تجاریسازی دانش و فناوری
ارتباط پایدار صنعت و دانشگاه
با توجه به دنیای پرتلاطم امروز و حاکمیت فضای عدم اطمینان بر کسب و کارها و صنایع وابسته آنها، راهکاری که بتواند زمینهساز ایجاد مزیت رقابتی پایدار برای سازمان شود از اهمیت ویژهای برخوردار است. اینگونه میتوان گفت که علت اهمیت روز افزون نوآوری، سود اقتصادی است. در کسب و کار امروز، تحقیقات مبدل به عاملی اقتصادی شده است و تجاریسازی نیز بخش مهمی از فرآیند نوآوری میباشد و هیچ محصول، خدمت و فناوری جدیدی بدون تجاریسازی امکان ورود موفق به بازار را ندارد. ایجاد بستر مناسب برای عرضه دانش و فناوری، علاوه بر فراهم کردن ارزشهای اقتصادی، منجر به رشد و توسعه اقتصادی نیز در جامعه میگردد. با نگاهی به تحقیقات انجام شده میتوان دریافت که تحقیقات بنیادی به تنهایی کافی و مفید نبوده و انگیزه کافی برای پژوهشگر و کاربر را ایجاد نمیکند، همچنین عدم استفاده از نتایج تحقیقات در کسب و کار و صنایع باعث هدر رفت سرمایه و وقت صرف شده در راه پژوهش میشود. امروزه رقابت روزافزون جهانی، دیگر فرصت تحقیقات بنیادی و پایهای را از بسیاری از صنایع گرفته است. به همین دلیل بیشتر شرکتها مجبورند فقط به تحقیقات مورد نیاز و اساسی کسبوکار خود دست بزنند. به عبارت دیگر، اهمیت تحقیقات به خاطر نوآوری [1]و اهمیت نوآوری به دلیل سود اقتصادی آن است. در دنیای کنونی تحقیقات به عاملی اقتصادی تبدیل گردیده است، مراحل گذر از “علم ناب” طی شده است و نهادهای علمی- تحقیقاتی باید بطور آشکار در خدمت اقتصاد و تجارت قرار گیرند. دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی باید از “هدف بودن” خارج شوند و به وسیلهای برای توسعه اقتصادی تبدیل گردند. در عصر حاضر باید به دنبال ساز و کارهایی باشیم که روش تبدیل “ایده” به “محصول” را به ما یاد بدهد و روند تبدیل علم به ثروت را سرعت بخشد. تجاریسازی فناوری، فرآیند تغییر دانش به محصولات و خدمات و روش بسیار موثر برای انتقال عقاید از ذهن یا آزماشگاه به دنیایی گستردهتر است. شاه کلید دنیای امروز، خلق ارزش است. راهکار ورود به دنیای کسب و کار امروزی فناوری است و شاه کلید فناوری، تجاریسازی و ارزش افزوده ناشی از آن است. اقتصاد امروز جهان به شدت از وابستگی به منابع زیرزمینی و صنایع صنعتی فاصله گرفته و اقتصاد دانشمحور و شرکتهای دانشبنیان را به عنوان راهبرد اساسی خود برای رشد و توسعه اقتصادی میداند و توجه بسیاری از اندیشمندان، سیاستگذاران و برنامهریزان را به خود معطوف کرده که در این میان دانشگاه به عنوان ایجادکننده دانش و ناشر نقش کلیدی ایفا میکند. لذا از آنجا که اهمیت دانش در نوآوری و توسعه کسب و کار روز به روز بیشتر میشود و درست همانگونه که سهم بیشتری از جامعه وارد آموزش عالی میگردند، دانشگاهها میتوانند نقش بیشتر و فعالتری در نوآوری ملی و توسعه اقتصادی را داشته باشند.
تجاریسازی تحقیقات و دانش تولیدی، فعالیتی اجتنابناپذیر در راستای جبران هزینههای تحقیق و توسعه دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی دولتی و خصوصی کشور است که میتواند علاوه بر فراهم آوردن امکان سرمایهگذاری در فناوریهای بهتر و پیشرفتهتر برای محققان و مؤسسات عرضهکننده دانش، به توسعهیافتگی کشور و رقابتپذیر شدن آن در کلیه صنایع، به ویژه صنایع پیشرفته کمک شایانی نماید. چالش مديريتي صاحبان و سرمایهگذاران دانش، اين است که چگونه دانش تولیدی و نوين خود را به جريان بازده اقتصادي براي مؤسسان، سرمايهگذاران و کارکنان تبديل کنند. به عبارت ديگر، مشکل اصلي اختراع نيست بلکه تجاريسازي آن است.
