراتژی برندینگ شخصی میتواند دوچندان به شهرت و موفقیت شرکت شما کمک کند.
پرسنال برندینگ برای کسبوکارهای کوچک بهمراتب آسانتر است اما در کسبوکارهای بزرگتر، تبیین استراتژیهای آن بهمراتب دشوارتر میشود.
داشتن پرسنال برندینگ به ۳ روش میتواند باعث شناخته شدن تخصص شما شود:
دسترسی به شبکه متنوعی از افراد باعث به دست آوردن دیدگاههای مختلفی میشود که به ظهور ایدههای جدید منجر شده و با گرفتن بازخورد مؤثر و مرتبط باعث میشوند که ایدههایتان را پالایش کنید.
شبکه گسترده امکان تکثیر سریع ایدههایتان را فراهم میکند، زیرا با پایگاه بزرگی از افراد شروع کردهاید که شمارا به صحبت، نوشتن بلاگ یا نشر ایدههایتان برای مخاطب تشویق میکنند.
شبکه شما بهتنهایی میتواند شکلی از تأیید اجتماعیتان باشد، زیرا شرکتی که در آن کار میکنید شمارا قضاوت میکند.
امروزه با توسعه اینترنت و همهگیر شدن شبکههای اجتماعی جذب مخاطب کاری پیچیده و دستنیافتنی نیست. هرکسی با دسترسی آسان به اینترنت و رسانههای اجتماعی میتواند برای خود مخاطبی بسازد، خود را بهعنوان یک متخصص معرفی کند و شروع به جذب مشتری برای کسبوکار خود کند. این دقیقاً همان کاری است که بسیاری از افراد جامعه ایران برای کسب درآمد انجام میدهند. خودتان دیدهاید افرادی را که امروز به اینفلوئنسر شبکههای اجتماعی شهرت دارند. درآمد آنها از تبلیغات چند برابر درآمد یک کارمند است. آنها دقیقاً همین کار را کردهاند؛ برای خود مخاطب ساختهاند، برای آنها تولید محتوا میکنند و با آنها ارتباط مداوم دارند.
حضور در رسانهها:داشتن یک برند شخصی قوی، زمینههای بازی جدیدی برای شما ایجاد میکند. رسانههای آنلاین مثل وبلاگها، سایتها، خبرگزاریها، پادکستها و رسانههای سنتی مانند مجلات، تلویزیون، رادیو و… همواره به دنبال متخصصهایی هستند که با آنها گفتوگو کنند. این رسانهها دائماً در جستجوی کارشناسانی هستند که بتوانند نظرات آنها را با مخاطبان خود به اشتراک بگذارند.
شبکهسازی:یکی دیگر از مزایای پرسنال برندینگ شبکهسازی است. هنگامیکه برند باشید و برند شما بهطور واضح بیان کند که چه کسی هستید، چهکاری انجام میدهید و چگونه به دیگران کمک میکنید، سایر افراد و کارآفرینان دیگر آسانتر ارزش ارتباط داشتن با شمارا درک میکنند. شما میتوانید با پرسنال برندینگ، شبکه رفقا و همکاران خود را، چه بهصورت آنلاین و چه آفلاین، سریع و مؤثر گسترش دهید.
جذب مشتری بیشتر: پرسنال برندینگ باعث میشود که شما بهعنوان یک کارشناس در صنعت یا حوزه شغلی خود مطرح شوید. این موقعیت به شما کمک میکند تا مشتریهای ایدهآل خود را جذب کنید. هنگامیکه شما بهعنوان یک متخصص شناخته شدید، مشتریهای فعلیتان، شمارا به دیگران هم معرفی میکنند.
موفقیت پایدار: یکی از مهمترین مزایای پرسنال برندینگ حفظ موفقیت است. باگذشت زمان، شغل شما گسترش پیدا میکند. حتی ممکن است پس از یک دوره شغلی، کسبوکار دیگری را در حوزهای دیگر شروع کنید. برند شخصی شما وقتی از یک کسبوکار به کسبوکار دیگر کوچ میکنید با شما میماند و موفقیت کسبوکار جدید شمارا تضمین میکند.
نکاتی برای پرسنال برندینگ موفقیتآمیز
1. برند خود را تعریف کنید:پیش از شروع مراحل پرسنال برندینگ و البته هر کاری، باید به این سؤال پاسخ دهید که «چه کسی هستید؟». بهترین راه برای یافتن پاسخ، نوشتن کلمات و ارزشهایی است که دوستان، خانواده و همکاران برای توصیف شما و کارتان به کار میبرند. در برندینگ شخصی صداقت بسیار مهم است.
از کلمات مثبت استفاده کنید تا شمارا به آنچه میخواهید، برسانند. تعاریف کلماتی مانند معتمد، دلسوز، یاریدهنده، عناصری هستند که باید در تعریف شما به تصویر بکشید.
2. مهارت و تخصص داشته باشید:شما باید برای پرسنال برندینگ جایگاهتان را مشخص کنید و پاسخ این سؤال را که «چرا مردم از بین تمام افراد، شمارا برای دنبال کردن انتخاب میکنند؟» بیابید. به چیزی بیندیشید که میتوانید آن را پیشنهاد و ارائه کنید.
3. یاد بگیرید که چگونه با دیگران ارتباط برقرار کنید:ارتباط مؤثر برقرار کردن با دیگران یکی از سختترین مهارتهاست که تأثیر بسیار زیادی بر پرسنال برندینگ شما دارد. حتی زیرکترین افراد نیز هنگامیکه قرار است در جمعی صحبت کند و خود را در مقابل هزاران نفر قرار دهند، مضطرب میشوند. با توجه به انسان بودن، مغز ما بهسرعت این حالت را بهعنوان حمله استنباط میکند و ما را به وحشت میاندازد که در این حالت نمیتوانیم بهطور مستقیم و درست فکر کنیم و این باعث میشود که در صحبت کردن تپق بزنیم.
