وجود اكوسيستم كارآفريني، شرط لازم برای پویایی اقتصاد

وجود اكوسيستم كارآفريني، شرط لازم برای پویایی اقتصاد

 

ازآنجاکه در تعاريف اولیه کارآفرينی به نقش فرد تأکید شده و کارآفرينی نوعی نگرش و رفتار فردی ديده می‌شد، تلاش‌های اولیه دولت‌ها برای توسعه کارآفرينی نیز محدود به سیاست‌های سطح فردی بود. فرض بر آن بود که با آموزش افراد و فرهنگ‌سازی و ايجاد وجهه مناسب برای کارآفرينان در جامعه، کارآفرينی به‌صورت کمّی و کیفی توسعه خواهد يافت . لیکن تجربه نشان داد که وجود روحیه و انگیزه

کارآفرينی در افراد کافی نیست بلکه بروز کارآفرينی نیازمند محیطی مساعد است. ازآنجاکه کارآفرينی به‌شدت وابسته به زمینه‌ای است که کارآفرين در آن فعالیت می‌کند )شامل اجتماع، محیط نهادی و محیط فیزيکی(، استفاده از اصطلاح اکوسیستم کارآفرينی در ادبیات سیاست‌گذاری کارآفرينی گسترش يافت. در حال حاضر، پژوهشگران حوزه سیاست‌گذاری کارآفرينی به اين اجماع رسیده‌اند که کشورها نیازمند تعداد زياد کارآفرين )به معنای کسب‌وکار جديد يا خوداشتغالی( نیستند بلکه نیازمند اکوسیستم کارآفرينی خوب و کیفی هستند تا به رشد و توسعه اقتصادی دست يابند. کارآفرينی پدیده‌ای فرا بخشی و چندوجهی است به‌نحوی‌که از یک‌سو متأثر از همه ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است و از سوی ديگر بر اين ابعاد تأثیرگذار است. ازاین‌رو توسعه کارآفرينی درگرو توجه به موضوعات مختلف از زوايا و جنبه‌های متعددی می‌باشد که ضرورت به‌کارگیری رهیافت اکوسیستم را روشن می‌کند. در مفهوم اکوسیستم کارآفرينی به‌عنوان روشی جديد برای تفکر و اقدام، جهت طراحی سیاست‌های کارآفرينی در سال‌های اخیر به کار گرفته‌شده است. اکوسیستم کارآفرينی به افراد، سازمان‌ها و نهادهايی اشاره دارد که محرك يا مانع تصمیم فرد برای کارآفرين شدن بوده و يا بر احتمال موفقیت او در صورت راه‌اندازی کسب‌وکار کارآفرينانه مؤثرند.  OECD  اکوسیستم را شامل چارچوب‌های تنظیمی، شرايط بازار، دسترسی به منابع مالی، تحقیق و توسعه و فن‌آوری، فرهنگ و قابلیت‌های کارآفرينانه معرفی کرده است. اکوسیستم‌ها، محیطی را ايجاد می‌کنند که لازم است عناصر آن هم‌نوا با يکديگر برای شکوفايی بنگاه‌های نوآور و پر رشد به نظم درآيند. اين بنگاه‌ها نیازمند کارکنان ماهر هستند، لازم است تا دسترسی به فن‌آوری داشته باشند، زيرساختی با کارکرد مطلوب لازم دارند، مشاوره تخصصی و پشتیبانی می‌خواهند، بايد به منابع مالی دسترسی داشته باشند، محلی برای کسب‌وکار لازم دارند، و نیازمند يك چارچوب قانونی هستند که از آن‌ها حمايت کند. در اکوسیستم کارآفرينی وجود ذينفعان و همکاری متقابل آن‌ها با يکديگر سبب ايجاد شرايط مناسب برای فعالیت‌های کارآفرينانه و توسعه کسب‌وکارهای جديد می‌شود. منظور از ذينفع هر نهادی است که به‌طور بالفعل يا بالقوه حامی و مشوق کارآفرينی است. ارگان‌های دولتی، دانشگاه‌ها، انجمن‌های کسب‌وکار، تشکل‌های بخش خصوصی، سرمایه‌گذاران، بانک‌ها، کارآفرينان، مراکز رشد، مراکز شتاب‌دهنده، رهبران اجتماعی، مراکز تحقیقاتی، نمايندگان نیروی کار، وکلا و غیره از ذينفعان اکوسیستم کارآفرينانه هستند. کارآفرين نیز هرچند حاصل اکوسیستم کارآفرينانه است اما خود نیز نقش فعال در ايجاد اکوسیستم و سلامت آن بازی می‌کند. تعامل و همکاری متقابل بین ذينفعان مختلف نیازمند تبادل رسمی و غیررسمی اطلاعات جهت هماهنگی میان فعالیت‌های آنان است. بررسی‌ها نشان می‌دهند که نحوه‌ی ترکیب اين عوامل که باگذشت زمان تکامل می‌یابند وابسته به شرايط اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و جغرافیايی است. بديهی است که اکوسیستم‌های کارآفرينی يکتا و منحصربه‌فرد هستند زيرا نتیجه و برآيند تعاملات متقابل و پیچیده‌ی صدها عامل هستند که ريشه در نهادهايی شکل‌گرفته در طول تاریخ‌دارند؛ نهادهايی که برای کشورهای مختلف، در کنار مزیت‌های رقابتی منحصربه‌فرد، مجموعه‌ای خاص از چالش‌ها به وجود می‌آورند که بايد بر آن‌ها غلبه کرد. به همین سبب است که در اين رويکرد، استفاده‌ی کورکورانه از الگوی توسعه‌ی کارآفرینانه‌ی يك کشور و اعمال آن برای کشور ديگر ناکاراست. ازآنجاکه تنها در اثر وجود ویژگی‌هایی همچون همگنی، تعادل و هم‌افزایی است که اکوسیستم توان پرورش کارآفرينان موفق را خواهد داشت، لازمه تشخیص و طراحی سیاست‌های مناسب برای توسعه کارآفرينی توجه به کلیه عناصر )کاستی‌ها يا نقاط قوت( اکوسیستم و شیوه تعاملات آن‌ها است. در چنین نگاهی ضعف در يك زيرسیستم يا نهاد می‌تواند بر عملکرد کلی اکوسیستم تأثیر داشته و علیرغم وجود نقاط قوت، همانند يك گلوگاه عمل نمايد.

با توجه به‌مرور ادبیات و پیشینه آکادمیک و عملیاتی این حوزه :

آموزش‌وپرورش، مکانیسم پشتیبانی، بودجه و امور مالی، سرمایه‌های انسانی، زیرساخت و چارچوب قانونی، فرهنگ حاکم و نهایتاً وضعیت بازار، المان‌های حیاتی و تأثیرگذار در موفقیت و ثبات یک اکوسیستم کارآفرینی بشمار می‌روند که وجود یا عدم وجود این اجزا در توانایی یک شرکت جهت حفظ و توسعه جایگاه رقابتی، بسیار قابل‌توجه و تعیین‌کننده هستند.

دکتر عرفان حاجی آخوندی مدرس دانشگاه

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید ؟
در گفتگو ها شرکت کنید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *