سایر عناوین مربوط به نوشته ها در این دسته بندی قرار میگیرند.

کسب‌وکار با رویکرد جهاد اقتصادی

کسب‌وکار با رویکرد جهاد اقتصادی

چشم‌انداز و اهداف

کسب‌وکار با رویکرد جهاد اقتصادی

در یک نگاه دقیق به چشم‌انداز جمهوری اسلامی ایران در افق 1404 هجری شمسی می‌بینیم که توسعه‌یافتگی یکی از ارزش‌های مهم و کلیدی برای نظام ما است. دراین‌بین توسعه اقتصادی به‌عنوان بازوی پرتوان توسعه‌یافتگی می‌تواند به آرمان‌های ما جامه عمل بپوشاند و این میسر نمی‌گردد مگر با “جهاد اقتصادی”.

فعاليت‌هايي همانند تنظيم چشم‌انداز بيست‌ساله كشور و گام‌های بلند اقتصادي كه در كشور برداشته مي‌شود، نظير سهميه‌بندي بنزين در سال 1386، هدفمندي يارانه‌ها و تصويب نهايي نقشه جامع علمي كشور در اسفند 1389 نشان مي‌دهد نظام جمهوري اسلامي ايران در مسير پيشرفت و تعالي، حركت خوب و قابل‌تحسینی را شروع كرده است. مسئولان نظام نيز مي‌خواهند اين حركت را ادامه دهند. آنچه در اين برهه از زمان، براي نظام اسلامي ما اهميت ويژه و زيربنايي دارد و رهبر فرزانه و دورانديش انقلاب در پيام نوروزي بر آن تأكيد كرد، مسائل اقتصادي است و نام‌گذاري سال 1390 «سال جهاد اقتصادي» نیز به همين دليل بوده است.

جهاد چیست؟

جهاد در لغت به معناي متعددي آمده است؛ كارزار كردن با دشمنان درراه خدا و جنگيدن درراه حق. جهاد از فرايض اسلام است و فرار از آن، حرام گفته‌شده است جهاد به هر كيفيت كه پيروزي را ممكن سازد، جايز است.

از منظر قرآن، جهاد براي سركوبي تجاوزگران، مهار فساد، پالايش جامعه، تأمين آزادي و صلح و امنيت، زمينه‌سازي براي حاكميت حق و عدالت و شكوفايي انسان است.

انگيزه جهادگران، ارزش جهاد و زمينه‌ها و پیامدهای جهادگريزي از ديگر موضوع‌هاي قرآني است. در ميان روايات و احاديث و كلمات نوراني حضرات معصومين علیهم‌السلام نيز در باب جهاد، نقش مجاهد، تشويق به جهاد، تحسين ياري‌كننده جهادگران، پیامدهای ترك جهاد و اقسام جهاد مطالب فراواني آمده است. وقتي فرهنگ جهادي حاكم گرديد، نه‌تنها مشكلات اقتصادي برطرف مي‌گردد، بلكه پيشبرد كشور و نمونه شدن آن نيز عملي مي‌شود. در فرهنگ جهادي مي‌توان مسائل اقتصادي را بررسي و كاستي‌ها را جبران كرد. درواقع، بايد هدف و نتيجه جهاد اقتصادي را تحول و تغيير در نابساماني‌ها دانست. به تعبير امام خميني، كوتاهي در اين جهاد به «انفجار» مي‌انجامد. با شناخت مباحثي همچون اقتصاد، انسان اقتصادي، اقتصاد اسلامي و فرهنگ جهادي مي‌توان دريافت كه با شكل‌گيري جهاد اقتصادي و فراگيرشدن آن در سطح جامعه، چه چشم‌اندازي به‌عنوان نتايج و دستاوردها پيش روست.

مفهوم کسب‌وکار

کسب‌وکار را می‌توان این‌گونه تعريف نمود : هرگونه قالب و وجهي از حرفه‌ها كه شامل روش‌ها و رویه‌ها ، قوانين و ضوابط خاص، الزامات اجرايي ( توليدي و مالي …) بوده و در مكان و زمان مشخص به‌وسیله فرايندهاي آن بتوان اقدام به ارائه خدمات و يا انجام معاملات تجاري نمود ، کسب‌وکار می‌نامند که می‌تواند شامل مدل‌های گوناگون و ابعاد كوچك و بزرگ به‌صورت محسوس و نامحسوس در بازارهاي مجازي و حقيقي صورت پذيرد و به پيشرفت و تعامل در همه ابعاد زندگي بيانجامد.

ضرورت‌های بهبود فضای کسب‌وکار

فضای کسب‌وکار ازجمله شاخص‌های تعیین‌کننده وضعیت اقتصادی هر کشور است که با استناد به آن می‌توان به بررسی و تجزیه‌وتحلیل شرایط اقتصادی هر کشور پرداخت.  تأثیر فضای کسب‌وکار مساعد برافزایش جذب سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی، ایجاد اشتغال و رشد تولید ناخالص داخلی مشهود است. باوجوداین، طی سال‌های پس از اعلام آمارهای جهانی از رتبه‌بندی فضای کسب‌وکار در کشورهای مختلف، دیدگاه‌های متفاوتی در زمینه جایگاه کشورمان مطرح می‌شود، بااین‌وجود هنوز هم بسیاری از فعالان اقتصادی به‌ویژه بخش‌های خصوصی و غیردولتی با انتقاد از وضعیت فضای کسب‌وکار بر تلاش حداکثری برای بهبود شرایط کسب‌وکار در کشورمان تأکیددارند. این شرایط موجب شده است تا اکنون بهبود فضای کسب‌وکار با توجه به چالش‌های پیش روی اقتصاد کشور به ضرورتی انکار‌ناپذیر تبدیل شود. بااین‌وجود به نظر می‌رسد هنوز هم‌بسترهای مناسب برای ایجاد فضای امن سرمایه‌گذاری و کسب‌وکار در کشورمان چندان فراهم نبوده و برای رسیدن به جایگاه واقعی اقتصاد ایران در زمینه شاخص فضای کسب‌وکار، فراهم کردن برخی زیرساخت‌ها اجتناب‌ناپذیر است. شاید بتوان در تعریف فضای کسب‌وکار گفت، آن دسته از عوامل مؤثر بر عملکرد بنگاه‌های اقتصادی را که مدیران و مالکان بنگاه‌ها نمی‌توانند آن‌ها را تغییر داده یا بهبود بخشند و خارج از اراده و اختیار آن‌هاست، فضای کسب‌وکار می‌گویند. شاخص فضای کسب‌وکار یکی از پارامترهای مهم برای جذب سرمایه خارجی و تصمیم‌گیری سرمایه‌گذاران محسوب می‌شود. در فضای نامناسب کسب‌وکار، بخش خصوصی ناگزیر به سمت اقتصاد زیرزمینی غیرمولد و غیررسمی سوق پیدا می‌کند، رشوه و فساد افزایش می‌یابد و زد و بند و تبانی در قراردادها و مزایده‌ها و مناقصه‌ها و خریدهای دولتی فراگیر می‌شود.

