توسعه کارآفرینی جوانان؛ رمز تحقق اقتصاد مقاومتی
توسعه کارآفرینی جوانان؛ رمز تحقق اقتصاد مقاومتی
جوانان نخبه و دانشمند کشورمان؛ بزرگترین ذخیره و سرمایه آینده ما هستند. باید این ظرفیتها را مدیریت کرد و بهخوبی به کار گرفت. آینده امیدوارانه کشور وابسته به استفاده عقلانی از همین ظرفیتهاست.”
اقتصاد یک جامعه؛ پیشزمینه، محرک و زیربنای بسیاری از پدیدههاست. اقتصاد و عوامل اقتصادی، کیفیت زندگی مردم یک جامعه را تعیین میکنند. شاد بودن مردم بهنوعی میتواند به اقتصاد یک کشور و معیشت مردمش وابسته باشد. همچنین، سطح توسعهیافتگی یک کشور درگرو پیشرفت اقتصادی آن است. یا کودکان کار، دختران بیسرپرست و بد سرپرست همگی بهنوعی با چالش اقتصادی مواجه هستند. لذا بسیاری از موضوعات و معضلات اجتماعی ناشی از مسائل اقتصادی یک جامعه است. در جامعه ما نیز این روزها اقتصاد و معیشت مردم، اولویت اصلی کشور ماست. علاوه بر موارد فوقالذکر، بهبود وضعیت اقتصادی، قطعاً عزت کشور و امنیت ملی ایران اسلامی را نیز دوچندان خواهد کرد.
اما سیاست کلی و کلان کشور برای سال 96 توسط مقام معظم رهبری مشابه سال گذشته “اقتصاد مقاومتی، تولید و اشتغال” تعیین شد. اقتصاد مقاومتی یک مدل اقتصادی است که در آن اقتصاد یک کشور باید درونزا اما برونگرا باشد. همچنین، مقام معظم رهبری در پیام و سخنرانی نوروزی خود بر کلیدواژههایی مثل اشتغال جوانان و تولید داخلی تأکید زیادی نمودند. در اهمیت اشتغال باید گفت که دستیابی به اشتغال تماموقت، سودآور و کار شایسته از اهداف هزاره توسعه سازمان ملل متحد میباشد.
حقیقتاً امروز بیکاری جوانان در کشور یک آسیب جدی اجتماعی است. بیکاری یک افیون خانمانسوز است. البته بیکاری جوانان یکروند کلان در دنیاست. پیشبینیشده است که تا سال 2050 ممکن است بیکاری جوانان در دنیا دو برابر شود که 90 درصد آن در کشورهای درحالتوسعه خواهد بود. بیکاری موجب از بین رفتن ظرفیت اقتصادی، از بین رفتن ثبات اجتماعی، از بین رفتن ثبات اقتصادی، کاهش سلامت روانی، افزایش اقدامات مجرمانه و افزایش اقدام به خودکشی میشود.
“بیکاری یک افیون خانمانسوز است.”
از علل افزایش بیکاری جوانان میتوان به ویژگیهای نسلی اشاره کرد. هر نسلی دارای یکسری ویژگیهای خاص خود است. مثلاً نسل جوان و امروزی بهشدت تکنولوژی محور هستند. ساعات زیادی را در فضای مجازی سپری میکنند. اینیک پدیده روانشناسی است که افراد و صاحبان مشاغل و کار معمولاً به افراد همنسل خود بیشتر اعتنا و اعتماد میکنند تا به جوانان. عامل بعدی تغییرات جمعیت شناختی است که آمار و ارقام در سراسر دنیا حاکی از پیر شدن جمعیت دارد. این روند در برخی از مناطق دنیا مثل آمریکا و اروپا دهههاست که در حال وقوع است و در برخی دیگر از کشورهای کمتر توسعهیافته و توسعهنیافته در دهههای آینده اتفاق خواهد افتاد. پیر شدن جمعیت یک کشور، تعهد سیستمهای تأمین اجتماعی و نظام بازنشستگی آن را افزایش میدهد و باعث افزایش هزینهها و فشار بر نظامهای تأمین اجتماعی و دولتها میشود. در کشور خودمان پیشبینیشده است که در سالهای آینده ممکن است یکچهارم بودجه کشور صرف امور سالمندان و بازنشستگان شود. در چنین شرایطی یکراه فرار و کاهش فشار از سیستمهای تأمین اجتماعی، افزایش سن بازنشستگی و دوره خدمت است. این امر خود سبب حفظ کارمندان فعلی و افزایش بیکاری جوانان میشود. و عامل سوم دور بودن نظامهای آموزشی از نیاز صنعت و بازار و همچنین دور بودن این آموزشها از مهارتهای هزاره سوم مثل نوآوری، کارآفرینی، کارتیمی و شبکهسازی است. لذا به نظر میرسد باید بستری برای همت جوانانه جمعیت فعال کشورمان ایجاد کنیم.
“باید بستری برای همت جوانانه جمعیت فعال کشورمان ایجاد کنیم.”
