تحلیل محیط کسب‌وکار؛ بررسی وضعیت صنعت خودرو

تحلیل محیط کسب‌وکار؛ بررسی وضعیت صنعت خودرو

 

 

علت توجه دولتها به بخش خودرو

حمایت از بخش تولید به جهت ایجاد اشتغال و افزایش تولید ناخالص ملی موردتوجه دولت‌هاست. دولت‌ها با اخذ مالیات و عوارض از تولید خودرو منتفع می‌گردند. به‌طوری‌که از تولید نود میلیون دستگاه خودرو در سال 2015 با گردش مالی سه هزار میلیارد دلاری، حدود شش‌صد میلیارد دلار برای دولت‌ها درآمد ایجادشده است. سهم صنعت خودرو از GDP چین 7 درصد و در هند 6 درصد است. تولید ناخالص ملی کشور در سال 2015، 400 میلیارد دلار بوده است که سهم بخش صنعت حدود 16 درصد است که صنعت خودرو بیش از 3 درصد آن را عهده‌دار بوده است. این در حالی است که مالیات کمتر از 7 درصد تولید ناخالص ملی را شکل می‌دهد و بخش معدن تنها 1.2 درصد سهم دارد.

ارزبری صنعت خودرو 2.5 میلیارد دلار است اما جایگزینی تولید با واردات خودرو باعث خروج 13 میلیارد دلار ارز می‌گردد. بنابراین این صنعت بیش از 10میلیارد دلار صرفه‌جویی ارزی عاید کشور می‌نماید. موضوع بعدی کسب درآمد قابل‌توجه توسط نهادهای عمومی و دولتی است به‌طوری‌که به ازای 1 میلیون خودروی تولیدی؛ گمرک، تأمین اجتماعی، دارایی، بانک‌ها و تأمین‌کنندگان مالی و بیمه‌ها، درمجموع بیش از 10 هزار میلیارد تومان دریافت می‌نمایند. با افزایش تولید خودرو به 2 میلیون خودروبر اساس برنامه توسعه ششم، نهادهای عمومی و دولتی، سالانه به 20 هزار میلیارد درآمد خواهند رسید. همه این مسائل وجود و توسعه صنعت خودرو را توجیه می‌نماید.

تأمین مالی و اوراق بدهی

شرکت‌های بزرگ جهت تأمین مالی هزینه‌های خود با دشواری‌های بزرگی دست‌به‌گریبان‌اند و گاه تسهیلات با نرخ 30 درصد را به‌ناچار برای تأمین مالی خود می‌پذیرند. با تسهیلات 30 درصدی و مازاد نیرو، چگونه می‌توان با رقبای خارجی رقابت کرد. با رقبای خارجی که به نرخ 2 یا 3 درصد تأمین مالی می‌شوند و حکم محدودیت تعدیل نیرو ندارند و تکلیف‌های آن‌چنانی از سوی دولت خود ندارند، رقابت کار سختی است. شیوه جدیدی که اخیراً برای تأمین منابع مورداستفاده قرار گرفت اوراق مرابحه بود که شرکت سایپا با انتشار 500 میلیارد تومان از این اوراق با نرخ سود 18 درصدی، گام بزرگی در جهش کاهش هزینه‌های مالی برداشت و نشان داد امیدوار شدن به بانک‌ها با دارایی‌های سمی بالا و نرخ تسهیلات با فرمول نامعلوم، نمی‌تواند نسخه شفابخشی باشد و بازار سرمایه بهترین محل برای تأمین مالی شرکت‌های بزرگ و متوسط است.

ضرورت اصلاح ساختار مالی

با صورت‌های مالی جدید و ساختار جدید، شرکت‌ها  نفس دوباره می‌کشند. اصلاحات مالی در شرکت‌ها ضرورتی حیاتی است که با آن روح جدید در شرکت دمیده می‌شود و چابکی و انعطاف مالی، سرعت حرکت شرکت را دوچندان می‌نماید. ضمن اینکه جذب شرکای خارجی راحت‌تر صورت می‌پذیرد. مسئله‌ای که نیاز فعلی شرکت‌های متوسط و بزرگ است. دولت در شرکت‌هایی که  در آن‌ها سهم دارد  نه توان تزریق منابع دارد و نه اجازه تعدیل نیرو می‌دهد. بنابراین جذب منابع ارزان داخلی و خارجی در جهت کاهش هزینه مالی و همچنین توسعه شرکت‌ها یکی از الزامات در موفقیت شرکت‌هاست. با توجه به تجربه موفق برخی شرکت‌ها مثل سایپا، شایسته است دولت با تهیه دستورالعمل مناسب و از طریق برگزاری همایش و دوره آموزشی و هم‌چنین طراحی مشوق‌های مناسب، همه مدیران شرکت‌ها را به اصلاح ساختار مالی ترغیب نماید. لازم به ذکر است مدیریت جهادی و توجه به اقتصاد مقاومتی در کنار اصلاح ساختار مالی در سایپا، افزایش تولید بیش از 50 درصدی را رقم‌زده است.

برنامه ششم و توسعه ناوگان حمل‌ونقل عمومی

در برنامه توسعه ششم برای بخش صنعت و معدن، متوسط رشد سرمایه‌گذاری  18.8 درصدی در نظر گرفته‌شده است. متوسط رشد اشتغال 3.4 درصد و متوسط رشد سالانه بهره‌وری عوامل تولید 4.5 درصد هدف‌گذاری شده است.

در این برنامه، تولید خودرو سواری و وانت که در سال 94، یک‌میلیون و بیست هزار دستگاه بوده است برای انتهای برنامه (سال 99) 2 میلیون دستگاه پیش‌بینی‌شده است. تولید خودروی تجاری مثل کامیون و … از 20 هزار دستگاه در سال 94 به 60 هزار دستگاه در پایان برنامه خواهد رسید. بر اساس این برنامه، متوسط طول عمر مینی‌بوس از 24.6 سال به 18 سال، اتوبوس از 12.7سال  به 12.5، سواری بین‌شهری از 8.2 سال  به 8 و متوسط طول عمر ناوگان باری از 17.3 به 15 سال در پایان برنامه کاهش خواهند یافت.

این هدف‌گذاری‌ها نشانگر توجه به نوسازی ناوگان شخصی و عمومی است و برای خودروسازان نوید تلاش و افزایش تولید دارد. اما با توجه به‌سرعت پیش‌بینی‌شده برای کاهش متوسط سن ناوگان حمل‌ونقل عمومی، کاهش آلودگی و رسیدن به هوای پاک سخت خواهد بود و نیاز است به بحث نوسازی ناوگان حمل‌ونقل عمومی بیش‌ازپیش توجه گردد.

 

نویسنده:

حسین محمودی اصل

مدرس دانشگاه و کارشناس اقتصاد و کارآفرینی

نقش کارآفرینی در اقتصاد مقاومتی؛ ظرفیت‌های درونی شاه‌کلید اجرای اقتصاد مقاومـتی

نقش کارآفرینی در اقتصاد مقاومتی ؛ ظرفیت‌های درونی شاه‌کلید اجرای اقتصاد مقاومـتی

 

 رهبر معظم انقلاب، سیاست‌های اقتصاد مقاومتی را همواره در جریان اعمال تحریم‌های عامدانه و بی‌منطق غرب ازجمله ایالات‌متحده برای تحت‌فشار گذاشتن کشورمان بیان کردند و آن ‌را مهم‌ترین روش پیشرفت و تعالی حرکت اقتصادی کشور تعبیر و همچنين بلااثر نمودن تحرکات اقتصادی دشمنان دانستند. الگوی اقتصاد مقاومتی برآمده از فرهنگ انقلابی و اسلامی کشور تنظیم‌شده است که می‌بایست با تکیه‌بر پتانسیل‌ها، استعدادهای سرشار معنوی، مادی، ذخایر و منابع غنی، متنوع و از همه مهم‌تر نیروی انسانی متعهد و کارآمد موردتوجه قرار گیرد. نکات‌ ارزنده‌‌ ایشان مبنی بر به‌کارگیری تمام ظرفیت‌ها و اهتمام جدی برای تمام سرمایه مادی و غیرمادی در مسیر تحقق کارآفرینی، نشان از نگاه مدبرانه و جدی ایشان به این مقوله دارد.