آسیب‌شناسی فضای کسب‌وکار در ایران

در يك بيان ساده و صريح، مي‌توان اذعان داشت كه بخش قابل‌توجهی از مقتضيات رشد اقتصادي هر كشور درگرو فضاي کسب‌وکار مناسب در آن كشور است. آنچه تحت عنوان «فضاي کسب‌وکار خاكستري» در ادبيات اقتصادي و مديريتي كشور ايران مطرح مي‌شود، مي‌تواند بر عملكرد مديران بنگاه‌هاي توليدي، نيروي كار، سرمايه‌گذاران اقتصادي، روند توليد و فرآيندهاي اقتصادي نظير فروش، رقابت در عرصه‌هاي داخلي و جهاني و توسعه صنعتي و اقتصادي كشور تأثیر گذاشته و چهره اقتصادي، سياسي و اجتماعي كشور را مخدوش سازد.در كشورهاي منطقه و متأسفانه برخي كشورهاي عربي همسايه كه مآمن سرمايه‌گذاران ايراني شده و خروج سرمايه از كشور را به دنبال داشته، مي‌توان تأثیر بسياري از عوامل مؤثر بر فضاي کسب‌وکار و تأثیر متقابل وضعيت کسب‌وکار را بر بسياري از شاخص‌هاي اقتصادي كشور مشاهده نمود.  فضاي کسب‌وکار سرمايه‌گذاري را مي‌توان از حوزه‌هاي استراتژيك توسعه صنعتي ايران تلقي كرد كه عمدتاً ناشي از كليه عوامل بيروني بوده و عواملي چون بهره‌وري و اشتغال نيروي كار، سرمايه‌گذاري، آزادي‌هاي اقتصادي توليدكنندگان و ظرفيت‌هاي توليدي را تحت تأثیر خود قرار مي‌دهد. از سوي ديگر، توسعه اقتصادي بر پايه رقابت‌پذيري كشورها استوار است و سلامت محيط کسب‌وکار از عوامل مؤثر بر رقابت‌پذيري مي‌باشد. محيط کسب‌وکار روشن و سالم كه منتج از سلامت اقتصاد و سياست درست كشورها بوده و منجر به نتيجه‌هاي مثبت اقتصادي از قبيل صادرات مفيد، رشد اقتصادي و توسعه صنعتي مي‌شود، از مواردي است كه اکیداً بايد در فهرست سياست‌هاي اقتصادي دولت قرار بگيرد.

 

دکتری مدیریت صنعتی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب

دکتر ابوتراب علیرضایی

 

 

توسعه کارآفرینی جوانان؛ رمز تحقق اقتصاد مقاومتی

توسعه کارآفرینی جوانان؛ رمز تحقق اقتصاد مقاومتی

 

 

جوانان نخبه و دانشمند کشورمان؛ بزرگ‌ترین ذخیره و سرمایه آینده ما هستند. باید این ظرفیت‌ها را مدیریت کرد و به‌خوبی به کار گرفت. آینده امیدوارانه کشور وابسته به استفاده عقلانی از همین ظرفیت‌هاست.”

اقتصاد یک جامعه؛ پیش‌زمینه، محرک و زیر‌بنای بسیاری از پدیده‌هاست. اقتصاد و عوامل اقتصادی، کیفیت زندگی مردم یک جامعه را تعیین می‌کنند. شاد بودن مردم به‌نوعی می‌تواند به اقتصاد یک کشور و معیشت مردمش وابسته باشد. هم‌چنین، سطح توسعه‌یافتگی یک کشور درگرو پیشرفت اقتصادی آن است. یا کودکان کار، دختران بی‌سرپرست و بد سرپرست همگی به‌نوعی با چالش اقتصادی مواجه هستند. لذا بسیاری از موضوعات و معضلات اجتماعی ناشی از مسائل اقتصادی یک جامعه است. در جامعه ما نیز این روزها اقتصاد و معیشت مردم، اولویت اصلی کشور ماست. علاوه بر موارد فوق‌الذکر، بهبود وضعیت اقتصادی، قطعاً عزت کشور و امنیت ملی ایران اسلامی را نیز دوچندان خواهد کرد.

اما سیاست کلی و کلان کشور برای سال 96 توسط مقام معظم رهبری مشابه سال گذشته “اقتصاد مقاومتی، تولید و اشتغال” تعیین شد. اقتصاد مقاومتی یک مدل اقتصادی است که در آن اقتصاد یک کشور باید درون‌زا اما برون‌گرا باشد. هم‌چنین، مقام معظم رهبری در پیام و سخنرانی نوروزی خود بر کلیدواژه‌هایی مثل اشتغال جوانان و تولید داخلی تأکید زیادی نمودند. در اهمیت اشتغال باید گفت که دستیابی به اشتغال تمام‌وقت، سودآور و کار شایسته از اهداف هزاره توسعه سازمان ملل متحد می‌باشد.

حقیقتاً امروز بیکاری جوانان در کشور یک آسیب جدی اجتماعی است. بیکاری یک افیون خانمان‌سوز است. البته بیکاری جوانان یک‌روند کلان در دنیاست. پیش‌بینی‌شده است که تا سال 2050 ممکن است بیکاری جوانان در دنیا دو برابر شود که 90 درصد آن در کشورهای درحال‌توسعه خواهد بود. بیکاری موجب از بین رفتن ظرفیت اقتصادی، از بین رفتن ثبات اجتماعی، از بین رفتن ثبات اقتصادی، کاهش سلامت روانی، افزایش اقدامات مجرمانه و افزایش اقدام به خودکشی می‌شود.

“بیکاری یک افیون خانمان‌سوز است.”

از علل افزایش بیکاری جوانان می‌توان به ویژگی‌های نسلی اشاره کرد. هر نسلی دارای یکسری ویژگی‌های خاص خود است. مثلاً نسل جوان و امروزی به‌شدت تکنولوژی محور هستند. ساعات زیادی را در فضای مجازی سپری می‌کنند. این‌یک پدیده روان‌شناسی است که افراد و صاحبان مشاغل و کار معمولاً به افراد هم‌نسل خود بیشتر اعتنا و اعتماد می‌کنند تا به جوانان. عامل بعدی تغییرات جمعیت شناختی است که آمار و ارقام در سراسر دنیا حاکی از پیر شدن جمعیت دارد. این روند در برخی از مناطق دنیا مثل آمریکا و اروپا دهه‌هاست که در حال وقوع است و در برخی دیگر از کشورهای کمتر توسعه‌یافته و توسعه‌نیافته در دهه‌های آینده اتفاق خواهد افتاد. پیر شدن جمعیت یک کشور، تعهد سیستم‌های تأمین اجتماعی و نظام بازنشستگی آن را افزایش می‌دهد و باعث افزایش هزینه‌ها و فشار بر نظام‌های تأمین اجتماعی و دولت‌ها می‌شود. در کشور خودمان پیش‌بینی‌شده است که در سال‌های آینده ممکن است یک‌چهارم بودجه کشور صرف امور سالمندان و بازنشستگان شود. در چنین شرایطی یک‌راه فرار و کاهش فشار از سیستم‌های تأمین اجتماعی، افزایش سن بازنشستگی و دوره خدمت است. این امر خود سبب حفظ کارمندان فعلی و افزایش بیکاری جوانان می‌شود. و عامل سوم دور بودن نظام‌های آموزشی از نیاز صنعت و بازار و هم‌چنین دور بودن این آموزش‌ها از مهارت‌های هزاره سوم مثل نوآوری، کارآفرینی، کارتیمی و شبکه‌سازی است. لذا به نظر می‌رسد باید بستری برای همت جوانانه جمعیت فعال کشورمان ایجاد کنیم.