شرکت در یک دورهی سخنرانی عمومی یا صرفاً تمرین در شرایط روزمره میتواند به شما کمک کند تا اعتمادبهنفس بیشتری پیدا کنید و همچنین هنگام رویارویی با ترس از صحبت کردن در مقابل جمعیت، آمادگی بیشتری داشته باشید.
4. خودتان باشید:این چیزی است که باید بنویسید و به آن توجه کنید. اغلب تأثیرگذاران رسانهای تمایل دارند که راهشان را تغییر دهند و به شخص دیگری تبدیل شوند، یعنی به شخصی که فکر میکنند مردم میخواهند او را ببینند؛ این میتواند خستهکننده باشد و بهآرامی شخصیت و ارزشهایی را که داشتید، از بین ببرد. یک لغزش کوچک سبب میشود که مخاطبانتان فرد پنهانشده در پشت این ماسک را ببینند.
برای پرسنال برندینگ مؤثر و همچنین زندگی کاری بهتر، نقاط قوت خود را در آغوش بگیرید و از نشان دادن نقاط ضعفتان نترسید، زیرا همه ما انسان هستیم. با پذیرش نقاط ضعفتان مخاطب بیشتر میتواند با شما ارتباط برقرار کند، زیرا این امر نشان میدهد که فرد متواضعی هستید و قابلیت سازگاری بیشتری دارید.
5. هرگز پیشرفت خود را متوقف نکنید:توسعه فردی چالشی همیشگی است؛ چه بدانید و چه ندانید، هرروز مطالب جدیدی را میآموزید. برای پرسنال برندینگ بهتر باید بدانید که برندی که رشد نمیکند، راکد است و بهراحتی نابود میشود، زیرا همهچیز تغییر میکند و مشاغل جدیدی ظاهر میشوند. باید مطمئن شوید که شما نیز در حال پیشرفت هستید. اگر مهندس کامپیوتر هستید، باید بدانید که چگونه نرمافزارهای روز دنیا را بسازید؛ در غیر این صورت، شخص دیگری جای شمارا خواهد گرفت؛ بنابراین، به یادگیری ادامه دهید، خودتان باشید، اعتمادبهنفس داشته باشید و اصالت خود را حفظ کنید.
برندسازی شخصی شمارا در اذهان حوزه کسبوکارتان ماندگار میکند. اعتبار، موضوع بسیار مهمی برای کسبوکارها بالأخص کارآفرینان است. هرچه اعتبار بیشتری داشته باشید، احتمال سرمایهگذاری افراد در محصولات شما بیشتر خواهد شد و این مهم بدون پرسونال برندینگ تحقق نخواهد یافت.
با پرسنال برندینگ همیشه روبهپیشرفت باشید و از فرصتهایی که پیش روی شما قرار میگیرد، حداکثر بهره را ببرید. در دنیای مدرن نمیتوانید هیچ بهانهای برای نادیده گرفتن برندسازی شخصی بیاورید. توجه خاص شما بهعنوان یک کارآفرین به این حوزه میتواند، درها را به روی فرصتهای جدید تجاری، اجتماعی و شخصی کسبوکارتان باز کند. فقط همواره به یاد داشته باشید که برندسازی شخصی چیزی نیست که یکشبه اتفاق بیفتد. باید بهطورجدی پیگیر باشید و دقیقاً بدانید که به دنبال چه چیزی هستید. در این صورت با بهرهبرداری از فرصتهای پرسنال برندینگ قطعاً موفق خواهید شد.
دکتر ساراناز مقیمی/ پژوهشگر حوزه روانشناسی کسب وکار
ماهنامه دانشگاه کارآفرین، در سال 1395 باهدف ترویج فرهنگ کارآفرینی در دانشگاهها به مدیریت دکتر امیررضا علیزاده مجد، دانشآموخته دکتری تخصصی کارآفرینی در آموزش عالی، تأسیس گردید و طی چهل شماره فعالیت در شش سال، در نقطه بهینهای قرار دارد. پیرو جلسه برگزارشده توسط شورای سیاستگذاری نشریه دانشگاه کارآفرین و در راستای جانشین پروری، تصمیمی در باب انتصاب سردبیر جدید اتخاذ و طی حکمی از سوی دکتر امیررضا علیزاده مجد به شرح ذیل ابلاغ گردید:
سرکار خانم مهندس عارفه داودی
با سلام و احترام
نظر به دانش و تجربه ارزشمند حضرتعالی در حوزههای مدیریت کسبوکار، کارآفرینی و رسانه، بهموجب این حکم، شما را به سمت سردبیر نشریه دانشگاه کارآفرین منصوب مینمایم.
امید است با توکل به خداوند متعال و نگرش متکی بر دانش و تخصص شما و با بهرهگیری از ظرفیت و پتانسیل موجود و تعامل حداکثری، همه توان و تجربه خویش را در راستای ترویج فرهنگ کارآفرینی در دانشگاههای کشور و ارتباط بیشازپیش صنعت و دانشگاه بهکارگیرید. توفیق روزافزون شمارا از خداوند بزرگ خواستارم.
ضمناً طی این انتصاب، از زحمات چندساله مهندس علیرضا سرحدی تقدیر و تشکر به عمل آمد و طی حکمی توسط مدیرمسئول، ایشان بهعنوان مشاور مدیرمسئول منتصب گردیدند.
امیدواریم این تغییرات زمینهساز رشد و تعالی این نشریه و ترویج بیشازپیش فرهنگ کارآفرینی در کشور شود.
