فعال عرصه کارآفرینی کشور و پیشتاز عرصه کارآفرینی استان هرمزگان
فعال عرصه کارآفرینی کشور و پیشتاز عرصه کارآفرینی استان هرمزگان
دکتر سید ابراهیم موسوی
یکی از اهداف اصلی نشریه دانشگاه کارآفرین معرفی کارآفرینان دانشگاهی این مرز و بوم میباشد، تا اساتید و دانشجویان بیش از پیش با پتانسیل هسته آکادمیک کشور عزیزمان آشنا شوند. لذا در این شماره قصد داریم با معرفی سید ابراهیم موسوی این مهم را ادامه دهیم که به بیان بسیاری، ایشان را به نوعی پدر کارآفرینی استان هرمزگان میدانند. در این مصاحبه سعی شده با سوال و جوابهایی مختصر و مفید ضمن صرفهجویی در زمان شما خواننده گرامی، زیر و بم افکار این کارآفرین را با شما در میان بگذاریم، باشد که نقطه شروعی باشد برای اینکه شما هم بدانید که اگر بخواهید قطعاً میتوانید.
در ذیل میتوان به برخی از سوابق علمی، پژوهشی و اجرایی ایشان اشاره نمود:
- دانشجوی دکتری کارآفرینی گرایش آموزش عالی
- رییس دانشگاه علمی کاربردی میناب
- رییس سابق شورای شهر میناب در استان هرمزگان
- دبیر سابق آموزش و پرورش استان هرمزگان
- مدرس کارآفرینی
- سرمایهگذار و موسس پروژه عظیم دهکده کارآفرینی هرمزگان
- مشاور بسیاری از نهادهای دولتی و کسبوکارهای خصوصی در استان هرمزگان
از چند سالگی وارد عرصه کسب و کار شدید؟
از حدود 7 سالگی و دوره دبستان وارد کسب و کارهای کوچک روستایی مانند فروش خرما یا لیمو که از محصولات عمده روستا بود، به قصد کمک به پدر که ایشان عامل اصلی ایجاد دیدگاه رویآوردن به کسب و کار حلال در بنده بودند، شدم. یاد گرفتم در گرمای سوزان تابستان و دمای 40 الی 50 درجه کار کنم و لیمو و خرما را برای عرضه به بازار جمعآوری کنم و این جرقهای بود برای ایجاد تفکر داشتن کسب و کاری مستقل در بنده.
آیا تا به حال کارمند بودید؟
بلی کارمند که شدم، 3 تا 4 بار کارمند شدم، از کارهایی دولتی زود فاصله میگرفتم، هم علاقهای به پشت میزنشینی نداشتم، هم اینکه احساس میکردم در فضای بیرون بیشتر میتوانم مفید باشم، بیشتر ترجیح میدادم به جای اینکه حقوق بگیرم تلاش کنم تا حقوق بدهم، به جای اینکه به فکر یک حقوق برای خودم باشم، به فکر دادن 40 تا 50 حقوق برای دیگران بودم. زمانی که دیپلم گرفتم مدتی در شهرداری میناب و در دفترفنی کار میکردم چون رشته دوره دبیرستانم ریاضی فیزیک بود و همراه مهندسین کار نقشهکشی، نقشهبرداری، محاسبات و . . . را یاد گرفتیم و بعد از ظهرها هم به همراه یکی از مهندسین در دفترفنی خصوصی کار میکردیم و به نوعی کار مهندسی عمران را در این مدت به طور کامل یاد گرفتم. در زمان تحصیل در دانشگاه در رشته مهدسی صنایع در اوایل دهه 70 و در حین آن به واسطه تجربهکار در شهرداری در دفترفنی سازمان برنامه بودجه سابق به صورت کار ساعتی و کار اصلاح نقشههای هوایی استان هرمزگان را انجام میدادم. یک سال هم در بخش صنایع روستایی سازمان جهاد کشاورزی بودم و مرتبط به تحصیلات دوره کارشناسی کار کردم و بعد مدتی در بخش آمار سازمان برنامه بودجه مشغول به کار شدم و بعد به خدمت سربازی رفتم و بعد از آن در سال 77 اولین کار رسمی را شروع کردم.