این در حالی است که استعداد و ظرفیتهای بسیاری در کشور وجود دارد. نیروی انسانی توانمند و متخصص، بزرگترین منابع اصلی انرژی دنیا، منابع نفت و گاز، معادن غنی، موقعیت جغرافیایی ممتاز، حس امید به آینده، استعدادهای درخشان و حتی آمار پنجمیلیونی دانشجویان و حدود ده میلیون دانشآموخته یعنی فرصت. آمار 33 میلیونی جمعیت فعال و جوان کشور به معنای یک فرصت طلایی برای رشد و پیشرفت اقتصادی است. لذا باید براین ظرفیتها و تواناییهای کشور بهخوبی تأکید و تکیه کرد. جوانان نخبه و دانشمند کشورمان؛ بزرگترین ذخیره و سرمایه آینده ما هستند. باید این ظرفیتها را مدیریت کرد و بهخوبی به کار گرفت. آینده امیدوارانه کشور وابسته به استفاده عقلانی از همین ظرفیتهاست.
کارآفرینی، راهبردی مناسب برای تحقق اقتصاد مقاومتی است و کارآفرینی بهخصوص برای جوانان و به معنای واقعی آن؛ موتور محرکه تحقق اقتصاد مقاومتی در کشور خواهد بود. اساساً کسبوکار و كارآفريني در تمامی جوامع، يك ارزش محسوب ميشوند و کارکردهاي اقتصادی و فرا اقتصادي فردی و اجتماعی فراوانی دارند. متأسفانه هنوز گفتمان صحیح کارآفرینی چه در ادبیات دانشگاهی و چه در سطح سیاستهای توسعه و سطوح اجرایی کشور بهخوبی تبیین نشده است. عدم شناخت صحیح پدیده کارآفرینی بعضاً موجب آن میشود که بودجه کارآفرینی کشور صرف ایجاد مشاغل خانگی بعضاً غیر بهرهور در حوزههای اشباعشده بازار شود. قطعاً توسعه بنگاههای اقتصادی غیر بهرهور و غیرتخصصی کوچک، به معنای توسعه کارآفرینی نیست.
“کارآفرینی، راهبردی مناسب برای تحقق اقتصاد مقاومتی است.”
حال بحث اینجاست که برای توسعه کارآفرینی که قلب تپنده یک اقتصاد پویاست چه باید کرد؟ به نظر میرسد در ابتدای مسیر توسعه کارآفرینی در کشور هستیم. اما برای توسعه کارآفرینی جوانان و تحقق اقتصاد مقاومتی در عمل چه باید کرد؟ برای توسعه کارآفرینی، نیازمند ایجاد و توسعه یک اکوسیستم توانمند کارآفرینی در کشور هستیم. یک اکوسیستم کارآفرینی شامل ابعاد و مؤلفههای مختلفی است. لذا؛ کارآفرینان بهتنهایی قادر به تغییر رفتار بازار و نوآوری نیستند. درواقع، اﮐﻮﺳﯿﺴﺘﻢ ﮐﺎرآﻓﺮﯾﻨﺎﻧﻪ؛ یک جامعه تعاملی شامل انواع بازیگران و فعالان وابسته به یکدیگر میباشد. این بازیگران و فعالان دارای حیات مشترک بوده و بهصورت جمعی برای ارتقای یکدیگر تلاش و فعالیت میکنند. یک اکوسیستم کارآفرینی شامل ابعادی چون ﮐﺎرآﻓﺮﯾﻨﺎن، نهادﻫﺎ (رسمی و غیررسمی)، بازارها، ابعاد مالی، اجتماعی و غیره و عوامل زیرمجموعه آن مثل: دولت و مقررات، وجود حقوق مالکیت معنوی، تحقیق و توسعه، زیرساختهای تکنولوژی، حملونقل، انرژی، روش آسان و منطقی تأمین مالی، توسعه فرهنگ کارآفرینانه در جامعه بهخصوص میان جوانان، توسعه آموزشهای کارآفرینی و کسبوکار و سایر مؤلفهها است. همچنین به اعتقاد برخی محققان برای توسعه کارآفرینی باید بر سه مؤلفه اساسی انگیزش، مهارت و فرصت بهخوبی تمرکز کرد که در نظر گرفتن این سه مؤلفه در جامعه جوانان و جمعیت فعال کشور، حیاتی به نظر میرسد.
“برای توسعه کارآفرینی، نیازمند ایجاد و توسعه یک اکوسیستم توانمند کارآفرینی در کشور هستیم.”
از دیگر مواردی که باید در تحقق اقتصاد مقاومتی به آن توجه داشت توسعه صادرات غیرنفتی است. کشورمان علاوه بر نفت و گاز، ظرفیتهای بسیاری برای صادرات دارد. یا فرآورده سازی حداکثری بهمنظور افزایش ارزشافزوده و ایجاد شغل بیشتر در کشور، بهجای خام فروشی از موارد بسیار حیاتی در تحقق اقتصاد مقاومتی است. نرخ واردات و اقلام آن نیز باید منطقی شود. اقلامی را باید به واردات آنها پرداخت که در حال حاضر دانش فنی آن در کشور موجود نیست و یا تولید آن بهرهور و بهصرفه برای کشور نیست. واردات اقلامی که دانش فنی و همت تولید داخلی آن وجود دارد، چندان بهصرفه نیست. در کنار این سیاست باید به ارتقای کیفیت محصولات برای کسب قدرت صادرات و رقابت با محصولات مشابه خارجی توجه داشت. شاید امروزه یکی از علل اصلی واردات در کشور، کیفیت کم محصولات داخلی باشد.
نویسنده: دکتر مهدی گلسفید علوی / سردبیر
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید ؟در گفتگو ها شرکت کنید!