دکتر امیررضا علیزاده مجد/ مدیر مسئول نشریه دانشگاه کارآفرین
https://enun.ir/wp-content/uploads/2022/11/انتصاب-سردبیر.png595737دانشگاه کارآفرینhttps://enun.ir/wp-content/uploads/2020/05/logo-s-300x71.pngدانشگاه کارآفرین2022-11-27 12:25:402022-12-01 10:03:16انتصاب سردبیر جدید نشریه دانشگاه کارآفرین
جامعه کارآفرین به مکان هایی اطلاق می شود که کارآفرینی مبتنی بر دانش به عنوان نیروی محرکه ای برای رشد اقتصادی، ایجاد اشتغال و رقابت در بازارهای جهانی ظهور کرده است. در این زمینه، دانشگاه کارآفرین نقش مهمی را هم بهعنوان تولیدکننده دانش و هم بهعنوان نهادی منتشر میکند. از این نظر، دانشگاه کارآفرین را میتوان به عنوان بازمانده از محیطهای رقابتی با استراتژی مشترکی که جهتگیری آن بر بهترین بودن در تمامی فعالیتهای خود (مانند داشتن وضعیت مالی خوب، انتخاب دانشجویان و معلمان خوب، تولید تحقیقات با کیفیت) است، تعریف کرد و تلاش میکند تا بهترین باشد. سازنده تر و خلاقانه تر در ایجاد پیوند بین آموزش و پژوهش. در نتیجه، یک دانشگاه کارآفرین نه تنها مروج اقدامات حمایتی چندگانه برای کارآفرینی است، بلکه توسعهدهنده تکنیکهای اداری، استراتژیها یا موقعیتهای رقابتی است. بر این اساس، دانشگاههای کارآفرین در مشارکت، شبکهها و سایر روابط با سازمانهای دولتی و خصوصی که چتری برای تعامل، همکاری، در میان عناصر اصلی یک سیستم ملی نوآوری هستند و تعاملات مختلفی دارند، درگیر هستند. این بدان معناست که دانشگاه کارآفرین چندین استراتژی و پیکربندی نهادی جدید را برای همکاری با دولت و صنایع برای تسهیل تولید و بهرهبرداری از دانش و فناوری اجرا میکند.
در ادبیات، مدلهای نظری تلاش کردهاند پدیده دانشگاههای کارآفرین را تبیین کنند. در همان زمان، در دوره 1995-2008 برخی از مطالعات تجربی این پدیده را در دانشگاه هایی از استرالیا، کانادا، چین، آلمان، ایتالیا، هلند، سنگاپور، سوئد، تایلند، ایالات متحده و غیره مورد تجزیه و تحلیل قرار داده اند. در نگاه اول، این مطالعات قبلی یافتههای مرتبط با شناسایی برخی از دانشگاههایی را که به عنوان نمونههایی از دانشگاههای کارآفرین در نظر گرفته میشوند، عوامل اصلی را، فرآیندهای سازگاری و تغییرات سازمانی، استراتژیهای داخلی و خارجی، انواع مختلف فعالیتهای کارآفرینانه و دانشگاهی ، ویژگی ها، فشارهای محیطی، توصیه های عملی، مفاهیم آکادمیک و موارد دیگر تشخیص دادهاند.
اتحادیه اروپا شروع به توسعه راهبردهای متعددی مانند بیانیه های بولونیا و لیسبون کرده است که به سمت تقویت نوآوری کارآفرینی در سطوح تحصیلات عالی است. قبل از این هنجار، دانشگاه های اسپانیا در اجرای چندین استراتژی با این هدف (UPC، UPV، UAB، UAM، USC و UMH) پیشگام بودند. این اقدامات اساس مزیت رقابتی پایدار آنها را نشان می دهد.
کارآفرینی مفهوم گسترده ای است که در چندین سناریو از جمله پروژه های علمی، شرکت های جدید و همچنین در پیکربندی جوامع مشاهده می شود. به طور خاص، در این سناریوی آخر، ارزش افزوده از طریق فرصتهای کارآفرینی ایجاد میشود که بین اقتصاد دانش سنتی و جدید تفاوت ایجاد میکند. علاوه بر این، دانشگاه چندین چالش فرهنگی، آموزشی، نهادی و قانونی را تجربه کرده است تا بتواند در یک محیط رقابتی جهانی بماند. در نتیجه این چالشها، پدیده دانشگاههای کارآفرین با یک استراتژی مشترک با تمرکز بر کارآفرینی در تمامی سطوح دانشگاهی پدید آمده است. این تعجب آور نیست زیرا از بدو تأسیس، دانشگاه به عنوان یک نوآوری برای پوشش نیازهای جوامع در نظر گرفته شده است. با این حال، دانشگاهها سازمانهای پیچیدهای هستند که شامل تعدادی از اجتماعهای تمرینی تودرتو و همپوشانی هستند و منافع اقتصادی دانشگاهها برای منطقه محلی چندان قابل مشاهده نیست. در این رابطه، فلدمن و دسروچرز (2003) دریافتند که ممکن است به فقدان انگیزه و تشویق برای فعالیت تجاری که ممکن است به طور بالقوه به نفع منطقه محلی باشد، نسبت داده شود.
توسعه دانشگاه کارآفرین در جهت تقویت : (1) روش های بهتر آموزش و با کیفیت بر اساس رشد شخصی که از خلاقیت و تجربه کارآفرینی حمایت می کند. و (2) استراتژی های بهتر برای مشوق ها. همچنین، الزامات صنعت با ضرورت توافقات همکاری قوی بین دانشگاه و صنعت مشهود است. به طور مشخص، بنگاههای کوچک و متوسط برای بقا در یک محیط رقابتی به این مکانیسمها نیاز دارند، زیرا در اقتصاد جدید مزیت استراتژیک اصلی شرکت دانش و سرمایه انسانی آن است. دانشگاه ایده ها و منابع انسانی واجد شرایط را تولید می کند در حالی که صنعت نیاز به منابع اقتصادی برای تبدیل ایده ها به محصولات مفید اقتصادی دارد.
https://enun.ir/wp-content/uploads/2022/11/دانشگاه-کارآفرین.png540850دانشگاه کارآفرینhttps://enun.ir/wp-content/uploads/2020/05/logo-s-300x71.pngدانشگاه کارآفرین2022-11-26 10:00:002022-11-24 11:21:07 توسعه یک دانشگاه کارآفرین
همه هنرمندان واقعی، به قول اکهارت تُله، خواه از آن آگاه باشند یا نه هنر را از جایگاه بیذهنی و سکون درون خود خلق میکنند. حتی بزرگترین دانشمندان نیز از این امر مستثنا نیستند. این ذهن آنهاست که پس از گذراندن ظریف این مرحله؛ به این بینش و انگیزه خلاق از طریق تفکر، شکل میدهد. برای آگاهی از میزان تفکر موردنیاز در این فرآیند، یک همهپرسی متشکل از ریاضیدانان برجسته آمریکایی ازجمله انیشتین انجام شده و این نتیجه بهدستآمده که «تفکر فقط نقشی فرعی در مرحله کوتاه و سرنوشتساز عمل خلاق ایفا میکند»؛ پس در بقیه زمانهایی که در حال فکر کردن هستید، چه اتفاقی میافتد؟
مطالعات بیان میکند که در حدود هشتاد تا نود درصد عمل فکر کردن، در بیشتر مردم، تکراری و بیفایده است. درواقع میتوان نتیجه گرفت بااینکه تفکر در ذهن شما اتفاق میافتد و ذهن ابزار قدرتمندی برایتان است، اما از آن بهطور صحیح استفاده نمیشود. پس باید چه کنید تا بتوانید از توانمندیهای فکری و ذهنی خود بهطور مؤثرتری بهرهمند شوید؟
در مقالههای اخیرم در سال جاری، سعی کردم تا از ورود واژههای کارآفرینی به دنیای بکر و زیباشناسانه هنر، تخریب خلاق و تولد صنایع خلاق پربازده، مطالبی را بهعنوان مقدمه بیان کنم. در حقیقت این بخش از گفتمان نشریه؛ بهطور علمی و عملی به کارآفرینی در حوزه هنر و صنایع خلاق میپردازد. پس چنانچه یک هنرمند هستید و میخواهید ارزش هنر خود را بهطور آگاهانه به سرمایه تبدیل کنید، با من همراه شوید. کسب و تجارت خود را راهاندازی کنید و توانمندیهای خود را بهطور بالفعل مدیریت نمایید.
برای شروع کافی است به مطالبی که در ابتدای مقاله خواندید، دوباره رجوع کنید و تصمیم بگیرید که از گپهایی که شناسایی کردید، در جهت استفاده بهینه از توانمندیهایتان بهره ببرید. «تفکر فقط نقشی فرعی در مرحله کوتاه و سرنوشتساز عمل خلاق ایفا میکند»؛ پس بیایید از قدرت ذهن و تفکر، در جای دیگری که بسیار موردنیاز و هوشمندانه است استفاده کنید.
آن نقطه گفتگو؛ فرصتهای کارآفرینی است که از کشف چیزهای جدید سخن به میان میآورد. دیگر یک ایده هنری، فقط محدود به هنرمند و عدهای معدود نمیشود، بلکه پای بازار به میان میآید و صف مخاطبان تشکیل میشود. حالا مشتریان با سلیقهها، نیازها و دیدگاههای متفاوتی، به یک اثر هنری مشترک چشم دوختهاند. در همین اثنا همچنان که دنیای هنر به نوآوری مستمر گرایش دارد، زمینهها برای انگیزش هنرمندان در تعامل با حوزههای دیگر فراهم میشود. الآن وقت آن است که خلاقیت، مهارت و ایدههایی ناب که از درونمایههای دنیای هنری سرچشمه میگیرند، با ویژگیهای کارآفرینانه پیوند بخورند و نتایج ثمربخشی به بار آورند.
اکنون نوآوری؛ سرعت حرکت به سمت جلو را بهبود میبخشد. برنامهریزی، بودجهریزی، ایدهیابی، اجرا و ارزیابیهای مستمر؛ چاشنی پر دغدغه کار میشوند. دقیقاً در این زمان است که قاب شهود هنرمند؛ به بزرگی دایره مخاطبانش، گسترش مییابد. اینجا است که دغدغه و نیازهای آنها، به دغدغه همیشگی او بدل میشوند و در این مسیر، آهسته و پیوسته، هنر شما به تجارت شما منتهی میگردد.
کارآفرینی به فرآیندی از اقداماتی اطلاق می شود که یک کارآفرین (فرد) برای تأسیس شرکت خود انجام می دهد. این یک پاسخ خلاقانه و نوآورانه به محیط است. بنابراین چرخه ای از اقدامات برای پیشبرد منافع کارآفرین است. یکی از ویژگی های کارآفرینی، توانایی کشف فرصت های سرمایه گذاری و سازماندهی یک بنگاه اقتصادی است که در نتیجه به رشد واقعی اقتصادی کمک می کند و شامل ریسک کردن و سرمایه گذاری لازم در شرایط عدم اطمینان و نوآوری، برنامه ریزی و تصمیم گیری برای افزایش تولید در کشاورزی، تجارت، صنعت و غیره است.