اولین کار مستقل شما چه بود؟ در حال حاضر بزرگترین پروژه شما چیست؟
در سال 1377 یک فروشگاه گیاهان دارویی را در میناب با توجه به نیاز مبرم بازار تاسیس کردم و البته علاقه و بستر مناسب این کار که از سوی خانواده پدری در این حوزه وجود داشت و کار عطاری و گیاهان دارویی را از پدربزرگ فقیدم یاد گرفته بودم و به همین دلیل مصمم پا به این عرصه گذاشتم و بسیار موفق شدم و نتیجه شروع این کار در سال 77 این شد که حدود 30 نفر از اقوام دارند به صورت مستقیم یا غیرمستقیم کسب روزی میکنند که حدود 5 فروشگاه در میناب در این حوزه توسط خانواده نزدیک ما اداره میشود.
در سال 78 اولین مرکز آموزش رایانه را در شهرستان میناب راهاندازی کردم که در آستانه سال2000 میلادی بود. اولین شرکت تجهیزات رایانه را در میناب راهاندازی کردم که نتیجه این کار آموزش حدود 2500 نفر در سطح اپراتوری رایانه و مهارتهای ICDL بود که تا سال 1384 این آموزشگاه را اداره میکردم، البته به طور همزمان در سال 1378 در اداره کار هم مشغول به کار بودم (به صورت پیمانی) و در سال 1380 استعفا دادم. در سال 1380 جذب شرکت تایدواتر هرمزگان شدم و 1 سال با این شرکت همکاری داشتم و از سال 1384 کلنگ راهاندازی مرکز علمی کاربردی شهر میناب را زدم.
جرقه تاسیس این مرکز از سال 1382 ایجاد شد و افق آن در دوره تحصیل توسط جناب آقای دکتر توفیق (معاون فعلی پژوهشی وزارت صنعت، معدن و تجارت) ایجاد شد و موفق شدم در سال 1387 مجوز این مرکز را اخذ کنم و افتخار میکنم که تا به حال حدود 2000 نفر در مقاطع کاردانی و کارشناسی از این دانشگاه فارغالتحصیل شدند (در چهار گروه صنعت، فرهنگی، مدیریت و خدمات کشاورزی) و در حال حاضر حدود 1000 نفر دانشجو داریم و خوشبختانه از سال 1389 به فکر اشتغال دانشجویان بعد از فارغالتحصیلی بودیم و ایجاد بستر مناسب راهاندازی کسب و کار توسط فارغالتحصیلان برای پاسخ به نیازهای منطقهای و استانی، دغدغه ذهنی من در 24 ساعت شبانه روز بود، در همینحال روی برنامه پنجم مطالعه میکردم که برخوردم به بحث احداث دهکدههای کارآفرینی که متاسفانه متولی آن در قانون به طور دقیق مشخص نبود، به هر حال مشغول به کار شدم و اساسنامهای برای احداث دهکده کارآفرینی تدوین کردم و اولین مدل دهکده کارآفرینی را در شهرستان میناب در سال 1389 را آغاز کردم و موفق شدم در سال 1390 مجوزهای لازم را اخذ کنم و در اردیبهشت 90 پروژه کلنگ خورد و در حال حاضر پروژه در حدود 80 درصد پیشرفت فیزیکی دارد و علت عقب بودن هم بروکراسی ناکارآمد اداری و نظام بانکی بوده است، و مانعتراشی در عرصه کارآفرینی که در جامعه ما وجود دارد. این پروژه افق روشنی را برای فارغالتحصیلان مرکز علمی کاربردی میناب دارد.
این پروژه طوری طراحی شده که در 4 گروه آموزشی ما یعنی، صنعت، کشاورزی، مدیریت و فرهنگ برای فارغالتحصلان چشمانداز اشتغال تعریف کرده است. این پروژه 4 فاز دارد که فاز 1 در حوزه کشاورزی امسال به بهرهبرداری میرسد (با توجه به ظرفیتها و پتانسیل منطقه) که شامل بستهبندی خرما، و محصولات کشاورزی، زرراعی، شیلاتی و همچنین سردخانههای بالای صفر نگهداری محصولات کشاورزی که پوشش دهنده ضعف عمده در نگهداری محصولات است که متاسفانه در گذشته و حال کشاورزان در فصل برداشت محصولات را به قیمت بسیار ارزان به بازار داده و میدهند و امکان عرضه در سایر ایام سال وجود نداشت. در بخش کشاورزی تاکید ما بر روی بستهبندی محصولات با فناورینوین و همچنین تولید محصولات سالم هست. در فاز اول 20 هکتار زمین در نظر گرفتیم تا جهت تولید در بخش کشاورزی و بستهبندی مناسب در بخش صنعت استفاده کنیم.