بدون شک، با عدم ایجاد بسترهای کارآفرینی نمی‌توان به اقتصادی پویا، پیشرو، درون‌زا و برون‌گرا دست‌یافت و درواقع مدل بومی اقتصاد مقاومتی با راهبردهای کارآفرينانه به مشی خود، شامل سه محور اصلی حمایت از تولید ملی، سیاست‌های کلي اصل44 و درنهایت توجه به نخبگان، استفاده از فناوری و تکنولوژی‌های نوين است. طبق تعاریف متعدد از کارآفرینی در فرآیند راهبری بنگاه‌های اقتصادی، ارائه کالاهای جدید ، ارائه روشی جدید در فرایند تولید، گشایش بازار جدید، یافتن منابع جدید و ایجاد هرگونه تشکیلات جدید در صنعت مورد تأکید جدی قرارگرفته است. همه این موارد ضمن آنکه بسترهای لازم برای تحقق محورهای اقتصاد مقاومتی در همه حوزه‌ها ازجمله اشتغال‌زایی را مدنظر قرار می‌دهد بلکه بخش‌های مهم ازجمله صنعت، خدمات و کشاورزی به سمت پویایی و تکاپو برای ثروت آفرینی حرکت می‌کنند.

از سوی دیگر طبق آمارهای موجود توانایی دولت در ایجاد شغل در دستگاه‌های دولتی حدود یک‌صد هزار شغل در سال است که آن‌هم در سال‌های گذشته به دلیل فقدان منابع لازم و تعمیق لایه‌های رکود در اقتصادی کشور متوقف‌شده است. با این پیش‌فرض، با توجه به ورود یک‌میلیون و 200 هزارنفری کارجوی جدید،  لزوم نگاه فرا بخشی و اهمیت اشتغال پایدار بیش‌ازپیش نمایان می‌شود و در صورت عدم استفاده بهینه از منابع داخلی کشور، ازجمله منابع انسانی دانش‌آموخته با چالش‌های بزرگی مواجه خواهیم بود.

بنابراین برای توجه جدی به مسئله اشتغال و ایجاد رونق در بازار کشور در راستای سیاست‌های ابلاغی اقتصاد مقاومتی پیشنهاداتی برای رفع مشکلات توسعه کارآفرینی ارائه می‌شود و حمایت از توسعه بخش‌های مختلف صنعت و خدمات در کشور در کنار اصلاح رویکرد قانون کار، قوانین بانکی و مالیاتی با رویکرد کارآفرینی ازجمله آن‌هاست. همچنین، حمایت از کارآفرینان و نخبگان، حمایت از شرکت‌های دانش‌بنیان و کسب‌وکارهای نوآورانه با ظرفیت اشتغال‌زایی پایدار، حمایت از شرکت‌های چندملیتی و همچنین حمایت از شهرک‌های صنعتی در کشور باهدف رقابت‌پذیری فعالیت‌های موجود در آن از دیگر توصیه‌های مهم برای توسعه کارآفرینی است. نکته مهم دیگر اصلاح قوانين تجارت و مقررات واردات و صادرات با رویکرد کارآفرینی در کنار  حمایت از سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی برای توسعه کارآفرینی است که نباید مورد غفلت مسئولان و تصمیم سازان اقتصاد کشور قرار گیرد.

بنابراین، واضح است که اگر جامعه‌ای دغدغه کارآفرینی داشته باشد، به مسیر پویایی و فعالیت‌های مولد در اقتصاد کشور روی خواهد آورد. با توجه به سیر نزولی اشتغال در حوزه صنعت طی یک سال منتهی به تابستان 95، حلقه گمشده کارآفرینی و ایجاد فرصت‌های کسب‌وکار در این بخش وجود دارد و نباید این حوزه حساس از نگاه دولتمردان مغفول بماند و با برنامه‌ریزی صحیح و مدون می‌توان گام‌های مؤثری در تثبيت سیاست‌های اقتصاد مقاومتی برداشت.

 نویسنده : آرمـان حاجیان فرد / مدرس دانشگاه و مدیر برنامه‌ریزی منابع انسانی بانک قوامین

 

بررسی تحلیلی فضای کسب و کار ایران در سال 2017

بررسی تحلیلی فضای کسب و کار ایران در سال 2017

 

 

بر اساس گزارش فضای کسب‌وکار 2017، که توسط بانک جهانی هرسال ارائه می‌شود،  ایران رتبه 120 را  در میان 190 کشور جهان کسب کرده است. این شاخص نشان‌دهنده سهولت شروع کسب‌وکار و مناسب بودن بستر هر کشور برای انجام فعالیت‌های اقتصادی و تجاری است، این در حالی است که در سال 2016 رتبه ایران به لحاظ سهولت کسب‌وکار 118 از میان 189 کشور عنوان‌شده بود.

به‌طورکلی شاخص فضای کسب‌وکار بر اساس ۱۰ معیار، آغاز کسب‌وکار، دریافت مجوز ساخت‌وساز، هزینه دریافت اشتراک برق توسط شرکت‌ها، ثبت دارایی‌ها، کسب اعتبارات یا دریافت وام، حمایت از سرمایه‌گذاران، پرداخت مالیات، تجارت کالا در جهان، سهولت اجرای قراردادها و ورشکستگی و تعطیلی شرکت‌ها محاسبه می‌شود.

بر اساس شاخص‌های ذکرشده، آغاز کسب‌وکار در ایران نسبت به سال گذشته مشکل‌تر شده است. ایران در جایگاه 102 جهان قرارگرفته که نشان‌دهنده نزول 5 پله‌ای کشور نسبت به رتبه 97 سال گذشته است. شرایط دریافت مجوز ساخت‌وساز در ایران با کسب رتبه 27 نسبت به سال گذشته بدون تغییر بوده است. از سوی دیگر، هزینه دریافت اشتراک برق توسط شرکت‌ها در ایران با کسب رتبه 94 با نزول 4 پله‌ای نسبت به رتبه 90 سال گذشته قرار دارد. شاخص ثبت دارائی‌ها نیز با کسب رتبه 86 (12روز) نسبت به رتبه 85 سال گذشته نزول یک پله‌ای داشته است. کسب اعتبارات یا دریافت وام هم سخت‌تر شده است، رتبه جهانی ایران ازنظر سهولت دریافت وام و مطلوبیت قوانین و مقررات مربوط به آن 101 اعلام‌شده است که از نزول 4 پله‌ای نسبت به رتبه 97 سال گذشته خبر می‌دهد.

اما حمایت از سرمایه‌گذاران با صعود 1 پله‌ای در وضعیت بهبود قرارگرفته است، ایران در گزارش امسال ازلحاظ حمایت از سرمایه‌گذاران از رتبه 166 در سال گذشته به 165 صعود کرده است. هم‌چنین، شاخص تجارت کالا در جهان با صعود یک پله‌ای همراه بوده است، ایران ازنظر کیفیت تجارت کالا در جایگاه 170 قرارگرفته که این جایگاه در سال گذشته رتبه 171 بوده است. پرداخت مالیات نزول یک پله‌ای داشته است، رتبه ایران ازنظر پرداخت مالیات از 99  به 100 رسیده و یک پله نزول کرده است. از سوی دیگر، تسهیل اجرای قراردادها با نزول یک پله‌ای همراه بوده است. رتبه ایران ازنظر سهولت اجرای قراردادها در گزارش امسال این نهاد بین‌المللی 70 اعلام‌شده است که در مقایسه با رتبه 69 سال گذشته، یک پله نزول داشته است. شاخص ورشکستگی و تعطیلی شرکت‌ها نیز، با نزول یک پله‌ای همراه بوده است. رتبه ایران ازلحاظ ورشکستگی و پایان یافتن یک فعالیت تجاری 156 عنوان‌شده است. این رقم برای سال گذشته 155 بوده است.

با توجه به شعار سال 96، “اقتصاد مقاومتی، تولید و اشتغال”، اهمیت کسب‌وکار و نقش آن در اقتصاد کشور بیش‌ازپیش احساس می‌شود. مسئولان و مراکز ذی‌ربط باید روی شاخص‌های مذکور بیشترین تمرکز را داشته باشند تا بتوان برای افرادی که قصد شروع یک کسب‌وکار را دارند، بستر و شرایط مطلوبی ایجاد نمود و حرکت چرخه ایجاد شغل، رونق و رشد اقتصادی نیز تسریع یابد.