“باید بستری برای همت جوانانه جمعیت فعال کشورمان ایجاد کنیم.”

این در حالی‌ است که استعداد و ظرفیت‌های بسیاری در کشور وجود دارد. نیروی انسانی توانمند و متخصص، بزرگ‌ترین منابع اصلی انرژی دنیا، منابع نفت و گاز، معادن غنی، موقعیت جغرافیایی ممتاز، حس امید به آینده، استعدادهای درخشان و حتی آمار پنج‌میلیونی دانشجویان و حدود ده میلیون دانش‌آموخته یعنی فرصت. آمار 33 میلیونی جمعیت فعال و جوان کشور به معنای یک فرصت طلایی برای رشد و پیشرفت اقتصادی است. لذا باید براین ظرفیت‌ها و توانایی‌های کشور به‌خوبی تأکید و تکیه کرد. جوانان نخبه و دانشمند کشورمان؛ بزرگ‌ترین ذخیره و سرمایه آینده ما هستند. باید این ظرفیت‌ها را مدیریت کرد و به‌خوبی به کار گرفت. آینده امیدوارانه کشور وابسته به استفاده عقلانی از همین ظرفیت‌هاست.

کارآفرینی، راهبردی مناسب برای تحقق اقتصاد مقاومتی است و کارآفرینی به‌خصوص برای جوانان و به معنای واقعی آن؛ موتور محرکه تحقق اقتصاد مقاومتی در کشور خواهد بود. اساساً کسب‌وکار و كارآفريني در تمامی جوامع، يك ارزش محسوب مي‌شوند و کارکردهاي اقتصادی و فرا اقتصادي فردی و اجتماعی فراوانی دارند. متأسفانه هنوز گفتمان صحیح کارآفرینی چه در ادبیات دانشگاهی و چه در سطح سیاست‌های توسعه و سطوح اجرایی کشور به‌خوبی تبیین نشده است. عدم شناخت صحیح پدیده کارآفرینی بعضاً موجب آن می‌شود که بودجه کارآفرینی کشور صرف ایجاد مشاغل خانگی بعضاً غیر بهره‌ور در حوزه‌های اشباع‌شده بازار شود. قطعاً توسعه بنگاه‌های اقتصادی غیر بهره‌ور و غیرتخصصی کوچک، به معنای توسعه کارآفرینی نیست.

“کارآفرینی، راهبردی مناسب برای تحقق اقتصاد مقاومتی است.”

حال بحث اینجاست که برای توسعه کارآفرینی که قلب تپنده یک اقتصاد پویاست چه باید کرد؟ به نظر می‌رسد در ابتدای مسیر توسعه کارآفرینی در کشور هستیم. اما برای توسعه کارآفرینی جوانان و تحقق اقتصاد مقاومتی در عمل چه باید کرد؟ برای توسعه کارآفرینی، نیازمند ایجاد و توسعه یک اکوسیستم توانمند کارآفرینی در کشور هستیم. یک اکوسیستم کارآفرینی شامل ابعاد و مؤلفه‌های مختلفی است. لذا؛ کارآفرینان به‌تنهایی قادر به تغییر رفتار بازار و نوآوری نیستند. درواقع، اﮐﻮﺳﯿﺴﺘﻢ ﮐﺎرآﻓﺮﯾﻨﺎﻧﻪ؛ یک جامعه تعاملی شامل انواع بازیگران و فعالان وابسته به یکدیگر می‌باشد. این بازیگران و فعالان دارای حیات مشترک بوده و به‌صورت جمعی برای ارتقای یکدیگر تلاش و فعالیت می‌کنند. یک اکوسیستم‌ کارآفرینی شامل ابعادی چون ﮐﺎرآﻓﺮﯾﻨﺎن، نهادﻫﺎ (رسمی و غیررسمی)، بازارها، ابعاد مالی، اجتماعی و غیره و عوامل زیرمجموعه آن مثل: دولت و مقررات، وجود حقوق مالکیت معنوی، تحقیق و توسعه، زیرساخت‌های تکنولوژی، حمل‌ونقل، انرژی، روش آسان و منطقی تأمین مالی، توسعه فرهنگ کارآفرینانه در جامعه به‌خصوص میان جوانان، توسعه آموزش‌های کارآفرینی و کسب‌وکار و سایر مؤلفه‌ها است. هم‌چنین به اعتقاد برخی محققان برای توسعه کارآفرینی باید بر سه مؤلفه اساسی انگیزش، مهارت و فرصت به‌خوبی تمرکز کرد که در نظر گرفتن این سه مؤلفه در جامعه جوانان و جمعیت فعال کشور، حیاتی به نظر می‌رسد.

“برای توسعه کارآفرینی، نیازمند ایجاد و توسعه یک اکوسیستم توانمند کارآفرینی در کشور هستیم.”

از دیگر مواردی که باید در تحقق اقتصاد مقاومتی به آن توجه داشت توسعه صادرات غیرنفتی است. کشورمان علاوه بر نفت و گاز، ظرفیت‌های بسیاری برای صادرات دارد. یا فرآورده سازی حداکثری به‌منظور افزایش ارزش‌افزوده و ایجاد شغل بیشتر در کشور، به‌جای خام فروشی از موارد بسیار حیاتی در تحقق اقتصاد مقاومتی است. نرخ واردات و اقلام آن نیز باید منطقی شود. اقلامی را باید به واردات آن‌ها پرداخت که در حال حاضر دانش فنی آن در کشور موجود نیست و یا تولید آن بهره‌ور و به‌صرفه برای کشور نیست. واردات اقلامی که دانش فنی و همت تولید داخلی آن وجود دارد، چندان به‌صرفه نیست. در کنار این سیاست باید به ارتقای کیفیت محصولات برای کسب قدرت صادرات و رقابت با محصولات مشابه خارجی توجه داشت. شاید امروزه یکی از علل اصلی واردات در کشور، کیفیت کم محصولات داخلی باشد.

نویسنده: دکتر مهدی گلسفید علوی / سردبیر

 

همه چیز درباره شرکت های دانش بنیان

همه چیز درباره شرکت های دانش بنیان

 

اگر شما هم از آن دسته نخبگانی هستید که دنبال جایی برای شکوفایی علمی و تکنولوژیک خود هستید، احتمالا “شرکت‌های دانش بنیان” گزینه مناسبی برای شما خواهد بود، چراکه ایده‌ها و دانشی که در این شرکت‌ها به محصولات و خدمات دانش بنیان تبدیل می‌شوند لازم است از سطح و گام ابتکاری و پژوهشی مناسبی برخوردار باشند.