کارآفرینی یک مهارت ترکیبی است که حاصل ترکیبی از بسیاری از کیفیت ها و ویژگی هاست. اینها شامل تخیل، آمادگی برای ریسک کردن، توانایی گردآوری و استفاده از سایر عوامل تولید، سرمایه، نیروی کار، زمین و همچنین عوامل ناملموس مانند توانایی بسیج پیشرفت های علمی و فناوری است. از اقتصاد کلاسیک تا تحلیل پساکینزی، موضوع کارآفرین بررسی شده است. به طور کلی، اقتصاددانان معاصر موافق هستند که کارآفرین یک رهبر تجاری است و نقش او در تقویت رشد و توسعه اقتصادی نقشی محوری است. با این حال، در حال حاضر، هیچ اتفاق نظری در مورد اینکه چه چیزی فعالیت اساسی را تشکیل می دهد که کارآفرین را به یک چهره مهم تبدیل می کند، وجود ندارد. در حالی که برخی از اقتصاددانان هماهنگی منابع تولید، تأمین سرمایه یا معرفی نوآوری ها را شناسایی کرده اند.اساساً یک کارآفرین شخصی است که مسئول راه اندازی یک تجارت یا یک شرکت است. او دارای ابتکار، مهارت برای نوآوری است و به دنبال دستاوردهای عالی است. او عامل کاتالیزور تغییر است و برای خیر و صلاح مردم کار می کند. او پروژه های سبز جدیدی را راه اندازی می کند که ثروت ایجاد می کند، فرصت های شغلی زیادی را باز می کند و منجر به رشد سایر بخش ها می شود.
کلمه “کارآفرین” از ریشه فرانسوی “entreprendre” به معنای “تندرو” گرفته شده است. اصطلاح “کارآفرین” به نظر می رسد که توسط Cantillon (1755) وارد نظریه اقتصادی شده است، اما Say (1803) برای اولین بار به کارآفرین توجه ویژه داشت. با این حال، این شومپیتر بود که واقعاً زمینه کارآفرینی را با مرتبط کردن واضح آن با نوآوری مطرح کرد. تعریف دراکر از کارآفرینی، یعنی یک رشته سیستماتیک و حرفه ای، سطح جدیدی از درک را به حوزه ارائه کرد. شارما و کریسمن (1999) دو دسته از تفکر را در مورد معنای کارآفرینی شناسایی کردند. یک گروه بر ویژگی های کارآفرینی (مثلاً نوآوری، رشد، منحصر به فرد) تمرکز کردند در حالی که گروه دوم بر نتایج کارآفرینی (مثلاً ایجاد ارزش) تمرکز کردند.
یک موقعیت را به فرصت تبدیل کنید: کارآفرین شخصی است که یک شرکت را راه اندازی می کند. او به دنبال تغییر است و به آن پاسخ می دهد. تعاریف متعددی از کارآفرین ارائه شده است – اقتصاددانان او را چهارمین عامل تولید در کنار کار، زمین و سرمایه می دانند. جامعه شناسان احساس می کنند که جوامع و فرهنگ های خاصی میتواند کارآفرینی را ترویج کند، مثلاً در هند که می گویند گجراتی ها و سندی ها بسیار کارآفرین هستند. هنوز دیگران احساس می کنند که کارآفرینان مبتکرانی هستند که ایده های جدیدی برای محصولات، بازارها یا تکنیک ها ارائه می دهند. به بیان ساده، کارآفرین کسی است که فرصت را درک می کند، منابع مورد نیاز برای بهره برداری از آن فرصت را سازماندهی می کند و از آن بهره برداری می کند. رایانه ها، تلفن های همراه، ماشین لباسشویی، دستگاه های خودپرداز، کارت های اعتباری، خدمات پیک و غذاهای آماده همگی نمونه هایی از ایده های کارآفرینانه هستند که به محصولات یا خدمات تبدیل شده اند.
کارآفرینی شامل تصمیمگیری، نوآوری، اجرا، پیشبینی آینده، استقلال و موفقیت است و اینگونه است که کارآفرینی توسعه یافته است. در واقع برآیند عوامل پیچیده اجتماعی-اقتصادی، روانی، فنی، حقوقی و غیره است و یک فرآیند پویا و پرخطر است و شامل تلفیقی از سرمایه، فناوری و استعدادهای انسانی است.
کارآفرینی به طور یکسان برای مشاغل بزرگ و کوچک، برای فعالیت های اقتصادی و غیراقتصادی قابل استفاده است. کارآفرینان مختلف ممکن است در برخی از ویژگی ها مشترک باشند اما همه آنها دارای ویژگی های متفاوت و منحصر به فرد هستند و یک فرآیند جستجوی هدفمند و سازمان یافته برای تغییر است که پس از تجزیه و تحلیل سیستماتیک فرصت ها در محیط انجام می شود.