 

Source: www.doingbusiness.org

نویسنده :شیوا شعبانی – پژوهشگر و مدرس دانشگاه

بررسی شرایط جذب سرمایه‌گذاری‌ های خارجی در دوران پساتحریم و تاثیر آن بر پیشبرد جایگاه کارآفرینان

بررسی شرایط جذب سرمایه‌گذاری‌ های خارجی در دوران پساتحریم و تاثیر آن بر پیشبرد جایگاه کارآفرینان در رونق اقتصاد دانش بنیان

مطابق اعلام معاونت طرح و برنامه وزارت صنعت، معدن و تجارت در راستای بازدهی بهتر سرمایه‌گذاری‌ها به‌منظور رونق اقتصاد، با محوریت تقویت جایگاه کارآفرینان کشور در صنایع مهم به مشارکت با شرکت‌های توانمند خارجی، روبه‌رو هستیم. در سوی دیگر، امضای طرح جامع اقدام مشترک در اواسط سال ۱۳۹۴ و اجرای آن در سال ۱۳۹۵ افزایش علاقه به سرمایه‌گذاری در ایران را مابین سرمایه‌گذاران بالقوه خارجی افزایش داده است.

“شرکت‌ها باید خلاق‌تر عمل کرده و در بازارهای جدید قبل از رقبا به دنبال فرصت‌های ایجادشده برای رشد باشند. مدیران باید خود را در مسیر استفاده از بازارهای دست‌نخورده قرار داده و به دنبال شرکت‌های بومی باارزش برای آغاز همکاری‌های مشترک باشند.” نظر اریک آرونس مشاور ارشد شرکت‌های چندملیتی اروپایی تنها نمونه‌ای از موج جدید استقبال از توسعه تجاری شرکت‌ها در ایران است.

اما دولت ایران نیز همانند تمامی کشورها نشان داده است که تا چه اندازه مشتاق به جذب سرمایه‌گذاری خارجی بوده تا با در نظر گرفتن مصداق‌های اقتصاد دانش‌بنیان در دوره پساتحریم شرایط منطقه را به‌گونه‌ای به سود خود رقم بزند.

به‌عنوان نمونه، وزارت نفت یک هدف بلند پروازانه جذب ۱۰۰ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری در بخش نفت را برای این حوزه تعیین کرده است که شرایط را برای اصلاح قراردادها و بهبود فضای سرمایه‌گذاری اطمینان‌بخش برای مشتریان فراهم می‌کند. درنتیجه آن، ازجمله برخی از معاملات صورت پذیرفته عبارت‌اند از همکاری با رویال داچ شل و توتال که به‌تازگی مجوز به کار ۱۰۰ ایستگاه خدماتی را به دست آورده‌اند. همچنین مدیرعامل شرکت باسف در ملاقات اخیر زیگمار گابریل، وزیر اقتصاد آلمان از ایران، شرکت کرد و پیشنهاد سرمایه‌گذاری ۶ میلیارد دلاری در یک پروژه پتروشیمی در جنوب ایران را تسلیم مسئولین نمود.

هرچند، شرکت‌های نفتی بین‌المللی با ارسال هیئت‌هایی به تهران در ماه‌های اخیر و شرکت در جلسات متعدد همگام با رعایت خطوط مذاکرات وین آشکارتر از دیگر بخش‌ها وارد عمل شده‌اند، اما این حضور محدود به این بخش نشده و شرکت‌های برتر در صنایع خودرو، بانکداری و بخش جهانگردی ده‌ها تن از هیئت‌های تجاری خود را به ایران گسیل کرده‌اند. از آن جمله، آکور با احداث دو هتل نزدیک به فرودگاه امام خمینی (ره) تهران فصل جدیدی از قراردادهای شرکت‌های اروپایی با ایران را در این صنعت آغاز کرد. از دیگر شرکت‌ها با برنامه‌های بزرگ می‌توان به سرمایه‌گذاری رنو و پژو در رقابت تنگاتنگ برای تسلط بر بازار خودرو ایران با گسترش سرمایه‌گذاری‌های مشترک آن‌ها اشاره کرد.

این چشم‌انداز پررونق را باید مرهون تغییر در سیاست‌گذاری‌های مشترک اخیر دانست. جایی که تورم را به سطح فعلی ۱۰٪ رسانده و بودجه جاری حاصله از مالیات و درآمد خصوصی‌سازی سال‌به‌سال افزایش‌یافته است. هم‌چنین، رشد بلندمدت توسط یک جمعیت جوان (۶۰٪ زیر ۳۰سال) و نرخ بالای آموزش، پرورش و نفوذ فن‌آوری دریکی از با متنوع‌ترین اقتصادهای منطقه امیدبخش است.

با توجه به آنچه تحلیل شد و پیش‌بینی می‌شود، چهار بخش با پتانسیل بالا برای سرمایه‌گذاری عبارت‌اند از:

انرژی و پتروشیمی: بخش نفت و گاز در دوران تحریم شدیداً تحت تأثیر قرار گرفت. سطح تولید در حال حاضر بار دیگر رو به افزایش گذارده است و فرصت‌هایی ازجمله سرمایه‌گذاری حدود ۱۰۰ میلیارد دلار که ۳۰ میلیارد دلار آن در کوتاه‌مدت به بار خواهد نشست. هم‌چنین، شرایط تولید عالی برای صنعت پتروشیمی با زمینه گاز اتان مناسب و قیمت‌های یارانه‌ای رقابتی از نکات رقابتی به‌حساب می‌آیند.

خودرو: تعداد ثبت‌نام خودرو در ایران به‌طور چشمگیری افزایش خواهد یافت. ازآنجاکه اتومبیل‌های اروپایی از شهرت بسیار خوبی در ایران برخوردارند، چشم‌انداز همکاری‌ها در این بخش ایده آل می‌باشد. در کنار این مهم، تولید ایران شرایط استراتژیک نفوذ برای کل منطقه را حاصل خواهد کرد.

معدن: ایران سرشار از منابع معدنی است. پتانسیل برای بهره‌برداری از مواد اولیه برای سالیان طولانی امکان‌پذیر است. بنابراین فرصت برای رشد در بخش معدن انکارناپذیر است. حوزه معدن می‌تواند در بلندمدت سودی بیش از ۳۰ میلیارد دلار در سال جایگاهی بالاتر از نفت را ایجاد کند.

ساخت‌وساز: آینده‌ای درخشان در این بخش قابل‌تصور است. نوسازی ساخت‌های فرسوده راه‌آهن و جاده‌ها (۵۰٪ از جاده‌ها آسفالت نشده‌اند) و بنادر در کوتاه‌مدت و ساخت‌وسازهای مبتنی بر فن‌آوری‌های جدید در طولانی‌مدت از نمونه‌های قابل‌ذکر است.

نویسنده: دکتر فرهاد حسنی مهربان

ارتباط صنعت و دانشگاه از جنس کنسرسیوم

ارتباط صنعت و دانشگاه از جنس کنسرسیوم

گام های محکم ایران خودرو جهت رشد و توسعه صنعت خودرو

کنسرسیوم، تفاهم نامه ده جانبه ای که بین گروه صنعتی ایران خودرو، معاونت علمی فناوری ریاست جمهوری، دانشگاه های صنعتی شریف و امیر کبیر، شرکت های پینین فارینا ایتالیا، هیوندای پاور تک کره جنوبی، پانچ بلژیک، بنتلر و ماهله آلمان در اردیبهشت امسال منعقد گردید تا تمامی مراحل طراحی و تولید پلتفرم و محصول اختصاصی ایران خودرو، توسط برترین های صنعت خودروی جهان آغاز شود.