در حوزه خودرو بخش فنی شامل مکانیک خودرو، جوشکاری صنعتی، بحث معماری داخلی ساختمان، نقشهکشی صنعتی و همچنین بخش انفورماتیک از عناصر بخش صنعت ما هستند که به لطف خدا ما دانشجویان زیادی که همگی دارای توانمندی اجرایی هستند تربیت کردیم که در حال حاضر هم بسیاری از آنها مشغول به کار هستند. در بخش دامپروی نیز پرورش شتر مرغ، مرغ محلی و مرغهای تخمگذار محلی، از برنامههای ما خواهد بود. در حوزه مدیریت و فرهنگ نیز میتوان به بحث گردشگری روستایی و دورههای آموزشی مربوط به آن اشاره نمود، ضمناً در این حوزه ما صنایع دستی را نیز در اولویتهای برنامه خود داریم. شهر میناب شهر فرهنگ، تئاتر و سینما است که با توجه به وجود رشته فرهنگ در دانشگاه میناب، توسعه هنری شهرستان با رویکرد موسیقی و تئاتر است (هم در بحث آموزشی و در حوزه اشتغال). در حال حاضر شهر میناب سینما ندارد اما به همت مدیران ارشاد شهرستان سالن این اداره در اختیار فیلم دوستان و علاقهمندان به هنر قرار گرفته و این را نیز بگویم بازیگران بزرگی از میناب پا به عرصه سینما گذاشتند که در میان آنها میتوانم به دوست و همکلاسی عزیزم جناب آقای کورش زارعی اشاره کنم که در فیلم یوسف پیامبر، نقش برادر حضرت یوسف را در زمان عزیزی مصر به عهده داشتند.
شایان ذکر است ما در دل این دهکده یک پژوهشکده کارآفرینی خواهیم داشت که در آن از وجود اساتید برجسته و فارغالتحصیلان رشته کارآفرینی استفاده خواهد شد تا منبع تغذیه این دهکده از طریق راهاندازی و تقویت مرکز رشد، مرکز تحقیق و توسعه و همچنین تقویت هسته آکادمیک دانشگاه علمیکاربردی میناب شود. نکته قابل توجه اینجاست که این رویکرد باعث افزایش جذب دانشجویان مرکز ما نیز شد. اگر فقط 20 درصد مسئولین توجه و پشتیبانی بیشتری از رویکرد و فعالیتهای ما داشته باشند ما بهبود 100 درصدی در عملکرد خود خواهیم داشت. ضمناً جا دارد گلهای از مسئولین داشته باشم که هنگام اخذ تسهیلات یا . . . به خاطر عدم نگرش صحیح به کارآفرینی با سنگاندازی در امور واقعاً سرعت ما را کم کرده و میکنند و بنده این مشکل را همهجا بیان کردم، کارمندان، کارشناسان و مدیران متاسفانه درک صحیحی از نقش یک کارآفرین در رشد و توسعه اقتصادی و رفاه مردم کشور ندارند، که این رفتار و عملکرد علاوه بر صدمه به کارآفرینان و صدمه به رشد کشور، به آینده فرزندان این سرزمین نیز ضرر وارد میکند.
بنده به جای اینکه بروم در تهران یا بندرعباس کسب و کار ایجاد کنم و زودتر هم به سود برسم، تصمیم گرفتم این کار را در روستا انجام دهم، در قانون برنامه پنجم توسعه گفته شده بود که کسانی که در روستا دست به اینگونه فعالیتها بزنند 50 درصد از سرمایهگذاری باید به صورت بلاعوض توسط دولت انجام شود اما متاسفانه این مهم اتفاق نیفتاد و علاوه بر آن با نامهربانی مسئولین نیز مواجه بودیم. متاسفانه در هرمزگان و میناب بیشتر خانوادهها دوست دارند فرزندانشان جذب مشاغل دولتی شوند و اصلاً با فرآیند راهاندازی کسب و کار مستقل آشنایی ندارند. بسیاری از دانشجویان با قوانین نظامصنفی، با فرآیند اخذ تسهیلات بانکی و . . . آشنایی ندارند که ما در دهکده کارآفرینی ظرفیت آموزش در این حوزهها را فراهم کردهایم.