کارآفرینی یک فلسفه است، روشی است که فرد می اندیشد، عمل می کند و بنابراین می تواند در هر موقعیتی وجود داشته باشد، خواه کسب و کارخصوصی یا دولتی، یا در زمینه آموزش، علم و فناوری و یا فقرزدایی یا هر موقعیت دیگری. کارآفرینی را می توان به عنوان فرآیندی توصیف کرد که یک کارآفرین برای تأسیس شرکت خود انجام می دهد و یک فعالیت خلاقانه است و توانایی ایجاد و ساختن چیزی از هیچ است. این یک استعداد تشخیص فرصت است که در آن دیگران هرج و مرج، تضاد و سردرگمی را می بینند. به عبارتی نگرش ذهن برای جستجوی فرصتها، ریسکهای حساب شده و کسب منافع از طریق راهاندازی یک سرمایهگذاری است و شامل فعالیت های متعددی است که در مفهوم، ایجاد و اداره یک شرکت دخیل هستند
https://enun.ir/wp-content/uploads/2022/11/کارآفرینی.jpg7681024دانشگاه کارآفرینhttps://enun.ir/wp-content/uploads/2020/05/logo-s-300x71.pngدانشگاه کارآفرین2022-11-05 10:00:002022-11-04 20:13:21کارآفرینی و مفهوم آن
امروزه اقتصاد دانشبنیان بســتر اصلي خلق ثروت در جوامع بهحساب میآید و دانش و تكنولوژي نقــش بیبدیلی در خلــق ارزش و اقتصاد دانشبنیان را دارد. بســتر اصلي تحول در اقتصاد جوامع اقتصاد دانشبنیان میباشد و شــاهراه تحقق اين مهم حركت دانشگاهها به سمت دانشگاه نســل سوم يا دانشگاه كارآفرين میباشد. نسل اول دانشگاهها، دانشگاه آموزش محور نام دارد كه اصلیترین و تنها وظيفه آن، آموزش میباشد. نسل دوم دانشگاه پژوهش محور نام دارد كــه علاوه بر نقش آمــوزش بايد به انجام پژوهشهای كاربــردي نيز بهعنوان دومين وظيفه اشــاره نمود، اما نسل ســوم دانشگاهها دانشگاه كارآفريــن نام دارد كه علاوه بر دو وظيفه فوقالذکر، وظيفه كارآفرين نيز به شرح وظايف آن اضافه شده است. متأسفانه تجربه تلخ بسياري از دانشگاههای جهان به ما نشان میدهد كــه توجه صرف به حــوزه كارآفريني و اقتصاد دانشبنیان آنها را از وظايفي نظير آموزش و پژوهــش دور مینماید و در آیندهای نزديك دانشــگاه را به سمت مشکلات جدي و بعضاً زوال سوق داده است. آموزش، ســنگ بناي دانشگاههای نسل دوم و ســوم اســت و به بيان بهتر بايد گفت، نسل دوم و سوم دانشگاهي در سايه آموزش صحيح و كارآفرينانه تحقق خواهد يافت. متأسفانه بستر آموزشي حاكم بر بسياري از دانشگاههای كشور ما آموزش ســنتي و يكنواخت بوده و گواه اين ادعا سرفصلهای آموزشي، شيوه ارزيابي دروس و روش تدريس اســاتيد محترم میباشد. بهطور مثال پروژههای درســي را بايــد در نظر گرفت كه بهصورت کاملاً يكســان با رویهای ثابت در دانشگاهها پيش میرود و بــه بياني بهتر همه دانشجويان به يك شيوه ارزيابي میشوند و نقطه آغاز بحث ما دقیقاً همين نقطه است! جايي كه جايگاه علوم يادگيري و آمــوزش کاملاً ناديده گرفته میشود و خروجي آن میشود آموزش غير اثربخش كه فلســفه ياددهي و يادگيري در آن به كمترين شكل ممكن مشاهده میگردد.
تحول در آموزش، بستر اصلي دانشگاه كارآفرين
بــا نگاهي بــه نظریههای نوين آموزش و يادگيري نظير يادگيري تجربي دیویدكلب میتوان دريافت كه شيوه يادگيري هر دانشجو در كلاس میتواند متفاوت از ديگري باشــد و شيوه آموزش يكسان و پروژههای درسي يكسان مصــداق بارز نا عدالتی در سيستم آموزشي میباشد.
همانطور كه اشاره شد هســته اصلي دانشگاههای كارآفريني ياددهي و يادگيري است و تا زماني كه نظام آموزشي بر آزمونهای پايان نيمســال متمركز باشــد، آزمون دادن و آزمون گرفتن جاي ياددهي و يادگيري را خواهد گفت و مشابه بروكراسي ماكس وبر كه ابزار جايگزين اهداف گرديد، اين ضايعه در نظام آموزش عالي ما نيز رخ خواهد داد.
در نگاه آسيب شناسانه به اين موضوع و تجربه زيسته برگزاري دورههای روش تدريس، مربیگــری و… نشــان میدهد كه مدرسان دانشگاهي به علت ضعف در آموزشهای ضمن خدمت، آگاهي لازم از شیوههای روش تدريس و يادگيــري را ندارنــد و به این علت است كه آموزشهای برگزارشده در دانشگاهها در اكثر اوقات ماهيت اثربخش خود را از دســت دادهاند، به طوریکه طبق بررسي انجامشده بين تعدادي از اســاتيد حقالتدریس دریکی از دانشگاههای كشور كه بين 3 الي 12 سال سابقه تدريس در پرونده خوددارند، مشخص گرديد براي هیچیک از اين مدرسان، دورهای تحت عنوان آموزش
ضمن خدمت برگزار نشده است و اين خلأ بزرگ يكي از اصلیترین علل ضعف سيستم آموزشي فعلــي حال حاضر كشــور عزيزمان میباشد. مديران دانشگاهي و سیاستگذاران اين عرصه بايد دقت زيادي به اين مهم داشــته باشند كه آموزش، سنگ بناي توســعه جوامع میباشد و تجارب کسبوکارهای موفق نشان میدهد كه آموزش اثربخش و هدفمند، باعث بقا و توسعه کسبوکارها بوده و نگاه هزينه محور به فرآيند آموزش سازماني نداشته باشند و سرمایهگذاری در آموزش را سرمایهگذاری در آینده سازمان خود بدانند، بهویژه اينكه دانشگاهها بستر اصلي اقتصاد هر كشوري میباشد و جهت توفيق در امور اقتصــادي به نيروي كار خبره و دانشي احتياج است، لذا توجه به آموزش مستمر از اولویتهای نظام آموزشي ما بايد باشد. در انتها بايد اینگونه بيـان نمود كه پلكان كارآفريني در دانشگاهها و تحقق دانشگاه كارآفرين نيازمنــد پلكاني ايمن و محكم به نام آموزش است و بیاهمیتی بــه آموزش بهطور حتم اقتصاد كشور را از ريل خارج خواهد نمود.