شاید بتوان نقطه قوت این قرارداد را در نظر گرفتن نقش دانشگاه‌های مطرح کشور برای مشارکت در رشد و توسعه صنعت خودرو در نظر گرفت. كنسرسيوم طراحي پلت فرم محصولات جديد ایران‌خودرو از پنج طرف ايراني و پنج طرف خارجي تشکیل‌شده است، لذا کفه ترازو این بار به سمت خارجی‌ها سنگینی نمی‌کند.  علاوه بر این تفاهم‌نامه، گروه صنعتی ایران‌خودرو و شرکت پینین فارینا ایتالیا قراردادی را به امضا رساندند که بر اساس آن شرکت ایتالیایی با همراهی شرکت‌های ذکرشده، پلتفرم و محصولات جدید ایران‌خودرو را طراحی و تولید می‌کند. سرمایه‌گذاری لازم برای اجرای قرارداد بیش از ده هزار میلیارد ریال برآورد شده و کلیه مراحل آن در داخل کشور و گروه صنعتی ایران‌خودرو انجام خواهد شد. این قرارداد نخستین و بزرگ‌ترین همکاری بین‌المللی ایران در این زمینه به شمار می‌آید. اجرای کامل این قرارداد به طراحی و تولید پلتفرم اختصاصی گروه صنعتی ایران‌خودرو منجر می‌شود که محصولات متعدد در مدل‌های مختلف سدان، هاچ بک، کراس آور و شاسی‌بلند، هیبرید و برقی روی آن به تولید خواهد رسید. پیش‌بینی می‌شود نخستین محصول این قرارداد در نیمه دوم سال98 وارد بازار ایران شود.

شایان‌ذکر است که معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری به‌عنوان یکی از ارکان اصلی این کنسرسیوم (همکاری مشترک) حضور دارد و با تشکیل و توسعه شرکت‌های دانش‌بنیان در حوزه‌های طراحی و مهندسی، گام‌هایی را درزمینه تأمین قطعات و مجموعه‌های موتور،‌ گیربکس، اکسل، استایل، بدنه و برق و الکترونیک بر خواهد داشت که نقطه قوتی در تحقق اقتصاد مقاومتی البته در عمل می‌باشد.ضمناً دانشگاه صنعتی شریف برای طراحی و توسعه خودروهای الکتریکی و دانشگاه صنعتی امیرکبیر برای طراحی و توسعه خودروهای هیبریدی در این طرح مشارکت خواهند داشت. برای اجرای این قرارداد نیاز است تا علاوه بر حضور و فعالیت شرکت‌های دانش‌بنیان فعال در حوزه صنعت خودرو و قطعه‌سازی، شرکت‌های جدیدی نیز ایجاد شود تا در زمینه انتقال تکنولوژی و مراحل مختلف این تحول بزرگ، گروه صنعتی ایران‌خودرو را همراهی کنند. همکاری با انجمن سازندگان قطعات و مجموعه‌های خودرو باهدف ارتقا ساخت داخل و تولید قطعات و مجموعه‌های جدید از دیگر محورهای اصلی قرارداد و تفاهم‌نامه امضاشده توسط گروه صنعتی ایران‌خودرو و شرکت‌های خارجی است. با مشارکت انجمن قطعه سازان در این کنسرسیوم، علاوه بر بومی‌سازی و تولید داخل قطعات و مجموعه‌ها، سطح دانش فنی و تخصصی سازندگان ایرانی به‌طور قابل‌توجهی توسعه می‌یابد.

دکتر امیرحسین کاکایی، عضو هیئت‌علمی دانشگاه علم و صنعت که از فعالان عرصه صنعت نیز هستند به خبرنگار نشریه دانشگاه کارآفرین گفت:

صنعت خودرو نیازمند حرکتی بزرگ است که چند گام اصلی را طلب می‌کند:

1 – سرمایه‌گذاری مشترک(جوینت ونچر) با بزرگان صنعت خودرو در راستای انتقال دانش و فناوری و توسعه شبکه تأمین و خدمات

2 – ورود به عرصه بزرگ و پیچیده طراحی که ابتدا نیاز به یک سوپروایزر خارجی قدرتمند وجود دارد، سپس باید با برنامه‌ریزی مناسب و صحیح اقدام به بومی‌سازی دانش و فناوری فوق‌الذکر نموده که نقش دانشگاه در این باب می‌تواند بسیار پررنگ و قوی باشد، که در کنسرسیوم به‌طور واضح می‌توان دانشگاه را از بازیگران اصلی مشاهده نمود.

درواقع باید این‌گونه بیان نمود که انتقال، بومی‌سازی و کاربری تکنولوژی، بدون حضور دانشگاه امکان‌پذیر نمی‌باشد. البته از توان واقعی دانشگاه باید در محل واقعی آن استفاده نمود. درمجموع کنسرسیوم را می‌توان حلقه مفقوده ارتباط صنعت و دانشگاه معنا نمود.

در ادامه دکتر عباس راد عضو هیئت‌علمی دانشگاه شهید بهشتی:  این تفاهم‌نامه را می‌توان از اخبار خوب سال جدید برای صنعت خودروی کشور دانست، تفاهم‌نامه حاضر منجر به ارتباط پایدار صنعت و دانشگاه خواهد بود، چراکه در وظیفه‌ای سنگین دانشگاه به کار گرفته‌شده که علاوه بر پیشرفت صنعت، منجر به توانمندسازی دانشگاه نیز می‌تواند باشد، اما مهم‌ترین شرط، اجرایی شدن آن می‌باشد، یعنی چه طرح‌هایی به‌صورت خرد در دل این طرح قرار دارد؟ آیا طرح‌های نظیر اینتر شیپ‌ها جهت توانمندسازی طرفین در این تفاهم‌نامه دیده‌شده؟ اگر بگوییم کیفیت باید هم در زمان طراحی و هم در زمان ساخت دیده شود، نقطه قوت تفاهم‌نامه کنسرسیوم را می‌توان توجه به کیفیت در مرحله طراحی متصور شد. نکته‌ای که ایران‌خودرو باید به آن توجه داشته باشد این است که با توجه به‌شتاب جهانی موجود در صنعت خودرو باید تفکر تولید در کلاس جهانی را داشت، و آخرین دستاوردهای صنعت خودرو را مدنظر قرارداد، که در این باب نیز دانشگاه می‌تواند نقش پررنگی را ایفا نماید. درواقع باید گفت ارتباط بهینه صنعت و دانشگاه کلید حل مشکلات کشور خواهد بود. شایان‌ذکر است یکی دیگر از نقاط قوت این تفاهم‌نامه، وجود شرکت‌های مطرح دنیا در زمینه طراحی پلت فرم، در گروه حاضر است که می‌تواند نوید روزهای خوبی برای صنعت خودروی کشور باشد.

دکتر معصومه شجاعی، عضو هیئت‌علمی دانشگاه و از فعالان عرصه اقتصاد محیط‌زیست، از نیازسنجی بسیار هوشمندانه این تفاهم‌نامه در خصوص تولید خودروهای برقی و هیبریدی تمجید نموده و گفت که حضور ایران‌خودرو به‌عنوان یکی از بزرگان صنعت کشور در کنار پیشتازان عرصه طراحی و همچنین دانشگاه‌های مطرح کشور در حوزه مهندسی می‌تواند ترکیبی طلایی را برای صنعت کشور رقم بزند که علاوه بر رشد و توسعه اقتصادی در کوتاه‌مدت، بهبود شاخص‌های اقتصادی در حوزه محیط‌زیست کشور را در برنامه‌های میان‌مدت و بلندمدت به ارمغان بیاورد.

در پایان باید گفت به‌واقع این خبر، خوش‌ترین خبر سال در حوزه ارتباط صنعت دانشگاه بوده و می‌تواند زمینه‌ساز انقلابی بزرگ در عرصه صنعت کشور باشد و با بنچ مارک کردن این تفاهم‌نامه در سایر صنایع در آینده می‌توانیم شاهد شتاب فزاینده پیشرفت در صنعت ایران عزیز باشیم.