ورود موسسات تحقیقاتی[2] به عرصه تجارت و بازاریابی محصولات خود و توجه به نیازمندیهاي بازار و معیارهاي مشتریان، منجر به پیدایش فرصتها و پیامدهاي مثبتی است. پیامدهایی که در کمترین سطح بهرهوري کمک به خودگردانی موسسات و در بالاترین سطح، انتظار افزایش استانداردهاي زندگی (ایمنی و امنیت)، کیفیت زندگی، تولید ثروت و رشد اقتصادي را در پی خواهد داشت. در حقیقت تجاریسازی موتور رشد اقتصادی است. در تغییرات سریع امروزی سازمانهایی موفق خواهند بود که بتوانند خود را با این تغییرات انطباق داده و از قدرت نوآوری لازم برخوردار باشند. در دانشگاهها و نهادهای آموزش عالی نیز نوآوری و خلاقیت از اهمیت بالایی برخوردار است. بنابراین جهت تحقق این هدف، این نهادها باید در زمینه اشاعه، نشر دانش و انتقال آن به جامعه و نسلهای جوان بیش از پیش تلاش و کوشش کنند.
با توجه به موارد ذکر شده اینگونه میتوان گفت که ارتباط بهینه صنعت و دانشگاه نیازمند پلی ارتباطی است. پلی که از استحکام لازم برخوردار باشد لذا با توجه به اهمیت تجاریسازی نتایج تحقیقات آموزش عالی بر رشد صنعت و تاثیر آن بر اقتصاد کشور، در این مقاله سعی بر آن است تا با بیان دقیق مفاهیم تجاریسازی و همچنین بیان فرآیند و ضرورت فرآیند تجاریسازی در ارتباط موثر صنعت و دانشگاه، زیرساخت تئوریک[3] مناسبی را برای رسیدن به این مهم فراهم سازد.
مفهوم تجاری سازی[4]
تجاريسازي عبارت است از تبدیل یافتههاي جدید و ایدههاي پژوهشی به محصولات و خدمات و فنآوريهاي قابل ارائه به بازار. به عبارت دیگر تجاريسازي تحقیقات مجموعه تلاشهایی را که به منظور فروش کارهاي تحقیقاتی با هدف کسب سود و ارتباط هرچه بیشتر آموزش و پژوهش با اهداف اقتصادي و اجتماعی صورت میپذیرد را گویند. با توجه به تعاریف بالا تجاريسازي را میتوان به بازار رسانیدن یک ایده و یا یک نوآوري دانست.
تجاریسازی فناوری، خلق محصول، خدمت یا فرآیند جدیدی مبتنی بر رفع تقاضای جدید است و رفع آن مستلزم تلاش مستمر در راه تبدیل نتایج محصولات و خدمات جدید [5] و بازاریابی موفق[6] آنهاست. تجاریسازی به انتقال فناوری بسیار نزدیک است. به عبارت دیگر فرآیند تجاریسازی، همان فرآیند انتقال دانش و فناوری از مراکز تحقیقاتی مانند مراکز رشد و پارکهای علم و فناوری به صنایع موجود یا کسب و کارهای جدید است. در واقع تجاریکردن فرآیندی است که از طرح کردن و پروردن یک ایده آغاز میشود و به سمت تولید (کالا و خدمات) و در نهایت فروش آن به مشتری (صنعت یا استفادهکننده نهایی) میانجامد. لغتنامه کمبریج واژه “تجاری کردن” را به معنای “سازماندهی چیزی برای کسب سود” و واژه “تکنولوژی” را مطالعه و دانش عملی در استفاده از اکتشافات علمی خصوصا در حوزه صنعت ” تعریف کرده است.
روند تجاریسازی دانش
در سالهای اخیر موسسات آموزش عالی در جوامع غربی و در حال توسعه، با تغییرات زیادی مواجه بودهاند. با ظهور اقتصاد دانشی، خط مشیهای ناظر بر آموزش عالی، متحمل فشارهایی شدهاند که سبب شده، به عنوان ابزاری برای رقابتهای اقتصادی در بازارهای جهانی ایفای نقش کنند. این بدان معناست که ارزشیابی و نگاه به آموزش و تحقیق دانشگاهی به طور فزایندهای از زاویه اقتصادی امکان پذیر شده است. در تطابق با این تغییر خط مشیها و تغییر زاویه نگاه به دانشگاه، الگوهای تامین سرمایه و سبکهای مدیریت دانشگاهها با تحولات کثیری مواجه شده است.