یک مرکز خلاقیت و آموزش کارآفرینی در این دهکده پیشبینی شده است. که حتی فردی بیسواد هم اگر به ما جهت راهاندازی کسب و کار رجوع کرد، ما نگرش، دانش و تجربه لازم را به او بدهیم. ضمناً این را نیز به جرات بگویم که بیش از 70 درصد فارغالتحصیلان ما با توجه به مشاورههای کارآفرینی صورت گرفته در حال حاضر مشغول به کار هستند و این ادعا قابل راستیآزمایی است و این را با قاطعیت میگویم که بعد از اتمام فازهای دهکده، 100 درصد دانشجویان جویای کار ما میتوانند، به هدف کسبوکار خود نایل شوند. اما این نیازمند نهادینهکردن فرهنگ کارآفرینی در تمام سطوح جامعه است. ضمن اینکه نیازمند به تامین مالی است، نه سنگاندازی بانکها در اعطای تسهیلات، من به خاطر حس تعلق و وابستگی از کار دهکده عقبنشینی نکردم اما با مشکلات زیادی در این عرصه روبرو شدم که این سنگاندازیها در واقع سرعتگیرهایی بر سر راه رشد و توسعه اقتصادی استان و به تبع آن کشور خواهد بود، اما من با ایمان، خود را وقف آموزش، کسب وکار و کارآفرینی استان و جامعه کردم و هیچ نگرانی ندارم، اما از مسئولین محترم میخواهم که تشریف بیاورند و بررسی کنند که ما در روستایی با این نرخ جمعیت چه کاری را کلنگ زدیم، روستایی که دارای چشمانداز استراتژیک روشنی است، چه کسی به ما کمک کرد؟
کسی برای بازدید از این پروژه آیا تا به حال آمده است؟ بعد از کلنگ زنی در سال 90 همه رفتند و ما را تنها گذاشتند، 6 سال است که به خاطر دریافت 3 میلیارد تومان تسهیلات، پروژه با کندی پیش رفته، البته2 میلیارد هم خودم سرمایهگذاری کردم، خواهش دارم از مسئولین که توجه به کارآفرینان را بیشتر کنند. شاید این مهم نیاز به آموزش کارآفرینی در تمام نهادها و سازمانها داشته باشد تا به صورت فراگیر آموزش کارآفرینی انجام شود، شاید بهتر باشد آموزش فرهنگ کارآفرینی جزو رئوس دورههای ضمن خدمت باشد، که البته اولین برداشت برای خود سازمان خواهد بود تا در اداره بهتر و همچنین کارآفرینی سازمانی قدمهای محکمی را بر دارد و از نتایج آن منتفع شود، ضمن اینکه ما باید از طریق مراکز رشد و واحدهای تحقیق و توسعه به بحث تجاریسازی تحقیقات دانشگاهی در صنعت بپردازیم، چیزی که متاسفانه غافل هستیم، بنده با توجه به تحقیقاتم در حال اجرای این مدل در شهر خود هستم.
شعار دهکده کارآفرینی ما این است که دهکده کارآفرینی نماد اقتصاد مقاومتی
تمام موادی که در این دهکده مورد استفاده قرار خواهد گرفت همگی ساخت داخل و به بیانی بهتر منطقهای خواهد بود، تا در عمل از تولید داخلی حمایت داشته باشیم، به دنبال تولید محصولات لوکس نیستیم و بیشتر به دنبال کیفیت ایرانی هستیم و برند ما نیز دهکده کارآفرینی شهرستان میناب میباشد، هدف اصلی ما تبدیل علم و پزوهش خلق ارزش و تولید ثروت خواهد بود.