 

مقدمه

در دنیاي پر از تحـول امـروز، زیربنـاي اقتصـادهاي صـنعتی، از محوریت منابع به سمت محوریت سرمایه‌هاي فکري جابه جـا شده و به همین دلیـل عامـل دانـش بـه صـورت روز افـزون پراهمیت‌تر مـی‌شـود . در چنـین شـرایطی شـکل جدیـدي از سـازمان‌هـا مـورد نیـاز اسـت: سـازمان‌هـایی کـه بـه عنـوان ســامانه­هــاي مبتنــی بــر دانــش شــناخته شــده و اصــطلاحاً شرکت‌هاي دانش بنیان نامیده می‌شوند و عاملی حیـاتی بـراي توسعه اقتصادي در یک کشور هستند. در واقع این شرکت‌هـا موتور رشد و توسعه محسوب می‌شوند. پس شـکوفایی و رونق شرکت‌هاي دانش بنیان باعـث نیـل کشـورها بـه سـمت اقتصاد پایدار، دانش محور و پیشرو خواهد شد. کشور ما نیز جهت دستیابی به یک رشد و توسعه پایـدار و فراگیر و رقابت در عرصه جهانی نیازمند یک تحول اقتصادي از اقتصاد منبع محور بـه سـمت اقتصـاد دانـش محـور است. در این میان شرکت‌هاي دانـش بنیـان موتـور توسـعه و ایجاد چنین تحولی محسوب می‌شوند. از این رو در کشور ما اخیراً شرکت هاي دانش بنیان کانون توجه مسئولین کشور قرار گرفتـه‌انـد. بسـته‌هـاي مختلـف حمـایتی، تسـهیلات مـالی، معافیت‌هاي مختلف، ابلاغ سیاسـت‌هـا و تصـویب قـوانین و آیین‌نامه‌هاي تسهیل کننده همگی نتایج چنین رویکردي در بین سیاستگذاران و دولتمردان کشور است.

 

اقتصاد دانش بنیان

شرکت‌های دانش بنیان و محصولات آنها به طور قطع مهره اصلی تحقق اقتصاد مقاومتی به شمار می‌آیند. در بندهای مختلف سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی و نیز سیاست‌های کلی برنامه ششم توسعه ابلاغی مقام معظم رهبری، بر شکل‌گیری اقتصاد دانش بنیان به عنوان راهبردی در جهت حرکت صحیح اقتصاد کشور، تاکید شده است. در بند ۲ سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی، بر پیشتازی اقتصاد دانش بنیان به منظور ارتقاء جایگاه جهانی کشور و افزایش سهم تولید و صادرات محصولات دانش‌بنیان و دستیابی به رتبه اول اقتصاد دانش‌بنیان در منطقه تاکید شده است. درهمین حال سیاست‌های کلی برنامه ششم توسعه ابلاغی مقام معظم رهبری نیز برپایه‌ محورهای سه‌گانه‌ “اقتصاد مقاومتی”، “پیشتازی در عرصه‌ علم و فناوری” و “تعالی و مقاوم‌سازی فرهنگی” تنظیم شده که در یکی از بندهای آن دانش‌بنیان کردن شیوه تولید و محصولات صنعتی و خدمات وابسته به آن در جهت تقویت حضور در بازارهای منطقه و جهان مورد تاکید قرار گرفته است.

 

واژه ها و عبارات

واژه “شرکت‌هاي دانش بنیان” یـا واژه‌هـاي مشـابه، عبـارت نسبتاً جدیدي در ادبیات مدیریتی و اقتصادي جهان محسوب می‌شود. عباراتی نظیر “سازمان‌ها یا کسب وکارهـاي دانـش محـور”، “شرکت‌هاي کوچک دانش مبنا”، “شرکت هاي فناوري محور”و “شرکت هاي کوچک نوآور”  . حتـی در برخـی از مقـالات، عبارت‌هایی نظیر «شرکت‌هاي مبتنی بر فناوري‌هاي پیشرفته”یا “شرکت‌هاي مبتنی بر فناوري‌هاي نـوین” نیـز بـه صـورت مصداقی از شرکت‌هاي دانش بنیان در نظر گرفته شـده اسـت. با در نظر گرفتن تمامی ایـن مـوارد، مـی تـوان گفـت اولـین پژوهش در خصوص این نوع شرکت‌ها توسط لایتـل در سال 1979 انجـام شـده اسـت. او بـا بـه کـار بـردن عبـارت شرکت‌هاي فناوري محور، این شرکت ها را موسساتی معرفـی نمود که متکی بر نوآوري و اختراعات علمی بوده و با هـدف تجاري‌‌سازي این اختراعات و نوآوري‌ها تاسـیس مـی‌شـوند. از دیدگاه مدیریت دانش، کسب و کارهاي دانش بنیان به تبیین و مدلسازي تولیـد دانـش (تحقیـق و توسـعه دانـش جدیـد) پرداخته و باعث غنی‌سازي دانش (آموزش، پرورش و توسعه انسانی) و نیز انتقال دانش و نوآوري می گردند. بنابراین مـی‌تـوان گفـت نقطـه اشـتراك ایـن تعاریف آن است که در شرکت‌هاي دانش بنیان نسبت بالایی از دارایی‌هاي نامشهود وجود داشته و این شرکت ها به نـوآوري به عنوان اصلی ترین منبع رقابتی متکی هستند.

 

فعالیت‌هاي دانش بنیان

شرکت‌های دانش بنیان فراتـر از اینکـه چـه محصـولی تولیـد می‌کنند، در سطوح مختلـف فعالیـت‌هـاي خـود دانـش بنیـان هســتند. نــوآوري (بــه عنــوان محوریــت فعالیــت هــاي دانش بنیان) پدیده‌اي فراگیر است و در تمام بخش‌هاي صنعت، صرف نظر از نوع و سطح فناوري، می‌تواند ظهور کند. عموماً تمامی شرکت‌ها بـا هـر سـطح از فنـاوري، بـا مسـاله انتخاب تعدادي راه‌حل‌هاي مشخص بـراي ترکیـب منـابع و فعالیت‌هاي خود جهت تولید یک محصول یا عرضه خـدمات مواجه هسـتند .امـا در ایـن میـان راه‌حـل یـا راه‌حـل‌هـاي محدودي وجود دارند که باعث ایجاد بیشترین ارزش افـزوده نسبت به سایر رقبـا مـی‌شـوند و بـه وسـیله دانـش شناسـایی می‌گردند. نقش کلیديِ دانش مربوطه، دانسـتن آن اسـت کـه چگونه منابعی نظیر مواد اولیه، نیروي انسانی، انرژي و سـایر منابع که در دسترس بقیه شرکت ها نیـز هسـت را بـه شـکلی ترکیب نماییم که نسبت به سایر رقبا ارزش بیشـتري را بـراي مشتري ایجاد کنیم. لذا با شناسایی این دانش و مدیریت آن در لایه‌هاي مختلف سازمان، فعالیت‌هاي یک مجموعه، مبتنی بـر دانش و یا بـه اصـطلاح دانـش بنیـان خواهـد شـد. در واقـع شـرکت‌هـاي دانـش بنیـان، دانـش را در جنبـه‌هـاي مختلـف فعالیت‌هاي خود به کار مـی‌بندنـد و محصـولات خـود را بـه کمک نوآوري‌هاي ناشی از فعالیت‌هاي دانش بنیان نسـبت بـه سایر رقبا متمایز می‌کنند. بـا چنـین دیـدگاهی، یـک شـرکت دانش بنیان به معنی تولید محصولات با فناوري بالا نیست بلکه به معنی تولید محصولات ارزشمند و نوآورانه با هر سـطح از فناوري، به کمک فعالیت‌هاي دانش بنیان است.