 

نویسنده : دکتر امیررضا علیزاده مجد / دکتری کارآفرینی

 

 

فرآیند توسعه از جنس آکادمیک

فرآیند توسعه از جنس آکادمیک

نقش دانشگاه کارآفرین در تجاری‌سازی پژوهش‌های دانشگاهي

 

توجه به مبحث کارآفريني در تمامي سازمان‌ها و شرکت‌ها، چه خصوصي و چه عمومي، چه انتفاعي و چه غیرانتفاعی، ضرورت يافته است. از طرف ديگر با ورود به عصر اطلاعات و تبدیل‌شدن جوامع سنتي و صنعتي به جوامع اطلاعاتي، منبع قدرت از نيروي بازو و ماده و انرژي، به دانش انتقال‌یافته است. درواقع نقش دانشگاه‌ها به‌عنوان يکي از نهادهاي عمده توليد دانش، در حال تغيير و تحول است. دانشگاه‌ها نيز به‌عنوان يک سازمان، و به‌عنوان جزئي اساسي از اجزاي جامعه، می‌بایست توجه و تمرکز ویژه‌ای بر کارآفريني داشته باشند. در اقتصاد دانش‌محور دانشگاه‌ها در کنار توليد، انتقال و ترويج علم، دست به تجاری‌سازی علم نيز می‌زنند. تأسيس مراکز رشد، پارک‌های فن‌آوری، و … ازجمله نمادهاي تجاری‌سازی دانش هستند. تجاری‌سازی را می‌توان به‌عنوان فرايند تبديل دانش تئوريک موجود در نهادهاي دانشگاهي به برخي انواع فعالیت‌های اقتصادي تعريف کرد محققین مدل‌هایی را براي فرايند انتقال تجاري دانش، ارائه کرده‌اند. برخي از پژوهشگران نيز ، چهار مرحله را در رابطه با تبديل نتايج پژوهش‌های دانشگاهي به ارزش اقتصادي، البته از طريق ايجاد شرکت‌های انشعابي، معرفي می‌کنند. عوامل متعددي بر پيشبرد فعالیت‌های تجاری‌سازی دانش تأثیرگذارند که می‌توان آن‌ها را به دودسته عوامل درون‌سازمانی و عوامل برون‌سازمانی تقسيم کرد. انتقال تجاري دانش در دانشگاه‌ها با موانعي روبرو است. درمجموع می‌توان گفت که موانع زيادي بر سر راه اثربخشی انتقال تجاري در دانشگاه کارآفرين جود دارد که شامل: تقابل فرهنگ‌ها، عدم انعطاف بوروکراتیک، سیستم‌های ضعيف پاداش‌ده‌ی و مديريت غير اثربخش دفاتر انتقال تکنولوژي دانشگاه‌ها می‌باشند

 

انتقال تجاري دانش از دانشگاه به صنعت، به معناي عام، يکي از کارکردهای نوين دانشگاه محسوب می‌شود که با توجه به کاهش بودجه‌های عمومي پژوهشي در کشورهاي مختلف جهان و روند رو به افزايش اين پديده، امري ضروري و اجتناب‌ناپذیر است. امروزه بسياري از دانشگاه‌های معتبر و بزرگ جهان سالانه مبالغ بسيار زيادي را از طريق انتقال تجاري نتايج پژوهش‌های خود در قالب، واگذاري حق امتياز، ايجاد شرکت‌هاي انشعابي(اسپین آف‌ها) و … کسب می‌کنند و اين روش يکي از منابع عمده درآمدي آن‌ها محسوب می‌شود. انتقال تجاري دانش در دانشگاه‌ها با موانعي روبرو است که به برخي از عمده‌ترین آن‌ها عبارتند از:

مديريت غير اثربخش مالکيت دارایی‌های فکري دانشگاه

مخالفت برخي دانشگاهيان با تجاری‌سازی دانش

عدم انگيزه پژوهشگران در تجاري سازي يافته‌ها و اختراعات خود

فرهنگ دانشگاه

 

درمجموع می‌توان گفت که موانع زيادي بر سر راه اثربخشی تجاری سازی دانش و فناوری وجود دارد که شامل: تقابل فرهنگ‌ها، عدم انعطاف بوروکراتیک، سیستم‌های ضعيف پاداش‌ده‌ی و مديريت غير اثربخش دفاتر انتقال تکنولوژي دانشگاه‌ها می‌باشند . درنتیجه می‌توان پيشنهاد داد که دانشگاه‌ها براي افزايش مشارکت دانشمندان و محققين خود در فعالیت‌های مربوط به انتقال تجاري دانش، برنامه‌های انگيزشي همچون تعيين سهمي براي مخترعين در حق امتياز يا سهيم کردن آن‌ها را، اجرا کنند و از طرفي با واگذاري امتيازات انحصاري يا غير انحصاري ،سهيم شدن در مخاطرات مبتني بر اين امتيازات، آزادي عمل اساتيد و محققين دانشگاهي در ورود به فعالیت‌های اجرايي و راه‌اندازی کسب‌وکار مبتني بر پژوهش‌های خود، اجازه استفاده از منابع دانشگاهي براي ايجاد مخاطرات جديد مبتني بر دانش و تکنولوژي دانشگاهي، نحوه تقسيم سود حاصل از تجاری‌سازی تکنولوژي ،کمک‌های مالي دانشگاه درراه اندازي شرکت‌هاي جديد ،تجاری‌سازی دانش را تسهيل نمايند.

نویسنده : وحیده نکونام طوسی / مشاوره حوزه کارآفرینی

پیوند تئوری و عمل ؛ ضرورت بررسی مدل‌های دانشگاه کارآفرین

پیوند تئوری و عمل ؛ ضرورت بررسی مدل‌های دانشگاه کارآفرین

 

همان‌طور که مشاهده می‌گردد ادبیات کارآفرینی دانشگاهی و دانشگاه کارآفرین به‌سرعت درحال‌توسعه است. در کشورهای پیشرفته دانشگاه‌ها به‌طور فزاینده‌ای کارآفرین شده‌اند. جهانی‌سازی،  بیش از هر زمان دیگر فشارهای زیادی را به کشورهای درحال‌توسعه وارد می‌کند و آن‌ها را وادار می‌کند  تا محصولات و خدماتی باقابلیت رقابت تولید کنند تا با مشابه آن‌ها که در کشورهای پیشرفته تولید می‌شود، برابری نماید . درنتیجه  کشورهای درحال‌توسعه با چالش بزرگ‌تری در مقایسه با کشورهای پیشرفته روبرو هستند.  بنابراین این‌گونه کشورها باید بر اهدافی متمرکز شوند، که به کسب مزیت رقابتی پایدار در حوزه‌های مختلفی منجر گردد، که اثرات مثبت و مفیدی را به همراه داشته باشد.

 

رقابت‌پذیری در اقتصاد جهانی امروز  به توانمندی‌های فنّاورانه و نوآورانه وابسته است . این امر شامل توانایی توسعه محصولات و خدمات جدید و دسترسی به بازارهای بدیع، استفاده از فنّاوری‌های نوین، به‌کارگیری ناب‌ترین  الگوهای مدیریتی و توسعه سطوح دانشی، نگرشی و مهارتی در طیف وسیعی از نیروی کار می‌باشد. دانشگاه‌ها قادرند در تمام این موارد ایفای نقش‌نمایند.

در سناریوی جدید دانشگاه‌ها به‌عنوان بازیگر نقش اول در اقتصاد، جزایر مستقل دانش تلقی نمی‌شوند بلکه به‌عنوان منبع درآمد، کارآفرینی، رشد می‌باشند که پشتیبانی از توسعه اقتصادی محلی و منطقه‌ای و حتی سطوح بالاتر  را به عهده‌دارند. درنتیجه افزایش ظرفیت تحقیقات و تکنولوژی کشور برای تبدیل دستاوردهای علمی و یافته‌های فناورانه به موفقیت‌های صنعت، کسب‌وکار و به نقش کارآفرینی دانشگاه وابسته می‌باشد.

در این مسیر رویکرد حاکم بر فعالیت‌های آموزشی، پژوهشی و مشاوره‌ای، رویکردی نیاز گرا در تعامل با سازمان‌های بیرونی دانشگاه است. درواقع فرایند کارآفرینی دانشگاهی نه‌تنها تأثیرپذیر از عوامل داخلی است بلکه از عوامل خارجی نیز تأثیر می‌پذیرد. جریان تحقیقات و مطالعات  انجام‌شده در پارادایم دانشگاه کارآفرین، به فعالیت‌های کارآفرینی به‌عنوان گامی مهم در تکامل طبیعی سیستم‌های دانشگاهی می‌نگرد و در مأموریت خود، علاوه بر آموزش و پژوهش، بر رشد و توسعه اقتصادی تأکید می‌نماید. پس دانشگاه‌ها بر کارآفرینی متمرکزشده و در حال تبدیل‌شدن به دانشگاه‌های کارآفرین می‌باشند. بنابراین ضروری است مدل‌های کارآفرینی دانشگاهی مطالعه و بررسی‌شده و تمام جوانب آن‌ها مورد تحلیل قرار گیرد.