https://enun.ir/wp-content/uploads/2022/10/اقتصاد-دانش-بنیان.jpg500751دانشگاه کارآفرینhttps://enun.ir/wp-content/uploads/2020/05/logo-s-300x71.pngدانشگاه کارآفرین2022-10-29 10:00:002022-10-26 14:31:54اقتصاد دانشبنیان در گرو تحقق دانشگاه كارآفرين
امـروزه شرکتهای کوچکتر و کارآفرینان نقــش اصلی را در اقتصاد اتحادیه اروپا ایفا میکنند. کارآفرینـی محـرک اصلـی نــوآوری، رقابت و رشد است. یک همبستگی مثبت و قوی بین کارآفرینی و عملکــرد اقتصــادی ازنظر رشد، بقای شرکت، نـوآوری، ایجــاد اشتغال، تغییرات تکنولوژیک، افزایش بهرهوری و صـادرات یافـت شـده اسـت. بااینحال، اتحادیـه اروپـا بهطور کامـل از پتانسـیل کارآفرینی خود اسـتفاده نمیکند. در ایــن زمینه، اتحادیه اروپا متعهد به تقویت کارآفرینی بهعنوان بخشی از اسـتراتژی خــود بــرای تغییــر اقتصاد و ایجاد قدرت اقتصادی و رقابتی آینده خود شده است. در کتاب سبز کارآفرینی در اروپا که در سال 2003 منتشر شد، هدف این بود که بیشترین مخاطب ممکن از ذینفعــان را در تنظیم برنامه سیاستهای آینده درگیر کند؛ و در ادامه کتاب سـبز، برنامه اقدام کارآفرینی که در سال 2004 منتشر شد، یک چارچـوب استراتژیک بـرای تقویـت کارآفرینی ارائه کـرد و پنـج حـوزه سیاسـت اسـتراتژیک را بـرای تقویـت پویایـی کارآفرینـی فعلـی در اتحادیـه اروپـا تعییـن کـرد. تقویـت ذهنیتهای کارآفرینـی یکی از پنج هدف استراتژیک برای مقابله بــا این چالش بــود که اتحادیه اروپا در تشــویق افراد برای تبدیل شدن به یک کارآفرین ناکام است.
اتحادیه اروپا متعهد به تقویت کارآفرینی
رونـد لیسـبون (Lisbon) در سـال 2002 بـر نقش آمـوزش بهعنوان ابــزار سیاستی بــرای رشد اقتصادی تأکید کرد کــه مؤسسات آمـوزش عالـی (HEI) میتواند نقشـی مرکـزی در ترویـج ذهنیتهای کارآفرینی داشـته باشـد. افزایـش تمرکـز بـر کارآفرینـی نیـز میتواند بهعنوان یــک سرمایهگذاری اســتراتژیک از ســوی مؤسسات عالی مختلـف دیـده شـود. ایده گنجاندن کارآفرینی بهعنوان یک موضوع آموزشی در ابتدا بهعنوان یـک مفهـوم، بلکـه بـه بـا چالشهایی روبـرو شـد. نـه لزوماً ایـن دلیـل کـه کارآفرینـی بهعنوان یـک موضـوع نیازمنـد رویکردهـای جدیـد و همچنین روشهای آموزشی فرا درسی و رویکردی چنــد رشتهای اسـت. تقویــت ذهنیتهای کارآفرینی مستلزم اقداماتی در کل سیستم آموزشی اســت. در بیانیــه کمیسـیون اتحادیه اروپــا تقویــت ذهنیتهای کارآفرینانــه از طریق آمــوزش و یادگیــری در سال 2006 بهوضوح بیان شده است: دانشگاهها و مؤسسات فنی بایــد کارآفرینی را بهعنوان بخــش مهمی از برنامه درسی، در موضوعات مختلــف ادغــام کنند و دانشآموزان را به گذراندن دورههای کارآفرینی ملزم یا تشویق کنند. ترکیب ذهنیتهای کارآفرینی و شایستگی بـا برتری در مطالعـات علمی و فنی بایـد دانشـجویان و محققان را قادر سازد تا ایدهها و فناوریهای جدیــد توسعهیافته خود را بهتر تجاریسازی کنند. اتحادیه اروپا (EU) مایل است کارآفرینی را بهعنوان بخشی از استراتژی خود بـرای متحـول کردن اقتصاد خود و ایجاد قدرت اقتصادی و رقابتی آینده خــود تقویت کند. برنامه اقدام برای ترویـج کارآفرینی بیان میکند: اتحادیه اروپا بهطور کامــل از پتانسیل کارآفرینی خــود استفاده نمیکند. این کشور نمیتواند افـراد کافـی را بـرای کارآفریـن شدن تشـویق کند. اروپـا، برخلاف ایالت متحده، پس از راهاندازی از نرخ پایین توسـعه رنــج میبرد. درحالیکه به نظر میرسد کارآفرینان آمریکایــی بازار را آزمایش میکنند و در صورت موفقیت، بهسرعت گسترش مییابند، بسیاری از ایدههای تجاری در اروپا هرگز به بازار نمیآیند، زیـرا قبـل از اینکـه در بازار آزمایش شوند، دوام آنها زیر سؤال میرود.
https://enun.ir/wp-content/uploads/2022/10/کارآفرینی-در-اروپا.jpg328500دانشگاه کارآفرینhttps://enun.ir/wp-content/uploads/2020/05/logo-s-300x71.pngدانشگاه کارآفرین2022-10-22 10:00:002022-11-04 17:41:58کارآفرینی در آموزش عالی در اروپا
دانشگاه ها مکان هایی هستند که در آن فعالیت های دانشگاهی در مقاطع کاردانی، کارشناسی و کارشناسی ارشد و همچنین انجام فعالیت های علمی و تولید علم به معنای جهانی انجام می شود. به عبارت دیگر، در مفهوم کلاسیک، دانشگاهها مکانهایی هستند که در آن فعالیتهای علمی پژوهشی انجام میشود و دانشآموزان برای آموزش در آنها گمارده میشوند. اما در نتیجه تغییرات جهانی، به دلیل تبدیل دانش به یک عامل جدید تولید و اهمیت بیشتر همکاری دانشگاه و صنعت، فرآیند تغییر در دانشگاه ها نیز وجود دارد. دانشگاهها در عرصه انتقال فناوری و دانش پیشتاز شدهاند، توجه بیشتری به خواستهها و انتظارات بازار داشتهاند و به یکی از عناصر اصلی همکاری در فرآیند توسعه تبدیل شدهاند. در نتیجه، این فرآیند به دانشگاه ها نقش کارآفرینی داده است و حتی دانشگاه ها به سمتی رفته اند که اغلب راه حل هایی برای مشکلات پیش روی صنعت پیدا می کنند.