 

محصولات دانش بنیان

محصولات دانش بنیان اکنون نقش اساسی در توسعه اقتصادي کشورها داشته به طوريکـه سـهم آنهـا در تولیـدات صـنعتی جهان در حال افزایش است. ویژگی اصلی این محصولات که به عنوان موج جدید توسعه صنعتی از آنها یاد مـی‌شـود، بـالا بودن سهم تحقیق و توسعه یا دانش نیروي انسـانی در تولیـد این محصولات و خدمات است.

 

در ایران

در ایران بر اساس ماده یک قانون حمایت از شرکت‌هاي دانش بنیان مصوب 1389؛ شرکت‌هاي دانش بنیان به این شکل تعریف شده است : “شرکت ها و موسسات دانش بنیان، شرکت یا موسسه خصوصی یا تعاونی است که به منظور هم افزایی علم و ثروت، توسعه اقتصاد دانش محور، تحقق اهداف علمی و اقتصادي (شامل گسترش و کاربرد اختراع و نوآوري) و تجاري‌سازي نتایج تحقیق و توسعه (شامل طراحی و تولید کالا و خدمات) در حوزه فناوري‌هاي برتر و با ارزش افزوده فراوان به ویژه در تولید نرم افزارهاي مربوطه تشکیل می شود”. همانگونه که اشاره شد، آیین‌نامه تشخیص صلاحیت شرکت‌هاي دانش بنیان در ایران نیز، بر اساس رویکرد “خروجی محور” شکل گرفته و در بند 5 ماده1 آن، موسسات دانش بنیان بر مبناي تولید کالا یا خدمات دانش بنیان، تعریف شده‌اند. در این آیین‌نامه ویژگی کالاهاي دانش بنیان به این شکل تشریح گردیده است: 1- در حوزه فناوري‌هاي بالا و متوسط به بالاست. 2- داراي پیچیدگی فنی بوده و تولید و تداوم آن نیاز به تحقیق و توسعه دارد. 3- عمده ارزش افزوده آن ناشی از دانش فنی و نوآوري است.

  

حقوق مالکیت فکری

غالب دارایی‌های شرکت‌های دانش بنیان از جنس دارایی‌های فکری است لذا “مدیریت و حفاظت حقوقی از  این دارایی‌های فکری” امری اجتناب‌ناپذیر می‌باشد. شرکت‌ها با بهره‌گیری از نظام حقوقی مالکیت فکری، قادر خواهند بود تا چتر حقوقی کارآمدی برای فرایند خلق ایده تا صادرات فناوری و تجاری سازی خودشان فراهم آورند. بنابراین ندانستن مباحث حقوق مالکیت فکری برای شرکت‌های دانش بنیان یک تهدید جدی و دانستن آنها به عنوان یک فرصت بزرگ خواهد بود.

مالکیت فکری همانند خلاقیت و قوه ابتکار بشری در زندگی روزمره ما به طور ویژه‌ای نمود پیدا کرده است. هر محصول یا خدماتی که ما در زندگی روزانه استفاده می‌کنیم نتیجه زنجیره به هم پیوسته‌ای از نوآوری‌های کوچك و بزرگ از قبیل تغییر در اشکال یا بهبود عملکرد یك محصول و روشی است که امروز انجام می‌دهد. بنابراین زمانی شرکت‌های دانش بنیان می‌توانند نسبت به اختراع و علامت تجاری خود اظهار مالکیت نمایند که آن را به ثبت رسانده باشند.

صرف نظر از اینکه شرکت شما چه محصولی را تولید و یا این که چه خدماتی را ارائه می‌دهد، به طور همزمان هم می‌تواند خالق دارایی‌های فکری و هم استفاده کننده از آنها باشد. برخی شرکت های دانش بنیان اطلاعات محرمانه تجاری و فنی ارزشمندی دارند که باید در قالب اسرار تجاری محافظت شوند.

 

انواع شرکت‌های دانش بنیان

هر شرکت دانش بنیان با توجه به حجم کاری، سابقه و سطح فعالیت خود می‌تواند در غالب یکی از سه دسته شرکت زیر جای گیرد:

  1. شرکت‌ دانش بنیان تولیدکننده کالا/خدمات دانش بنیان
  2. شرکت‌ دانش بنیان نوپا
  3. شرکت‌ صنعتی دارای فعالیت دانش بنیان

 

اختتام كلام

شرکت‌هاي دانش بنیان بـه دلیـل ذات نوآورانه خود نیازمند یـک بدنـه چابـک، منعطـف و بـا حداقل دیوانسالاري و سرعت عمل بالا هسـتند. بنـابراین در تعریف شرکت‌هاي دانش بنیان بر اساس شرایط موجود کشور باید اصولاً از مزایاي بخش خصوصی در توسـعه فـن‌آفرینـی دانش بنیان استفاده نمـود. کلیـد واژه «بخـش خصوصـی» بـه عنوان یک تخصـیصِ هوشـمندانه در تعریـف شـرکت‌هـاي دانش بنیان کشور، گویاي این واقعیت اسـت. از آنجـا کـه در کشور مـا، در زنجیـره پـژوهش تـا تولیـد، “تجـاري سـازي ” مهمترین حلقه مفقوده در توسـعه فنـاوري کشـور اسـت لـذا استفاده از پتانسیل شرکت‌هاي دانش بنیان جهت پر کردن ایـن حلقــه مفقــوده بــه صــورت “کــاربردي کــردن تحقیقــات و تجاري‌سازي نـوآوري‌هـا” مـی‌توانـد گـام مهمـی در توسـعه فناوري در ایران باشد.

 

منابع

فخاری حسین، 1393، “بازخوانی تعریف شرکت هاي دانش بنیان بر اساس شرایط اقتصادي کشور”، فصلنامه علمی-پژوهشی سیاست علم و فناوري، سال ششم، شماره 4.

حمیدي زاده، محمدرضا ،1387 “،رویکرد دستیابی به کسب و کار دانش محور”، فصلنامه پـژوهش هـاي مـدیریت، 11 ،(صـص 163-190 ).

اکبرزاده نجمه، شفیع زاده احسان، 1391” ،بررسی نقش دولت در بهبود روند ایجـاد و توسـعه کسـب و کارهـاي دانـش بنیـان “، فصلنامه رشد فناوري، 9 33، (صص 53-46).

