کارآفرینی اجتماعی راهی مناسب برای حل معضلات اجتماعی
کارآفرینی اجتماعی راهی مناسب برای حل معضلات اجتماعی
میزگرد تخصصی در حوزه مسائل اجتماعی؛ با حضور فاطمه موالیزاده (مدیرعامل خیریه قلب سفید)، زهرا حسینی (رئیس هیئتمدیره خیریه قلب سفید) و دکتر مهدی گلسفید علوی (محقق و مدرس دانشگاه)
امروزه در گوشه و کنار شهرهای مختلف کشور، بعضاً شاهد تصاویر دلخراشی هستیم. تصاویر عدهای که از سر ناچاری و بیخانمانی گور خواب شدند، کودکانی که بیرحمانه در هوای آلوده و نامساعد شهرها در سر چهارراهها یا در کورههای آجرپزی و … تمام سال مشغول کارند، سالمندانی که به خاطر نداشتن پوششهایی بیمهای تکدیگری میکنند و افرادی که در معابر مختلف شهرها برای درمان بیمار خود با خواهش، درخواست کمک مینمایند. در همین راستا، میزگرد تخصصی نشریه دانشگاه کارآفرین، با محوریت معضلات اجتماعی، کودکان کار، نقش مؤسسات خیریه، کارآفرینی و ارزشآفرینی اجتماعی، با حضور فاطمه موالیزاده (مدیرعامل خیریه قلب سفید)، زهرا حسینی (رئیس هیئتمدیره خیریه قلب سفید) و دکتر مهدی گلسفید علوی (محقق و مدرس دانشگاه) در محل خیریه قلب سفید برگزار شد که مشروح آن در ادامه آمده است.
گلسفید: فکر میکنم بهتر باشد ابتدا بحث را با پدیده تغییر آغاز نماییم. تغییر امروز در همه حوزهها وجود دارد. دنیای امروز، دنیای تغییر است. تغییر بر همه وجوه زندگی بشر سایه افکنده است. لذا مهم است که چگونه این تغییر را مدیریت نماییم. این موضوع مختص به یک حوزه خاص نیست. در برابر پدیده تغییر نباید منفعل بود و همچنین نباید همیشه در جهت خلاف تغییر بر سنتها و امور جاری پافشاری و اصرار نمود. آیا راهبردها و اقدامات مؤسسات خیریه و تفکر مددکاری در جامعه ما با توجه بهشدت پدیده تغییر باید متحول شوند؟
موالیزاده: محققان و صاحبنظران زیادی از دنیای امروز بهعنوان عصر عدم تداوم یاد میکنند. عصر عدم تداوم بدین معناست که دیگر تجارب و راهحلهای گذشته برای مسائل جاری و آینده جوامع بشری کارگشا نیستند و باید به شیوهای دیگر اندیشید. باید بپذیریم که جامعه و شیوه زندگی و بهتبع آن معضلات اجتماعی نسبت به ۵۰ سال گذشته تغییرات زیادی کرده است.
متاسفانه این روزها شاهد گسترش معضلات اجتماعی از قبیل ازدیاد کودکان کار، آسیب و خشونتهای خانگی علیه کودکان، زنان و بعضاً پسران، اعتیاد، فقر، گور خوابی و کارتنخوابی، وجود فرزندان بیهویت، نوزادان معتاد باوجود بیماریهای متعدد و … هستیم.
حسینی: بله دقیقاً. مانند کودکان کار که در خیریه آنها را تحت پوشش قرار میدهیم. كودكان كار به كودكانى گفته میشود که در كارگاهها، كارخانهها، كورههاى آجرپزى، سر چهارراهها، در منازل با حداقل امکانات و …. مشغول به کار هستند. متأسفانه آمار این کودکان در شهر تهران بسیار بالاست و مشکلات این کودکان و خانوادههای آنها بسیار فراتر از آن چیزی است که جامعه در مورد آن دیده و شنیده است.
موالیزاده: اما این پرسش در اینجا مطرح میگردد که آیا مددکاری اجتماعی و مسائل مرتبط با آن همگام با معضلات و چالشهای نوین رشد کرده است یا خیر؟ آیا ارزیابی کردهایم که وجود اینهمه سمینار، مصاحبه، مقالات مختلف و … به تثبیت جایگاه اجتماعی مددکاری کمک کرده و یا تنها از مرگ مددکاری پیشگیری کرده است؟
چالش اصلی کاستی در محتوا و دانستههای مددکاری اجتماعی است که از نیازهای جامعه عقبافتاده است. نگاه علم مددکاری نوین به مددکاری اجتماعی بهعنوان یکرشته علمی در توسعه اجتماعی و تغییرات اجتماعی است. یکی از دغدغههای مهم مددکاری اجتماعی موضوع عدالت اجتماعی است. همچنین، توجه به حقوق انسانی، مسئولیت اجتماعی، احترام به افراد علیرغم تفاوتهایی که دارند، مواجهه با معضلات اجتماعی، تقویت روحیه آسیبدیدگان و مشاوره صحیح و تخصصی افراد مطرح میباشد. باید به مددکاری اجتماعی نگاهی جدید داشته باشیم و با همکاری اساتید، صاحبنظران، دستگاهها، نهادها، تشکلهای مرتبط و خیریهها بتوانیم از قابلیتهای مددکار و ظرفیتهای موجود جهت درمان و پیشگیری از معضلات اجتماعی استفاده کنیم.
گلسفید: علاوه بر این موارد از قدرت رسانهها و شبکههای اجتماعی نباید غافل بود. وجود شبکههای اجتماعی بهخصوص از نوع مجازی و توجه خاص ایرانیان به این موضوع، به معنای وجود یک ظرفیت و فرصت بسیار ارزشمند است.
حسینی: نکته مهم دیگر ورود بانوان به حوزه مددکاری است. با توجه به گرایش زنان به مشارکت در فعالیتهای اجتماعی و داشتن احساس مادرانه و حس مسئولیتپذیری اجتماعی میتوان از قابلیت آنها در این زمینه بسیار بهره برد.
گلسفید: بر بهرهمندی از جوانان و ظرفیت جوانان، استفاده از همت و شور جوانانه نیز باید توجه و تأکید داشت.
موالیزاده: به نظر میرسد خیریهها و تشکلهای مردمنهاد با بهروز ساختن اطلاعات و رساندن سطح کارآمدی خود به استانداردهای بینالمللی و بهرهگیری از مددکاران متخصص و خبره، میتوانند تأثیر بسزایی در کاهش آمار بزه و ناهنجاریهای اجتماعی داشته باشند. ضمناً خیریهها میتوانند با جدی گرفتن بحث آموزش و تربیت صحیح مددکار اجتماعی حلقه ارتباطی باشند میان مددجویان و مددکاران اجتماعی .
حسینی: بله کاملاً موافقم؛ بهعنوانمثال در مورد کودکان کار، نیروهای داوطلب مددکاری و یاوران ابتدا باید آموزشهای لازم را دریافت کنند تا نحوه صحيح برخورد با كودكان را بدانند. این موضوع در مورد سایر معضلات اجتماعی و سایر جوامع نیازمند کمک و حمایت متفاوت است. مددکاران و یاوران، نیازمند دریافت آموزشهای تخصصی بر اساس ویژگیهای خاص گروههای متفاوت مددجویان هستند. بحثم را در مورد کودکان کار ادامه میدهم؛ مددکاران باید پس از دریافت آموزش، اين كودكان را در سطح شهر شناسایی کرده و به مؤسسات خیریه ازجمله خیریه قلب سفید معرفی نمایند. همچنین، مددکار باید بهصورت مستمر، از منزل و محل کار کودک بازدید نماید تا بر اساس نياز و اولويت هر خانواده خدمات درمانى، روانشناسى، آموزشى، معيشتى و … به آنها ارائه شود.
متأسفانه شرایط کودکان کار و خانوادههای آنها بهگونهای است که به كار كودكان نیاز است. نمیتوان یکباره کار کودکان را قطع کرد. در مرحله اول باید ساعات کار کودک را با حمایت کاهش داد و با آموزشهاى لازم آسيبهای احتمالی را حداقل نمود. در مراحل بعدی باید با ايجاد زمينه رشد و پیشرفت خانواده، نياز به كار كودك را بهصورت تدريجى از بين برد.
گلسفید: اما در حال حاضر خیریههای فعال زیادی در سطح کشور وجود دارند. نهادهای زیادی حمایت میکنند. خیرین زیادی فعال هستند. اما مشکل هنوز پابرجاست. بیشتر این مؤسسات مدل و فرایند یکسان و مشابهی در جذب مشارکتهای اجتماعی و حل معضلات اجتماعی دارند. من احساس میکنم در اینجا کارآفرینی و تفکر کارآفرینانه راهگشا خواهد بود. کارآفرینی بهعنوان یک فعالیت شبه اقتصادی نیز میتواند مطرح باشد. ما در طول تاریخ کارآفرینان اجتماعی زیادی را داریم. ارزشآفرینی اجتماعی و تغییر رفتار یک سیستم (اجتماعی) کار اصلی آنهاست. درواقع چطور میتوان یک خیریه را بهعنوان یک سیستم از موارد مشابه متفاوت ساخت؟ نوآوریهای اجتماعی همیشه در کشور ما موردتوجه مردم قرارگرفته است و امری جذاب تلقی شده است.
موالیزاده: نوآوریهای اجتماعی معمولاً ارزشآفرینی بالایی دارند. اما شاید هنوز تجلیل کمی در جامعه ما از این موارد میشود. یا شناخت کمی وجود دارد و آموزش در این زمینه لازم است. بسیاری از فعالان اجتماعی ما هنوز با این مسائل آشنا نیستند و به کارآفرینی به چشم ایجاد یک فعالیت اقتصادی یا شغل نگاه میکنند. البته برخی از فعالان اجتماعی، اکنون نیز به این موارد توجه دارند.
نویسنده : دکتر مهدی گلسفید علوی(محقق و مدرس دانش)
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید ؟در گفتگو ها شرکت کنید!