در بسیاری از کشورها ادارهای تحت عنوان دفاتر انتقال فناوری، جهت تسهیل انتقال دانش تجاری شده از دانشگاهها به صنایع تاسیس شده است. نقش عمده این دفاتر، حفاظت از داراییهای فکر دانشگاه و نتایج پژوهشهای دانشگاهی و انتقال تجاری دانش از طریق واگذاری حق امتیاز اختراعات یا سایر انواع داراییهای فکری ناشی از پژوهشهای دانشگاهی به صنعت است.
اهمیت تجاریسازی فناوری[7]
امروزه در مورد اینکه، تجاریسازی ایدهها و درگیر کردن محققان در ایجاد و توسعه محصولات فواید بسیاری در بردارد، شکی باقی نمانده است. به عنوان مثال، میتوان تصور کرد که در غیاب فعالیتهای تجاریسازی رادیو داروهای تولیدی توسط کارشناسان انرژی اتمی، چه تاثیری بر درمان بیماریهای خاص و در انتها زندگی انسان گذاشته است.
ایجاد بسترهایی برای دانش، علاوه بر فراهم آوردن ارزشهای اقتصادی برای سازمانها، منجر به رشد اقتصادی و فنی جامعه میشود. از آنجا که به بازار رسانیدن یک محصول میتواند تضمین کننده موفقیت و بقای سازمانها باشد، تجاریسازی به عنوان یک عامل حیاتی مطرح شده است. در سازمانهای تحقیقاتی نیز تحقیقات، بدون تجاریسازی یک محصول معنایی ندارد در همین راستا نیز تا فناوری منتقل شده، توسعه نیابد، نمیتوان گفت فرآیند انتقال فناوری تکمیل شده است. اهمیت تجاریسازی R&D و فناوری به حدی است که در حال حاضر بسیاری از موسسات تحقیقاتی به صورت همکاری مشترک به تجاریسازی فناوری خود رسمیت دادهاند و تعداد این گونه مراکز خدمات مشاورهای در کشورهای پیشرفته صنعتی در حال افزایش است. در خصوص ایران نیز، طی سالهای اخیر، مراکز عرضهکننده خدمات فناوری تحت نظر مراکز رشد و پارکهای علم و فناوری به ارائه خدمات مشاورهای به فعالان حوزه فناوری و شرکتهای دانشبنیان میپردازند که البته، نیاز به تقویت هرچه بیشتر این مراکز امری حیاتی در انجام وظایفشان است.
اهمیت تجاریسازی تحقیقات علمی[8]
تجاریسازی نتایج تحقیقات، یکی از گامهای مهم نظام نوآوری است که پایداری و استمرار امر تحقیق را تضمین میکند و متناسب با آن علاوه بر فراهم آوردن ارزشهای اقتصادی قابل توجه برای سازمانها، رشد اقتصادی دانشمحور جامعه را نیز تسریع مینماید. “تجاریسازی تحقیق فرآیندی است که هنگام ورود به بازار میتواند ایجاد درآمد کند و در مرحله توسعه از نظر درآمدزایی هیچگونه ارزشی ندارد. فنآوری اگر در قفسه بماند (وارد بازار نشود) هیچ درآمدی ایجاد نمیکند”.
این موضوع در مورد فنآوریهایی که از طریق داخلی به دست میآید به مراتب برای حمایتکننده آن از اهمیت بیشتری برخوردار است. “علم زیر بنای توسعه فنآوری را فراهم میکند و توسعه فناوری به سهم خود بازارهای جدیدی خلق میکند”.
بدیهی است علم به خودی خود و بدون در نظر گرفتن چارچوب و فرآیندی کارآمد در چرخه توسعه فناوری، نخواهد توانست بازار جدیدی را خلق نماید.
تحقیقات بسیاری در کشورهای پیشرفته صنعتی در موضوع تجاریسازی نتایج تحقیق صورت گرفته است. کارلوس در مورد ارتباط دانشگاه و صنعت در آمریکا دارای سابقه طولانی است که عوامل اصلی آن قانون موریل (1862) مبنی بر اعطای تاسیس سیستم کالج، دفاع مبتنی بر تحقیق و توسعه در طول جنگ جهانی دوم و رقابت با اتحاد جماهیر شوروی در طول سالهای جنگ سرد است.
فرآیند تجاریسازی
اساس فرآیند تجاریسازی مشارکت بخش تحقیقاتی و بخش صنعت، در تبدیل نتایج تحقیقات به نوآوری است و امروزه تجاریسازی به یکی از حلقههای اصلی فرایند نوآوری تبدیل شده است. به طور کلی فرآیند تجاریسازی را میتوان به چهار مرحله مجزا تفکیک نمود که عبارتند از سرمایه، که باید برای انجام پژوهش ایده پرورش یافته تامین شود و سپس خط مشی بازاریابی تعیین و تعریف گردد، این ایده در مرحله توسعه به فناوری مورد نظر تبدیل میشود. هنگامی که یک دستاورد قابل ارایه به بازار حاصل شود، مرحله اجرای تجاریسازی شروع میشود. هنگامی که یک محقق یک یا چند فناوری قابل ارایه به بازار را توسعه داده است، باید برای تجاریسازی آنها وارد مرحله تجاریسازی شود.