خداداد حسینی سید حمید، ریاحی پریسا، نوري مینـا، 1391 ، “پیشبرد نوآوري در کشورهاي در حال توسعه، بررسی برنامه هـاي توسعه، بررسی برنامه هاي توسعه اقتصـادي در ایـران ” ، فصـلنامه سیاست علم و فناوري، 43 ،(صص119-101).

علم خواه حسن، شجاع جواد، 1391، “کتاب راهنمای مدیریت مالکیت فکری برای کسب و کارهای دانش بنیان”، چاپ دوم، ناشر موسسه دارایی های فکری و فناوری مدرس.

 

Gorman, G., MC Carthy,S.,200, “Business Development Support&knowledge-Based Businesses”, Journal of Technology Transfer, 31(1), pp.131-143

Rylander A., Peppard J., 2005, “What Really is a Knowledge-Intensive Firm?”, Royal Institute of Technology, Sweden, Organization journal. pp 1-31.

Monck CSP, Porter RB, Quintas P, Storey DJ, Wynarczyk P ,1988, “Science parks and the growth of high technology frms”.London: Croom Helm Publisher.

Lundvall, B.Å. and Christensen, J.L., 2004, “Introduction: product innovation –on why and how it matters for firms and the economy”, In: J.L. Christensen and B.Å. Lundvall (eds.), Production Innovation, Interactive Learning and Economic Performance, Research on Technological Innovation and Management Policy Volume 8., Elsevier Ltd., Oxford.

 

نویسنده :

بنفشه دين محمدي آذري

پژوهشگر حوزه مديريت تكنولوژي

اهمیت و ضرورت آموزش کارآفرینی : آموزش کارآفرینی

اهمیت و ضرورت آموزش کارآفرینی

آموزش کارآفرینی

 

آموزش کارآفرینی تاکید بر ویژگی‌ها، توانمندی‌ها و مهارت‌هایی دارد که افراد برای راه‌اندازی، رشد و مدیریت کسب‌وکار بایستی به آنها مجهز شوند.

گیب (2002) بیان می‌کند که تفاوت اصلی میان دو مفهوم این است که آموزش ویژگی‌های کارآفرینانه در معنای وسیع بر روی مهارت‌ها و توانمندی‌هایی تاکید دارد که در هر شرایط و محیطی کاربرد دارد، اما آموزش کارآفرینی عمدتا بر مهارت‌های لازم جهت راه‌اندازی و مدیریت کسب و کار تاکید دارد؛ بنابر این، می‌توان نتیجه گرفت که در آموزش ویژگی‌های کارآفرینانه برروی ابعاد کسب و کار تمرکز نمی‌شود و مهارت‌هایی نظیر راه‌اندازی یک کسب و کار و مدیریت آن مورد توجه قرار نمی‌گیرد؛ در حالی که در آموزش کارآفرینی، بخش عمده تاکید آموزش بر روی این است که چگونه می توان یک کسب و کار مستقل را به صورت انفرادی و یا گروهی راه اندازی و مدیریت کرد .

تحقیقات نشان می دهد که کارآفرینی امری آموزش پذیر، تقویت پذیر و پرورش پذیر است. اولین کشورهایی که در زمینه آموزش کارآفرینی فعالیت‌هایی را انجام دادند، کشورهای آلمان، انگلیس، امریکا و ژاپن بودند. امروزه آموزش کارآفرینی به یکی از مهمترین و گسترده‌ترین فعالیت‌های دانشگاهی تبدیل شده است. طی دهه 1980، دانشگاه‌ها بر حسب ویژگی گروه های تحت آموزش و نیازهای محلی، منطقه ای و ملی، برنامه های آموزشی متعددی را برای سازمانهای خصوصی و عمومی طراحی نموده اند.

اين قبيل از دوره‌ها به دنبال بهبود و انگيزش گرايش‌هاي افراد همچون استقلال‌طلبی، فرصت‌جويي، ابتكار، تمايل، ریسک‌پذيري، تعهد به كار،تمايل به حل مشكلات و لذت بردن از عدم قطعيت و ابهام ميباشد. دوره‌های آموزش کارآفرینی نه تنها جای خود را در بستر دروس دانشگاهی و در رشته های مختلف باز نموده، بلکه در دوره های مختلف تحصیلی از ابتدایی تا دبیرستان نیز مورد توجه قرار گرفته است. گرچه امروزه تنوع این دوره‌ها، شرکت‌های موجود را نیز تحت پوشش قرار می‌دهد و دوره‌های متعددی جهت رشد، بقا و کارآفرین نمودن سازمانهای بزرگ طراحی شده، اما هدف اولیه از توسعه کارافرینی همانا تربیت نمودن افراد متکی به نفس و آگاه به فرصتها و به طور کلی افرادی است که تمایل بیشتری به راه اندازی کسب و کارهای مستقل دارند. در واقع هدف این است تا افراد طی دوران تحصیل افرادی موسس و اقدام کننده تربیت شوند. این افراد شامل پیشروان در فعالیت‌ها، ماجراجویان، جسوران، مبتکران، فرصت‌طلبان، جاه‌طلبان، و ارتقا‌جویان می‌باشند.

به طور کلی همراه با آشکار شدن نقش و تاثیر کارآفرینی بر روند اشتغال‌زایی و رشد اقتصادی کشورهای توسعه یافته، تلاش در جهت آموزش و تعمیم دانش و روحیه کارآفرینی در بین مدیران، تجار، دانشجویان، (که جملگی کارآفرینان بالقوه محسوب می‌شوند) و کارآفرینان بالفعل شدت گرفت. هدف از آموزش کارآفرینی تربیت افرادی است که بتوانند پس از تکمیل تحصیلات خود افرادی موسس باشند و کسب و کاری را ایجاد نمایند.

آنچه که  در تدریس دوره های کارآفرینی بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است، کارآفرینانه بودن شیوه‌های تدریس، ترکیب افراد و اهداف آموزشی و تطبیق و همسویی این موارد با یکدیگر می‌باشد. آموزش کارآفرینی فرآیندی نظام‌مند، آگاهانه و هدف گرا می‌باشد که طی آن افراد غیر کارآفرین ولی دارای توان بالقوه به صورت خلاق تربیت می‌گردند. آموزش کارآفرینی فعالیتی است که از آن برای انتقال دانش و اطلاعات مورد نیاز جهت کارآفرینی استفاده می‌شود که افزایش، بهبود و توسعه نگرش‌ها، مهارتها و توانایی‌های افراد غیر کارآفرین را در پی خواهد داشت.