مدل دانشگاه کارآفرین برای اولین بار در موسسه تکنولوژی ماساچوست (MIT) ظهور یافت و پس از مدتی به دانشگاه استنفورد نیز راه یافت و امروزه اغلب دانشگاه‌های بزرگ و معروف جهان در حال حرکت به این سمت هستند.

در میان کشورهای آسیایی در ژاپن و تایوان، بخش دانشگاهی، مشارکتی مؤثر اما آرام در رشد و تجاری‌سازی فنّاوری از طریق مکانیسم‌های رسمی و غیررسمی دارند. در سنگاپور و کره، دانشگاه‌ها، بیشتر گرایش به آموزش دارند و در سال‌های اخیر، به پژوهش و تجاری‌سازی آن توجه نشان داده‌اند. در چین نیز وضعیت به همین شکل است. در سایر کشورها، دانشگاه‌ها در تلاش برای ارائه آموزش مناسب هستند. روابط موجود بین صنعت و دانشگاه در آن‌ها، محدود به مشاوره و قراردادهای پژوهشی کوچک می‌شود.

از یک دیدگاه، مدل‌ها، چارچوب‌ها و مفهوم‌سازی‌های دانشگاه کارآفرین را می‌توان در دو گروه طبقه‌بندی نمود:

  • گروهی که بر جنبه‌های کارآفرینانه دانشگاه‌های کارآفرین تمرکز دارند
  • گروهی دیگر که با عوامل مؤثر بر شکل‌گیری و گذار دانشگاه‌های کارآفرین سروکار دارند.

در پایان می‌توان گفت:       طلوع مدل‌های دانشگاه کارآفرین در حال وقوع می‌باشد

در این یادداشت سعی شد با ذکر مقدمه‌ای به‌ضرورت بررسی مدل‌های دانشگاه کارآفرین باهدف پیوند تئوری و عمل پرداخته شود تا در شمارگان بعدی نشریه دانشگاه کارآفرین به‌صورت مفصل در هر شماره به مشکافی یکی از مدل‌های معروف این پارادایم پرداخته شود

نویسنده :دکتر پریسا ترکی / پژوهشگر حوزه دانشگاه کارآفرین

عوامل پیش برنده تجاری‌سازی پژوهش‌های دانشگاهي

عوامل پیش برنده تجاری‌سازی پژوهش‌های دانشگاهي

 

عوامل متعددي بر پيشبرد فعالیت‌های تجاری‌سازی دانش تأثیرگذارند که می‌توان آن‌ها را به دودسته تقسيم کرد:

عوامل درون‌سازمانی:  شامل کليه عوامل مربوط به محيط دروني دانشگاه، به‌عنوان يک سازمان داراي ساختار، فرهنگ و فرايندهاي ويژه خود که اين دسته از عوامل عبارت‌اند از:

سیاست‌های دانشگاهي: اينکه دانشگاه چه سیاست‌ها و رویه‌هایی را در قبال ارتباط با نهادهاي خارج از دانشگاه، مانند شرکت‌ها و سازمان‌های صنعتي اتخاذ نمايد تأثير بسیار زيادي بر توانايي و قابليت آن در تجاری‌سازی تکنولوژی‌ها و دانش خواهد داشت.

عملکرد نهادهاي مسئول در واگذاري امتياز و ارتباط با صنعت: ویژگی‌ها، نحوه عملکرد و ميزان تجربه و تخصص واحدهاي دانشگاهي مسئول تجاری‌سازی دانش، يکي ديگر از عوامل بسیار مهم تأثيرگذار بر عملکرد دانشگاه‌ها در تجاری‌سازی دانش است.

ويژگي دانشگاه: برخي ديگر از ویژگی‌های دانشگاه، همچون شهرت، فرهنگ و … از عوامل تأثیرگذار مربوط به خود دانشگاه در تجاری‌سازی دانش و تکنولوژي هستند.

 

عوامل برون‌سازمانی:

که شامل کليه عوامل سياسي، فرهنگي، اجتماعي و … مربوط به محيط گسترده‌تر، يعني جامعه‌ای که دانشگاه در آن واقع‌شده است، می‌گردند. درواقع اين عوامل همان عوامل محيط کسب‌وکار هستند که می‌توان برخي از مهم‌ترین آن‌ها را در موارد زير خلاصه کرد:

عوامل فرهنگي: که به نحوه نگرش و ديدگاه افراد جامعه نسبت به موضوعات کارآفريني، تجاری‌سازی دانش و کسب‌وکار اشاره دارد. مسلماً در جوامعی که مردم نگرش مثبتي نسبت به کارآفريني و ايجاد کسب‌وکار و کسب درآمد از طريق تجاری‌سازی نتايج پژوهش‌ها داشته باشند، امکان گسترش اين نوع فعالیت‌ها بيشتر خواهد بو.  از طرفي موضوع فرهنگي می‌تواند به فرهنگ حاکم بر بخش کسب‌وکار و صنعت نيز اشاره داشته باشد که تا چه ميزان نگرش مثبت نسبت به یافته‌های علمي دانشگاهيان در آن‌ها وجود دارد. زبان و فرهنگ متفاوت بين صنعت و دانشگاه در بسياري موارد جزء موانع عمده انتقال دانش و تکنولوژي محسوب می‌گردد.

 

عوامل سياسي/قانوني: اين دسته از عوامل به سیاست‌ها و قوانين حاکم بر بخش‌های مختلف کشور اشاره دارند. قوانين و سیاست‌هایي که در راستاي گسترش و تقويت فعالیت‌های کارآفرينانه مبتني بر دانش و تکنولوژی‌های جديد بوده و به دانشگاه‌ها اجازه و انگيزه کافي براي اين فعالیت‌ها را بدهند، از عوامل عمده پیش برنده تجاری‌سازی دانش هستند. به‌طور مثال قانون باي – دل بهترين مثال در اين زمينه است که در بسياري پژوهش‌ها به آن به‌عنوان يکي از عوامل عمده گسترش کارآفريني دانشگاهي در آمريکا، اشاره‌شده است.

قوانين و مقررات مربوط به واگذاري حق امتياز ، قوانين مالکيت و حمايت از دارایی‌های فکري، قوانين مربوط به‌حق کپی‌برداری و … ازجمله موارد مهم درزمینه محيط سياسي و قانوني کشورها هستند که تأثير بسزايي بر توسعه فعالیت‌های کارآفرينانه در دانشگاه‌ها دارند.

نویسنده: دکتر آزاده کاظمی / پژوهشگر حوزه دانشگاه کارآفرین

کارآفرینی در عرصه آموزش عالی؛ تحول در مأموریت دانشگاه‌ها

کارآفرینی در عرصه آموزش عالی؛ تحول در مأموریت دانشگاه‌ها

 

 

دانشگاه‌های پویای قرن بیست و یکم دانشگاه‌هایی هستند که  بتوانند ارزش‌های تخصصی و مدیریت را پرورش داده و تلفیق کنند. تجربه دانشگاه‌ها در سایر کشورها در محقق سازی مأموریت کارآفرینی، حکایت از آن دارد که برای شکل‌گیری دانشگاهی کارآفرین، نظام دانشگاهی در رویکرد سیستمی باید از ساختاری منعطف، چشم‌انداز و راهبردی آینده‌نگر، فرهنگی کارآفرینانه و نوآور، نیروی انسانی توانمند، تعامل مستمر با محیط و نظام‌های حمایتی برخوردار باشد. در این راستا نظام دانشگاهی کشور در راستای تحولات جهانی و همچنین توسعه کارآفرینی برنامه‌های آموزشی و ترویجی را تدوین نموده است که می‌توان به مرکز کارآفرینی دانشگاهی، مراکز رشد، پارک‌های علم و فناوری، دانشکده‌های کارآفرینی و . . .  اشاره نمود. اما هنوز دانشگاه‌های ما از قابلیت‌های کارآفرینی دانشگاهی فاصله زیادی دارند و مأموریت اصلی آن‌ها آموزش و پژوهش می‌باشد.