جایگاه تجاریسازی در فرآیند نوآوری[9]
تکنولوژی و تجاریسازی، قسمتهای مهم فرایند نوآوری هستند که باعث میشوند اختراعات، به تولیدات دارای بازار تبدیل شود. بازاریابی و فرآیند تجاریسازی، مرحله نهایی فرآیند نوآوری هستند این دو جز برای دستیابی به موفقیت هر اختراعی، لازم و ضروری هستند. از روشهای تجاریسازی میتوان به سرمایهگذاری مشترک، فروش و انتقال فنآوری، فروش حق اختراع، حق امتیاز و خدمات مهندسی اشاره کرد.
بحث و نتیجهگیری
ثبتهای اختراع دانشگاهی [10] اغلب به عنوان شاخصهای کلیدی از فعالیتهای مربوط به انتقال تکنولوژی در حوزههای تکنولوژی از قبیل زیست شناسی، داروشناسی، الکترونیک، و شیمی در نظر گرفته میشوند، در حالیکه سودمندی کمتری در رشتههایی از قبیل مهندسی مکانیک و کالاهایی برای مصرفکننده دارند. یکی از ضرورتهای نظام پژوهشی کشور، توجه پژوهشهای کاربردی به نیازهای جامعه و بومیسازی آن متناسب با شرایط کشور است. بدین منظور لازم است، مدیران شرایط لازم را برای فعالیتهای علمی استادان و دانشجویان فراهم کرده و از ایدههای نوآورانه آنها در زمینه حل مسایل جامعه حمایتهای لازم را به عمل آورند. به طوری کلی تجاریسازی را میتوان به بازار رسانیدن یک ایده تا نوآوری دانست که باید با مطالعه دقیق بازار و استخراج نیازهای بازار، انجام تحقیقات و آزمایشهای لازم، تهیه نمونه، استانداردسازی فرآیند توسعه محصول و هماهنگیهای مدیریتی برای عرضه آن به متقاضی یا بازار توام باشد. فناوری به تنهای عامل خلق ثروت نیست؛ بلکه استفاده موثر و مناسب از آن است که باعث خلق ثروت میشود. خلق ارزش افزوده ناشی از استفاده فناوری در عرضه محصولات و خدمات مورد نیاز، موجب افزایش ثروت میشود. دانش و فناوری میتواند در قالب محصولات تولید، خدمات یا حتی بازاریابی باشد، اما به هر حال استفاده از فناوری یا تجاریسازی فناوری در خلق ثروت و رشد اقتصاد مهم است. تجاریسازی دانش و فناوری برای تبدیل فناوری به کالا یا خدمات قابل استفاده و ارائه و انتشار آن در سطح جامعه نیازمند تحقیق و توسعه، خلاقیت و نوآوری، منابع خطر پذیر و زنجیرهای از فعالیتها و اقدامات متعدد و مختلف است. زنجیره اقدامات تجاریسازی فناوری از اعتبارسنجی اولیه و امکانسنجی فنی شروع و با مطالعه بازار، تامین منابع مالی و سرمایه اولیه مورد نیاز، مدیریت و شناسایی خطرها و … ادامه مییابد. . طی کردن این فرایند، پیچیده و طولانی میباشد و عرضه یک نوآوری به بازار میتواند سالیان زیادی به طول انجامد، اما این زنجیره سبب میگردد تا یک دلار سرمایهگذاری در تحقیقات، منجر به کسب هزار دلار در کارخانه شود. البته فقط تعداد کمی از نوآوریها قادر به طی کردن کل زنجیره ارزش و رسیدن به بازار هستند و بیشتر آنها در میانه راه و گردنههای مسیر جامانده و به سر انجام نمیرسند لذا تعامل مناسب بین صنعت و دانشگاه از طریق برگزاری سمینارها تحقق نخواهد یافت و باید عزمی جدی در این راه وجود داشته باشد.
نویسنده : شهنام زندیه / پژوهشگر و مدرس دانشگاه
[1] Innovation
[2] Research Institutes
[3] Theoretical
[4] Commercialization concept
[5] New Services
[6] Successful Marketing
[7] Technology Commercialization importance
[8] Scientific research
[9] Innovation process
[10] Registration of university inventions