 

آموزش ویژگی‌های کارآفرینانه

در گذشته، افسانه‌ای شایع بود که کارآفرینان دارای ویژگی ذاتی هستند و ویژگی‌هایی همچون: ابتکار، روحیه تهاجمی، تحرک، تمایل در به کارگیری ریسک، توان تحلیلی و مهارت در روابط انسانی در افراد از بدو تولد در فرد وجود دارد. بنابراین، فرض اساسی این بود که کارآفرینان از طریق آموزش، پرورش نمی‌یابند. اما امروزه کارآفرینی به عنوان یک رشته علمی مورد شناسایی قرار گرفته و متقاضیان مستعد بایستی مانند تمامی رشته‌های علمی دیگر دانش مربوط به آن را کسب نمایند. آموزش ویژگی‌های کارآفرینانه به دامنه وسیعی از شایستگی‌ها و توانمندی‌ها جهت یادگیری کارآفرینانه تاکید دارد. در این آموزش، اعتقاد بر این است که با توجه به شرایط متغیر جامعه جهانی و سرعت تغییرات، افراد بایستی یاد بگیرند که چگونه در سر تاسر زندگی به صورت کارآفرین رفتار کنند و لذا دامنه آن بسیار وسیع‌تر از صرفا کسب و کار می باشد. با توجه به مطالعات مختلفی که صورت گرفته است ثابت شده که ویژگی‌های کارآفرینان در سازمان اغلب اکتسابی است و نه توارثی و از این رو در حال حاضر آموزش کارآفرینی به یکی از مهم‌ترین و گسترده‌ترین فعالیت‌های دانشگاه‌ها تبدیل شده است. در شمارگان بعدی نشریه دانشگاه کارآفرین به مطالبی نظیر ضرورت آموزش کارآفرینی، آموزش دوره‌های کارآفرینی ، محتواهای آموزش کارآفرینی

 

نویسنده : دکتر جابر نوبخت وند / پژوهشگر و مدرس دانشگاه

 

کارآفرینی در عرصه سیاست (آیت الله هاشمی: ارزش آفرین بزرگ دوران)

کارآفرینی در عرصه سیاست

حضرت آیت‌الله هاشمی؛ ارزش‌آفرین بزرگ دوران

 

 

جامعه هنوز در بهت از دست دادن پدر مهربان و خوش‌فکر خود است. امیرکبیر زمان درگذشت. درگذشت ایشان ضایعه بزرگی برای ایران بود. ای کاش تنها یک کابوس شوم بود. هاشمی حتی با درگذشت خود نیز همه را غافل‌گیر کرد. او واقعاً خوش‌فکر و باهوش بود. شخصیت بزرگی که همگان در سوگ پرکشیدنش متاثر شدند و دنیا به احترام این مرد بزرگ ایستاد. چهره‌های سرشناس و مختلف ملی و بین‌المللی پیام‌های تسلیت منتشر کردند و برای گرامی‌داشت وی مقاله‌ها نوشته شد و مراسم‌های ترحیم و بزرگ‌داشت برگزار شد.

هاشمی هم‌چون همیشه حماسه آفرید یا به قول ما اهالی قلم در دست حوزه کارآفرینی، خلق ارزش نمود. خلق ارزش، عادت همیشگی او بود. خلق ارزش اجتماعی، سیاسی، نهادی، زیست‌محیطی و شاید مشهود‌ترین آن در عرصه فرهیختگان، خلق ارزش دانشگاهی باشد. آری؛ او به راستی یک کارآفرین واقعی در عرصه آموزش عالی کشور بود. دانشگاه آزاد را با نیت پاک و خالص و با موقعیت‌سنجی بی‌نظیر تاسیس کرد و ایشان، توسعه انسانی را از اهداف تأسیس دانشگاه آزاد اسلامی ‌می‌دانست. امروز دانشگاه آزاد اسلامی، بزرگ‌ترین و یکی از بهترین دانشگاه‌های کشور است. دانشگاهی که با استناد به گزارش چند روز قبل حبیب‌زاده؛ مدیرعامل محترم خبرگزاری ایسکانیوز، دارای 73 مرکز پژوهش،100 مرکز رشد، 951 واحد فناور و شرکت دانش بنیان، 2123 اختراع  و 118 مجله علمی معتبر است. علاوه بر این موارد، مقالات بیشمار پژوهشگران این دانشگاه و موفقیت تیم‌های رباتیک نیز قابل ذکر است. لذا، دستاوردهای چشم‌گیر دانشگاه آزاد اسلامی در ابعاد مختلف علمی، پژوهشی، آموزشی و تحقیقاتی مثل دستیابی به صنعت پلاسما، تبدیل زباله به انرژی و سوخت قابل تحسین است.

حضرت آیت‌الله موسس دانشگاه آزاد در دهه جنگ تحمیلی با حداقل امکانات بودند و با هدایت ایشان و تلاش مدیران لایق و خوش‌فکری هم‌چون پروفسور میرزاده، دکتر جاسبی و دکتر موسی‌خانی، اکنون دانشگاه آزاد در مسیر تبدیل شدن به دانشگاه نسل سوم یا دانشگاه کارآفرین قرار دارد. ایشان، مردم را صاحبان اصلی دانشگاه آزاد تلقی می‌کردند و همواره تاکید داشتند که این موسسه، دانشگاهی مردمی است و خود را موظف به حمایت و مراقبت از این نهال که خود سال‌ها قبل کاشته بودند می‌دانستند. سیاست مورد تاکید حضرت آیت‌الله، اقتصاد مبتنی بر دانش و کارآفرینی بود. لذا همواره در نشست‌های دانشگاهی خود، بر تجاری‌سازی دستاوردهای پژوهشی دانشگاه‌ آزاد اسلامی تاکید فراوان داشتند. مدل اقتصادی مطلوب ایشان، مدلی با حداکثر ارتباطات و تعامل با محیط بین‌الملل بود. همواره آرزوهای بزرگی برای مردم و انقلاب داشتند.

هاشمی به خاطر نوع نگاه خاصی که به مسائل و مردم داشت، فردی تاثیرگذار و منحصربه‌فرد در تاریخ کشور است. این مرد بزرگ امت اسلام و معمار انقلاب، در سال‌های انقلاب و دفاع مقدس همواره شانه به شانه مردم جنگید و مبارزه کرد. امیرکبیر زمان، پس از جنگ به سازندگی کشور پرداخت و خلق ارزش اجتماعی و نهادی خود را گسترش داد. درواقع، مرحوم هاشمی رفسنجانی درحالی سکان هدایت دولت را بر عهده گرفت که کشور به ‌تازگی از جنگ ۸ ساله رهایی پیدا کرده بود و کشور عزیزمان با مدیریت عالی ایشان، پس از سازندگی آثار جنگ، مجدداً در مسیر توسعه قرار گرفت.

هاشمی، چهره‌ای مردمی بود و مردم به او اعتماد کامل داشتند. حضور باشکوه مردم در تشییع پیکر آیت‌الله نشان از قدرشناسی مردم از خدمات این شخصیت مردمی است. تجمعی میلیونی که به جز مراسم تشییع امام راحل (ره)، کاملاً بی‌سابقه بود. کارمندان وی در مجمع تشخیص مصلحت همگی اظهار می‌دارند که پس از فوت آیت‌الله یتیم شدیم. آیت‌الله پدر ملت ایران بود. از حق نگذریم، حضرت آیت‌الله واقعاً دوست‌داشتنی بود. به خصوص جوانان بسیار دل‌سپرده ایشان بوده و هستند.