مطالعات اتزکویتز  نشان می‌دهد که بر اساس پویایی درونی دانشگاه و آثار دنیای بیرونی بر ساختارهای سیستم علمی، دو انقلاب دانشگاهی در جهان به وقوع پیوسته است : انقلاب نخست در اواخر قرن نوزدهم در کشور آلمان اتفاق افتاد که طی آن دانشگاه‌ها علاوه بر مأموریت توزیع دانش، تولید دانش را نیز بر عهده گرفتند. بر این اساس، گروه‌ها و مراکز تحقیقاتی در درون دانشگاه‌ها شکل گرفتند. انقلاب دوم ، در نیمه دوم قرن بیستم با ظهور نوآوری‌های مبتنی بر علم در جنگ جهانی دوم، اتفاق افتاد .اما به دانشگاه‌هایی که دارای مأموریت سوم هستند، دانشگاه‌های کارآفرین گفته می‌شود.

در مسیر این تحول دانشگاه‌ها ، به سه دسته سنتی، مدرن و کارآفرین تقسیم می شوند . دانشگاه سنتی خود را به گردآوری، تولید و انتقال دانش به سایر اعضا جامعه علمی یا به سازمان‌ها در زیر بخش‌های اجتماع (اقتصاد، هنر، مذهب، ورزش و . . . ) در چارچوب قوانین و مقررات محدود می‌کند ، اما دانشگاه‌های کارآفرین بسترسازان قابلیت‌های کارآفرینی و به‌عنوان مؤسسات یادگیری تلقی می‌گردند و اغلب درگیر ایجاد و انتقال دانش جدید و دانش سنتی به دانشجویان می‌باشند. ضمناً در دانشگاه کارآفرین، تولیدکنندگان و انتقال‌دهندگان دانش بخشی از فرآیند نوآوری بوده و بیشتر به کاربرد دانش یعنی تولید ثروت می‌پردازند. دانشگاه‌های کارآفرین بر توسعه فرهنگ بنگاهی، کار و تلاش و تبدیل دانش و نتایج تحقیق به نوآوری و فناوری تأکیددارند.

 

دنیای امروز شاهد تحول در مأموریت و نقش محیط‌های علمی، پژوهشی شامل دانشگاه‌ها ، بنگاه‌ها و سازمان‌های دولتی است . این سه نهاد ضمن حفظ استقلال خود، درزمینهٔ تولید دانش و تکنولوژی وارد قلمرو یکدیگر می‌شوند، یعنی حدود و مرزهای آن‌ها کم‌رنگ‌تر می‌شود و بین آن‌ها هم‌پوشانی وظایف و مأموریت‌ها به وجود می‌آید و به‌جای مرزبندی محکم، وضعیت هاله‌ای بین آن‌ها  به وجود می‌آید.

 

دانشگاه‌ها از آغاز به‌عنوان نهاد فرهنگی شکل گرفتند و به آموزش و تربیت نیروی انسانی پرداختند. اولین انقلاب علمی در اواخر قرن 19 روی داد، که طی آن دانشگاه‌ها علاوه بر مأموریت آموزشی، مأموریت تحقیقاتی را نیز عهده‌دار شدند. در این راستا گروه‌ها و مراکز تحقیقاتی در دانشگاه‌ها ایجاد گردید.

در این دوره دانشگاه‌ها علاوه بر مأموریت توزیع دانش، مأموریت تولید دانش را نیز به عهده گرفتند. دولت مسئول تأمین مالی دانشگاه شد . دانشگاه از استقلال کامل برخوردار است. اعضای هیئت‌علمی برای انتخاب نوع و موضوع تحقیق، آزاد هستند. یکپارچگی تحقیق و تدریس الگوی مسلط در این دوران است.

مأموریت دانشگاه‌ها در انقلاب اول، تولید دانش و توزیع دانش (آموزش دانشجویان ، انتشارات کتاب، مقاله و …) بود . دومین انقلاب علمی در اواخر قرن بیستم بود که طی آن دانشگاه‌ها مأموریت سوم خود یعنی ورود در فرآیند توسعه تکنولوژی و حرکت به‌سوی دانشگاه‌های کارآفرین را آغاز کردند. این مأموریت ایفای نقش وسیع‌تر دانشگاه‌ها را در توسعه اقتصاد محلی، منطقه‌ای،ملی و بین‌المللی موجب گردید و باعث شد که دانشگاه‌ها به‌عنوان نهاد تولید و توزیع‌کننده دانش، و بنیان‌گذار بنگاه‌های مختلف ، نقش اساسی در توسعه صنعتی و نوآوری تکنولوژی ایفا کنند . در این رابطه ، تدریس و آموزش فردی به آموزش سازمانی و تحقیق فردی به تحقیق گروهی تبدیل می‌شود. دانشمندان کارآفرین و دانشگاه‌های کارآفرین، با تبدیل دانش به مالکیت معنوی، دورنما و چشم‌انداز علمی دانشگاهی را مهندسی مجدد می‌کنند. اعضاء هیئت‌علمی و دانشجویان (به‌ویژه کارشناسی ارشد و بالاتر) یاد می‌گیرند که تجاری‌سازی و توان و پتانسیل معنوی تحقیقاتشان را ارزیابی کنند . اعضای هیئت‌علمی بنگاه دایر می‌کنند و دانشگاه‌ها وارد سرمایه‌گذاری‌های جدید و پرمخاطره شده و از طریق بنگاه‌هایشان در سرمایه‌گذاری‌ها ایفای نقش می‌کنند . بدین ترتیب سیستم‌های جدید دانشگاهی شکل‌گرفته و در ساختارها و سیستم‌هایشان تحول ایجاد شد و در قلب سیستم نوآوری دانشگاه‌ها ، دانشگاه کارآفرین جای گرفت که پیشرفت‌های تکنولوژیک را موجب گردید. فرآیند اشاعه تکنولوژی از طریق مراکز واسط تسهیل شد و بر اساس ساختارهای حقوقی، حق بهره‌برداری از یافته‌های تحقیقاتی دانشگاهی، واگذار گردید. دانشمندان دانشگاهی، به مخترعین، توسعه‌دهندگان و کارآفرینان تبدیل شدند. دانشگاه‌ها موتور توسعه اقتصادی شدند و مکانیسم‌های سازمانی جدیدی برای تحقق این هدف و ذخیره‌سازی، بسط و توسعه و انتشار دانش، طراحی و پیاده شد. این‌گونه شد که مأموریت دانشگاه‌ها با گذشته تغییرات زیادی را تجربه نمود.

 

نویسنده : امیررضا علیزاده مجد

پژوهشگر حوزه دانشگاه کارآفرین

کسب‌وکار با رویکرد جهاد اقتصادی

کسب‌وکار با رویکرد جهاد اقتصادی

چشم‌انداز و اهداف

کسب‌وکار با رویکرد جهاد اقتصادی

در یک نگاه دقیق به چشم‌انداز جمهوری اسلامی ایران در افق 1404 هجری شمسی می‌بینیم که توسعه‌یافتگی یکی از ارزش‌های مهم و کلیدی برای نظام ما است. دراین‌بین توسعه اقتصادی به‌عنوان بازوی پرتوان توسعه‌یافتگی می‌تواند به آرمان‌های ما جامه عمل بپوشاند و این میسر نمی‌گردد مگر با “جهاد اقتصادی”.

فعاليت‌هايي همانند تنظيم چشم‌انداز بيست‌ساله كشور و گام‌های بلند اقتصادي كه در كشور برداشته مي‌شود، نظير سهميه‌بندي بنزين در سال 1386، هدفمندي يارانه‌ها و تصويب نهايي نقشه جامع علمي كشور در اسفند 1389 نشان مي‌دهد نظام جمهوري اسلامي ايران در مسير پيشرفت و تعالي، حركت خوب و قابل‌تحسینی را شروع كرده است. مسئولان نظام نيز مي‌خواهند اين حركت را ادامه دهند. آنچه در اين برهه از زمان، براي نظام اسلامي ما اهميت ويژه و زيربنايي دارد و رهبر فرزانه و دورانديش انقلاب در پيام نوروزي بر آن تأكيد كرد، مسائل اقتصادي است و نام‌گذاري سال 1390 «سال جهاد اقتصادي» نیز به همين دليل بوده است.