نوآوری های فناوری پیشرفته، صنایع اطلاعات و ارتباطات در شرایط اقتصادی به سرعت در حال تغییر امروزه بازگشت اقتصاد جهانی یکی از عوامل تعیین کننده محیط رقابتی مختلف است. از این رو ایجاد رشد اقتصادی از طریق نوآوری های تکنولوژیکی به یکی از اهداف اولیه جوامع تبدیل شده است. در قرن اخیر خروجی های دانش علمی و فناوری با توجه به موقعیت اقتصادی روزافزون اهمیت دانش بنیان، نقش مهمی در ایجاد اقتصاد نوآورانه داشته است که بر اهمیت دانشگاه ها افزوده است. آنها با ایجاد یک منطقه کاربردی، یافتن تخصیصات و ایجاد سیستم های سازمانی، خود را با تغییرات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی ایجاد شده توسط فرآیند جهانی شدن تطبیق می دهند. به همین دلیل دانشگاه ها نیز در تلاش هستند تا با ایجاد تحولی نوآورانه و کارآفرینانه، منابع جدیدی را برای تضمین این تغییر ایجاد کنند. علم و فناوری این موضوع را درک کردهاند که دانشگاه ها این شانس را دارند که نقش فعالی در کمک به توسعه اجتماعی پیدا کنند.
در این زمینه، انواع نسل جدید دانشگاهها مانند کارآفرینان، شرکتها و دانشگاههای مجازی پدید آمدهاند و به این ترتیب دانشگاهها در حال تبدیل شدن به یک سازمان شرکتی جدید هستند که با هدف توسعه، نوآوری، کارآفرینی، قابلیت تولید و استفاده از سیستمهای آموزشی مناسب، دارای فرآیند تبادل اطلاعات دو طرفه منطقه ای و جهانی هستند. همچنین در قرن بیست و یکم انتظار میرود که دانشگاههای نسل بعدی، دانش علمی، آموزشی و کارآفرینی تولید کنند. مؤسسات آموزش عالی که می توانند اطلاعات و نوآوری را تولید، ذخیره کنند، به سود مادی تبدیل کنند، به افراد یا مؤسسات نیازمند انتقال دهند و توانایی مدیریت این فرآیندها را به صورت پایدار و روان داشته باشند، دانشگاه های کارآفرین نامیده می شوند.
دانشگاه کارآفرین از نظر رابرتسون (2008)؛
پیشگام در توسعه منابع دانشگاه،
به اندازه کافی نوآورانه برای توسعه پروژه های مهم حتی در مناطقی که بخش خصوصی نمی تواند از طریق همکاری با صنعت وارد شود.
می تواند اثرات کارآفرینی بر نهادهای پیشرو جامعه داشته باشد،
قادر به انجام مطالعات میان رشته ای با حذف مرزهای بین نهادی با استفاده از آخرین تکنیک ها،
تمرکز بر راه حل مشکلات جهانی و در نتیجه می تواند از توسعه جامعه صنعتی حمایت کند
آنها نسل جدیدی از موسسات هستند که می توانند با برآوردن نیازهای اطلاعاتی جامعه در ایجاد نتایج مشخص پیشرو باشند.
در مدل دانشگاهی کارآفرینانه و نوآورانه مست (2010)، روابط شرکتی برای نوآوری بین بخش دولتی، خصوصی و دانشگاه با ساختار مارپیچ سه گانه نشان داده شده است و این ساختار نیاز به استفاده از دانش را به عنوان سرمایه توضیح می دهد. بر اساس این مدل، برای به کارگیری دانش در نوآوری و فناوری، نیاز به همکاری سه جانبه است، نیاز به گسترش دانش به جامعه پس از تولید بیان میشود. در این مدل تاکید شده است که دانشگاهها که به عنوان نهادهایی که دانش را به جامعه گسترش میدهند، شاخهای صنعتی هستند که ارزش افزوده و شکوفایی تولید میکنند و ساختار سطح بالایی که این دو عنصر سازنده را با هم ترکیب و ارتقا میدهند. نهادهای دولتی یک کارآفرین در هنگام مطالعه تعاریف دانشگاه دارای سه کارکرد متفاوت است، یعنی کارآفرین بودن، تبدیل دانش به فعالیت کارآفرینانه و توانایی ایجاد ساختارهای کارآفرینانه در نتیجه تعامل دانشگاه و محیط. علاوه بر این، کارآفرینی دانشگاهی با تشویق دانشگاهیان در نظام آموزش عالی برای تبدیل کارهای علمی و اختراعات به ارزش افزوده اقتصادی مورد توجه قرار می گیرد. اکثر دانشگاهیان در فرآیند کارآفرینی دانشگاهی در تعیین نیاز به توانایی انجام کار هدفمند، انگیزه درونی و بیرونی بالایی از دانشگاهیان دارند تا بتوانند برای مشکلات اجتماعی راه حلی ارائه دهند.
https://enun.ir/wp-content/uploads/2022/10/کارآفرینی-دانشگاهی-و-دانشگاه-کارآفرین.jpeg13332000دانشگاه کارآفرینhttps://enun.ir/wp-content/uploads/2020/05/logo-s-300x71.pngدانشگاه کارآفرین2022-10-15 10:00:002022-10-14 13:32:12نظرات دانشگاهیان در مورد کارآفرینی دانشگاهی و دانشگاه کارآفرین