او یک سیاست‌مدار واقعی بود. فهم عمیق و روشنی از تاریخ و شرایط کشور و دنیا داشت و هوشیاری بالایی نسبت به محیط داشت. با همه بی‌مهری‌ها، مدبرانه و مظلومانه در صحنه ماند و از آرمان‌های مردم و انقلاب دفاع کرد. وی مدافع راستین حقوق مردم بود و تا آخرین ثانیه، وفادار به امام، مردم، انقلاب و رهبری ماند.

در اینکه هاشمی اسطوره‌ای بزرگ و جاودانه است و خواهد ماند، هیچ شکی نیست. همگان اذعان دارند که وی بسیار نوآور بود. ابتکارات وی در برهه‌های مختلفی به کمک انقلاب و ملت آمد. مرد عمل بود و عمل‌گرایی از ویژگی‌های دیگر این مجاهد انقلابی بود. هاشمی در عمل نشان داد که خیرخواه مردم و انقلاب است. وی همواره مدیران دانشگاهی و مسئولان کشور را به برداشتن قدم‌های بلندتر برای پیشرفت و توسعه، توصیه می‌کرد و اعتقاد داشت برای توسعه و پیشرفت کشور، نیازمند نیروی انسانی متخصص و کاردان در همه زمینه‌ها هستیم.

هاشمی به آسمان‌ها پرکشید، اما خدمات و دستاوردهایش برای مردم و انقلاب یادآور او خواهد بود. نام او در تاریخ جاودانه شد و مهر او در قلب مردم ایران‌زمین، او و تفکرش را زنده نگه خواهد داشت.

 

نویسنده : دکتر مهدی گل‌سفید علوی / مدرس و محقق دانشگاه

 

 

 

نقش انقلاب اسلامی در توسعه کسب و کار و کارآفرینی

نقش انقلاب اسلامی در توسعه کسب وکار و کارآفرینی

 

انقلاب اسلامی ایران با سطح وسیع و ریشه های عمیق و تمام ویژگی‌های خود به عنوان یک پدیده اجتماعی، معلول و محصول عوامل بسیاری است. شاید بتوان مجموعه‌ای از عوامل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و مذهبی را از جمله علل شکل‌گیری انقلاب پرشکوه اسلامی کشورمان قلمداد کرد. بی‌تردید دلیل وجود پشتوانه مردمی برای انقلاب،  انگیزه‌های تحقق عدالت اجتماعی بوده است. قبل از انقلاب ایجاد کسب و کار و ایجاد اشتغال منشا دولتی داشته و منبع مالی آن ناشی از درآمدهای نفتی بوده است. البته تک سرمایه‌داران درباری در برخی از حوزه‌ها از جمله صنعت خودرو، فولاد و البسه فعالیت داشتند و به عبارتی قشر متوسط هیچ نقش تاثیر گذاری در ایجاد کسب و کار و کارآفرینی نداشتند. در این حالت شکل‌گیری کسب و کارهای متوسط و خرد با منشا مردمی درجه امکان پذیری حداقلی به خود گرفت. پس از انقلاب امام خمینی (ره) در جهت  توجه به صنایع کوچک در کنار صنایع بزرگ تاکید داشتند که با افزایش روحیه مشارکت مردمی و ارتقا نقش مردم در تصمیمات کلان، زمینه حضور قشر متوسط در جهش اقتصادی فراهم شد که این مهم با جنگ تحمیلی شکل دیگری به خود گرفت و خلاقیت جوانان در کنار ایثار و از جان گذشتگی، زمینه استقلال و خود اتکایی را ایجاد نمود. در شرایط جنگ و تحریم، تهدیدات به فرصت تبدیل شد و تولید تجهیزات ستاد جنگ ونیازهای مردمی بر محور خلاقیت و تلاش ایرانی استوار گشت. پس از جنگ، فرصت سازندگی با تکیه بر ایده‌ها و منابع انسانی داخلی جهت گرفت. زیرساخت‌های آسیب دیده ترمیم شد، توسعه و ایجاد زیر ساخت‌ها قدرت و سرعت بیشتری گرفت. در این راستا توسعه متوازن معیار توسعه پایدارگشت و خوداتکایی ناشی از محدودیت‌ها، بخش خصوصی را فعال‌تر کرد. البته بخش خصوصی شکل گرفته گاه ماهیت شبه دولتی داشت اما در لایه‌های پایینی و پیمانکاران و تامین کنندگان بخش خصوصی واقعی حضور یافتند. بخش خصوصی با سیاست‌های اصل 44 ابلاغی از سوی مقام معظم رهبری، توان مضاعف گرفت و تلاش برای بهبود فضای کسب و کار با وجود تحریم‌ها و محدودیت‌ها، منسجم‌تر شده و روند ایجاد استارت آپ‌ها و شرکت‌های دانش بنیان معنا دارگردید. با افزایش تعداد دانشجویان، تعداد دانشگاه‌ها و رشته‌های جدید نیز توسعه یافت .دولت‌ها بر اساس برنامه چشم انداز20 ساله و برنامه‌های 5 ساله، نهایت تلاش خود را در جهت تحقق برنامه‌ها به کار گرفته و می‌گیرند. هرچند شرایط اقتصاد جهانی و شرایط تحریمی، اجرای سیاست‌های اقتصاد مقاومتی درجهت جدایی از اقتصاد نفتی را کُند نموده است اما افزایش سهم مالیات از بودجه سالانه به 30 درصد جای امیدواری ایجاد نموده است. در برنامه چشم انداز بیست ساله دستیابی به جایگاه اول علم و فناوری در جهان اسلام واستقرار جامعه دانش‌بنیان، عدالت‌محور و برخوردار از انسان‌های شایسته و فرهیخته و نخبه هدف گذاری شده است. تامين بیش از50 درصد از تولید ناخالص داخلی کشور از محل ارزش‌آفريني، نوآوری و تجاری‌سازی علم و فناوری در سال(1404) از دیگر اهداف کمی مورد نظر در برنامه چشم انداز است در برنامه توسعه ششم نیزعلاوه بر مشارکت بخش خصوصی در تامین مالی از طریق بورس اوراق بهادار به میزام نود و پنج هزار میلیارد تومان در هر سال، بیست و چهار هزار میلیارد تومان سرمایه گذاری سالانه از سوی بخش خصوصی پیش‌بینی شده است .البته مشارکت بخش خصوصی دراجرای پروژه های کلان نفتی و عمرانی کشور نیز مورد نظر می‌باشد .

بطور کلی می‌توان گفت پس از انقلاب روند کارآفرینی با مشارکت بخش خصوصی شکل جدی تر و عملی تری به خود گرفته است و مردمی‌تر شدن اقتصاد با محوریت خلاقیت ایرانی و منابع انسانی بومی کشور و با استفاده از ظرفیت‌ها و توانمندی‌های موجود روز به روز عملی تر می‌گردد.

نویسنده : دکتر حسین محمودی اصل   مدرس دانشگاه و کارشناس اقتصاد و کارآفرینی