جهاد چیست؟

جهاد در لغت به معناي متعددي آمده است؛ كارزار كردن با دشمنان درراه خدا و جنگيدن درراه حق. جهاد از فرايض اسلام است و فرار از آن، حرام گفته‌شده است جهاد به هر كيفيت كه پيروزي را ممكن سازد، جايز است.

از منظر قرآن، جهاد براي سركوبي تجاوزگران، مهار فساد، پالايش جامعه، تأمين آزادي و صلح و امنيت، زمينه‌سازي براي حاكميت حق و عدالت و شكوفايي انسان است.

انگيزه جهادگران، ارزش جهاد و زمينه‌ها و پیامدهای جهادگريزي از ديگر موضوع‌هاي قرآني است. در ميان روايات و احاديث و كلمات نوراني حضرات معصومين علیهم‌السلام نيز در باب جهاد، نقش مجاهد، تشويق به جهاد، تحسين ياري‌كننده جهادگران، پیامدهای ترك جهاد و اقسام جهاد مطالب فراواني آمده است. وقتي فرهنگ جهادي حاكم گرديد، نه‌تنها مشكلات اقتصادي برطرف مي‌گردد، بلكه پيشبرد كشور و نمونه شدن آن نيز عملي مي‌شود. در فرهنگ جهادي مي‌توان مسائل اقتصادي را بررسي و كاستي‌ها را جبران كرد. درواقع، بايد هدف و نتيجه جهاد اقتصادي را تحول و تغيير در نابساماني‌ها دانست. به تعبير امام خميني، كوتاهي در اين جهاد به «انفجار» مي‌انجامد. با شناخت مباحثي همچون اقتصاد، انسان اقتصادي، اقتصاد اسلامي و فرهنگ جهادي مي‌توان دريافت كه با شكل‌گيري جهاد اقتصادي و فراگيرشدن آن در سطح جامعه، چه چشم‌اندازي به‌عنوان نتايج و دستاوردها پيش روست.

مفهوم کسب‌وکار

کسب‌وکار را می‌توان این‌گونه تعريف نمود : هرگونه قالب و وجهي از حرفه‌ها كه شامل روش‌ها و رویه‌ها ، قوانين و ضوابط خاص، الزامات اجرايي ( توليدي و مالي …) بوده و در مكان و زمان مشخص به‌وسیله فرايندهاي آن بتوان اقدام به ارائه خدمات و يا انجام معاملات تجاري نمود ، کسب‌وکار می‌نامند که می‌تواند شامل مدل‌های گوناگون و ابعاد كوچك و بزرگ به‌صورت محسوس و نامحسوس در بازارهاي مجازي و حقيقي صورت پذيرد و به پيشرفت و تعامل در همه ابعاد زندگي بيانجامد.

ضرورت‌های بهبود فضای کسب‌وکار

فضای کسب‌وکار ازجمله شاخص‌های تعیین‌کننده وضعیت اقتصادی هر کشور است که با استناد به آن می‌توان به بررسی و تجزیه‌وتحلیل شرایط اقتصادی هر کشور پرداخت.  تأثیر فضای کسب‌وکار مساعد برافزایش جذب سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی، ایجاد اشتغال و رشد تولید ناخالص داخلی مشهود است. باوجوداین، طی سال‌های پس از اعلام آمارهای جهانی از رتبه‌بندی فضای کسب‌وکار در کشورهای مختلف، دیدگاه‌های متفاوتی در زمینه جایگاه کشورمان مطرح می‌شود، بااین‌وجود هنوز هم بسیاری از فعالان اقتصادی به‌ویژه بخش‌های خصوصی و غیردولتی با انتقاد از وضعیت فضای کسب‌وکار بر تلاش حداکثری برای بهبود شرایط کسب‌وکار در کشورمان تأکیددارند. این شرایط موجب شده است تا اکنون بهبود فضای کسب‌وکار با توجه به چالش‌های پیش روی اقتصاد کشور به ضرورتی انکار‌ناپذیر تبدیل شود. بااین‌وجود به نظر می‌رسد هنوز هم‌بسترهای مناسب برای ایجاد فضای امن سرمایه‌گذاری و کسب‌وکار در کشورمان چندان فراهم نبوده و برای رسیدن به جایگاه واقعی اقتصاد ایران در زمینه شاخص فضای کسب‌وکار، فراهم کردن برخی زیرساخت‌ها اجتناب‌ناپذیر است. شاید بتوان در تعریف فضای کسب‌وکار گفت، آن دسته از عوامل مؤثر بر عملکرد بنگاه‌های اقتصادی را که مدیران و مالکان بنگاه‌ها نمی‌توانند آن‌ها را تغییر داده یا بهبود بخشند و خارج از اراده و اختیار آن‌هاست، فضای کسب‌وکار می‌گویند. شاخص فضای کسب‌وکار یکی از پارامترهای مهم برای جذب سرمایه خارجی و تصمیم‌گیری سرمایه‌گذاران محسوب می‌شود. در فضای نامناسب کسب‌وکار، بخش خصوصی ناگزیر به سمت اقتصاد زیرزمینی غیرمولد و غیررسمی سوق پیدا می‌کند، رشوه و فساد افزایش می‌یابد و زد و بند و تبانی در قراردادها و مزایده‌ها و مناقصه‌ها و خریدهای دولتی فراگیر می‌شود.

آسیب‌شناسی فضای کسب‌وکار در ایران

در يك بيان ساده و صريح، مي‌توان اذعان داشت كه بخش قابل‌توجهی از مقتضيات رشد اقتصادي هر كشور درگرو فضاي کسب‌وکار مناسب در آن كشور است. آنچه تحت عنوان «فضاي کسب‌وکار خاكستري» در ادبيات اقتصادي و مديريتي كشور ايران مطرح مي‌شود، مي‌تواند بر عملكرد مديران بنگاه‌هاي توليدي، نيروي كار، سرمايه‌گذاران اقتصادي، روند توليد و فرآيندهاي اقتصادي نظير فروش، رقابت در عرصه‌هاي داخلي و جهاني و توسعه صنعتي و اقتصادي كشور تأثیر گذاشته و چهره اقتصادي، سياسي و اجتماعي كشور را مخدوش سازد.در كشورهاي منطقه و متأسفانه برخي كشورهاي عربي همسايه كه مآمن سرمايه‌گذاران ايراني شده و خروج سرمايه از كشور را به دنبال داشته، مي‌توان تأثیر بسياري از عوامل مؤثر بر فضاي کسب‌وکار و تأثیر متقابل وضعيت کسب‌وکار را بر بسياري از شاخص‌هاي اقتصادي كشور مشاهده نمود.  فضاي کسب‌وکار سرمايه‌گذاري را مي‌توان از حوزه‌هاي استراتژيك توسعه صنعتي ايران تلقي كرد كه عمدتاً ناشي از كليه عوامل بيروني بوده و عواملي چون بهره‌وري و اشتغال نيروي كار، سرمايه‌گذاري، آزادي‌هاي اقتصادي توليدكنندگان و ظرفيت‌هاي توليدي را تحت تأثیر خود قرار مي‌دهد. از سوي ديگر، توسعه اقتصادي بر پايه رقابت‌پذيري كشورها استوار است و سلامت محيط کسب‌وکار از عوامل مؤثر بر رقابت‌پذيري مي‌باشد. محيط کسب‌وکار روشن و سالم كه منتج از سلامت اقتصاد و سياست درست كشورها بوده و منجر به نتيجه‌هاي مثبت اقتصادي از قبيل صادرات مفيد، رشد اقتصادي و توسعه صنعتي مي‌شود، از مواردي است كه اکیداً بايد در فهرست سياست‌هاي اقتصادي دولت قرار بگيرد.

 

دکتری مدیریت صنعتی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب

دکتر ابوتراب علیرضایی