در حال حاضر چند کسب و کار را به صورت همزمان اداره میکنید؟
در حال حاضر یک مرکز مشاوره کارآفرینی، مرکز علمی کاربردی میناب، دهکده کارآفرینی، مرکز آموزش راهدور برای دانش آموزان دبیرستان، مرکز نوآوری که اخیراً فعال شده، مرکز آموزش رایانه که هنوز فعالیت دارد و هر کاری که کسب و کار حلال باشد ما انجام میدهیم.
چند خواهر و برادر هستید و چند نفر آنها کارآفرین هستند؟
من خودم به این باور نرسیدم که کارآفرین هستم یا خیر! ما در مسیر کارآفرینی هستیم. 5 خواهر و برادر هستیم و هیچکدام کارمند دولت نیستیم و همگی کسب و کار مستقل و آزاد داریم و به نوعی زیر چتر تفکر خودم کسب و کار ایجاد کردند و به آنها همیشه مشاوره دادم و در بخشهای نظیر فرهنگی، کشاورزی، آموزشی ، صنایع دستی و . . . فعالیت میکنند.
آیا از وضع موجود زندگی خود پشیمان هستید؟ دوست داشتید کارمند بودید و زندگی آرامتری میداشتید؟
من کاری را انجام میدهم که قلباً به آن اعتقاد دارم، من تا سال 93 کارمند آموزش پرورش بودم و شاید برای خیلیها آرزو بوده، اما من به علت مشغله زیاد از این کار استعفا دادم، از اینکه این مسیر را انتخاب کردم به هیچوجه پشیمان نیستم، فقط از نامهربانیهایی که بر سر مسیر کارآفرینی و ایجاد کسب و کار برای جوانان، توسط مسئولین شهری و استانی ایجاد میشود گلایهمندم. وگرنه از انتخاب این مسیر به هیچوجه پشیمان نیستم، عاشق این مسیر هستم و همیشه سر کلاس درس کارآفرینی به دانشجویان میگویم، که افتخار میکنم که بالای درخت رفتم و محصول چیدم و بردم و به بازار فروختم و خار لیمو و خرما در دست و سر و پیشانی من رفته و در گرما، سخت کار کردیم و سختیهای آن دوره قطعاً سختتر از این دوره بوده است. البته، سختی عرصه کسب و کار بسیار شیرین است.
افق کارآفرینی استان هرمزگان را چطور پیشبینی میکنید؟
استان هرمزگان به نام پایتخت اقتصادی کشور نامگذاری شده است، اما چه انتظاری از این پایتخت باید داشته باشیم؟ اما همه شاخصها باید براساس یک پایتخت اقتصادی واقعی تعریف شود، این نهادهها باید به گونهای تولیدکننده ثروت باشد که این نام برازنده فعالیتها باشد نه فقط یک شعار! وقتی میبینیم بانکهای ما اختیار اعطای تسهیلات بالای یک میلیارد را ندارند و بیش از آن باید توسط تهران مصوب شود، آیا با این شرایط میتوان گفت که این استان پایتخت اقتصادی است؟ استانی که واقعا همه چیز دارد، از معدن تا کشاورزی، از شیلات تا سرمایه انسانی سختکوش، از گردشگری تا همه چیز پس چرا ما هنوز به آرزوی این پایتخت اقتصادی نرسیدیم؟ چرا؟ چون ترکیب بهینهای از این عوامل شکل نگرفته، لذا باز هم نقش آموزش و توانمدسازی است، تا وقتی مثلث موفقیت شکل نگیرد اتفاق مثبتی نخواهد افتاد:
کارآفرینی
دانایی توانایی
پلههای اصلی کارآفرینی، دانایی و توانایی است که ما در دهکده کارآفرینی بر اساس همین مدل پیش میرویم، تا منحنی عمر کسبوکار را تداوم ببخشیم. استان هرمزگان در عرصه صنعت و خدمات دارای ظرفیتهای بالقوه و بالفعل زیادی است که نیاز به ترکییب بهینه دارد و خلا اصلی، توانمندسازی نیروی انسانی در تماس سطوح جامعه این استان است.
به امید موفقیت همه کارآفرینان
سید ابراهیم موسوی
خدمتگزار مردم عزیز ایران
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید ؟در گفتگو ها شرکت کنید!